۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در یک سدهی پس از سرنوشت شوم، «[[سالهای خونریزی]]»، آنها سعی در گسترش داراییهای خود کردند. هرچند اگان بر سر دوراهی بین متحد کردن قارهی [[وستروس]] و فتح [[شهرهای آزاد]] که در پی سقوط [[والریا]] منازعات خونینی را تجربه میکرد، قرار داشت. او تقاضای چند [[شهرهای آزاد|شهر آزاد]] را برای کمک به اتحاد با آنها به عنوان ممالک مستقل جدید رد کرد و مسیر به مراتب جاهطلبانهتری را برای حمله به وستروس برگزید. تارگرینها میدانستند که با وجود قدرت انسانی بسیار محدودشان، [[اژدها]]یان به بلوغ رسیدهشان، سلاح نهایی آنها خواهد بود. | در یک سدهی پس از سرنوشت شوم، «[[سالهای خونریزی]]»، آنها سعی در گسترش داراییهای خود کردند. هرچند اگان بر سر دوراهی بین متحد کردن قارهی [[وستروس]] و فتح [[شهرهای آزاد]] که در پی سقوط [[والریا]] منازعات خونینی را تجربه میکرد، قرار داشت. او تقاضای چند [[شهرهای آزاد|شهر آزاد]] را برای کمک به اتحاد با آنها به عنوان ممالک مستقل جدید رد کرد و مسیر به مراتب جاهطلبانهتری را برای حمله به وستروس برگزید. تارگرینها میدانستند که با وجود قدرت انسانی بسیار محدودشان، [[اژدها]]یان به بلوغ رسیدهشان، سلاح نهایی آنها خواهد بود. | ||
اگان، [[شاه طوفان]]، و [[براووس]] در کنار [[تایروش]]، [[لایس]]، و [[میر]]، اتحادی تشکیل دادند که برتری [[ولانتیس|ولانتنیها]] را در انتهای «سالهای خونریزی» در هم شکست.{{رف|ربا|8}} | |||
[[هارن هور|هارن سیاه]] پادشاه [[جزایر آهن]] و [[سرزمین های رودخانه]]، به تکمیل قلعهی عظیمش، [[هارن هال]]، نزدیک می شد و گفته میشد به دنبال فتوحات بیشتری است. آرگیلاک بیش از پیش از هارن میترسید و به همین جهت پیشنهاد اتحاد با اگان را مطرح کرد. باور بر این است که او میخواست منطقهی سپری بین خود و هارن ایجاد کند. او دست دخترش، [[آرگلا دارندون|آرگلا]]، را به همراه زمینهایی به عنوان جهیزیه پیشنهاد داد، اگر چه بیشتر آن زمینها در واقع به [[هارن هور|هارن سیاه]] تعلق داشتند. | |||
اگان این پیشنهاد را رد کرد و در عوض، دست بهترین دوستش، [[اوریس براتیون]] را پیشنهاد داد که شایع شده بود برادر [[حرامزادگی|حرامزاده]]ی اگان است. آرگیلاک این پیشنهاد را توهینی بزرگ قلمداد کرد و دستان پیامرسان را قطع کرد. او آنها را برای اگان فرستاد، همراه با پیغامی حاوی «''اینها تنها دستانی است که دریاغت خواهی کرد''». اگان پرچمدارانش را فراخواند و با آنها و خواهرانش شورایی تشکیل داد. او سپس به تمام حکمرانان هفت پادشاهی [[زاغ]]هایی فرستاد با این مظمون که «''تنها یک پادشاه وجود خواهد داشت''» و آنهایی که زانو بزنند، عنواین و زمینهایشان را حفظ میکنند. اما آنهایی که تسلیم نشوند، نابود خواهد شد. | |||
ملکهی [[نایب السلطنه]] [[شارا ارن]] از [[پادشاهی کوهستان و دره]] به اگان پیشنهاد ازدواج و اتحاد داد به شرط آنکه او پسرش را وارث خود اعلام کند. [[ماریا مارتل]]، پرنسس [[دورن]]، پاسخ داد که او میتواند متحد اگان در برابر پادشاه طوفان باشد، اما تسلیم نمیشود. اگان هر دو پیشنهاد را رد کرد. دیگر حاکمان نیز نسلیم نشدند. | |||
گمان میرود اگان پیش از آغاز حملهاش، مخفیانه از چندین شهر و قلعهی وستروس بازدید کرده و نقاط قوت هر پادشاه و هر لرد و وفاداری فرمانبردارانشان را بررسی کرده است، (هرچند بعضی [[استاد]]ان این موضوع را با توجه به مستندات تاریخی مورد تردید قرار دادهاند و اعلام داشتهاند که اگان پیش از حمله هرگز به وستروس قدم نگذاشته بود).<ref>[awoiaf.westeros.org/index.php/War_of_Conquest#cite_note-2]</ref> او دستور ساخت میز منقش را میدهد؛ میزی که به صورت نقشه دقیق وستروس بریده شده بود. ظاهرا او برخلاف این واقعیت که وستروس مدتهای مدیدی بود که به [[هفت پادشاهی]] تقسیم شده بود، تمام قاره را به عنوان یک سرزمین واحد در نظر میگرفت و مصمم بود آن را تحت حکومت خود متحد کند. | |||
== فتح == | == فتح == |
ویرایش