۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
{{مقاله اصلی|موضوعات نغمه ای از یخ و آتش}} | {{مقاله اصلی|موضوعات نغمه ای از یخ و آتش}} | ||
=== پیش | === پیش زمینهها و ریشهها === | ||
مارتین علاقهی طولانی مدتی به شوالیههای مینیاتوری و [[و:تاریخ|تاریخ]] قرون وسطایی داشته است، اما نخستین رمانها و داستانهای کوتاهش بیشتر در سبک [[و:علمی–تخیلی|علمی تخیلی]] و وحشت نگاشته شدهاند؛ هرچند تعدادی داستان فانتزی نیز همچون ''اژدهای یخی'' که بعدها با همین نام به کتاب مصور کودکان تبدیل شد، به رشته تحریر درآورد.<ref>خلاصه بیوگرافیک نویسندگان در ''Dreamsongs''</ref> در میانهی دههی 80 میلادی، مارتین عمدتا در [[و:هالیوود|هالیوود]] و به عنوان نویسنده یا تهیهکننده در سریالهای [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|محدودهی گرگ و میش]] و [[W:Beauty and the Beast (TV series)|دیو و دلبر]] کار میکرد. پس از پایان یافتن مجموعهی ''دیو و دلبر'' در 1989، مارتین به نوشتن بازگشت و کار بر روی رمانی علمی-تخیلی به نام ''آوالون'' را آغاز کرد. در 1991 و در حین کار کردن روی این داستان، مارتین صحنهای را تصور کرد که در آن چند جوان دایرولفی مرده را با شاخ گوزنی در گلویش یافتند. دایرولف چند توله به دنیا آورده بود که آن نوجوانان آنها را برای بزرگ کردن برای خود برداشتند. این ایده جرقهای برای تصورات مارتین بود و او در نهایت این صحنه را به داستانی [[و:خیالپردازی حماسی|فانتزی حماسی]] گسترش داد که در ابتدا به صورت سهگانهای شامل رمانهای ''بازی تاج و تخت''، ''رقصی با اژدهایان'' و ''بادهای زمستان'' پیشبینی شده بود. ظاهرا مارتین که تا آن زمان از چنین سبکی الهام نگرفته بود، با خواندن مجموعهی ''[[w:Memory, Sorrow, and Thorn|خاطره، اندوه و تیغ]]'' [[w:Tad Williams|تاد ویلیامز]] متقاعد میشود که میتوان با روشی بزرگسالنهتر و پختهتر از آنچه نویسندگان پیشین سعی داشتهاند، دست یافت. | مارتین علاقهی طولانی مدتی به شوالیههای مینیاتوری و [[و:تاریخ|تاریخ]] قرون وسطایی داشته است، اما نخستین رمانها و داستانهای کوتاهش بیشتر در سبک [[و:علمی–تخیلی|علمی تخیلی]] و وحشت نگاشته شدهاند؛ هرچند تعدادی داستان فانتزی نیز همچون ''اژدهای یخی'' که بعدها با همین نام به کتاب مصور کودکان تبدیل شد، به رشته تحریر درآورد.<ref>خلاصه بیوگرافیک نویسندگان در ''Dreamsongs''</ref> در میانهی دههی 80 میلادی، مارتین عمدتا در [[و:هالیوود|هالیوود]] و به عنوان نویسنده یا تهیهکننده در سریالهای [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|محدودهی گرگ و میش]] و [[W:Beauty and the Beast (TV series)|دیو و دلبر]] کار میکرد. پس از پایان یافتن مجموعهی ''دیو و دلبر'' در 1989، مارتین به نوشتن بازگشت و کار بر روی رمانی علمی-تخیلی به نام ''آوالون'' را آغاز کرد. در 1991 و در حین کار کردن روی این داستان، مارتین صحنهای را تصور کرد که در آن چند جوان دایرولفی مرده را با شاخ گوزنی در گلویش یافتند. دایرولف چند توله به دنیا آورده بود که آن نوجوانان آنها را برای بزرگ کردن برای خود برداشتند. این ایده جرقهای برای تصورات مارتین بود و او در نهایت این صحنه را به داستانی [[و:خیالپردازی حماسی|فانتزی حماسی]] گسترش داد که در ابتدا به صورت سهگانهای شامل رمانهای ''بازی تاج و تخت''، ''رقصی با اژدهایان'' و ''بادهای زمستان'' پیشبینی شده بود. ظاهرا مارتین که تا آن زمان از چنین سبکی الهام نگرفته بود، با خواندن مجموعهی ''[[w:Memory, Sorrow, and Thorn|خاطره، اندوه و تیغ]]'' [[w:Tad Williams|تاد ویلیامز]] متقاعد میشود که میتوان با روشی بزرگسالنهتر و پختهتر از آنچه نویسندگان پیشین سعی داشتهاند، دست یافت. | ||
ویرایش