|
|
خط ۵۸: |
خط ۵۸: |
|
| |
|
| == حوادث اخیر == | | == حوادث اخیر == |
|
| |
| === رقصی با اژدهایان ===
| |
| {{اسپویلر|اهالی [[یونکای]] (Yankai) با بادزدگان قرار داد بسته و آنها را از [[ولانتیس]] (Volantis) آوردند تا برای شهر زرد بجنگند. فرمانده ی ارشد یانکای ها [[یورخاز زو یونکاز]] (Yurkhaz zo Yunkaz) قرارداد بادزدگان را در عوض نصف شهر یانکای، امضا کرد.{{رف|ربا|60}}
| |
|
| |
| پیش از ترک شهر به طرف یانکای، چهار گروهبان بادزده، میزی سه پایه بیرون [[خانه ی بازرگان]] (Merchant’s House) برپا کرده و هر مرد و پسر در حال گذر را که به دنبال گوشت تازه بود، برای پر کردن خطوطشان فرا می خواندند. آنها آواز میخواندند:
| |
| {{نقل قول|ما بادزدگانیم. به شرق می وزیم، به [[خلیج برده داران]]، ما شاه قصاب رو می کشیم و به [[دنریس|ملکه ی اژدها]] تجاوز میکنیم.{{رف|ربا|36}}}}
| |
|
| |
| پیش از آنکه بادزدگان ولانتیس را ترک کنند، [[کویینتین مارتل]] (Quentyn Martell) و همراهانش به عنوان راهی برای رسیدن به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen)، به بادزدگان پیوسته و با علامت زدن تکه ای پوست، شمشیر و خدمتشان را برای یک سال به شاهزاده ی ژنده پوش تسلیم کردند.{{رف|ربا|6}}{{رف|ربا|25}}
| |
|
| |
| در راه رسیدن به [[یونکای]] (Yankai)، بادزدگان سوار بر یک کشتی شلوغ شدند که با باد و دریا بالا و پایین می رفت. نان سفتی می خوردند که پر از شپشک بود و [[نوشیدنی بلک تار]] (قیر سیاه) (Black Tar Rum) برای فراموشی خوشایند می نوشیدند و بر کپه های کهنه و فاسد کاه می خوابیدند. پس از آن بادزدگان در [[محاصره ی آستاپور]] (Siege of Astapor) و بعدا [[میرین]] (Meereen) حاضر بودند. هنگام آغاز پیش روی به سوی میرین، شاهزاده ی ژنده پوش به مزدورانش گفت که آستاپور تنها مزه ای بود، میرین ضیافت اصلی خواهد بود.
| |
|
| |
| شاهزادهی ژنده پوش با مشاهده ی ناکارآمدی فرماندهان یانکای، دو دوجین از مزدوران وستروسی اش را، که کویینتین مارتل و دو تن از شوالیه های دورنی اش با لباس مبدل در میان آنها بودند، برداشت و پیش دنریس تارگرین رفت چون می خواست بعدا خیانت کند.{{رف|ربا|25}}
| |
|
| |
| گروه وستروسی به صورت موفقیت آمیزی با [[داریو ناهاریس]] (Daario Naharis) تماس گرفتند و پیشنهاد به عضویت درآمدن خودشان در [[کلاغ های طوفان]] (Stormcrows) او را دادند.{{رف|ربا|36}} پس از آنکه کویینتین و همراهانش خودشان را به دنریس معرفی کردند و مقصودشان را توضیح دادند{{رف|ربا|43}}، دیگر بادزدگان وستروسی دستگیر شدند. اما عاقبت دنریس تصمیم گرفت [[مریس]] (Meris) را که ظاهرا از طرف شاهزاده ی ژنده پوش حرف می زد، آزاد کند{{رف|ربا|50}}. او سپس حمایت بادزدگان را در صورتی که [[پنتوس]] (Pentos) را به عنوان دستمزد دریافت کنند، به دنریس پیشنهاد داد.{{رف|ربا|50}}{{رف|ربا|52}} مریس و شاهزاده ی ژنده پوش کمک به کویینتین در گرفتن یک اژدها را نیز باز هم در عوض پنتوس پیشنهاد دادند.{{رف|ربا|60}}{{رف|ربا|68}}
| |
|
| |
| سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy)، که در غیاب دنریس به عنوان [[دست پادشاه|دست]] (Hand) عمل می کرد، درنهایت از گروه بادزده ی اسیر، سرباز گرفته، آنها را آزاد کرده و با پیشنهاد اتحاد در طی نبرد پیش رو با یانکای، به شاهزاده ی ژنده پوش پس داد.{{رف|ربا|70}}}}
| |
|
| |
|
| == منابع و یادداشت ها == | | == منابع و یادداشت ها == |
| {{منابع|2}} | | {{منابع|2}} |
| [[رده:مزدوران]][[رده:گروه های مزدور]] | | [[رده:مزدوران]][[رده:گروه های مزدور]] |