۳۳۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) ، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد میکند . تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]] ، متعلق به تیریون است . در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn) ، او را به خاطر جرم های ، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند ، در حالی که تیریون بی گناه بود . برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی میکند ، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود ، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند . او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند ، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند ، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}} | در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) ، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد میکند . تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]] ، متعلق به تیریون است . در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn) ، او را به خاطر جرم های ، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند ، در حالی که تیریون بی گناه بود . برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی میکند ، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود ، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند . او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند ، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند ، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}} | ||
مبارز | مبارز تیریون، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn)، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند. تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند. | ||
لرد [[تایوین]] تصمیم میگیرد که تیریون و [[مردان قبایل]] را به عنوان جلوداران سپاه در نبرد با نیروهای استارک قرار دهد و همچنین به تیریون تعداد جدیدی خدمتکار و یک ملازم جدید به | لرد [[تایوین]] تصمیم میگیرد که تیریون و [[مردان قبایل]] را به عنوان جلوداران سپاه در نبرد با نیروهای استارک قرار دهد و همچنین به تیریون تعداد جدیدی خدمتکار و یک ملازم جدید به نام، [[پادریک پین]] (Podrick Payne) ، میدهد . شب قبل از نبرد، او [[بران]] را می فرستد تا برایش یک همدم زن پیدا کند و [[بران]] برای او یک زن روسپی جوان به نام [[شی]] (Shae) را می آورد، کسی که تیریون فوراً از او خوشش می آید و او را به خدمت میگیرد. روز بعد، او در [[نبرد گرین فورک]] (Battle of the Green Fork) در برابر نیروهای استارک به رهبری [[روس بولتون]] (Roose Bolton) جنگید.{{رف|بتت|62}} آنها در نبرد پیروز شدند، هرچند که بعد لنیسترها فهمیدند این نبرد تنها یک انحراف بوده و در همان حین قوای [[جیمی لنیستر]] در [[ریوران]] (Riverrun) شکست خورده و خود او نیز اسیر شده است. زمانی که لرد [[تایوین]] به سمت [[هارن هال]] (Harrenhal) عقب نشینی میکند، تیریون را برای جایگزینی خود به عنوان [[دست پادشاه]] (Hand of the King) به [[بارانداز پادشاه]] میفرستد تا برادرزاده تازه تاجگذاری کرده اش [[جافری]] را مهار کند و از اشتباهات بیشترش مانند اعدام [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) جلوگیری کند، اما او را از بردن [[شی]] منع می کند. تیریون از این فرمان سرپیچی میکند و [[شی]] را به طور مخفیانه با خود می برد.{{رف|بتت|69}} | ||
===نزاع شاهان === | ===نزاع شاهان === | ||
تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen)، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود. [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود. [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود. تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}} | تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen)، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود. [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود. [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود. تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}} | ||
تیریون با [[واریس]] (Varys) متحد میشود ، [[واریس]] به او کمک میکند تا سر [[جاکلین بایواتر]] (Ser Jacelyn Bywater) را به عنوان فرمانده [[محافظین شهر]] (City Watch) جایگزین [[جانوس اسلاینت]] (Janos Slynt) کند و اسلینت را همراه با تعدادی از دوستانش به [[دیوار]] بفرستد .{{رف|نش|8}} در قدم بعدی او ترتیب نقشه ای را میدهد تا از آن طریق بفهمد چه کسی در [[شورای کوچک]] (The small council) برای [[سرسی]] جاسوسی میکند. تیریون به هر کدام از اعضا ، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، [[واریس]] و [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle)، نوع متفاوتی از نقشه ای که برای [[شاهزاده میرسلا]] (Myrcella) و [[شاهزاده تامن]] (Tommen) دارد را میگوید {{رف|نش|17}}، زمانی که [[سرسی]] در مقابل تیریون نقشه ای که او به [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] گفته بود را فاش میکند، تیریون متوجه میشود که [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] همان جاسوس [[سرسی]] است . {{رف|نش|20}} نقشه اصلی تیریون این بود که [[شاهزاده میرسلا]] را برای نامزدی با [[ترایستن مارتل]] (Trystane Martell) به [[دورن]] (Dorn) بفرستد. او برای کسب حمایت بیشتر [[دورن]] به [[شاهزاده دوران مارتل]] (Prince Doran Martell) جایگاهی در [[شورا کوچک]] پیشنهاد میکند و قول میدهد افرادی که در قتل خواهر او [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) دست داشتند را به او تحویل دهد . {{رف|نش|17}} {{رف|نش|20}} [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] برای نقشی که در دادن اطلاعات محرمانه به [[سرسی]] داشت ، توسط تیریون در [[سلولهای سیاه]] (The black cells) زیر قلعه زندانی شد.{{رف|نش|25}} | تیریون با [[واریس]] (Varys) متحد میشود ، [[واریس]] به او کمک میکند تا سر [[جاکلین بایواتر]] (Ser Jacelyn Bywater) را به عنوان فرمانده [[محافظین شهر]] (City Watch) جایگزین [[جانوس اسلاینت]] (Janos Slynt) کند و اسلینت را همراه با تعدادی از دوستانش به [[دیوار]] بفرستد .{{رف|نش|8}} در قدم بعدی او ترتیب نقشه ای را میدهد تا از آن طریق بفهمد چه کسی در [[شورای کوچک]] (The small council) برای [[سرسی]] جاسوسی میکند. تیریون به هر کدام از اعضا ، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، [[واریس]] و [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle)، نوع متفاوتی از نقشه ای که برای [[شاهزاده میرسلا]] (Myrcella) و [[شاهزاده تامن]] (Tommen) دارد را میگوید {{رف|نش|17}}، زمانی که [[سرسی]] در مقابل تیریون نقشه ای که او به [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] گفته بود را فاش میکند، تیریون متوجه میشود که [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] همان جاسوس [[سرسی]] است . {{رف|نش|20}} نقشه اصلی تیریون این بود که [[شاهزاده میرسلا]] را برای نامزدی با [[ترایستن مارتل]] (Trystane Martell) به [[دورن]] (Dorn) بفرستد. او برای کسب حمایت بیشتر [[دورن]] به [[شاهزاده دوران مارتل]] (Prince Doran Martell) جایگاهی در [[شورا کوچک]] پیشنهاد میکند و قول میدهد افرادی که در قتل خواهر او [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) دست داشتند را به او تحویل دهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|20}} [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] برای نقشی که در دادن اطلاعات محرمانه به [[سرسی]] داشت ، توسط تیریون در [[سلولهای سیاه]] (The black cells) زیر قلعه زندانی شد.{{رف|نش|25}} | ||
با محکم کردن جایگاهش در دربار و موفقیت در پیش دستی کردن در برابر [[سرسی]] در هر نوبت ، تیریون شروع به ایجاد طرحهایی برای آماده سازی شهر در برابر محاصره کرد، او دستور ساخت قایقهایی برای ماهی گیری داد و همچنین [[جنگل شاهی]] (Kingswood) را برای شکار باز کرد و [[ردا طلاییها]] (Gold cloaks) را برای جستجو غذا فرستاد، با این حال این اقدامات برای تغذیه تمامی شهر کافی نبود. او به آهنگران سرتاسر شهر فرمان داد تا زنجیر غول پیکری بسازند که به او اجازه میداد [[بلک واتر راش]] (The Blackwater Rush) را مسدود کند. او همچنین [[هالین]] (Hallyne) از صنف [[آتش کارها]] (Pyromancers) را برای تولید مقدار زیادی [[آتش وحشی]] (Wildfire) گماشت. در نهایت تیریون، [[مردان قبایل]] را برای سرکوب کردن جلوداران و پیشاهنگ های وفادار به [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) به [[جنگل شاهی]] (Kingswood) فرستاد. | با محکم کردن جایگاهش در دربار و موفقیت در پیش دستی کردن در برابر [[سرسی]] در هر نوبت ، تیریون شروع به ایجاد طرحهایی برای آماده سازی شهر در برابر محاصره کرد، او دستور ساخت قایقهایی برای ماهی گیری داد و همچنین [[جنگل شاهی]] (Kingswood) را برای شکار باز کرد و [[ردا طلاییها]] (Gold cloaks) را برای جستجو غذا فرستاد، با این حال این اقدامات برای تغذیه تمامی شهر کافی نبود. او به آهنگران سرتاسر شهر فرمان داد تا زنجیر غول پیکری بسازند که به او اجازه میداد [[بلک واتر راش]] (The Blackwater Rush) را مسدود کند. او همچنین [[هالین]] (Hallyne) از صنف [[آتش کارها]] (Pyromancers) را برای تولید مقدار زیادی [[آتش وحشی]] (Wildfire) گماشت. در نهایت تیریون، [[مردان قبایل]] را برای سرکوب کردن جلوداران و پیشاهنگ های وفادار به [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) به [[جنگل شاهی]] (Kingswood) فرستاد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
تیریون همچنین با سر [[آلیسر تورن]] (Ser Alliser Thorne) از [[نگهبانان شب]] ملاقات میکند، او با خود دست قطع شده یک [[وایت]](Wight) را از [[دیوار]] آورده بود، اما دست قبل از اینکه او با تیریون ملاقات کند فاسد شده بود. سر [[آلیسر تورن|آلیسر]] در دربار توسط تیریون مورد تمسخر قرار میگیرد اما تیریون قول میدهد که زندانهای شهر را برای انتخاب نیرو در اختیار او قرار بدهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} | تیریون همچنین با سر [[آلیسر تورن]] (Ser Alliser Thorne) از [[نگهبانان شب]] ملاقات میکند، او با خود دست قطع شده یک [[وایت]](Wight) را از [[دیوار]] آورده بود، اما دست قبل از اینکه او با تیریون ملاقات کند فاسد شده بود. سر [[آلیسر تورن|آلیسر]] در دربار توسط تیریون مورد تمسخر قرار میگیرد اما تیریون قول میدهد که زندانهای شهر را برای انتخاب نیرو در اختیار او قرار بدهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} | ||
زمانی که [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) کشته شد، تیریون فرصت را برای اتحاد با [[تایرل ها]] (Tyrells) غنیمت شمرد . او [[پتایر بیلیش]] را برای مذاکره با [[تایرل ها]] فرستاد و به آنها پیشنهاد ازدواج [[جافری]] و [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) را ارائه کرد .{{رف|نش|36}} تیریون همچنان به خنثی کردن نقشه های [[سرسی]] نیز ادامه میداد، از جمله این نقشه ها، نقشه ارسال [[تامن براتیون|تامن]] با لباسی مبدل به [[راسبی]] (Rosby) بود به این خاطر که از دسترس شورشیان و همچنین تیریون خارج باشد.{{رف|نش|44}} در یک فرصت مناسب تیریون به [[سرسی]] دارو خوراند تا قادر نباشد در جلسات [[شورای کوچک]] حضور یابد.{{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} در اقدامی تلافی جویانه [[سرسی]] [[آلایایا]] (Alayaya) را دستگیر میکند، کسی که به باور او همان فاحشه تیریون است. [[سرسی]] او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و آزادی او را در قبال بازگشت [[تامن براتیون|تامن]] به تیریون پیشنهاد میکند. تیریون از این عمل او خشمگین میشود و سوگند می خورد تمام چیزهایی که برای [[سرسی]] مهم است را از او بگیرد.{{رف|نش|54}} | زمانی که [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) کشته شد، تیریون فرصت را برای اتحاد با [[تایرل ها]] (Tyrells) غنیمت شمرد. او [[پتایر بیلیش]] را برای مذاکره با [[تایرل ها]] فرستاد و به آنها پیشنهاد ازدواج [[جافری]] و [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) را ارائه کرد .{{رف|نش|36}} تیریون همچنان به خنثی کردن نقشه های [[سرسی]] نیز ادامه میداد، از جمله این نقشه ها، نقشه ارسال [[تامن براتیون|تامن]] با لباسی مبدل به [[راسبی]] (Rosby) بود به این خاطر که از دسترس شورشیان و همچنین تیریون خارج باشد.{{رف|نش|44}} در یک فرصت مناسب تیریون به [[سرسی]] دارو خوراند تا قادر نباشد در جلسات [[شورای کوچک]] حضور یابد.{{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} در اقدامی تلافی جویانه [[سرسی]] [[آلایایا]] (Alayaya) را دستگیر میکند، کسی که به باور او همان فاحشه تیریون است. [[سرسی]] او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و آزادی او را در قبال بازگشت [[تامن براتیون|تامن]] به تیریون پیشنهاد میکند. تیریون از این عمل او خشمگین میشود و سوگند می خورد تمام چیزهایی که برای [[سرسی]] مهم است را از او بگیرد.{{رف|نش|54}} | ||
در زمان حمله نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]]، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام | در زمان حمله نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]]، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام بیوفتند، کشتی های لنیستر و براتیون هر دو به یک اندازه. سپس [[آتش وحشی]] ساخته شده توسط [[آتشکارها]] را که در کشتی ها جایگذاری کرده بود در میان کشتی های بدام افتاده منفجر کرد.{{رف|نش|58}} در طول نبرد، تیریون مجبور شد که یورش به نیرو های آن سوی دیوارهای شهر را شخصاً رهبری کند چرا که [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane)، وحشت زده از آتش حاضر به انجام این کار نشد.{{رف|نش|59}} تیریون افرادش را از حالت پراکنده به یک نقطه متمرکز میکند و از سمت [[دروازه شاهی]] (The King’s Gate) حمله ور میشود. سپس او همراه با افرادش به جلو گیری از عبور نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] از روی یک پل موقت که به وسیله ناوگان غرق شده برای رسیدن به گذرگاه ساخته بودند میپردازد. در حین نبرد ، سر [[مندون مور]] (Ser Mandon Moore) از [[گارد پادشاهی]] (The Kingsguard) به تیریون حمله میکند و سعی میکند او را بکشد . تیریون بینی اش را از دست میدهد ، اما قبل از اینکه [[مندون مور|مور]] کار او را تمام کند، تیریون توسط ملازمش [[پادریک پین]] نجات پیدا میکند.{{رف|نش|61}} او جان سالم به در برد و مدتی پس از نبرد به هوش آمد، همراه با زخم هایی جدی بر روی صورتش و همچنین نصف بیشتر بینی اش را که از دست داده بود.{{رف|نش|67}} تیریون مشکوک بود که [[سرسی]] پشت این اقدام به قتل بوده باشد. | ||
===طوفان شمشیرها === | ===طوفان شمشیرها === | ||
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg |بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]] | [[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg |بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]] | ||
تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود | تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود میابد، تنها به این خاطر که متوجه شود ، لرد [[تایوین]] تمامی افتخارات و مقام [[دست پادشاه|دست]] را بدست آورده است . تیریون خود را در حالی میابد که تنزل مقام یافته و به عنوان [[ارباب سکه]] (Master of Coin)، جایگزین [[پتایر بیلیش]] شده است و مجبور است در طی یک ازدواج سیاسی با [[سانسا استارک]] ازدواج کند به این خاطر که از ازدواج او با [[ویلاس تایرل]] (Willas Tyrell) جلو گیری کنند.{{رف|یش|19}} | ||
ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل | ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل نکند، تیریون میگوید که او را لمس نخواهد کرد تا زمانی که خود [[سانسا]] نیز او را بخواهد. پدرش به او فشار میاورد که ازدواجش با [[سانسا]] را کامل کند برای اینکه به صلاح خاندانشان است اما تیریون هرگز اینکار را انجام نمیدهد – تصمیمی که موجب تمسخر وی در دربار میشود.{{رف|یش|28}} ازدواج برای تیریون هیچ شادی در پیش نداشت، [[سانسا]] توسط او دفع شد و [[شی]] نیز بی اعتنا باقی ماند.{{رف|یش|32}} | ||
{{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]] ، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی | {{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]]، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی میشود، و کمی پس از آن شاه به قتل میرسد ، عملی به این خاطر که تیریون به ناحق توسط [[سرسی]] متهم شناخته بشود و دستگیر شود.{{رف|یش|60}} تیریون بار دیگر در محاکمه ای قرار میگیرد که در آن بی گناه است، در طول محاکمه، [[سرسی]] سر [[اوسمند کتل بلک]] (Ser Osmund Kettleblack) را میاورد، کسی که به دروغ میگوید [[جافری]] معتقد بوده که تیریون قصد دارد او را بکشد، [[استاد اعظم پایسل]] نیز ادعا میکند که تیریون از او زهر دزدیده، [[سرسی]] [[شی]] را نیز همچنین قبل از دادگاه برای تحقیر او میاورد . پس از روز اول شرایط او نا امید کننده بود، اما تیریون پس از آنکه شاهزاده [[اوبراین مارتل]] (Prince Oberyn Martell) در زندان او را ملاقات میکند و به او پیشنهاد میدهد که حاضر است به عنوان مبارز تیریون در محاکمه شرکت کند، او بار دیگر درخواست محاکمه از طریق مبارزه میکند . در مبارزه، شاهزاده [[اوبراین مارتل]] در مقابل سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) قرار میگیرد، گر چه که در ابتدا او به [[گرگور کلگان|گرگور]] زخم هایی کشنده وارد میکند، اما با این حال در کسب پیروزی نا کام می ماند.{{رف|یش|70}} | ||
مرگ [[اوبراین تیریون]] او را محکوم | مرگ [[اوبراین تیریون]] او را محکوم کرد، اما در شب قبل از اعدام، او توسط برادرش [[جیمی]] و [[واریس]] از سلول زندانش آزاد شد . در طول فرارشان ، [[جیمی]] آشکار میسازد که پدرشان او را مجبور کرده بود راجع به روسپی بودن [[تایشا]] به او دروغ بگوید ، و او تنها یک دختر دهقان بوده که حقیقتاً تیریون را دوست داشته. | ||
تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی | تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی میبیند، [[جیمی]] را ترک میکند و قول میدهد که تلافی کند. | ||
قبل از ترک [[قلعه سرخ]] ، تیریون به اتاق پدرش میرود و [[شی]] را در تخت او | قبل از ترک [[قلعه سرخ]]، تیریون به اتاق پدرش میرود و [[شی]] را در تخت او میبیند، تیریون [[شی]] را خفه میکند سپس با پدرش رو در رو میشود و از او میخواهد بگوید چه بلایی به سر [[تایشا]] آمده است. | ||
[[تایوین]] به او میگوید: {{نقل قول|او همان جایی رفت که روسپیان میروند}} | [[تایوین]] به او میگوید: {{نقل قول|او همان جایی رفت که روسپیان میروند}} | ||
تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار | تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار او، [[سرسی]] اعلام میکند که به هر فردی که تیریون را برایش بیاورد مقام لردی اعطا میکند. | ||
===ضیافتی برای کلاغها === | ===ضیافتی برای کلاغها === | ||
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در | تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود. | ||
===رقصی با اژدهایان === | ===رقصی با اژدهایان === | ||
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید. | تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید. |
ویرایش