۴۲۴
ویرایش
(←تاریخ) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در {{تاریخ|288}}، گریون صاحب دختر حرامزاده ای به نام [[جوی هیل]] شد،{{رف|نش|ضمیمه}}{{رف|ضبک|44}}<ref>''به محاسبه سن [http://awoiaf.westeros.org/index.php/Years_after_Aegon%27s_Conquest/Calculations_Ages_(Continued)#Joy_Hill جوی هیل] نگاه کنید.''</ref> که مادر او یک زن معمولی به نام [[بریانی]] بود.{{رف|دیا| ضمیمه: دودمان لنیستر}} | در {{تاریخ|288}}، گریون صاحب دختر حرامزاده ای به نام [[جوی هیل]] شد،{{رف|نش|ضمیمه}}{{رف|ضبک|44}}<ref>''به محاسبه سن [http://awoiaf.westeros.org/index.php/Years_after_Aegon%27s_Conquest/Calculations_Ages_(Continued)#Joy_Hill جوی هیل] نگاه کنید.''</ref> که مادر او یک زن معمولی به نام [[بریانی]] بود.{{رف|دیا| ضمیمه: دودمان لنیستر}} | ||
در حدود {{تاریخ|291}}،<ref name="valyria"/> گریون برای یافتن [[فولاد والریایی|شمشیر والریایی]] [[خاندان لنیستر]]، به نام [[برایت رور]]، و هر گنجینه دیگری که از [[آخرالزمان والریا]] باقی مانده است، به سفر رفت.{{رف|یش|32}}{{رف|ربا|33}}یک دهه از حرکت کشتی گریون، «[[شیر خندان]]»، از لنیسپورت میگذشت، اما گریون هرگز بازنگشت. لرد تایوین مردانی را برای پیدا کردن برادر گمشده اش فرستاد، آن ها رد او را تا [[ولانتیس]]دنبال کردند، جایی که نیمی از خدمه اش برای آن که میخواست به [[اسموکینگ سی]] برود او را ترک کردند. او برای جایگزین کردن خدمه، مجبور به خرید برده شد.{{رف|ربا|33}} | در حدود {{تاریخ|291}}،<ref name="valyria"/> گریون برای یافتن [[فولاد والریایی|شمشیر والریایی]] [[خاندان لنیستر]]، به نام [[برایت رور]]، و هر گنجینه دیگری که از [[آخرالزمان والریا]] باقی مانده است، به سفر رفت.{{رف|یش|32}}{{رف|ربا|33}}یک دهه از حرکت کشتی گریون، «[[شیر خندان]]»، از لنیسپورت میگذشت، اما گریون هرگز بازنگشت. لرد تایوین مردانی را برای پیدا کردن برادر گمشده اش فرستاد، آن ها رد او را تا [[ولانتیس]] دنبال کردند، جایی که نیمی از خدمه اش برای آن که میخواست به [[اسموکینگ سی]] برود او را ترک کردند. او برای جایگزین کردن خدمه، مجبور به خرید برده شد.{{رف|ربا|33}} | ||
==نقل قول ها== | |||
{{نقل قول|[[تایوین لنیستر|تایوین]] سایه بلند و سیاهی داشت، و هر کدام از آن ها برای به دست آوردن کمی آفتاب، مجبور به مبارزه شدند. [[تایگت لنیستر|تایگت]] سعی کرد که روی پای خودش بایستد، اما نتوانست به پدرت برسد، و این تنها باعث شدکه در آن سال ها عصبانی تر باشد . گریون بذله گویی میکرد. او ترجیح داد تا بازی را به سخره بگیرد تا آن که بازی کند و شکست بخورد. اما [[کوان لنیستر|کوان]] دید که چگونه اوضاع پیش میرود، پس در کنار پدرت برای خودش جایگاهی ساخت.{{رف|ضبک|33}}}} – [[جنا لنیستر]] خطاب به [[جیمی لنیستر]] | |||
==خانواده== | ==خانواده== |
ویرایش