پرش به محتوا

تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
}}
}}


'''تیریون لنیستر'''(Tyrion Lannister) ، سومین و کوچکترین فرزند [[تایوین]] (Tywin) و [[جوانا]] (Joanna) می باشد ، او یک کوتوله(Dwarf) است و به همین خاطر است که مورد تمسخر قرار میگیرد و او را '''جن''' (The Imp) و یا '''نصف مرد''' (The Halfman) صدا میکنند . او یکی از شخصیت های اصلی و مهم در کتابها است و از جمله کاراکترهایی است که داستان از دید او بیان میشود (POV Characters) . در سریال شخصیت تیریون را '''پیتر دینکلیج''' (Peter Dinklage) ایفای نقش میکند.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
'''تیریون لنیستر'''(Tyrion Lannister) ، سومین و کوچکترین فرزند [[تایوین]] (Tywin) و [[جوانا]] (Joanna) می باشد، او یک کوتوله(Dwarf) است و به همین خاطر است که مورد تمسخر قرار میگیرد و او را '''جن''' (The Imp) و یا '''نصف مرد''' (The Halfman) صدا میکنند . او یکی از شخصیت های اصلی و مهم در کتابها است و از جمله کاراکترهایی است که داستان از دید او بیان میشود (POV Characters) . در سریال شخصیت تیریون را '''پیتر دینکلیج''' (Peter Dinklage) ایفای نقش میکند.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
[[پرونده:800px-Tyrion_arrested_by_Catelyn.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|اسیر شدن تیریون توسط [[کتلین تالی|کتلین]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_arrested_by_Catelyn.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|اسیر شدن تیریون توسط [[کتلین تالی|کتلین]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_and_Mord.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و زندانبانش [[مورد]] در [[سلول های آسمانی]] قلعه [[ایری]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_and_Mord.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و زندانبانش [[مورد]] در [[سلول های آسمانی]] قلعه [[ایری]]]]
خط ۲۷: خط ۲۷:


==گذشته ==
==گذشته ==
تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش ، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهرش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.
تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهرش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.


زمانی که تیریون 13 سال داشت ، او و برادرش [[جیمی]] یک دختر عامی به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست راهزنان نجات دادند . زمانی که جیمی به تعقیب راهزنان پرداخت تیریون از [[تایشا]] مراقبت کرد و در عین نا باوری [[تایشا]] از او خوشش آمد ، در نهایت آنها عاشق یکدیگر شدند . تیریون بسیار شیفته او شده بود به همین خاطر به یک [[سپتون]] (septon) رشوه داد تا آنها را مخفیانه به عقد یکدیگر در آورد. شادی آنها تنها دو هفته به طول انجامید ، تا زمانی که پدر تیریون از ازدواج او با خبر شد. لرد [[تایوین]] به [[جیمی]] دستور میدهد که بگوید [[تایشا]] یک روسپی بوده و کسی است که او برای بهرهمندی تیریون استخدام کرده بوده . از آنجا که یک "فاحشه" به خود اجازه داده بود تا با یک لنیستر ازدواج کند ، [[تایوین]] دستور داد تا تمامی افراد گارد محافظینش به [[تایشا]] تجاوز کنند و برای هر کدام به او یک سکه نقره داد و در آخر تیریون را نزد او فرستاد و در ازایش به او یک سکه طلا داد ، چرا که ارزش یک لنیستر بیش از دیگران است.{{رف|بتت|42}}
زمانی که تیریون 13 سال داشت، او و برادرش [[جیمی]] یک دختر عامی به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست راهزنان نجات دادند. زمانی که جیمی به تعقیب راهزنان پرداخت تیریون از [[تایشا]] مراقبت کرد و در عین نا باوری [[تایشا]] از او خوشش آمد، در نهایت آنها عاشق یکدیگر شدند. تیریون بسیار شیفته او شده بود به همین خاطر به یک [[سپتون]] (septon) رشوه داد تا آنها را مخفیانه به عقد یکدیگر در آورد. شادی آنها تنها دو هفته به طول انجامید، تا زمانی که پدر تیریون از ازدواج او با خبر شد. لرد [[تایوین]] به [[جیمی]] دستور میدهد که بگوید [[تایشا]] یک روسپی بوده و کسی است که او برای بهرهمندی تیریون استخدام کرده بوده . از آنجا که یک "فاحشه" به خود اجازه داده بود تا با یک لنیستر ازدواج کند، [[تایوین]] دستور داد تا تمامی افراد گارد محافظینش به [[تایشا]] تجاوز کنند و برای هر کدام به او یک سکه نقره داد و در آخر تیریون را نزد او فرستاد و در ازایش به او یک سکه طلا داد ، چرا که ارزش یک لنیستر بیش از دیگران است.{{رف|بتت|42}}


پس از آنکه برنامه ازدواج برادرش با [[لایسا تالی]] (Lysa Tully) در زمانی که [[اریس]] (Aerys) او را به عنوان یکی از اعضای [[گارد پادشاه]] (The Kingsguard) منصوب کرد بر هم خورد ، [[تایوین]] ، تیریون را در عوض [[جیمی]] برای ازدواج پیشنهاد کرد ، تنها چیزی که [[هاستر تالی]] (Hoster Tully) گفت این بود که دخترش به یک '''مرد کامل''' نیاز دارد.{{رف|یش|19}}
پس از آنکه برنامه ازدواج برادرش با [[لایسا تالی]] (Lysa Tully) در زمانی که [[اریس]] (Aerys) او را به عنوان یکی از اعضای [[گارد پادشاه]] (The Kingsguard) منصوب کرد بر هم خورد ، [[تایوین]] ، تیریون را در عوض [[جیمی]] برای ازدواج پیشنهاد کرد، تنها چیزی که [[هاستر تالی]] (Hoster Tully) گفت این بود که دخترش به یک '''مرد کامل''' نیاز دارد.{{رف|یش|19}}


زمانی که در 16 سالگی تیریون دیگر به مردی بدل شده بود ، او از داشتن یک تور مسافرتی به [[نُه شهر آزاد]] (The Nine Free Cities) ، همانند کاری که پیش از این عموهایش [[گِریون]] (Gerion) و [[تایگت]] (Tygett) انجام داده بودند ، منع شد. در عوض [[تایوین]] او را به عنوان مامور نظارت بر تمامی آب انبارها و زهکشی آبهای آشامیدنی در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) منصوب کرد.{{رف|ربا|8}}
زمانی که در 16 سالگی تیریون دیگر به مردی بدل شده بود ، او از داشتن یک تور مسافرتی به [[نُه شهر آزاد]] (The Nine Free Cities) ، همانند کاری که پیش از این عموهایش [[گِریون]] (Gerion) و [[تایگت]] (Tygett) انجام داده بودند ، منع شد. در عوض [[تایوین]] او را به عنوان مامور نظارت بر تمامی آب انبارها و زهکشی آبهای آشامیدنی در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) منصوب کرد.{{رف|ربا|8}}
خط ۳۷: خط ۳۷:
==وقایع اخیر ==
==وقایع اخیر ==
===بازی تاج و تخت ===
===بازی تاج و تخت ===
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود .{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج ، تیریون ، [[جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود.{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج، تیریون، [[جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}


زمانی که خانواده سلطنتی [[وینترفل]] را ترک کردند ، تیریون قبل از رفتن به جنوب برای دیدن [[دیوار]] (The Wall) به سمت شمال میرود و در سفر به [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و نو آموز جدیدش [[جان اسنو]] (Jon Snow) میپیوندد همچنین توسط دو نفر از محافظین به نامهای [[جیک]](Jyck) و [[مورس]] (Morrec) همراهی میشود. هنگامی که در [[دیوار]] به سر میبرد او از نزدیک مشکلات [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) را میبیند ،{{رف|بتت|13}} که شامل تعداد رو به کاهش [[نگهبانان شب|نگهبانان]] ، مفقود شدن بیش از حد معمول گروههای گشت زنی ، و [[وحشی هایی]] (Wildling) که در حال فرار به سمت جنوب هستند به طوری که قبلاً رخ نداده بود. [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرمانده]] (Lord Commander) [[جور مورمنت]] (Jeor Mormont) به او التماس میکند که [[رابرت براتیون|پادشاه رابرت]] و همچنین پدرش لرد [[تایوین]] را از احتیاجات [[نگهبانان شب|نگهبانان]] آگاه سازد.
زمانی که خانواده سلطنتی [[وینترفل]] را ترک کردند ، تیریون قبل از رفتن به جنوب برای دیدن [[دیوار]] (The Wall) به سمت شمال میرود و در سفر به [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و نو آموز جدیدش [[جان اسنو]] (Jon Snow) میپیوندد همچنین توسط دو نفر از محافظین به نامهای [[جیک]](Jyck) و [[مورس]] (Morrec) همراهی میشود. هنگامی که در [[دیوار]] به سر میبرد او از نزدیک مشکلات [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) را میبیند ،{{رف|بتت|13}} که شامل تعداد رو به کاهش [[نگهبانان شب|نگهبانان]] ، مفقود شدن بیش از حد معمول گروههای گشت زنی ، و [[وحشی هایی]] (Wildling) که در حال فرار به سمت جنوب هستند به طوری که قبلاً رخ نداده بود. [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرمانده]] (Lord Commander) [[جور مورمنت]] (Jeor Mormont) به او التماس میکند که [[رابرت براتیون|پادشاه رابرت]] و همچنین پدرش لرد [[تایوین]] را از احتیاجات [[نگهبانان شب|نگهبانان]] آگاه سازد.


در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد ، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}
در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}


در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) ، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد میکند . تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]] ، متعلق به تیریون است . در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn) ، او را به خاطر جرم های ، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند ، در حالی که تیریون بی گناه بود . برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی میکند ، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود ، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند . او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند ، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند ، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}
در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing)، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد می کند. تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]]، متعلق به تیریون است. در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn)، او را به خاطر جرمهای، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند، در حالی که تیریون بی گناه بود. برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی می کند، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند. او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}


مبارز تیریون، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn)، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند. تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند.
مبارز تیریون، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn)، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند. تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند.
خط ۵۲: خط ۵۲:
تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen)، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود. [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود. [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود. تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}}
تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen)، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود. [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود. [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود. تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}}


تیریون با [[واریس]] (Varys) متحد میشود ، [[واریس]] به او کمک میکند تا سر [[جاکلین بایواتر]] (Ser Jacelyn Bywater) را به عنوان فرمانده [[محافظین شهر]] (City Watch) جایگزین [[جانوس اسلاینت]] (Janos Slynt) کند و اسلینت را همراه با تعدادی از دوستانش به [[دیوار]] بفرستد .{{رف|نش|8}} در قدم بعدی او ترتیب نقشه ای را میدهد تا از آن طریق بفهمد چه کسی در [[شورای کوچک]] (The small council) برای [[سرسی]] جاسوسی میکند. تیریون به هر کدام از اعضا ، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، [[واریس]] و [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle)، نوع متفاوتی از نقشه ای که برای [[شاهزاده میرسلا]] (Myrcella) و [[شاهزاده تامن]] (Tommen) دارد را میگوید {{رف|نش|17}}، زمانی که [[سرسی]] در مقابل تیریون نقشه ای که او به [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] گفته بود را فاش میکند، تیریون متوجه میشود که [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] همان جاسوس [[سرسی]] است . {{رف|نش|20}} نقشه اصلی تیریون این بود که [[شاهزاده میرسلا]] را برای نامزدی با [[ترایستن مارتل]] (Trystane Martell) به [[دورن]] (Dorn) بفرستد. او برای کسب حمایت بیشتر [[دورن]] به [[شاهزاده دوران مارتل]] (Prince Doran Martell) جایگاهی در [[شورا کوچک]] پیشنهاد میکند و قول میدهد افرادی که در قتل خواهر او [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) دست داشتند را به او تحویل دهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|20}} [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] برای نقشی که در دادن اطلاعات محرمانه به [[سرسی]] داشت ، توسط تیریون در [[سلولهای سیاه]] (The black cells) زیر قلعه زندانی شد.{{رف|نش|25}}
تیریون با [[واریس]] (Varys) متحد می شود، [[واریس]] به او کمک میکند تا سر [[جاکلین بایواتر]] (Ser Jacelyn Bywater) را به عنوان فرمانده [[محافظین شهر]] (City Watch) جایگزین [[جانوس اسلاینت]] (Janos Slynt) کند و اسلینت را همراه با تعدادی از دوستانش به [[دیوار]] بفرستد .{{رف|نش|8}} در قدم بعدی او ترتیب نقشه ای را میدهد تا از آن طریق بفهمد چه کسی در [[شورای کوچک]] (The small council) برای [[سرسی]] جاسوسی میکند. تیریون به هر کدام از اعضا، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، [[واریس]] و [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle)، نوع متفاوتی از نقشه ای که برای [[شاهزاده میرسلا]] (Myrcella) و [[شاهزاده تامن]] (Tommen) دارد را میگوید {{رف|نش|17}}، زمانی که [[سرسی]] در مقابل تیریون نقشه ای که او به [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] گفته بود را فاش میکند، تیریون متوجه میشود که [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] همان جاسوس [[سرسی]] است . {{رف|نش|20}} نقشه اصلی تیریون این بود که [[شاهزاده میرسلا]] را برای نامزدی با [[ترایستن مارتل]] (Trystane Martell) به [[دورن]] (Dorn) بفرستد. او برای کسب حمایت بیشتر [[دورن]] به [[شاهزاده دوران مارتل]] (Prince Doran Martell) جایگاهی در [[شورا کوچک]] پیشنهاد میکند و قول میدهد افرادی که در قتل خواهر او [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) دست داشتند را به او تحویل دهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|20}} [[استاد اعظم پایسل|پایسل]] برای نقشی که در دادن اطلاعات محرمانه به [[سرسی]] داشت ، توسط تیریون در [[سلولهای سیاه]] (The black cells) زیر قلعه زندانی شد.{{رف|نش|25}}


با محکم کردن جایگاهش در دربار و موفقیت در پیش دستی کردن در برابر [[سرسی]] در هر نوبت ، تیریون شروع به ایجاد طرحهایی برای آماده سازی شهر در برابر محاصره کرد، او دستور ساخت قایقهایی برای ماهی گیری داد و همچنین [[جنگل شاهی]] (Kingswood) را برای شکار باز کرد و [[ردا طلاییها]] (Gold cloaks) را برای جستجو غذا فرستاد، با این حال این اقدامات برای تغذیه تمامی شهر کافی نبود. او به آهنگران سرتاسر شهر فرمان داد تا زنجیر غول پیکری بسازند که به او اجازه میداد [[بلک واتر راش]] (The Blackwater Rush) را مسدود کند. او همچنین [[هالین]] (Hallyne) از صنف [[آتش کارها]] (Pyromancers) را برای تولید مقدار زیادی [[آتش وحشی]] (Wildfire) گماشت. در نهایت تیریون، [[مردان قبایل]] را برای سرکوب کردن جلوداران و پیشاهنگ های وفادار به [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) به [[جنگل شاهی]] (Kingswood) فرستاد.
با محکم کردن جایگاهش در دربار و موفقیت در پیش دستی کردن در برابر [[سرسی]] در هر نوبت ، تیریون شروع به ایجاد طرحهایی برای آماده سازی شهر در برابر محاصره کرد، او دستور ساخت قایقهایی برای ماهی گیری داد و همچنین [[جنگل شاهی]] (Kingswood) را برای شکار باز کرد و [[ردا طلاییها]] (Gold cloaks) را برای جستجو غذا فرستاد، با این حال این اقدامات برای تغذیه تمامی شهر کافی نبود. او به آهنگران سرتاسر شهر فرمان داد تا زنجیر غول پیکری بسازند که به او اجازه میداد [[بلک واتر راش]] (The Blackwater Rush) را مسدود کند. او همچنین [[هالین]] (Hallyne) از صنف [[آتش کارها]] (Pyromancers) را برای تولید مقدار زیادی [[آتش وحشی]] (Wildfire) گماشت. در نهایت تیریون، [[مردان قبایل]] را برای سرکوب کردن جلوداران و پیشاهنگ های وفادار به [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) به [[جنگل شاهی]] (Kingswood) فرستاد.
خط ۶۱: خط ۶۱:
تیریون همچنین با سر [[آلیسر تورن]] (Ser Alliser Thorne) از [[نگهبانان شب]] ملاقات میکند، او با خود دست قطع شده یک [[وایت]](Wight) را از [[دیوار]] آورده بود، اما دست قبل از اینکه او با تیریون ملاقات کند فاسد شده بود. سر [[آلیسر تورن|آلیسر]] در دربار توسط تیریون مورد تمسخر قرار میگیرد اما تیریون قول میدهد که زندانهای شهر را برای انتخاب نیرو در اختیار او قرار بدهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}}
تیریون همچنین با سر [[آلیسر تورن]] (Ser Alliser Thorne) از [[نگهبانان شب]] ملاقات میکند، او با خود دست قطع شده یک [[وایت]](Wight) را از [[دیوار]] آورده بود، اما دست قبل از اینکه او با تیریون ملاقات کند فاسد شده بود. سر [[آلیسر تورن|آلیسر]] در دربار توسط تیریون مورد تمسخر قرار میگیرد اما تیریون قول میدهد که زندانهای شهر را برای انتخاب نیرو در اختیار او قرار بدهد. {{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}}


زمانی که [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) کشته شد، تیریون فرصت را برای اتحاد با [[تایرل ها]] (Tyrells) غنیمت شمرد. او [[پتایر بیلیش]] را برای مذاکره با [[تایرل ها]] فرستاد و به آنها پیشنهاد ازدواج [[جافری]] و [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) را ارائه کرد .{{رف|نش|36}} تیریون همچنان به خنثی کردن نقشه های [[سرسی]] نیز ادامه میداد، از جمله این نقشه ها، نقشه ارسال [[تامن براتیون|تامن]] با لباسی مبدل به [[راسبی]] (Rosby) بود به این خاطر که از دسترس شورشیان و همچنین تیریون خارج باشد.{{رف|نش|44}} در یک فرصت مناسب تیریون به [[سرسی]] دارو خوراند تا قادر نباشد در جلسات [[شورای کوچک]] حضور یابد.{{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} در اقدامی تلافی جویانه [[سرسی]] [[آلایایا]] (Alayaya) را دستگیر میکند، کسی که به باور او همان فاحشه تیریون است. [[سرسی]] او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و آزادی او را در قبال بازگشت [[تامن براتیون|تامن]] به تیریون پیشنهاد میکند. تیریون از این عمل او خشمگین میشود و سوگند می خورد تمام چیزهایی که برای [[سرسی]] مهم است را از او بگیرد.{{رف|نش|54}}
زمانی که [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) کشته شد، تیریون فرصت را برای اتحاد با [[تایرل ها]] (Tyrells) غنیمت شمرد. او [[پتایر بیلیش]] را برای مذاکره با [[تایرل ها]] فرستاد و به آنها پیشنهاد ازدواج [[جافری]] و [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) را ارائه کرد.{{رف|نش|36}} تیریون همچنان به خنثی کردن نقشه های [[سرسی]] نیز ادامه میداد، از جمله این نقشه ها، نقشه ارسال [[تامن براتیون|تامن]] با لباسی مبدل به [[راسبی]] (Rosby) بود به این خاطر که از دسترس شورشیان و همچنین تیریون خارج باشد.{{رف|نش|44}} در یک فرصت مناسب تیریون به [[سرسی]] دارو خوراند تا قادر نباشد در جلسات [[شورای کوچک]] حضور یابد.{{رف|نش|17}} {{رف|نش|25}} در اقدامی تلافی جویانه [[سرسی]] [[آلایایا]] (Alayaya) را دستگیر میکند، کسی که به باور او همان فاحشه تیریون است. [[سرسی]] او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد و آزادی او را در قبال بازگشت [[تامن براتیون|تامن]] به تیریون پیشنهاد می کند. تیریون از این عمل او خشمگین می شود و سوگند می خورد تمام چیزهایی که برای [[سرسی]] مهم است را از او بگیرد.{{رف|نش|54}}


در زمان حمله نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]]، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام بیوفتند، کشتی های لنیستر و براتیون هر دو به یک اندازه. سپس [[آتش وحشی]] ساخته شده توسط [[آتشکارها]] را که در کشتی ها جایگذاری کرده بود در میان کشتی های بدام افتاده منفجر کرد.{{رف|نش|58}} در طول نبرد، تیریون مجبور شد که یورش به نیرو های آن سوی دیوارهای شهر را شخصاً رهبری کند چرا که [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane)، وحشت زده از آتش حاضر به انجام این کار نشد.{{رف|نش|59}} تیریون افرادش را از حالت پراکنده به یک نقطه متمرکز میکند و از سمت [[دروازه شاهی]] (The King’s Gate) حمله ور میشود. سپس او همراه با افرادش به جلو گیری از عبور نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] از روی یک پل موقت که به وسیله ناوگان غرق شده برای رسیدن به گذرگاه ساخته بودند میپردازد. در حین نبرد ، سر [[مندون مور]] (Ser Mandon Moore) از [[گارد پادشاهی]] (The Kingsguard) به تیریون حمله میکند و سعی میکند او را بکشد . تیریون بینی اش را از دست میدهد ، اما قبل از اینکه [[مندون مور|مور]] کار او را تمام کند، تیریون توسط ملازمش [[پادریک پین]] نجات پیدا میکند.{{رف|نش|61}} او جان سالم به در برد و مدتی پس از نبرد به هوش آمد، همراه با زخم هایی جدی بر روی صورتش و همچنین نصف بیشتر بینی اش را که از دست داده بود.{{رف|نش|67}} تیریون مشکوک بود که [[سرسی]] پشت این اقدام به قتل بوده باشد.
در زمان حمله نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]]، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام بی افتند، کشتی های لنیستر و براتیون هر دو به یک اندازه. سپس [[آتش وحشی]] ساخته شده توسط [[آتشکارها]] را که در کشتی ها جایگذاری کرده بود در میان کشتی های بدام افتاده منفجر کرد.{{رف|نش|58}} در طول نبرد، تیریون مجبور شد که یورش به نیرو های آن سوی دیوارهای شهر را شخصاً رهبری کند چرا که [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane)، وحشت زده از آتش حاضر به انجام این کار نشد.{{رف|نش|59}} تیریون افرادش را از حالت پراکنده به یک نقطه متمرکز میکند و از سمت [[دروازه شاهی]] (The King’s Gate) حمله ور میشود. سپس او همراه با افرادش به جلو گیری از عبور نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] از روی یک پل موقت که به وسیله ناوگان غرق شده برای رسیدن به گذرگاه ساخته بودند میپردازد. در حین نبرد ، سر [[مندون مور]] (Ser Mandon Moore) از [[گارد پادشاهی]] (The Kingsguard) به تیریون حمله میکند و سعی میکند او را بکشد . تیریون بینی اش را از دست میدهد ، اما قبل از اینکه [[مندون مور|مور]] کار او را تمام کند، تیریون توسط ملازمش [[پادریک پین]] نجات پیدا میکند.{{رف|نش|61}} او جان سالم به در برد و مدتی پس از نبرد به هوش آمد، همراه با زخم هایی جدی بر روی صورتش و همچنین نصف بیشتر بینی اش را که از دست داده بود.{{رف|نش|67}} تیریون مشکوک بود که [[سرسی]] پشت این اقدام به قتل بوده باشد.


===طوفان شمشیرها ===
===طوفان شمشیرها ===
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg‏ ‏|بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]]
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg‏ ‏|بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]]


تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود میابد، تنها به این خاطر که متوجه شود ، لرد [[تایوین]] تمامی افتخارات و مقام [[دست پادشاه|دست]] را بدست آورده است . تیریون خود را در حالی میابد که تنزل مقام یافته و به عنوان [[ارباب سکه]] (Master of Coin)، جایگزین [[پتایر بیلیش]] شده است و مجبور است در طی یک ازدواج سیاسی با [[سانسا استارک]] ازدواج کند به این خاطر که از ازدواج او با [[ویلاس تایرل]] (Willas Tyrell) جلو گیری کنند.{{رف|یش|19}}
تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود میابد، تنها به این خاطر که متوجه شود، لرد [[تایوین]] تمامی افتخارات و مقام [[دست پادشاه|دست]] را بدست آورده است . تیریون خود را در حالی میابد که تنزل مقام یافته و به عنوان [[ارباب سکه]] (Master of Coin)، جایگزین [[پتایر بیلیش]] شده است و مجبور است در طی یک ازدواج سیاسی با [[سانسا استارک]] ازدواج کند به این خاطر که از ازدواج او با [[ویلاس تایرل]] (Willas Tyrell) جلو گیری کنند.{{رف|یش|19}}


ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل نکند، تیریون میگوید که او را لمس نخواهد کرد تا زمانی که خود [[سانسا]] نیز او را بخواهد. پدرش به او فشار میاورد که ازدواجش با [[سانسا]] را کامل کند برای اینکه به صلاح خاندانشان است اما تیریون هرگز اینکار را انجام نمیدهد – تصمیمی که موجب تمسخر وی در دربار میشود.{{رف|یش|28}} ازدواج برای تیریون هیچ شادی در پیش نداشت، [[سانسا]] توسط او دفع شد و [[شی]] نیز بی اعتنا باقی ماند.{{رف|یش|32}}
ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل نکند، تیریون میگوید که او را لمس نخواهد کرد تا زمانی که خود [[سانسا]] نیز او را بخواهد. پدرش به او فشار میاورد که ازدواجش با [[سانسا]] را کامل کند برای اینکه به صلاح خاندانشان است اما تیریون هرگز اینکار را انجام نمیدهد – تصمیمی که موجب تمسخر وی در دربار میشود.{{رف|یش|28}} ازدواج برای تیریون هیچ شادی در پیش نداشت، [[سانسا]] توسط او دفع شد و [[شی]] نیز بی اعتنا باقی ماند.{{رف|یش|32}}


{{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]]، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی میشود، و کمی پس از آن شاه به قتل میرسد ، عملی به این خاطر که تیریون به ناحق توسط [[سرسی]] متهم شناخته بشود و دستگیر شود.{{رف|یش|60}} تیریون بار دیگر در محاکمه ای قرار میگیرد که در آن بی گناه است، در طول محاکمه، [[سرسی]] سر [[اوسمند کتل بلک]] (Ser Osmund Kettleblack) را میاورد، کسی که به دروغ میگوید [[جافری]] معتقد بوده که تیریون قصد دارد او را بکشد، [[استاد اعظم پایسل]] نیز ادعا میکند که تیریون از او زهر دزدیده، [[سرسی]] [[شی]] را نیز همچنین قبل از دادگاه برای تحقیر او میاورد . پس از روز اول شرایط او نا امید کننده بود، اما تیریون پس از آنکه شاهزاده [[اوبراین مارتل]] (Prince Oberyn Martell) در زندان او را ملاقات میکند و به او پیشنهاد میدهد که حاضر است به عنوان مبارز تیریون در محاکمه شرکت کند، او بار دیگر درخواست محاکمه از طریق مبارزه میکند . در مبارزه، شاهزاده [[اوبراین مارتل]] در مقابل سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) قرار میگیرد، گر چه که در ابتدا او به [[گرگور کلگان|گرگور]] زخم هایی کشنده وارد میکند، اما با این حال در کسب پیروزی نا کام می ماند.{{رف|یش|70}}
{{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]]، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی میشود، و کمی پس از آن شاه به قتل میرسد، عملی به این خاطر که تیریون به ناحق توسط [[سرسی]] متهم شناخته بشود و دستگیر شود.{{رف|یش|60}} تیریون بار دیگر در محاکمه ای قرار میگیرد که در آن بی گناه است، در طول محاکمه، [[سرسی]] سر [[اوسمند کتل بلک]] (Ser Osmund Kettleblack) را میاورد، کسی که به دروغ میگوید [[جافری]] معتقد بوده که تیریون قصد دارد او را بکشد، [[استاد اعظم پایسل]] نیز ادعا میکند که تیریون از او زهر دزدیده، [[سرسی]] [[شی]] را نیز همچنین قبل از دادگاه برای تحقیر او میاورد . پس از روز اول شرایط او نا امید کننده بود، اما تیریون پس از آنکه شاهزاده [[اوبراین مارتل]] (Prince Oberyn Martell) در زندان او را ملاقات میکند و به او پیشنهاد میدهد که حاضر است به عنوان مبارز تیریون در محاکمه شرکت کند، او بار دیگر درخواست محاکمه از طریق مبارزه میکند. در مبارزه، شاهزاده [[اوبراین مارتل]] در مقابل سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) قرار میگیرد، گر چه که در ابتدا او به [[گرگور کلگان|گرگور]] زخم هایی کشنده وارد میکند، اما با این حال در کسب پیروزی نا کام می ماند.{{رف|یش|70}}
مرگ [[اوبراین تیریون]] او را محکوم کرد، اما در شب قبل از اعدام، او توسط برادرش [[جیمی]] و [[واریس]] از سلول زندانش آزاد شد . در طول فرارشان ، [[جیمی]] آشکار میسازد که پدرشان او را مجبور کرده بود راجع به روسپی بودن [[تایشا]] به او دروغ بگوید ، و او تنها یک دختر دهقان بوده که حقیقتاً تیریون را دوست داشته.
مرگ [[اوبراین تیریون]] او را محکوم کرد، اما در شب قبل از اعدام، او توسط برادرش [[جیمی]] و [[واریس]] از سلول زندانش آزاد شد. در طول فرارشان، [[جیمی]] آشکار میسازد که پدرشان او را مجبور کرده بود راجع به روسپی بودن [[تایشا]] به او دروغ بگوید، و او تنها یک دختر دهقان بوده که حقیقتاً تیریون را دوست داشته.
تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی میبیند، [[جیمی]] را ترک میکند و قول میدهد که تلافی کند.
تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی میبیند، [[جیمی]] را ترک میکند و قول میدهد که تلافی کند.
قبل از ترک [[قلعه سرخ]]، تیریون به اتاق پدرش میرود و [[شی]] را در تخت او میبیند، تیریون [[شی]] را خفه میکند سپس با پدرش رو در رو میشود و از او میخواهد بگوید چه بلایی به سر [[تایشا]] آمده است.
قبل از ترک [[قلعه سرخ]]، تیریون به اتاق پدرش میرود و [[شی]] را در تخت او میبیند، تیریون [[شی]] را خفه میکند سپس با پدرش رو در رو میشود و از او میخواهد بگوید چه بلایی به سر [[تایشا]] آمده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار او، [[سرسی]] اعلام میکند که به هر فردی که تیریون را برایش بیاورد مقام لردی اعطا میکند.
تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار او، [[سرسی]] اعلام میکند که به هر فردی که تیریون را برایش بیاورد مقام لردی اعطا میکند.
===ضیافتی برای کلاغها ===
===ضیافتی برای کلاغها ===
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است. او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود. در همین حال در [[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
===رقصی با اژدهایان ===
===رقصی با اژدهایان ===
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.


سپس او تیریون را همراه با همراهانی : [[گریف]] (Griff) ، [[گریف جوان]] (Young Griff) ، سر [[رولی داکفیلد]] (Ser Rolly Duckfield) ، [[سپتا لمور]] (Septa Lemore) ، و [[هالدون]] (Haldon) ، که او را [[هالدون|نصف استاد]](Halfmaester) صدا میکردند ، سوار بر کشتی [[دوشیزه خجالتی]] (Shy Maid) به [[والانتیس]] (Volantis) فرستاد. در طول سفر او با نام های یولو (Yollo) و هیوگور هیل (Hugor Hill) شناخته میشد.{{رف|ربا|5}} در [[والانتیس]] ، آنها تصمیم گرفتند تا برای تقویت جنبش [[دنریس]] با او ملاقات کنند . در مسیر ، تیریون متوجه میشود که [[گریف]] در حقیقت همان لرد [[جان کانینگتون]] (Lord Jon Connington) تبعیدی و [[گریف جوان]] همان [[اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) است که از [[غارت بارانداز پادشاه]] (The Sack of King’s Landing) نجات یافته بوده. در طول سفر ، قایق آنها توسط [[مردان سنگی]] (Stone men) مورد حمله قرار گرفت و تیریون از روی کشتی در دریا افتاد ، او در آستانه غرق شدن قرار داشت که [[جان کانینگتون]] در آب شیرجه زد و او را نجات داد. {{رف|ربا|18}}
سپس او تیریون را همراه با همراهانی : [[گریف]] (Griff)، [[گریف جوان]] (Young Griff)، سر [[رولی داکفیلد]] (Ser Rolly Duckfield) ، [[سپتا لمور]] (Septa Lemore)، و [[هالدون]] (Haldon)، که او را [[هالدون|نصف استاد]](Halfmaester) صدا میکردند ، سوار بر کشتی [[دوشیزه خجالتی]] (Shy Maid) به [[والانتیس]] (Volantis) فرستاد. در طول سفر او با نام های یولو (Yollo) و هیوگور هیل (Hugor Hill) شناخته میشد.{{رف|ربا|5}} در [[والانتیس]] ، آنها تصمیم گرفتند تا برای تقویت جنبش [[دنریس]] با او ملاقات کنند. در مسیر، تیریون متوجه میشود که [[گریف]] در حقیقت همان لرد [[جان کانینگتون]] (Lord Jon Connington) تبعیدی و [[گریف جوان]] همان [[اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) است که از [[غارت بارانداز پادشاه]] (The Sack of King’s Landing) نجات یافته بوده. در طول سفر، قایق آنها توسط [[مردان سنگی]] (Stone men) مورد حمله قرار گرفت و تیریون از روی کشتی در دریا افتاد، او در آستانه غرق شدن قرار داشت که [[جان کانینگتون]] در آب شیرجه زد و او را نجات داد. {{رف|ربا|18}}


زمانی که در [[سلهوریس]] (Selhorys) بودند ، تیریون (تحت پوشش [[هالدون]]) با [[کاوو نوگاریس]] (Qavo Nogarys) بازی [[کیواس]] (Cyvasse) را انجام داد ، بازی مرسومی که به منظور کسب اطلاعات انجام میشود. تیریون سپس از یک فاحشه خانه دیدن کرد ، که نسبت به جاهایی که او در [[بارانداز پادشاه]] و [[لنیستپورت]] (Lannisport) به آن عادت داشت بسیار محقر بود ، در آنجا او توسط سر [[جوراه مورمنت]] (Ser Jorah Mormont) شناسایی و اسیر شد.{{رف|ربا|22}} [[جوراه مورمنت|جوراه]] قصد داشت با تسلیم کردن تیریون به [[دنریس]] محبت او را دوباره بدست آورد . [[جوراه مورمنت|جوراه]] او را نزد [[بیوه اسکله]] (Widow of the Waterfront) میبرد تا ترتیب عبورشان از [[والانتیس]] را بدهد. در آنجا تیریون با یک زن کوتوله بازیگر به نام [[پنی]] (Penny) ملاقات میکند کسی که پس از اینکه متوجه شد تیریون به طور غیر مستقیم مسئول مرگ برادرش [[اوپو]] (Oppo) بوده ، سعی میکند او را بکشد.{{رف|ربا|27}} در طول سفرشان برای رسیدن به [[دنریس]] ، [[پنی]] به عنوان زوج به او میپیوندد و از طریق دریا به وسیله [[سالاسوری کوران]] (The Selaesori Qhoran) ، که در آن خدمه به تیریون '''بی بینی''' (No-Nose) میگفتند ، به [[میرین]] (Meereen) میروند . در نهایت در طول سفر [[پنی]] و تیریون با یکدیگر دوست میشوند.{{رف|ربا|33}}
زمانی که در [[سلهوریس]] (Selhorys) بودند ، تیریون (تحت پوشش [[هالدون]]) با [[کاوو نوگاریس]] (Qavo Nogarys) بازی [[کیواس]] (Cyvasse) را انجام داد ، بازی مرسومی که به منظور کسب اطلاعات انجام میشود. تیریون سپس از یک فاحشه خانه دیدن کرد، که نسبت به جاهایی که او در [[بارانداز پادشاه]] و [[لنیستپورت]] (Lannisport) به آن عادت داشت بسیار محقر بود ، در آنجا او توسط سر [[جوراه مورمنت]] (Ser Jorah Mormont) شناسایی و اسیر شد.{{رف|ربا|22}} [[جوراه مورمنت|جوراه]] قصد داشت با تسلیم کردن تیریون به [[دنریس]] محبت او را دوباره بدست آورد. [[جوراه مورمنت|جوراه]] او را نزد [[بیوه اسکله]] (Widow of the Waterfront) میبرد تا ترتیب عبورشان از [[والانتیس]] را بدهد. در آنجا تیریون با یک زن کوتوله بازیگر به نام [[پنی]] (Penny) ملاقات میکند کسی که پس از اینکه متوجه شد تیریون به طور غیر مستقیم مسئول مرگ برادرش [[اوپو]] (Oppo) بوده ، سعی میکند او را بکشد.{{رف|ربا|27}} در طول سفرشان برای رسیدن به [[دنریس]]، [[پنی]] به عنوان زوج به او میپیوندد و از طریق دریا به وسیله [[سالاسوری کوران]] (The Selaesori Qhoran) ، که در آن خدمه به تیریون '''بی بینی''' (No-Nose) میگفتند ، به [[میرین]] (Meereen) میروند . در نهایت در طول سفر [[پنی]] و تیریون با یکدیگر دوست میشوند.{{رف|ربا|33}}


زمانی که سوار بر [[سالاسوری کوران]] بودند ، تیریون با [[ماکارو]] (Moqorro) آشنا میشود . یک شب تیریون از او میپرسد چه چیزی در شعله های آتش میبیند .
زمانی که سوار بر [[سالاسوری کوران]] بودند، تیریون با [[ماکارو]] (Moqorro) آشنا میشود . یک شب تیریون از او میپرسد چه چیزی در شعله های آتش میبیند .
[[ماکارو]] پاسخ میدهد اژدها و اضافه میکند :
[[ماکارو]] پاسخ میدهد اژدها و اضافه میکند:


{{نقل قول|اژدها پیر و جوان ، درست و نادرست ، روشن و تیره . و تو ، مردی کوچک با سایه ای بزرگ ، آشفتگی در میان تمام اینها}}
{{نقل قول|اژدها پیر و جوان ، درست و نادرست، روشن و تیره. و تو، مردی کوچک با سایه ای بزرگ، آشفتگی در میان تمام اینها}}


تیریون شگفت زده شد که ممکن است او [[پنی]] را در شعله های آتش دیده باشد چرا که آنها یک اندازه هستند، اما [[ماکارو]] گفت که نه.
تیریون شگفت زده شد که ممکن است او [[پنی]] را در شعله های آتش دیده باشد چرا که آنها یک اندازه هستند، اما [[ماکارو]] گفت که نه.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمه|تیریون به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمه|تیریون به [[جان اسنو]]}}


{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من ، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]]) ، نه به نا پدریتان([[گریف]]) ، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی ، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند ، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]]) ، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگرین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید . تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد . این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]])، نه به نا پدریتان([[گریف]])، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]])، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگرین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید. تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد. این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}


{{نقل قول|توی بدبخت احمق کور فلج نادون . باید من هر چیز کوچکی رو برای تو توضیح بدم ؟ بسیار خوب ، [[سرسی]] یک فاحشه دروغگو است ،تا جایی که من میدونم او با [[لنسل لنیستر|لنسل]] ، [[اوسموند کتل بلک]] و احتمالاً [[مون بوی]] همخوابه بوده . و من همون هیولایی هستم که همه میگویند . بله من پسر شرم آور تو را کشتم|تیریون به [[جیمی]]{{رف|یش|77}}
{{نقل قول|توی بدبخت احمق کور فلج نادون . باید من هر چیز کوچکی رو برای تو توضیح بدم ؟ بسیار خوب ، [[سرسی]] یک فاحشه دروغگو است ،تا جایی که من میدونم او با [[لنسل لنیستر|لنسل]] ، [[اوسموند کتل بلک]] و احتمالاً [[مون بوی]] همخوابه بوده. و من همون هیولایی هستم که همه میگویند. بله من پسر شرم آور تو را کشتم|تیریون به [[جیمی]]{{رف|یش|77}}
}}}}
}}}}


۳۳۱

ویرایش