۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
سر باریستان همچنان به خدمت خود به [[دنریس تارگرین]] تحت عنوان لرد فرمانده ی گارد ملکه ی او ادامه می دهد و تلاش می کند که دنریس را به سمت مسیر شرافتمندانه ای برای امن نگه داشتن میرین هدایت کند. سر باریستان مخالف رابطه ی دنریس با معشوقش، [[داریو نهاریس]] (Daario Naharis)، و حتی ازدواج دنی با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) برای تضمین آرامش نسبی در میرین است. | سر باریستان همچنان به خدمت خود به [[دنریس تارگرین]] تحت عنوان لرد فرمانده ی گارد ملکه ی او ادامه می دهد و تلاش می کند که دنریس را به سمت مسیر شرافتمندانه ای برای امن نگه داشتن میرین هدایت کند. سر باریستان مخالف رابطه ی دنریس با معشوقش، [[داریو نهاریس]] (Daario Naharis)، و حتی ازدواج دنی با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) برای تضمین آرامش نسبی در میرین است. | ||
او همچنین، شروع به آموزش تعدادی [[شوالیه]] می کند. ملازمان او، [[تومکو لو]] (Tumco Lho)، [[لاراک]] (Larraq)، [[بره ی سرخ]] (The Red Lamb) و سه برادر گیسکاری هستند. پس از ناپدید شدن دنریس بر پشت اژدها، باریستان عنوان دست ملکه را در میرین بر عهده می گیرد. سر باریستان، زمانی که [[ریش خونین]] (Bloodbeard) همراه با سر بریده ی [[گرولئو]] (Groleo) به شورا آمد، در شورا حضور داشت. سر باریستان از این کار ریش خونین خشمگین شد و قصد کشتن او را کرد اما این کار را انجام نداد زیرا این عمل باعث شکسته شدن صلح ملکه می شد. | او همچنین، شروع به آموزش تعدادی [[شوالیه]] می کند. ملازمان او، [[تومکو لو]] (Tumco Lho)، [[لاراک]] (Larraq)، [[بره ی سرخ]] (The Red Lamb) و سه برادر گیسکاری هستند. پس از ناپدید شدن دنریس بر پشت اژدها، باریستان عنوان دست ملکه را در میرین بر عهده می گیرد. سر باریستان، زمانی که [[ریش خونین]] (Bloodbeard) همراه با سر بریده ی [[گرولئو]] (Groleo) به شورا آمد، در شورا حضور داشت. سر باریستان از این کار ریش خونین خشمگین شد و قصد کشتن او را کرد اما این کار را انجام نداد زیرا این عمل باعث شکسته شدن صلح ملکه می شد. {{رف|ربا|59}} | ||
با وجود نفرت سر باریستان از [[اسکاهاز مو کانداک]] (Skahaz mo Kandaq)، او تصمیم می گیرد در طی غیبت ملکه، از این مرد در تصمیم گیری های حکومتی کمک بگیرد. سر باریستان با نهایت احترام پیشنهاد اسکاهاز مو کانداک را مبنی بر کشتن دختران و پسرانی که فرزندان اشراف شهر هستند و تحت نام پیاله دار در اسارت نیروهای دنریس هستند را رد می کند. باریستان با کمک [[کرم خاکستری]] (Gray Warm)، پادشاه هیزدار را گروگان می گیرد. سلمی می ترسد که یونکایی ها گروگان های باقی مانده یعنی [[داریو]]، [[جوگو]] (Jhogo) و [[قهرمان]] (Hero) را تنها به خاطر گرفتن انتقام مرگ کاپیتان گرولئو بکشند. با این حال اسکاهاز بیان می کند که کشته شدن داریو برای دنریس بهتر است و مرگ او در دراز مدت به نفع دنریس می شود. | با وجود نفرت سر باریستان از [[اسکاهاز مو کانداک]] (Skahaz mo Kandaq)، او تصمیم می گیرد در طی غیبت ملکه، از این مرد در تصمیم گیری های حکومتی کمک بگیرد. سر باریستان با نهایت احترام پیشنهاد اسکاهاز مو کانداک را مبنی بر کشتن دختران و پسرانی که فرزندان اشراف شهر هستند و تحت نام پیاله دار در اسارت نیروهای دنریس هستند را رد می کند. باریستان با کمک [[کرم خاکستری]] (Gray Warm)، پادشاه هیزدار را گروگان می گیرد. سلمی می ترسد که یونکایی ها گروگان های باقی مانده یعنی [[داریو]]، [[جوگو]] (Jhogo) و [[قهرمان]] (Hero) را تنها به خاطر گرفتن انتقام مرگ کاپیتان گرولئو بکشند. با این حال اسکاهاز بیان می کند که کشته شدن داریو برای دنریس بهتر است و مرگ او در دراز مدت به نفع دنریس می شود. | ||
با وجود احساسات شخصی باریستان نسبت به داریو، او برای نجات داریو از [[شاهزاده ی ژنده پوش]] (Tattered Prince) درخواست کمک می کند. سلمی به شاهزاده وعده می دهد که اگر بتواند هر سه گروگان را از اردوگاه یونکایی ها آزاد کند، پاداشی از جانب ملکه دریافت خواهد کرد. سپس، باریستان برای دستگیری هیزدار می رود. برای انجام این کار، او محافظ قدرتمند هیزدار، [[خراز]] (Khrazz)، را می کشد. باریستان مشتاقانه منتظر بازگشت دنریس است، اما همچنین در حال آماده شدن برای جنگ با [[یونکای]] است زیرا با حمله ی یونکای، پیمان صلح ملکه شکسته شد. در طی یک جلسه بین سر باریستان و [[گرین گریس]] (Green Grace)، مرد سر تراشیده به سلمی می گوید که یونکایی ها جسد افراد مبتلا به اسهال خونی را با منجنیق به درون شهر پرتاب می کنند.}} | با وجود احساسات شخصی باریستان نسبت به داریو، او برای نجات داریو از [[شاهزاده ی ژنده پوش]] (Tattered Prince) درخواست کمک می کند.{{رف|ربا|70}} سلمی به شاهزاده وعده می دهد که اگر بتواند هر سه گروگان را از اردوگاه یونکایی ها آزاد کند، پاداشی از جانب ملکه دریافت خواهد کرد.{{رف|ربا|67}} سپس، باریستان برای دستگیری هیزدار می رود. برای انجام این کار، او محافظ قدرتمند هیزدار، [[خراز]] (Khrazz)، را می کشد. باریستان مشتاقانه منتظر بازگشت دنریس است، اما همچنین در حال آماده شدن برای جنگ با [[یونکای]] است زیرا با حمله ی یونکای، پیمان صلح ملکه شکسته شد. در طی یک جلسه بین سر باریستان و [[گرین گریس]] (Green Grace)، مرد سر تراشیده به سلمی می گوید که یونکایی ها جسد افراد مبتلا به اسهال خونی را با منجنیق به درون شهر پرتاب می کنند.{{رف|ربا|70}}}} | ||
=== بادهای زمستان === | === بادهای زمستان === |
ویرایش