۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
داینا بزرگترین دختر اگان سوم بود که در حدود {{تاریخ|145}} از مادری ناشناخته از [[خاندان ولاریون]] به دنیا آمد. | داینا بزرگترین دختر اگان سوم بود که در حدود {{تاریخ|145}} از مادری ناشناخته از [[خاندان ولاریون]] به دنیا آمد. | ||
هنگامی که او جوان بود طبق رسوم تارگرین ها با برادرش بیلور ازدواج کرد. داینا و بیلور از ازدواجشان ناراحت بودند زیرا بیلور بسیار دین دار و غرق در [[مذهب هفت]] بود. بیلور از تمام کردن ازدواجشان امتناع کرد و آن را منحل | هنگامی که او جوان بود طبق رسوم تارگرین ها با برادرش بیلور ازدواج کرد. داینا و بیلور از ازدواجشان ناراحت بودند زیرا بیلور بسیار دین دار و غرق در [[مذهب هفت]] بود. بیلور از تمام کردن ازدواجشان امتناع کرد و آن را منحل ساخت سپس بعد از مرگ برادر بزرگ ترش دایرون در [[دورن]] بر روی [[تخت آهنین]] نشست. پس از این که بیلور بر تخت نشست، داینا و دو خواهر دیگرش را در اتاق هایشان در [[قلعه سرخ]] زندانی کرد ( بعده ها به عنوان سردابه دوشیزه شناخته شد) تا دیدن آن ها باعث نشود که او و دیگران به وسوسه نابودگر شهوت دچار شوند. داینا در زمان زندانی شدنش شانزده سال داشت. | ||
براساس منابع نیمه معتبر، در طی زندانی بودن داینا در سردابه دوشیزه، او با وجود اینکه پسر عمویش شاهزاده اگان با خواهر-همسرش [[نایریس تارگرین|نیریس]] (Naerys)، ازدواج کرده بود، بسیاری از زمانش را با او می گذراند. هنگامی که او باردار شد از نام خانوادگی اش امتناع کرد و به "داینای جسور" معروف شد. پسر او قوی و سالم به دنیا آمد، با چشمانی بنفش و موهای طلایی-نقرهای تارگرین ها. داینا نام پسرش را دیمون گذاشت و او را به تنهایی بزرگ کرد. پدرش اگان پنجم ( کسی که در آن زمان پادشاه شده بود ) سال ها بعد خود را به او نشان داد، هنگامی که او شمشیر معروف تارگرین ها [[بلک فایر]] را به دیمون داد، اعتراف کرد که دیمون یکی از [[حرامزاده های بزرگ|حرامزاده های]] او است و به او مشروعیت بخشید. |
ویرایش