۴۲۴
ویرایش
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[آریا استارک]] به درگاه خدایان قدیم در جنگل خدایان [[هارن هال]] دعا کرد.{{رف|نش|47}} | [[آریا استارک]] به درگاه خدایان قدیم در جنگل خدایان [[هارن هال]] دعا کرد.{{رف|نش|47}} | ||
=== | ===یورش شمشیر ها=== | ||
هنگام فرار به سمت [[قلعه کرستر]] پس از [[نبرد در فیست]]، سموئل تارلی به هر خدایی که صدای او را میشنود دعا کرد.{{رف|یش|18}} پس از [[شورش در قلعه کرستر]], سموئل در برابر یک ویروود در یک دهکده متروکه دعا کرد.{{رف|یش|46}} | |||
زمانی که [[برادران بدون پرچم]] از [[شبح های هارت]] دیدن کردند، پیرزن کوتوله ادعا کرد صدای خدایان قدیم نمیگذارد که او بخوابد .{{رف|یش|22}} | |||
[[ | [[استنیس براتیون]] پس از [[نبرد زیر دیوار]] به [[جان اسنو]] پیشنهاد همکاری داد و خواست او را [[لرد وینترفل]] کند. جان تصمیم گرفت که این پیشنهاد را رد کند، اگرجه، از زمانی که [[میلساندر]] تقاضا کرد که جنگل خدایان قلعه را بسوزانند.{{ref|ASOS|79}} از آنجا که [[گوست]] خز سفید و چشمان قرمز دارد، که آن را شبیه ویروود میکند، جان به این فکر افتاد که دایرولفش به خدایان قدیم تعلق دارد.{{رف|یش|79}} | ||
===''A Feast for Crows''=== | ===''A Feast for Crows''=== |
ویرایش