۴۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
گریون در {{تاریخ|255}} به دنیا آمد، او پنجمین فرزند و چهارمین پسر [[تایتوس لنیستر]]، لرد [[کسترلی راک]]، و همسرش، بانو [[جین ماربند]] بود. او سالم به دنیا آمد، اما مادرش یک ماه پس از زایمان فوت کرد.{{رف|دیا|سرزمین های غربی : خاندان لنیستر در دوران اژدهایان}} اگرچه تایتوس از مرگ همسرش بسیار ناراحت شد، اما خیلی زود عاشق دایه گریون شد، و او تبدیل به [[اولین معشوقه تایتوس لنیستر| اولین معشوقه]] او شد.{{رف|دیا|سرزمین های غربی : خاندان لنیستر در دوران اژدهایان}} | گریون در {{تاریخ|255}} به دنیا آمد، او پنجمین فرزند و چهارمین پسر [[تایتوس لنیستر]]، لرد [[کسترلی راک]]، و همسرش، بانو [[جین ماربند]] بود. او سالم به دنیا آمد، اما مادرش یک ماه پس از زایمان فوت کرد.{{رف|دیا|سرزمین های غربی : خاندان لنیستر در دوران اژدهایان}} اگرچه تایتوس از مرگ همسرش بسیار ناراحت شد، اما خیلی زود عاشق دایه گریون شد، و او تبدیل به [[اولین معشوقه تایتوس لنیستر| اولین معشوقه]] او شد.{{رف|دیا|سرزمین های غربی : خاندان لنیستر در دوران اژدهایان}} | ||
به مانند برادرانش [[کوان لنیستر|کوان]] و [[تایگت لنیستر|تایگت]]، گریون هم تحت تاثیر برادر بزرگترش، تایوین، قرار گرفته بود، در حالی که کوان طرف تایوین ایستاد، و خواست زیر سایه او زندگی اش را بسازد، و تایگت سعی میکرد مستقل از تایوین باشد، گریون شروع به مسخره کردن این «بازی» کرد.{{رف|ضبک|33}} رابطه گریون با برادر بزرگترش به شکل انگشت نمایی بد بود.{{رف|دیا| پادشاهان تارگرین : ایریس دوم}} در شانزده سالگی، گریون در گردشی که به مناسبت رسیدن به [[رسومات#بلوغ|بلوغ]] داشت، به [[شهر های آزاد]] سفر کرد.{{رف|ربا|8}} | به مانند برادرانش [[کوان لنیستر|کوان]] و [[تایگت لنیستر|تایگت]]، گریون هم تحت تاثیر برادر بزرگترش، تایوین، قرار گرفته بود، در حالی که کوان طرف تایوین ایستاد، و خواست زیر سایه او زندگی اش را بسازد، و تایگت سعی میکرد مستقل از تایوین باشد، گریون شروع به مسخره کردن این «بازی» کرد.{{رف|ضبک|33}} رابطه گریون با برادر بزرگترش به شکل انگشت نمایی بد بود.{{رف|دیا| پادشاهان تارگرین : ایریس دوم}} در شانزده سالگی، گریون در گردشی که به مناسبت رسیدن به [[رسومات#بلوغ|بلوغ]] داشت، به [[شهر آزاد|شهر های آزاد]] سفر کرد.{{رف|ربا|8}} | ||
یک یار گریون به پادشاه [[رابرت براتیون| رابرت براتیون اول]] یک خنجر زرنگار، با دسته ای از جنس عاج فیل و یک گوهر روی آن، هدیه داد.{{رف|یش|32}} همچنین در روز نامگذاری تریون به او کتاب های «[[شگفتی ها]]» و «[[شگفتی های ساخت بشر]]» نوشته [[لوماس لانگ استرایدر]] را هدیه داد، و تریون اغلب اوقات شانزده شگفتی را از بر میخواند.{{رف|ربا|8}} زمانی که تیریون جوان بود، از عمویش خواست که برای روز نامگذاری اش یک [[اژدها]] به او هدیه دهد، که گریون این حرف او را خنده دار دانست.{{رف|ربا|5}} گریون همچنین زمانی که تیریون پنج یا شش سال داشت، کمی شیرین کاری با انگشتان دست را به او آموخت.{{رف|ربا|14}} و مهارت های او را تحسین کرد.{{رف|ربا|40}} | یک یار گریون به پادشاه [[رابرت براتیون| رابرت براتیون اول]] یک خنجر زرنگار، با دسته ای از جنس عاج فیل و یک گوهر روی آن، هدیه داد.{{رف|یش|32}} همچنین در روز نامگذاری تریون به او کتاب های «[[شگفتی ها]]» و «[[شگفتی های ساخت بشر]]» نوشته [[لوماس لانگ استرایدر]] را هدیه داد، و تریون اغلب اوقات شانزده شگفتی را از بر میخواند.{{رف|ربا|8}} زمانی که تیریون جوان بود، از عمویش خواست که برای روز نامگذاری اش یک [[اژدها]] به او هدیه دهد، که گریون این حرف او را خنده دار دانست.{{رف|ربا|5}} گریون همچنین زمانی که تیریون پنج یا شش سال داشت، کمی شیرین کاری با انگشتان دست را به او آموخت.{{رف|ربا|14}} و مهارت های او را تحسین کرد.{{رف|ربا|40}} |
ویرایش