یاران دلیر: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=== یورش شمشیرها === | === یورش شمشیرها === | ||
[[بریک دانداریون]] و [[توروس از میر]] رهبری [[انجمن برادری بدون پرچم]] را به [[سپت]]ی رهبری میکنند که تعدادی از بازماندگان یاران دلیر از جمله یک [[میر]]ی، دو [[ایبن]]ی و چند [[دوتراکی]] آنجا را در اختیار گرفته بودند. برادری یاران دستگیر شده از جمله آت را به دار میآویزند.{{رف|یش|39}} | |||
پس از مدتی وارگو شک میکند که متحدان [[خاندان بولتون|بولتون]] قصد دارند به لنیسترها بپیوندند. وقتی یاران سر [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) را اسیر کردند، وارگو از [[زولو]] میخواهد دست شمشیرزن جیمی را قطع کرد تا میان روس بولتون و لرد تایوین جدایی افکند.{{رف|یش|21}} هنگامی که جیمی و مشایعانش در حال ترک هارن هال هستند، یاران در محوطه هارن هال جمع میشوند تا رفتن آنان را تماشا کنند. جیمی اسب خود را به سوی جایی که آنان ایستادهاند رانده و خطاب به آنان میگوید: | |||
{{نقل قول|[[زولو]]. چقد مهربونی که برای خداحافظی از من اومدی. [[پایگ]]. [[تیمئون]]. دلتون برای من تنگ میشه؟ [[شگول]]، آخرین لطیفهتو تعریف نمیکنی؟ تا ذهن منو در طول سفر در جاده سبک کنی؟ و تو [[رورگ]]، اومدی تا من رو برای خداحافظی ببوسی؟{{رف|یش|44}}}} | |||
رورگ به او میگوید: «گم شو افلیج» و جیمی پاسخ میدهد: | |||
{{نقل قول|باشه حالا که تو اصرار می کنی. با خیال راحت استراحت کن. ولی من برمیگردم. یک لنیستر همیشه دینش رو ادا می کنه{{رف|یش|44}}.}} | |||
نقشه اختلاف انداختن بین روس و تایوین کارگر نمیافتد و روس به زودی هارن هال را ترک میگوید. وارگو در حین تلاش برای تجاوز به [[برین از تارث]] (Brienne of Tarth) یک گوش خود را از دست داده و زخمش عفونت میکند.{{رف|یش|44}} | |||
با نمایان شدن انتقام قریبالوقوع لنیسترها و دیوانگی تدریجی وارگو بر اثر تب، بیشتر یاران از هارن هال میگریزند. هنگامی که [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) [[باز پس گیری هارن هال|باز پس گرفته]] و وارگو را میکشد، گروه منحل شده و به چندین دسته کوچکتر تقسیم میشود.{{رف|یش|62}} | |||
=== ضیافتی برای کلاغها === | |||
پس از پایان جنگ، بسیاری از یاران دلیر آواره و راهزن شدهاند. یک گروه خاص که روگ آنان را رهبری میکند، شهر [[غارت سالت پنز|سالت پنز را غارت کرده]] و به آتش میکشند. از آن جا که روگ در هنگام غارت شهر کلاه خود بدنام [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane) را بر سر داشت، این کردهها به پای تازی نوشته شد.{{رف|ضبک|20}} | |||
وقتی [[برین از تارث]] در [[ویسپرز]] با [[تیمئون]]، [[شگول]] و [[پایگ]] مواجه میشود، تیمئون به او میگوید که [[ارسویک]] با گروهی کوچک به سمت [[اولد تاون]] میرود.{{رف|ضبک|20}} هر سه یار در ویسپرز کشته میشوند. [[روگ]] و [[گاز]] نیز بعدا در مواجههای با برین در [[مسافرخانه چهار راهی]] کشته میشوند. | |||
[[کایبورن]] نیز در سمت [[ارباب نجواها]] به شهبانو [[سرسی لنیستر]] خدمت میکند. | |||
=== رقصی با اژدهایان === | |||
چهار تن از پنج فرد شناخته شدهی یاران دلیر یعنی [[ارسویک]]، [[زولو]]، [[توگ جوث]] و [[سه انگشتی]] در حال فرار از وستروس هستند.{{رف|ضبک|ضمیمه}} | |||
==اعضای شناخته شده گروه== | ==اعضای شناخته شده گروه== |
نسخهٔ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۵۹
یاران دلیر | |
---|---|
پرچم | بزی سیاه با شاخ های خونین |
فرمانده فعلی | ندارد |
تعداد نفرات | نامشخص |
تاریخ تاسیس | نامشخص |
بنیانگذار | وارگو هوت |
تاریخ انحلال | 299 |
یاران دلیر (Brave Companions)، که با عنوان هنرپیشگان خونخوار (Bloody Mummers) نیز شناخته میشود، نام یک گروه از سربازان مزدور با سوء سابقه قابل توجه است. این گروه از مجرمان و رانده شدگانی از چندین کشور تشکیل شده است.
در زمان جنگ پنج پادشاه (War of the Five Kings)، این گروه توسط وارگو هوت (Vargo Hoat) که مردی بلندقد، بدقیافه، دارای لکنت زبان و اهل کوهور (Qohor) است، رهبری میشود. مردم وستروس اغلب این گروه را به دلیل بی رحمی و ظاهر غریب و بیگانهی شان هنرپیشگان خونخوار مینامند. آنان همچنین به دلیل عادت وارگو هوت به قطع کردن دست و پای زندانیان، مردان پا (Footmen) نامیده میشدند.
برخی از اعضای برجسته این گروه عبارتند از: کایبورن (Qyburn) یک استاد عزل شده، سپتون آت (Septon Utt) یک راهب کودک آزار از مذهب هفت، شگول (Shagwell) یک دلقک روان پریش، و زولوی چاق (Fat Zollo) یک دوتراکی (Dothraki). پرچم آنان بزی سیاه با شاخهای خونین است که نمادی از بز سیاه کوهور (Black Goat of Qohor) را تداعی میکند. [۱]
تاریخچه
بنا بر منابع غیررسمی، یاران دلیر به اندازهی دیگر گروههای مزدور قدمت ندارد و پیش از آنکه وارگو هوت رهبرشان شود، تاسیس شده است. اعضای آن شامل افرادی واماندهای از غرب و تعدادی از جنوب و شرق است. رهبر پیشینشان احتمالا کوهوری نبوده است و رهبر بعدی نیز احتمالا یک لایسنی، دورنی و یا حتی ایبنی است.[۲]
حوادث اخیر
بازی تاج و تخت
لرد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) یاران دلیر را به خدمت خود درآورده و در سرزمین های رودخانه رها کرد تا به غارت و سوزاندن بپردازند، به این امید که راب استارک بیرون آمده و دستگیر شود، تا بتوان او را با جیمی لنیستر معاوضه کند. وارگو هوت و دیگر غارتگران هر کدام ۳۰۰ سوارهنظام را رهبری میکردند؛ او احتمالا علاوه بر یاران دلیر سوارهای آزاد دیگری نیز تحت فرمان خود داشته است.[۳]
نزاع شاهان
لرد تایوین لنیستر یاران دلیر را در زمان جنگ پنج پادشاه به وستروس آورد تا سرزمینهای دشمنانش را غارت کند و رعایای آنان را بترساند. آنها دستور داشتند هارن هال را در غیاب تایوین تقویت کنند و در مسیرشان به سوی هارن هال، روگ (Rorge)، گاز (Biter)، و جیکن هگار (Jaqen H'ghar) نیز به گروه آنان پیوستند. گفته میشود دستههای مختلف آنها عبارت بودند از مردان مسی با موهای بافته شدهی زنگدار، نیزهدارن سوار بر اسبهای سیاه و سفید، کماندارانی با گونههای پودر زده، مردان خپل پرمو با سپرهای پشمالو، مردن پوست قهوهای با رداهای پردار، شمشیرزنانی با ریشهای شاخدار خارقالعاده به رنگهای سبز و بنفش و نقرهای، نیزهدارانی با زخمهای رنگی که سراسر گونههایشان را پوشانده است، و بسیاری اعضای منحصر بفرد دیگر از جمله دلقک شگول، سپتون آت، کایبرون و ارسویک باایمان.[۱]
در طول اقامتشان در هارنهال، ملازمان وارگو هوت با مردان سر آموری لورچ (Amory Lorch) درگیر شدند که موجب شد لرد تایوین هر دو گروه را تنبیه کند. شبی که آنها رسیدند، دعوایی بین گروه و لنیسترها درمیگیرد که منجر به مرگ ملازم هریس سویفت، دو تن از یاران دلیر زخمی که بعدا اعدام میشوند، و یکی از کمانداران لرد لویس لیدن که دعوا را آغاز کرده بود، میشود.[۱]
پس از این که تایوین هارن هال را ترک میگوید، جیکن، روگ و گاز به آریا استارک (Arya Stark) کمک کردند تا زندانیان شمالی را آزاد کند. با یاری مردان شمالی آزاد شده، یاران دلیر سربازان لنیستر را سلاخی میکنند و دروازه قلعه را برای روس بولتون (Roose Bolton) میگشایند.[۴] وارگو هوت به خاطر خدمتش به شمال لرد هارن هال میشود و لرد بولتون به یاران دلیر وظیفهی دستگیری و نابودی نیروهای لنستری که در روستاهای اطراف پراکندهاند را میدهد.
وارگو هوت مردانش را به چهار گروه تقسیم میکند؛ او خود رهبری بزرگترین گروه را به عهده میگیرد و فرماندهی گروههای کوچکتر را به اعضا و ستوانهای موراعتمادش از جمله آت و ارسویک میسپارد.[۵] او از وابستگی پیشین خود به لرد تایوین استفاده کرده تا نظامیان لنیستر را که از خیانت او آگاه نیستند، فریب دهد. او معمولا با سبدهای سکه و سر بازمیگردد.[۵]
بعضی از گروهها در طول جستجوی غذا و کشتار خود به مشکل برمیخورند. اردوگاه آت از سوی گلهای از گرگهای وحشی مورد حمله قرار میگیرد که دو اسبشان را میکشند.[۵] گروهی کوچکتر به شکار گله گرگهای وحشی به رهبری نایمریا میروند که منجر به کشته شدن ایگو، یک تبرزن ایبنی، ی نیزهدار دورنی، و یک کماندار لایسنی میشود.[۶]
یورش شمشیرها
بریک دانداریون و توروس از میر رهبری انجمن برادری بدون پرچم را به سپتی رهبری میکنند که تعدادی از بازماندگان یاران دلیر از جمله یک میری، دو ایبنی و چند دوتراکی آنجا را در اختیار گرفته بودند. برادری یاران دستگیر شده از جمله آت را به دار میآویزند.[۷]
پس از مدتی وارگو شک میکند که متحدان بولتون قصد دارند به لنیسترها بپیوندند. وقتی یاران سر جیمی لنیستر (Jaime Lannister) را اسیر کردند، وارگو از زولو میخواهد دست شمشیرزن جیمی را قطع کرد تا میان روس بولتون و لرد تایوین جدایی افکند.[۸] هنگامی که جیمی و مشایعانش در حال ترک هارن هال هستند، یاران در محوطه هارن هال جمع میشوند تا رفتن آنان را تماشا کنند. جیمی اسب خود را به سوی جایی که آنان ایستادهاند رانده و خطاب به آنان میگوید:
” زولو. چقد مهربونی که برای خداحافظی از من اومدی. پایگ. تیمئون. دلتون برای من تنگ میشه؟ شگول، آخرین لطیفهتو تعریف نمیکنی؟ تا ذهن منو در طول سفر در جاده سبک کنی؟ و تو رورگ، اومدی تا من رو برای خداحافظی ببوسی؟[۹] “
رورگ به او میگوید: «گم شو افلیج» و جیمی پاسخ میدهد:
” باشه حالا که تو اصرار می کنی. با خیال راحت استراحت کن. ولی من برمیگردم. یک لنیستر همیشه دینش رو ادا می کنه[۹]. “
نقشه اختلاف انداختن بین روس و تایوین کارگر نمیافتد و روس به زودی هارن هال را ترک میگوید. وارگو در حین تلاش برای تجاوز به برین از تارث (Brienne of Tarth) یک گوش خود را از دست داده و زخمش عفونت میکند.[۹]
با نمایان شدن انتقام قریبالوقوع لنیسترها و دیوانگی تدریجی وارگو بر اثر تب، بیشتر یاران از هارن هال میگریزند. هنگامی که گرگور کلگان (Gregor Clegane) باز پس گرفته و وارگو را میکشد، گروه منحل شده و به چندین دسته کوچکتر تقسیم میشود.[۱۰]
ضیافتی برای کلاغها
پس از پایان جنگ، بسیاری از یاران دلیر آواره و راهزن شدهاند. یک گروه خاص که روگ آنان را رهبری میکند، شهر سالت پنز را غارت کرده و به آتش میکشند. از آن جا که روگ در هنگام غارت شهر کلاه خود بدنام سندور کلگان (Sandor Clegane) را بر سر داشت، این کردهها به پای تازی نوشته شد.[۱۱] وقتی برین از تارث در ویسپرز با تیمئون، شگول و پایگ مواجه میشود، تیمئون به او میگوید که ارسویک با گروهی کوچک به سمت اولد تاون میرود.[۱۱] هر سه یار در ویسپرز کشته میشوند. روگ و گاز نیز بعدا در مواجههای با برین در مسافرخانه چهار راهی کشته میشوند.
کایبورن نیز در سمت ارباب نجواها به شهبانو سرسی لنیستر خدمت میکند.
رقصی با اژدهایان
چهار تن از پنج فرد شناخته شدهی یاران دلیر یعنی ارسویک، زولو، توگ جوث و سه انگشتی در حال فرار از وستروس هستند.[۱۲]
اعضای شناخته شده گروه
- وارگو هوت (Vargo Hoat)، مشهور به بز (the Goat)، اهل کوهور (Qohor)، فرمانده آنان.
- ارسویک (Urswyck)، ملقب به وفادار (the Faithful)، جانشین فرماندهی وارگو.
- آت (Utt)، یک سپتون با تمایلات نابهنجار نسبت به کودکان.
- کایبورن (Qyburn)، یک استاد عزل شده، درمانگر اصلی گروه.
- شگول (Shagwell)، یک دلقک روان پریش.
- زولوی چاق (Zollo the Fat)، یک دوتراکی. او بود که دست جیمی لنیستر (Jaime Lannister) را قطع کرد.
- تیمئون (Timeon)، مردی اهل دورن.
- پایگ (Pyg)
- ایگو (Iggo)، یک دوتراکی.
- توگ جوث (Togg Joth)، اهل ایبن (Ibben).
- سه انگشتی (Three Toes)
- رورگ (Rorge)
- بایتر (Biter)
وضعیت فعلی
نقل قول ها
” تو و پدرت تو نبردهای زیادی شکست خوردین. ما باید پوست شیرمون رو با پوست گرگ تاخت بزنیم.[۸] “
” یاران دلیر در نبرد بلک واتر نجنگیدند، اما با این حال همگی همان جا مردند.[۱۳] “ —روس بولتون خطاب به جیمی لنیستر
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نزاع شاهان، فصل 30، آریا.
- ↑ چنین گفت مارتین: خدای مغروق و بیشتر، (14 جولای 1999).
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 69، تیریون.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 47، آریا.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ نزاع شاهان، فصل 64، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 3، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 39، آریا.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ یورش شمشیرها، فصل 21، جیمی.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ یورش شمشیرها، فصل 44، جیمی.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 62، جیمی.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 20، برین.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، ضمیمه.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 37، جیمی.