۱٬۹۴۶
ویرایش
(←اعضا) |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
{{نقل قول|ما بادزدگانیم. به شرق می وزیم، به [[خلیج برده داران]]، ما شاه قصاب رو می کشیم و به [[دنریس|ملکه ی اژدها]] تجاوز میکنیم.{{رف|ربا|36}}}} | {{نقل قول|ما بادزدگانیم. به شرق می وزیم، به [[خلیج برده داران]]، ما شاه قصاب رو می کشیم و به [[دنریس|ملکه ی اژدها]] تجاوز میکنیم.{{رف|ربا|36}}}} | ||
پیش از آنکه بادزدگان ولانتیس را ترک کنند، [[ | پیش از آنکه بادزدگان ولانتیس را ترک کنند، [[کوینتین مارتل]] (Quentyn Martell) و همراهانش به عنوان راهی برای رسیدن به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen)، به بادزدگان پیوسته و با علامت زدن تکه ای پوست، شمشیر و خدمتشان را برای یک سال به شاهزاده ی ژنده پوش تسلیم کردند.{{رف|ربا|6}}{{رف|ربا|25}} | ||
در راه رسیدن به [[یونکای]] (Yankai)، بادزدگان سوار بر یک کشتی شلوغ شدند که با باد و دریا بالا و پایین می رفت. نان سفتی می خوردند که پر از شپشک بود و [[نوشیدنی بلک تار]] (قیر سیاه) (Black Tar Rum) برای فراموشی خوشایند می نوشیدند و بر کپه های کهنه و فاسد کاه می خوابیدند. پس از آن بادزدگان در [[محاصره ی آستاپور]] (Siege of Astapor) و بعدا [[میرین]] (Meereen) حاضر بودند. هنگام آغاز پیش روی به سوی میرین، شاهزاده ی ژنده پوش به مزدورانش گفت که آستاپور تنها مزه ای بود، میرین ضیافت اصلی خواهد بود. | در راه رسیدن به [[یونکای]] (Yankai)، بادزدگان سوار بر یک کشتی شلوغ شدند که با باد و دریا بالا و پایین می رفت. نان سفتی می خوردند که پر از شپشک بود و [[نوشیدنی بلک تار]] (قیر سیاه) (Black Tar Rum) برای فراموشی خوشایند می نوشیدند و بر کپه های کهنه و فاسد کاه می خوابیدند. پس از آن بادزدگان در [[محاصره ی آستاپور]] (Siege of Astapor) و بعدا [[میرین]] (Meereen) حاضر بودند. هنگام آغاز پیش روی به سوی میرین، شاهزاده ی ژنده پوش به مزدورانش گفت که آستاپور تنها مزه ای بود، میرین ضیافت اصلی خواهد بود. |
ویرایش