جور مورمونت

جور مورمونت (Jeor Mormont) در سال 289AL به عنوان 997 مین، فرمانده ی دیوار انتخاب شد، لقب او "خرس پیر (the Old Bear)" است. او دستورات خود را در دفتر مرکزی خود در کستل بلک صادر میکرد. او پیش از این ریاست خانه ی مورمونت (House Mormont)، و فرمانده ی جزیره ی خرس (Bear Island) بود. صندلی خود را به نفع پسرش سر جورا مورمونت (Ser Jorah Mormont) کنار گذاشت و به نگهبانان شب ملحق شد.

Arms of the Night's Watch.png
جور مورمونت
پرونده:709px-Jeor Mormont by reneaigner.jpg
اثر Rene Aigner

القاب خرس پیر
عنوان فرمانده نگهبانان شب
خاندان خاندان مورمونت
نایت واچ
فرهنگ مردم شمال
تولد در 283AL
مرگ در 
 در 
کتاب(ها) بازی تاج و تخت(حضور دارد)

نزاع پادشاهان(حضور دارد)
یورش شمشیر ها(حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ ها(اشاره شده)

رقصی با اژدهایان(اشاره شد)

بازیگر James Cosmo
سریال فصل اول - فصل دوم - فصل سوم


شخصیت و ظاهر

با وجود پیری، ابهت در چهره ی او باقی مانده، و برادران شب، احترام زیادی برای او قائل بودند. نگاه عبوس و نافذ، و شانه های پهنی دارد. بیشتر موهای خود را از دستداد، ولی ریش خاکستری- سفید خود را هنوز حفظ کرده است. او یک رهبر قوی، مصمم، فرمانده ای توانمند در نبرد است و همچنین در مواجهه با سختی بی باک است.او همیشه همراه کلاغ خانگی خود است، که پیوسته خواستار ذرت است.

گذشته

به عنوان فرمانروای بیر آیلند (جزیره خرس - Bear Island)، در قیام رابرت، زیر پرچم ادراد استارک لشکر کشی کرد. شش سال بعد، او صندلی خود را به نفع پسرش سر جورا مورمونت (Ser Jorah Mormont) کنار گذاشت و به نگهبانان شب ملحق شد. او پله های ترقی را خیلی سریع طی کرد، و در مدت کوتاه به عنوان فرمانده ی نگهبانان شببرگزیده شد. جور مورمونت عمیقاً، بابت کاهش قدرت نگهبانی شب و افزایش تهدید وحشی های پشت دیوار، نگران بود. به پیشنهاد گشتی ارشد خود، بنجن استارک (Benjen Stark)، روش قدیمی فرستادن گشتی به صورت منظم، که توسط کورگایل (Lord Qorgyle) استفاده می شد، را کنار گذاشت و از روند فرستادن گشتی به صورت رندوم، استفاده کرد. تغییر تعداد گشتی و روزهای گشت آنها، وحشی ها را برای فهمیدن روزهای رفت و آمد آنها، به مشکل انداخت. گاهی اوقات گروههای بزرگتری از گشتی ها، به قلعه ها وپادگانهایی که رها شده هستند، به مدت 2 هفته یا یک ماه می فرستاد. وقتی پسرش، که لرد خانه ی سابق او نیز بود، برای فرار از مجازات ادراد استارک، به جرم فروش اسیرها به بردگی، به شهرهای آزاد گریخت، او شمشیر حرامزاده ی معروف خود، لانگ کلو (پنجه بلند -Longclow ) را در حالیکه پسرش رها کرده بود، دوباره در دست گرفت.

رویدادهای اخیر

بازی تاج و تخت

لرد مورمونت جان اسنو را به عنوان مباشر شخصی خویش انتخاب کرد. و زمانیکه اتهام خیانت پدرش را به او اطلاع داد، مراقب او بود. او گشتی ارشد خود بنجن استارک را برای یافتن گشتی دیگری به نام سر وایمار رویس (Ser Waymar Royce) و فهمیدن فعالیتهای منس ریدر (پادشاه پشت دیوار)، اعزام کرد. بعد از کشف جسد دو تن از گروه بنجن استارک در نزدیک دیوار، فرمانده مورمونت دستور داد، که دو جسد را به داخل کستل بلک، برای بررسی بیشتر ببرند. در طول شب اجساد (که در واقع به شکل وایت واکر احیا شده بودند)، به نگهبانان شب حمله کردند و چند نفر از جمله سر جریمی رایکر (Ser Jaremy Rykker) را کشتند. در آن موقع جان اسنو، و دایرولفش، گوست (Ghost)، برای جلوگیری از کشتن مورمونت توسط وایت واکر مداخله کردن. مورمونت برای نجات جانش، توسط حرامزاده وینترفل، شمشیر حرامزاده ی والرین خود، و سلاح اجدادی خاندانش یعنی لانگ کلو را به جان داد.

نزاع پادشاهان

وقتی به جان خبر رسید، که برادر ناتنی او، یعنی راب استارک، خود را شاه معرفی کرده، مورمونت مراقب جان بود که برای ملحق شدن به راب به جنوب نرود! با از دست رفتن گشتی ها، راه رفتن مردگان، متروکه شدن روستاهای وحشی ها، و جمع آوری مردم وحشی توسط منس ریدر و آتش سوزی های بزرگ در شب، مورمونت تصمیم گرفت که یک هیئت بزرگ را در پشت دیوار رهبری کند، تا بفهمد و چه اتفاقی در حال وقوع است و همچنین به جستجوی بنجن استارک بپردازد. او 300 مرد از مردان دیوار انتخاب کرد و به سمتشمال، حرکت کردند. در خانه کرستر (Craster's Keep)، مورمونت فهمید که منس ریدر مردمش را در فراست فنگس (Frostfangs) جمع کرده، و آنها را برای حمله به دیوار آماده می کند. او گروهش را به سمت منطقه مشت نخستین انسانها (Fist of the First Men) هدایت کرد، و یک موقعیت دفاعی خوب در محلی که تنها راه حمله احتمالی منس ریدر به دیوار بود، به وجود آورد، و سه گروه را از سه جهت مختلف برای جستجو فرستاد.

یورش شمشیر ها

درحالیکه منتظر بازگشت آخرین گروه اعزامی بودند، نگهبانان شب در منطقه ی «مشت نخستین انسانها» مورد حمله ی وایت ها، قرار گرفتند. انسجام نگهبانان شب، شکسته شد، و مورمونت بازماندگان را به سمت منزل کرستر هدایت کرد. در منزل کرستر، بعد از اینکه سم گفت چگونه توسط خنجر ابسیدانی که جان بهش داده بود، یک آدر را کشت، او (مورمونت) دریافت که بیش از هزار ساله، که نگهبانان شب، هدف اصلی خود را که دفاع از دیوار بود، فراموش کرده است. او از سم پرسید: « اگر تیغه شمشیر اژدها dragonglass)، اون چیزیه که برای کشتن آنها احتیاج است، چرا هیچ یک از مردان دیوار به آن مجهز نیستند؟» سم پاسخ داد :«ما هیچوقت نمی دانستیم ... »، مورمونت فریاد زد: «ما نمی دانستیم! ولی باید یکروزی این را میفهمیدیم! نگهبانان شب، هدف اصلی خودش را از یاد برده، تارلی! تو یک دیوار 700 فوتی را برای محافظت از دزدی وحشی ها نمیسازی! این دیوار برای محافظت از قلمروی مردم ساخته شده...، نه برای غلبه بر مردمی دیگر، نه برای وحشی ها اگه بخوای درست به قضیه نگاه کنی! خیلی مدته تارلی، صدها و هزاران ساله که ما چشمانمان را بر روی دشمن اصلیمون بستیم، در حالیکه او اکنون اینجاست و ما نمیدانیم چگونه به مبارزه با آن بپردازیم»

نقل قول های مورمونت

" میگن پادشاه همیشه عاشق شکار بود، همیشه اون چیزهایی که ما عاشقشون هستیم، ما رانابود می کنند پسر، این را همیشه یادت باشه "

—مورمونت به جان اسنو، زمان مرگ رابرت براتیون

منابع