۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=== یورش شمشیرها === | === یورش شمشیرها === | ||
هنگامی که سر [[جیمی لنیستر]] و برین از تارث توسط مردان او دستگیر میشوند، وارگو دستور میدهد تا دست جیمی را به عنوان پیغامی برای پدرش قطع کنند.{{رف|یش|21}}هرچند این موضوع موجب نارضایتی لرد [[روس بولتون]] میشود اما وی همچنان قصد دارد تا [[هارن هال]] را به وارگو واگذار کند، با آگاهی ار این حقیقت که لرد [[تایوین لنیستر]] مقید شده است تا نهایتا قلعه را پس بگیرد و وارگو را تنبیه کند.{{رف|یش|37}} | |||
در پی به دست گرفتن کنترل [[هارن هال]] و پس از عزیمت لرد [[بولتون]]، وارگو سعی میکند تا خود را به برین تحمیل کند اما او گوش چپ او را گاز میگیرد. وارگو او را داخل گودال خرس میاندازد و او را وادار میکند تا با یک شمشیر مسابقه و بدون زره با خرس مبارزه کند. هنگامی که جیمی باز میگردد تا برین را از تجاور احتمالی گروه [[یاران دلیر]] نجات دهد، گروه را در حالی مییابد که صحنهی مبارزه را تماشا کرده و لذت میبرند در حالی که وارگو در جایگاه لرد شراب مینوشد. از آن جایی که [[کایبورن]] تنها استاد قلعه همراه جیمی و همراهان بولتونش قلعه را ترک کرده بود، گوش چپ وارگو به صورت ناشیانهای بانداژ شده بود. جیمی به وارگو میگوید تا مبارزه را متوقف کند اما وارگو به او میگوید تا در این موضوع دخالت نکند مگر آن که بخواهد دست دیگرش را هم از دست بدهد. جیمی پیشنهاد میدهد که آزادی برین را بخرد اما وارگو میگوید که اگر او را میخواهد باید برود و او را بیاورد. کاری که جیمی انجام میدهد، او به داخل گودال میپرد، سعی میکند با تعدادی استخوان انسان با خرس بجنگد اما گیر میافتد. هنگامی که کمانداران بولتون به دستور [[والتون|والتون دستبند فولادی]] جانور را میکشند، آن دو نجات مییابند. هنگامی که وارگو به مرگ خرسش اعتراض میکند، والتون او را تهدید میکند که اگر یاران دلیر نگذارند که آنها به همراه برین آن جا را ترک کنند، او هم میمیرد. جیمی به وارگو میگوید که یک [[خاندان لنیستر|لنیستر]] همیشه دینش را ادا میکند و او نیز اگر بگذارد که آنها بروند، خونبهای هر دوی آنها را دریافت خواهد کرد. وارگو در مییابد که تعداد مردانش کم بوده و همگی مست هستند بنابراین بیتوجه به توصیههای [[روگ]] که از این کار پشیمان خواهد شد میگوید که تصمیم گرفته است تا «بخشنده» باشد و به جیمی توصیه میکند تا این را به لرد تایوین بگوید. جیمی میگوید که این کار را میکند در حالی که با خود میاندیشد که این کار چندان کمکی به وارگو نخواهد کرد. پس از آن جیمی، برین و مردان [[خاندان بولتون|بولتون]] [[هارن هال]] را ترک میکنند.{{رف|یش|44}} | |||
گوش وارگو به سرعت عفونت کرده و سیاه میشود و چرک تراوش میکند. [[ارسویک]] و [[روگ]] با او دربارهی ترک [[هارن هال]] صحبت میکنند اما وارگو که باور دارد میتواند به صورت رسمی مقام لرد هارن هال را نگه دارد تحت هیچ شرایطی حاضر به تسلیم قلعه نمیشود و از مردانش میخواهد تا برای او از قلعه دفاع کنند. تقریبا تمامی [[یاران دلیر]] نهایتا رهبرشان را ترک میکنند، از [[هارن هال]] میگریزند و ناپدید میشوند.{{رف|ضبک|20}}{{رف|یش|62}} | |||
[[مردان کوه]] تحت فرمان لرد تایوین برای پس گرفتن [[هارن هال]] به قلعه می رسند. آشپزی که قبلا در خدمت [[شلا ونت|لیدی ونت]] بود، دروازهی پشتی را برای آنان باز میکند. سر [[گرگور کلگان]] وارگو را در حالی مییابد که تنها و نیمهدیوانه از درد و تب گوش چرک کردهاش، در [[هارن هال|تالار صد قلب]] نشسته است. [[یاران دلیر]] باقی مانده به قتل میرسند، همه به جز خود وارگو که کوه برایش نقشههای متفاوتی دارد. به تقلید از روش مورد علاقهی وارگو برای شکنجهی افراد، سر گرگور در یک دورهی زمانی طولانی اعضای بدن او را یکی پس از دیگری میبرد در حالی که محل هر عضو قطع شده را پانسمان میکند تا او نمیرد. وارگو ابتدا دستها و پاهایش را از مچ به پایین و سپس کل آن ها را از دست میدهد. اندامهای داخلی او نیز همانند سایر اندامهایش به عنوان گوشت «بز کباب شده» به زندانیان شمالیای که کوه همراه خود به هارن هال آورده از جمله سر [[ویلیس مندرلی]] و همچنین به خود وارگو خورانده میشوند.{{رف|ضبک|20}}{{رف|ضبک|27}}{{رف|یش|62}} | |||
سر جیمی به [[بارانداز پادشاه]] باز میگردد و پدرش را مطلع میسازد که وارگو و مردانش مسئول قطع شدن دست شمشیرش هستند. پدر منزجرشدهی او، دربارهی پس گرفتن هارن هال به دست کوه به او میگوید و او را از سرنوشت وارگو آگاه میسازد، علاوه بر این حقیقت که سر گرگور همچنان وارگو را زنده نگه داشته زیرا نوک زبانی حرف زدن وی را سرگرم کننده یافته است. جیمی این حقیقت را که گاز برین وارگو را گیر انداخته خندهدار میداند اما شک دارد که برین هم با او هم عقیده باشد.{{رف|یش|62}} | |||
سر گرگور فرمانی از سوی [[سرسی لنیستر]] دریافت میکند تا به [[بارانداز پادشاه]] بیاید و به عنوان قهرمان او در محاکمهی [[تیریون]] برای مرگ پادشاه جافری حاضر شود، بنابراین او کار وارگو را تمام میکند و [[هارن هال]] را ترک میکند، در این میان [[رفورد|رف عزیز دردونه]] زنجیر سکههای وارگو را صاحب میشود.{{رف|ضبک|20}}{{رف|ضبک|27}} | |||
سر گرگور فرمانی از سوی [[سرسی لنیستر]] دریافت | |||
=== ضیافتی برای کلاغ ها === | === ضیافتی برای کلاغ ها === |
ویرایش