جیمی لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۱۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۱۳
خط ۵۳: خط ۵۳:
او واقعاً به این کار به عنوان راهی برای کنار آمدن با واقعیت های سخت و راهی برای قابل تحمل کردن یک ماموریت ترسناک، اعتقاد دارد.{{رف|ضبک|8}}
او واقعاً به این کار به عنوان راهی برای کنار آمدن با واقعیت های سخت و راهی برای قابل تحمل کردن یک ماموریت ترسناک، اعتقاد دارد.{{رف|ضبک|8}}


همان طور که [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) رشد میافت، [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) نمی گذاشت تا جیمی به لشکرِ سلطنتی ملحق شود، به جایش او را در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) نگه می داشت، تا از او به عنوان گروگان در برابر تهدید احتمالی لرد [[تایوین]] ((Tywin)) استفاده کند، زیرا که او هنوز به هیچ یک طرفین پاسخ مثبت نداده بود. [[ایریس دوم|ایریس]] در زمان جنگ چندین [[دست پادشاه|دست]] (Hand) را منصوب کرد، ولی هرگز از [[تایوین]] دعوت نکرد تا عنوان قدیمی اش را پس بگیرد. در آخر، جیمی تنها [[گارد پادشاه|رداسفیدی]] (White Cloak) بود که در پایتخت باقی ماند.
همان طور که [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) رشد میافت، [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) نمی گذاشت تا جیمی به لشکرِ سلطنتی ملحق شود، به جایش او را در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) نگه می داشت، تا از او به عنوان گروگان در برابر تهدید احتمالی لرد [[تایوین]] (Tywin) استفاده کند، زیرا که او هنوز به هیچ یک طرفین پاسخ مثبت نداده بود. [[ایریس دوم|ایریس]] در زمان جنگ چندین [[دست پادشاه|دست]] (Hand) را منصوب کرد، ولی هرگز از [[تایوین]] دعوت نکرد تا عنوان قدیمی اش را پس بگیرد. در آخر، جیمی تنها [[گارد پادشاه|رداسفیدی]] (White Cloak) بود که در پایتخت باقی ماند.


پس از [[جنگ ناقوس ها]] (Battle of Bells)، برای [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) مصلم شده بود که شورش ممکن است به موفقیت برسد و [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) از دست برود. [[ایریس دوم|ایریس]] به همراه رئیسِ آتش کارهایش (pyromancer) نقشه ای ریخت که شامل گذاشتن مخزن هایی از آتش وحشی در سرتاسر شهر بود. نقشه اش این بود که تمام شهر را با خاک یکسان کند، ولی آن را به [[رابرا براتیون|رابرت]] تحویل ندهد. [[دست پادشاه|دست]] جدیدش، لرد [[کارلتون چلستد]] (Qarlton Chelsted) که بعد از تبعید دو [[دست پادشاه|دست]] قبلی (لرد [[اوون مری ودر]] (Owen Merryweather) و [[جان کانینگتون]] (Jon Connington)) به این مقام رسیده بود در مورد این نقشه با [[ایریس دوم|ایریس]] مخالفت کرد، زنجیر عنوانش را در آورد و آن را روی زمین پرت کرد. [[ایریس دوم|ایریس]] به خاطر این کار او را زنده زنده سوراند و آتش کار مجبوبش، [[روزارت]] (Rossart) را به مقام [[دست پادشاه|دست]] ترفیع داد. تمام این مدت، جیمی از شاه محافظت می کرد، جزئیات نقشه اش را رعایت می کرد و رازهایش را نگه می داشت.{{رف|یش|37}}
پس از [[جنگ ناقوس ها]] (Battle of Bells)، برای [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) مصلم شده بود که شورش ممکن است به موفقیت برسد و [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) از دست برود. [[ایریس دوم|ایریس]] به همراه رئیسِ آتش کارهایش (pyromancer) نقشه ای ریخت که شامل گذاشتن مخزن هایی از آتش وحشی در سرتاسر شهر بود. نقشه اش این بود که تمام شهر را با خاک یکسان کند، ولی آن را به [[رابرا براتیون|رابرت]] تحویل ندهد. [[دست پادشاه|دست]] جدیدش، لرد [[کارلتون چلستد]] (Qarlton Chelsted) که بعد از تبعید دو [[دست پادشاه|دست]] قبلی (لرد [[اوون مری ودر]] (Owen Merryweather) و [[جان کانینگتون]] (Jon Connington)) به این مقام رسیده بود در مورد این نقشه با [[ایریس دوم|ایریس]] مخالفت کرد، زنجیر عنوانش را در آورد و آن را روی زمین پرت کرد. [[ایریس دوم|ایریس]] به خاطر این کار او را زنده زنده سوراند و آتش کار مجبوبش، [[روزارت]] (Rossart) را به مقام [[دست پادشاه|دست]] ترفیع داد. تمام این مدت، جیمی از شاه محافظت می کرد، جزئیات نقشه اش را رعایت می کرد و رازهایش را نگه می داشت.{{رف|یش|37}}


وقتی [[ریگار|پرنس ریگار]] (Prince Rhaegar) [[قلعه سرخ]] (Red Keep) را ترک کرد تا در [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident) با شورشی ها رو به رو شود، جیمی به او التماس کرد تا او را هم با خود ببرد و سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) یا [[جان دری]] را برای حفاظت از شاه در پایتخت بگذارد. [[ریگار]] این پیشنهاد را نپذیرفت، و تائید کرد که شاه [[ایریس دوم|ایریس]] قصد دارد جیمی را نزدیک خود نگه دارد، چون بیشتر از هر کسی از [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) می هراسد. به هر حال، [[ریگار]] به جیمیِ خشمگین و ناامید قول داد که بعد از بازگشتش از میدان جنگ، تغییراتی ایجاد خواهد شد.{{رف|یش|8}} ولی [[ریگار]] در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) کشته شد و نتیجه ی شکست لشکرش، پیروزیِ شورشیان بود. در نتیجه [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) [[رایلا تارگرین|ملکه ی باردار]] و پسرش [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) را به [[دراگن استون]] (Dragonestone) فرستاد.
وقتی [[ریگار|پرنس ریگار]] (Prince Rhaegar) [[قلعه سرخ]] (Red Keep) را ترک کرد تا در [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident) با شورشی ها رو به رو شود، جیمی به او التماس کرد تا او را هم با خود ببرد و سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) یا [[جان دری]] را برای حفاظت از شاه در پایتخت بگذارد. [[ریگار]] این پیشنهاد را نپذیرفت، و تائید کرد که شاه [[ایریس دوم|ایریس]] قصد دارد جیمی را نزدیک خود نگه دارد، چون بیشتر از هر کسی از [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) می هراسد. به هر حال، [[ریگار]] به جیمیِ خشمگین و ناامید قول داد که بعد از بازگشتش از میدان جنگ، تغییراتی ایجاد خواهد شد.{{رف|یش|8}} ولی [[ریگار]] در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) کشته شد و نتیجه ی شکست لشکرش، پیروزیِ شورشیان بود. در نتیجه [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) [[رایلا تارگرین|ملکه ی باردار]] و پسرش [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) را به [[دراگن استون]] (Dragonestone) فرستاد.
===شاه کش ===
پس از [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident)، سرانجام لرد [[تایوین]] (Tywin) در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) برانگیخت و پرچمدارانش را خبر کرد. نگرانی اصلی او این بود که پسرش در دست [[ایریس دوم|شاه ایریس]] (Aerys) بود و شاه که نزدیک به شکست بود، ممکن بود از سر لجبازی جیمی را بکشد، به علاوه این که جیمی ممکن بود کار عجولانه ای بکند. لشکریان لنیستر تا جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمدند و درخواستِ ورود کردند. با وجود اینکه [[واریس]] (Varys) لرد [[تایوین]] را خائن خطاب کرد، [[ایریس دوم|ایریس]] به حرف [[استاد بزرگ پایسل]] (Grand Maester Pycelle) گوش داد، کسی که به او گفت لرد [[تایوین]] برای دفاع از او آمده، و [[ایریس دوم|ایریس]] به نصیحت او گوش کرد و دروازه ها را به روی لرد [[تایوین]] و لشکریانش گشود. [[تایوین]] پس از ورودش، به [[ایریس دوم|ایریس]] خیانت کرد و شروع به [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) کرد.
{{رف|یش|37}}
به عنوان آخرین عضوی که از [[گارد پادشاه]]ی (Kingsguard) در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) باقی مانده بود، محافظت از [[قلعه سرخ]] (Red Keep) بر عهده جیمی بود. جیمی که می دانست شانسی برای محافظت از قلعه ندارد، پیغام رسانی را پیش پادشاه فرستاد و از او خواهش کرد که برود و با مهاجمان مذاکره کند. پیغام رسان با دستور شاه برگشت، دستوری مبنی بر اینکه جیمی برای او سر لرد [[تایوین]] (Tywin) را بیاورد تا ثابت کند که خائن نیست. به علاوه پیغام رسان اطلاع داد که [[روزارت]] (Rossart) نزد شاه بود، و جیمی را به سمتی هدایت کرد که باور کند [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) در حال دادن دستورِ نابودی شهر بوده است.{{رف|یش|37}}
جیمی به تالار تخت می رود و در راهش به [[روزارت]] (Rossart) برخورد می کند، و او را درحالی می بیند که مانند سربازی عادی لباس پوشیده بود و به عجله به سمت یکی از درهای عقبی می رفت. جیمی به او حمله می کند. [[روزارت]] سعی می کند از خودش حفاظت کند ولی در برابر شوالیه ی با تجربه، او شانسی نداشت. جیمی با شمشیرش آتش کار را می کشد. سپس او از طریق ورودی شاه وارد تالار تخت می شد و [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) را می بیند که تنها در تالار قدم می زند. وقتی شاه خونِ روی شمشیر جیمی را می بینید، می پرسد که خون لرد [[تایوین]] (Tywin) است یا خیر، و دوباره به جیمی دستور می دهد که باید سرِ پدرش را برای او بیاورد، و گرنه او هم با خائنانِ دیگر می سوزد. او به جیمی می گوید که [[روزارت]] در راه است تا خوشامدگویی گرمی با دشمنان بکند، و دوباره می پرسید که خونِ چه کسی روی شمشیر جیمی است. جیمی پاسخ می دهد که این خون [[روزارت]] است. شاه وحشت می کند و از شدت شوک، فکش باز می ماند. [[ایریس دوم|ایریس]] کنترل خودش را از دست می دهد و خودش را کثیف می کند. او بر میگردد و به سمت [[تخت آهنین]] (Iron Throne) می دود. جیمی که از قصداو آگاه می شود، او را از پله ها دور می کند. در هنگامی که جیمی با شکافتن گلوی [[ایریس دوم|شاه دیوانه]] (Mad King) او را می کشد، او مانند خوکی جیغ می کشد. به این صورت جیمی مانع می شد تا او دستورِ سوزاندن شهر را به آتش کار دیگری بدهد.{{رف|یش|37}}{{رف|یش|11}}
افراد لرد [[تایوین]] (Tywin)، به فرماندهی [[الیس وسترلینگ]] (Elys Westerling) و لرد [[رولند کریک هال]] (Roland Crakehall)، همان زمان وارد تالار تخت می شوند و جیمی را می بینند که شاه را می کشد، و هر فرصتی برای جیمی که فرار کند و بگذارد کسی دیگر این مسئولیت را به عهده بگیرد را از او می گیرند. جیمی به آن ها می گوید تا به تمام کسانی که هنوز در حال جنگ اند، اطلاع بدهند که شاه مُرده و هر کس که تسلیم شود بخشیده خواهد شد. سپس لرد [[رولند کریک هال|کریک هال]] می پرسد که آیا باید شاه جدید هم اعلام بکنند؟ و اشاره می کند که شاه می تواند لرد [[تایوین]] یا [[رابرت برتیون]] (Robert Baratheon) یا حتی یک تارگرین جدید باشد. جیمی لحظه ای به این فکر می کند که می تواند [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) یا پسرِ ریگار، [[اگان تارگرین|اگان]] (Aegon) را به عنوان شاه جدید انتخاب کند و پدرش لرد [[تایوین]] عنوان [[دست پادشاه|دست]] را داشته باشد، ولی وقتی به خودش یاد آوری می کند که هر دو پسر خون [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) را به علاوه همان تمایل به دیوانگی دارند، به [[رولند کریک هال|کریک هال]] می گوید که همه ی آن ها به [[ایریس دوم|ایریس]] شبیه اند. سپس خودش بر روی [[تخت آهنین]] می نشیند و منتظر می شود تا ببیند چه کسی ادعای آن را می کند. هنگامی که لرد [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) همراه افرادش وارد تالار می شوند تا تخت را برای [[رابرت برتیون]] مدعی شوند، او را می بینند که بر روی آن نشسته بود.{{رف|یش|11}}{{رف|بتت|12}}
در روزهای بعد، جیمی در خفا دو آتش کار دیگری را که در نقشه ی [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) درگیر بودند، [[بلیس]] (Belis) و [[گاریگوس]] (Garigus)، را نیز شکار می کند و می کشد. {{رف|یش|37}} هر چند [[ادارد استارک]] به [[رابرت براتیون|رابرت]] اصرار می کند که ردای سفید را از جیمی بگیرد و حداقل باید او را به [[نگهبانان شب]] (Night's Watch) بفرستد، [[رابرت براتیون|رابرت]] به جای او، به حرف های [[جان ارن]] (Jon Arryn) گوش می کند و این طور، جیمی توسط شاه [[رابرت براتیون|رابرت]] بخشیده می شود و به همراه سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy)، به خدمت در گارد پادشاهی ادامه می دهند.{{رف|یش|36}} به علاوه این که [[رابرت براتیون|رابرت]] به او نامِ « شاه کش» را می دهد.
هر چند بیشترِ کشور برای خیانت جیمی به او ناسزا می گویند، خودش فکر می کند کشتنِ [[ایریس دوم|ایریس]] بهترین کارش بوده است. هر چند که انگیزه ی اصلی اش برای کشتنِ شاه [[ایریس دوم|ایریس]] برای عموم ناشناخته باقی مانده است.


==منابع==
==منابع==


{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
۱٬۰۶۹

ویرایش