۴۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خدايان قديم''' [[فرزندان جنگل]](Children of the Forest)، خدايان بی نام سنگ و | '''خدايان قديم''' [[فرزندان جنگل]](Children of the Forest)، خدايان بی نام سنگ و رود و درخت هستند، که اين نام توسط پيروان [[مذهب هفت|هفت]](Seven) به آن ها داده شده. کسانی که مذهبشان در همه جای [[هفت پادشاهی|وستروس]](Westeros) به غير از شمال آن جايگزين اين خدايان شده است. خدايان قديم در ميان [[شمال|شمالی ها]](Northmen)، [[مردان مرداب]](Crannogmen) و [[مردمان آزاد]](Free Folk) در [[آنسوی دیوار]](Beyonde the Wall) پرستيده می شود. معمولا مردم وستروس با ادیان متفاوت به خدایان جدید و قدیم سوگند میخورند. | ||
== | == خدایان قدیم == | ||
[[پرونده:Winterfell Godswood.jpg|300px|بندانگشتی|چپ|جنگل خدایان(سریال)]] | [[پرونده:Winterfell Godswood.jpg|300px|بندانگشتی|چپ|جنگل خدایان(سریال)]] | ||
پرستش خدایان قدیم «دینی بر پایه پرستش ارواح است که پیروان آن به وجود جادو اعتقاد داشتند و چندین خدا را قبول دارند» که با هم یک ساختار را تشکیل میدهند.<ref>[https://youtu.be/QTTW8M_etko?t=48m38s جرج آر. آر. مارتین | سخنرانی در گوگل (منتشر شده در اوت ۶, ۲۰۱۱)]</ref> آن ها بدون نام و بی شمارند.<ref>[[چنین گفت مارتین]]: [http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/948/ خدایان وستروس]</ref> | |||
[[ | [[مردمان آزاد]] معتقد هستند که خدایان در هر چیزی هستند، در سنگ ها، رود ها، پرندگان، و چهارپایان، و به همین سبب اجساد خود را در زیر زمین و درخت ها قرار میدهند.{{رف|ربا|ضمیمه}} [[استادان]] باور دارند که درختان [[ویروود]] (weirwoods) به خدایان قدیم تعلق دارند. در حالی که پیروان این دین فکر میکنند که خدایان از طریق این درختان میتوانند ببینند.{{رف|بتت|48}}{{رف|بتت|53}} گفته میشود که خدایان قدیم تنها در مکان هایی که چهره های درختان میتوانند ببینند، قدرت دارند. و بعد از آن که بیشتر درختان در جنوب وستروس نابود شدند، آن ها، در جنوب قدرتی ندارند.{{رف|بتت|53}} | ||
گفته میشود که خدایان از طریق صدای باد و خش خش برگ ها با پرستندگان خود صحبت میکردند .<ref>[http://www.tor.com/blogs/2011/04/the-many-gods-a-dark-faiths-of-a-song-of-ice-and-fire خدایان بیشمار و باور های تاریک] </ref> بر اساس گفته [[جوجن رید]] ( Jojen Reed)، خوانندگان فرزندان باور داشتند که درختان ویروود خدایان هستند، و زمانی که مردند، آن ها بخشی از خدایان میشوند.{{رف|ربا|34}} | |||
پرستندگان خدایان قدیم باور دارند که هیچ کس نمیتواند در برابر درخت نیایش دروغ بگوید، چرا که خدایان متوجه میشوند که او دروغ گفته است.{{رف|نش|13}} از راه چشم های درختان ویروود، خدایان مردم را قضاوت میکنند.{{رف|ربا|مقدمه}} به همین دلیل، بهتر است یک سوگند را مقابل یک درخت ویروود خورد،{{رف|ربا|17}} یا میتوان دستی را در دهان چهره درخت قرار داد.{{رف|نش|47}} گفته میشود که [[فرزندان جنگل]] چهره ها را قرن ها قبل از ورود [[نخستین انسانها]] از طریق [[دریای باریک]] (narrow sea)، در عصر طلوع روی درخت ها حک کردند.{{رف|بتت|2}} بر اساس گفته استاد [[لوین]] (luwin)، چهره ها به دستور [[سبزبین| سبزبین ها]] (greenseers)، برای مراقبت از جنگل ها حکاکی شد.{{رف|بتت|66}} نخستین انسان ها باور دارند که سبزبین ها از راه چشم ها میتوانستند ببینند.{{رف|نش|28}} | |||
خدایان قدیم توسط [[فرزندان جنگل]]، و کمی پس از بستن [[پیمان]]، توسط [[نخستین انسانها]] پرستیده میشدند .{{رف|بتت|66}} پس از ورود [[آندال| آندال ها]]، و [[مذهب هفت|دینشان]]، خدایان قدیم تسلط خود را بر جنوب وستروس از دست دادند.{{رف|بتت|66}} تنها چند خاندان (مانند [[خاندان بلک وود]]<Ref>[[چنین گفت مارتین]]: [http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1242/ دین خاندان بلک وود (اوت ۱۲, ۲۰۰۳)]</ref>) همچنان آن ها را میپرستیدند، در حالی که بیشتر خاندان های اشرافی به [[مذهب هفت]] روی آوردند. البته در [[شمال]]، همچنان، بیشتر خاندان های اشرافی پیرو خدایان قدیم هستند. در [[آن سوی دیوار|شمال]] [[دیوار]]، [[مردمان آزاد]] به پرستش خدایان قدیم ادامه داده اند. اگرچه قبایلی ثبت شدهاند که خدایان متفاوتی را میپرستند(خدایان تاریک زیرزمین [[فراست فنگز]] (Frostfangs)، خدایان برفی و یخی در [[خلیج یخ]] (Frozen Shore)، یا خدایان خرچنگی در [[استرولد پوینت]](Storrold's Point) ), که برای آن مذرک قابل اطمینانی وجود ندارد.{{رف|دیا| آنسوی دیوار: وحشی ها}} | |||
==آداب و رسوم== | |||
اعمالی چون [[زنای با محارم]]،{{رف|نش|34}} [[برده داری]],{{رف|یش|24}} و [[خویشاوند کشی]]{{رف|نش|52}} توهین به خدایان قدیم تلقی میشود، البته، در رابطه با خویشاوند کشی، درجه خویشاوندی و نحوه کشتن خویشاوند (برای نمونه در جنگ) قابل توجه است.<ref>[[چنین گفت مارتین ]]: [http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1162/ خویشاوند کشی در وستروس (مه ۲۲, ۲۰۰۱)]</ref> [[حق مهمان|قانون مهمانداری]] بسیار مقدس شمارده میشود.{{رف|یش|57}} این باور وجود دارد که هنگام دروغ گفتن در برابر درخت نیایش خدایان قدیم متوجه میشوند.{{رف|نش|13}} | |||
===عبادت=== | |||
عبادت کنندگان از [[جنگل خدایان]] بازدید میکنند، بیشه هایی که در سراسر [[هفت پادشاهی]] در قلعه ها وجود دارد، جایی که یک [[درخت نیایش]] یافت میشود. این درختان، که صورتی روی آن حکاکی شده، به عنوان یک نماد مقدس در نظر گرفته میشود. درختان نیایش بیشتر ویروود هستند، و جنگل های خدایان تنها نقاطی هستند که درختان ویروود زنده یافت میشود{{رف|بتت|2}} مگر آنکه بخواهید به شمال [[دیوار]] بروید.{{رف|بتت|48}} زمانی تمام خاندان های اشرافی یک جنگل خدایان با یک درخت نیایش در مرکز آن داشتند؛ البته، [[نخستین انسانها]]، در طول جنگ با فرزندان جنگل، درخت های زیادی را قطع کردند، همانطور که [[آندال|آندال ها]] بعد ها به منظور جایگزین کردن خدایان قدیم با خدایان خودشان در سرزمین های جنوبی این کار را کردند.{{رف|بتت|66}} اگرچه هنوز هم جنگل خدایان در جنوب یافت میشود، وجهه مذهبی خود را از دست دادهاند.{{رف|بتت|2}} | |||
عبادت {{رف|بتت|47}} و ازدواج{{رف|ربا|37}} در برابر درخت نیایش صورت میگیرد. درخت ویروود و مکانی که در برابر آن میایستند مقدس شمارده میشود. بردن حیواناتی مثل اسب به آنجا بی حرمتی تلقی میشود.{{رف|بتت|48}} | |||
هیچ روحانی، کتاب مقدس، سرود های مذهبی، و تقریبا هیچ مراسم خاصی برای عبادت کردن وجود ندارد.{{رف|بتت|70}}{{رف|یش|53}} این دین توسط مردم معمولی ادامه پیدا میکند، و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. عبادت کنندگان اعتقاد دارند خدایان از طریق چشمان درخت ها آن ها را میبینند.{{رف|بتت|48}}{{رف|بتت|53}} آن ها در سکوت عبادت میکنند.{{رف|یش|53}} در گذشته رسم قربانی کردن وجود داشت،{{رف|دیا| تاریخ باستان: عصر طلوع}}{{رف|ربا|29}} همچنین، دل و روده و اجساد جنایت کاران و خائنین را بعد از اعدامشان از شاخه های درخت ویرود آویران می کردند.{{رف|دیا| شمال}} | |||
===مراسم ازدواج=== | |||
محل برگزاری ازدواج در برابر [[درخت نیایش]] است.{{رف|نش|34}} پدر عروس، یا فرد دیگری که به جای او قیم دختر است (معمولا یکی از خویشاوندان یا کسی که نسبت نزدیکی با آن ها دارد)، عروس را تا رسیدن به همسر آینده اش و بزرگان مجلس همراهی میکنند.{{رف|ربا|37}} تا به حال، تمام لباس های عروس پیروان خدایان قدیم به نوعی رنگ سفید داشته اند با وجود آنکه مراسم عروسی اش مانند پیروان مذهب هفت برگزار شده باشد. [[سانسا استارک]] (Sansa Stark)، که هم خدایان جدید و هم خدایان قدیم را میپرستید، ابریشمی عاجی رنگ پوشیده بود،{{رف|یش|28}} [[جین پول]] (Jeyne Poole)، در طول مراسم عروسی اش که به سبک پیروان خدایان قدیم برگزار شده بود لباسی سفید از پشم گوسفند پوشیده بود.{{رف|ربا|37}} | |||
مراسم ازدواج کوتاه و بدون هیچ کشیشی است. عروس تا پیش همسرش، که در برابر [[درخت ویروود]] در [[جنگل خدایان]] منتظر اوست، همراهی میشود و مکالمات تشریفاتی بدین قرار است که هویت عروس، داماد و مجری مراسم اعلان میشود. از عروس خواسته میشود که با ازدواج با همسرش موافت کند، و او عبارت مربوط به قبول کردن را میگوید (''"من همسر این مرد میشوم"'') عروس و داماد دست یکدیگر را میگیرند، در مقابل درخت نیایش زانو میزنند، و به نشانه ی فرمانبرداری سر خود را خم میکنند. وقتی بلند میشوند، دیگران لحظه ای سکوت میکنند تا داماد بالاپوش عروس را دربیاورد و بالاپوش خاندان خودش را روی شانه های او قرار دهد، و پس از آن داماد عروس را با دست هایش به سمت مهمانی حمل میکند.{{رف|ربا|37}} پس از مراسم عروسی یک مهمانی برگزار میشود و پس از آن مراسم [[همبستری]] اتفاق میافتد.{{رف|ربا|37}}{{رف|ربا|49}} | |||
در مراسم ازدواج کسی نباید سلاح با خود بیاورد، اما اگر عروسی در دوران جنگ اتفاق بیفتد، یک لرد میتواند حمل سلاح در ازدواج را به دلیل خطرناک بودن محیط قانونی است. | |||
زمانی لرد های وستروس [[حق شب اول]] داشتند، که یعنی لرد میتواند قبل از داماد با عروس همبستر شود. ملکه [[آلیسان تارگرین|آلیسان]] (Alysanne) پادشاه [[جهریس تارگرین اول|جهریس اول]] (Jaehaerys I) را متقاعد کرد که این حق را لغو کند،{{رف|شقخ}}{{رف|ربا|43}} اما همچنان در قسمت هایی از [[شمال]] به طور غیر قانونی این کار را میکنند، چرا که ''"جایی که خدایان قدیم خدایی میکنند، سنت های قدیمی ادامه مییابد"''.{{رف|ربا|32}} | |||
===مراسم تشییع جنازه=== | |||
تا به حال حرفی از مراسم تشییع جنازه زده نشده. با این وجود، خاندان های اشرافی اجساد خود را در سرداب هایی در زیر قلعه های خود دفن میکنند. [[خاندان استارک|استارک ها]] [[وینترفل]]، که به طور سنتی و از قدیم خدایان قدیم را میپرستیدند،{{رف|بتت|53}}{{رف|بتت|57}}{{رف|بتت|70}}{{رف|نش|43}} اجساد افراد مرحوم خاندان خود را در [[سرداب وینترفل|سردابی]] در زیر وینترفل دفن میکنند.{{رف|نش|69}}{{رف|بتت|50}} براساس گفته [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، که او هم خدایان قدیم را میپرستد، استخوان های پسرش [[دومریک بولتون|دومریک]] (Domeric) «زیر [[دردفورت]] (Dreadfort) همراه با استخوان های برادرانش دفن شده»،{{رف|ربا|32}} این امکان وجود دارد که مراسم خاصی برای تشییع جنازه وجود داشته باشد (حداقل برای اشراف زادگان). | |||
== تاریخ == | |||
===تاریخ باستان=== | |||
هزاران سال قبل از ورود [[نخستین انسانها]] از [[ایسوس]] (Essos) از طریق [[بازوی دورن]] (Arm of Dorne)، در [[عصر طلوع]] (Dawn Age) در بیشتر [[وستروس]]، ، خدایان قدیم توسط [[فرزندان جنگل]] پرستیده میشدند. . نخستین انسانها وارد [[جنگ بین نخستین انسانها و فرزندان جنگل|جنگ]] با فرزندان شدند، و از آنجا که فکر میکردند [[سبزبین|سبزبین ها]] میتوانند از طریق چشم های [[ویروود]] ها ببینند،{{رف|نش|28}} هر جا که ویروود میدیدند آن را قطع میکردند.{{رف|بتت|66}} گفته میشود فرزندان در [[موت کیلین]] (Moat Cailin) از خدایان بی نام خود خواستند که از [[چکش آب ها]] (Hammer of the waters) استفاده کنند،{{رف|بتت|56}} بعضی داستان ها میگویند که آن ها در [[جزیره چهره ها]] (Isle of Faces) قربانی کردند.{{رف|ریا| دورن: شکسته}} | |||
پس از مدتی، فرزندان جنگل و نخستین انسانها در جزیره چهره ها زیر [[چشم خدایان]] (Gods Eye) ، با هم به [[توافق]] رسیدند. در طول زمان، نخستین انسانها هم شروع به پرستیدن خدایان فرزندان جنگل شدند.{{رف|بتت|66}} بقیه ادیان [[نخستین انسانها]] شامل [[بانوی امواج]] (Lady of the Waves) و [[ارباب آسمان ها]] (Lord of the Skies) , در [[سه خواهر]] (Three Sisters) پرستیده میشدند،{{رف|ربا|9}} و [[خدای مغروق]](Drowned God) ، هنوز هم در [[جزایر آهن]] پرستیده میشود.{{رف|دیا| جزایر آهن}} | |||
زمانی که [[کورلوس]] در [[کسترلی راک]] از جان دو توله شیر گذشت، خدایان قدیم به عنوان پاداش به او طلا های کسترلی راک را نشان دادند.{{رف|دیا| سرزمین های غربی}} براساس گفته [[استاد بزرگ]] [[ایرون]](Eyron) ، [[مردان مرداب]] (Crannogmen) فکر میکنند [[پادشاه مرداب|پادشاهشان]] توسط خدایان قدیم لمس شده.{{رف|دیا| شمال: مردان مرداب اهل نک}} | |||
===رسیدن آندال ها=== | |||
پیروان خدایان قدیم تا زمان [[هجوم آندال]] قوی مانده بودند، [[آندا|آندال ها]] با خود [[مذهب هفت]] را از [[آندالوس]] آوردند. آندال ها توانستند جنوب وستروس را فتح کنند.{{رف|بتت|66}} آن ها خدایان قدیم را مانند شیاطین خوار میشمردند، آندال ها هر جا که درخت نیایش میدیدند، آن را نابود میکردند.{{رف|دیا| سرزمین های رودخانه}} تمام درخت های نیایش جنوب قطع شدند، و پیروان خدایان قدیم جای خود را به پیروان هفت خدا دادند.{{رف|بتت|66}} به جز [[خاندان بلک وود]] در [[سرزمین های رودخانه]] که همچنان خدایان قدیم را میپرستیدند.{{رف|ربا|48}} خدایان قدیم همچنان در [[شمال]]، و در میان [[مردمان آزاد]] که در [[آنسوی دیوار]] زندگی میکنند پرستیده میشوند.{{رف|ربا|49}} البته تعدادی از قبایل مردمان آزاد خدایان دیگری را میپرستند, .{{رف|دیا| دیوار و ورای آن: وحشی ها}} | |||
===تاریخ نوین=== | |||
[[هامفری تیگ اول]] (Humfrey I Teague) ، [[پادشاه رودخانه ها و صخره ها]]، تلاش کرد تا پرستش خدایان قدیم در سرزمین های رودخانه را ممنوع کند، که باعث سقوط [[خاندان تیگ]] و فرمانروایی [[خاندان دوراندون]] بر سرزمین های رودخانه شد.{{رف|دیا| سرزمین های رودخانه}} | |||
در جریان [[تورنمنت هارن هال]]، [[هاولند رید|یکی از مردان مرداب]] به درگاه خدایان شمال و [[نک]] دعا کرد.{{رف|یش|24}} و در زمان برگزاری تورنمنت، [[شوالیه درخت خندان]] از سپری که روی آن طرح درخت نیایش حک شده بود استفاده کرد تا در تورنمنت شرکت کند.{{رف|یش|24}} | |||
==وقایع اخیر== | |||
===بازی تاج و تخت=== | |||
لرد [[ادارد استارک]] پس از اعدام [[گرد]] (Gared) به [[جنگل خدایان وینترفل]] رفت.{{رف|بتت|2}} | |||
اگرچه [[سمول تارلی]] در خانواده ای که پیرو [[مذهب هفت]] بودند، بزرگ شد، او تصمیم گرفت که سوگند های مربوط به [[نگهبانان شب]] را در برابر یک [[ویروود]] موجود در شمال [[دیوار]] بخورد.{{رف|بتت|48}} | |||
[[برن استارک]] در جنگل خدایان وینترفل برای پیروزی برادرش [[راب استارک|راب]] در جنوب [[وستروس]] دعا کرد، اما [[آشا]] به او هشدار داد که خدایان قدیم دیگر در جنوب قدرتی ندارند.{{رف|بتت|53}} | |||
در [[رد کیپ]]، [[سانسا استارک]] به درگاه خدایان قدیم در جنگل خدایان قلعه و به درگاه [[مذهب هفت|خدایان جدید]] در سپت دعا کرد.{{رف|بتت|57}} | |||
===نزاع شاهان=== | |||
به نظز لرد [[جان آمبر]] (Jon Umber) ، [[دنباله دار سرخ]] نشانه ای از کین خواهی خدایان قدیم به خاطر اعدام ادارد استارک است.{{رف|نش|7}} جان بزرگ همچنین باور دارد خدایان [[دایرولف|دایرولف ها]] را برای بچه های ند فرستاده اند.{{رف|نش|39}} | |||
بازماندگان [[نبرد آکسکراس]] (Battle of Oxcross) ادعا میکنند که راب استارک با حمایت خدایان قدیم از شمال لشکرکشی کرده است.{{رف|نش|32}} | |||
[[آریا استارک]] به درگاه خدایان قدیم در جنگل خدایان [[هارن هال]] دعا کرد.{{رف|نش|47}} | |||
===یورش شمشیر ها=== | |||
هنگام فرار به سمت [[قلعه کرستر]] پس از [[نبرد در فیست]]، سمول تارلی به هر خدایی که صدای او را میشنود دعا کرد.{{رف|یش|18}} پس از [[شورش در قلعه کرستر]], سمول در برابر یک ویروود در یک دهکده متروکه دعا کرد.{{رف|یش|46}} | |||
زمانی که [[برادران بدون پرچم]] از [[روح های هارت]] دیدن کردند، پیرزن کوتوله ادعا کرد صدای خدایان قدیم نمیگذارد که او بخوابد .{{رف|یش|22}} | |||
[[استنیس براتیون]] پس از [[نبرد زیر دیوار]] به [[جان اسنو]] پیشنهاد همکاری داد و خواست او را [[لرد وینترفل]] کند. جان تصمیم گرفت که این پیشنهاد را رد کند، اگرجه، از زمانی که [[میلساندر]] تقاضا کرد که جنگل خدایان قلعه را بسوزانند.{{رف|یش|79}} از آنجا که [[گوست]] خز سفید و چشمان قرمز دارد، که آن را شبیه ویروود میکند، جان به این فکر افتاد که دایرولفش به خدایان قدیم تعلق دارد.{{رف|یش|79}} | |||
===ضیافتی برای کلاغ ها=== | |||
آریا از دور انداختن [[نیدل]] در [[براووس]] صرف نظر کرد، چرا که باور داشت خدایان قدیم میخواهند او هدیه جان را نگه دارد .{{رف|ضبک|22}} | |||
===رقصی با اژدهایان=== | |||
ملیساندر خواست که [[مردمان آزاد]] شاخه ای از درخت ویروود را به نشانه پذیرش [[رلور]] (R'hllor) آتش بزنند.{{رف|ربا|10}} با این حال، بعضی از شروع به حکاکی چهره روی درختان جنوب دیوار کردند.{{رف|ربا|21}} | |||
سر [[بارتیموس]] گفت که اگرچه یک [[شوالیه]] است، اما هنوز خدایان قدیم را میپرستد.{{رف|ربا|29}} | |||
برن شروع به آموختن از [[کلاغ سه چشم]] و [[فرزندان جنگل]] در [[غار کلاغ سه چشم|غار آنسوی دیوار]]کرد. [[سبزبین|سبزبین ها]] در ریشه درخت مشغول استراحت بودند.{{رف|ربا|13}}{{رف|ربا|34}} | |||
لرد [[روس بولتون]] به پرچم داران خود اعلام کرد که خدایان قدیم استنیس براتیون را به دلیل پرستش رلور با وزش باد سرد از بین بردند.{{رف|ربا|41}} [[مردان ملکه]] در سپاه استنیس خواهان قربانی کردن یک نفر برای رلور هستند تا طوفان را قطع کند.{{رف|ربا|42}} [[تئون گریجوی]] به درگاه خدایان قدیم در جنگل خدایان وینترفل دعا کرد.{{رف|ربا|46}} | |||
== نقل قول ها == | == نقل قول ها == | ||
{{نقل قول|به خاطر شادی او، [[ادارد استارک|ند]] یک [[سپت]] کوچک درست کرد تا او برای [[مذهب هفت|هفت خدا]] دعا بخواند، اما خون [[نخستین انسانها]] همچنان در رگ های [[خاندان استارک|استارک ها]] جریان دارد، و خدایانشان قدیمی ها هستند, خدایان بی نام, و بی چهره جنگل خدایان که آن ها را با [[فرزندان جنگل]] که دیگر ناپدید شده اند، شریک بودند.{{رف|بتت|2}} | افکار [[کتلین استارک]]}} | |||
{{نقل قول|[[کسل بلک]] هیچ [[جنگل خدایان]]ی ندارد، تنها یک [[سپت]] کوچک و یک [[سلادور|سپتون مست]]، اما جان نمیتوانست با خودش کنار بیاید که هر خدایی را عبادت کند، جدید یا قدیم. او با خود فکر کرد، اگر آن ها وجود داشته باشند، به ظالمی و سنگدلی زمستان هستند.{{رف|بتت|19}} | افکار [[جان اسنو]]}} | |||
{{نقل قول|آن ها کوچک بودند، [[فرزندان جنگل|فرزندان]] سریع و زیبا بودند. زن و مرد در کنار یکدیگر، با کمان هایی از جنس [[ویروود]] و کمند شکار میکردند. خدایانشان خدایان جنگل, رود، و سنگ بودند، خدایان قدیم که نامشان یک راز هست.{{رف|بتت|66}} |[[لوین]] به [[برن استارک]]}} | |||
{{نقل قول|دیدم که داشتی با [[جنگل خدایان وینترفل|درخت نیایش]] صحبت میکردی. شاید خدایان هم بخواهنمد با تو صحبت کنند.{{رف|نش|4}} | [[آشا]] به [[برن استارک]]}} | |||
{{نقل قول|[[مادر (هفت)|مادر]] مهربان بود، تمام [[سپتون|سپتون ها]] این موضوع را قبول داشتند، اما [[مذهب هفت|هفت]] در [[آنسوی دیوار]] قدرتی نداشت. اینجا خدایان قدیم حکومت میکنند، خدایان بدون نام جنگل، گرگ ها و برف.{{رف|یش|18}}| افکار [[سمول تارلی]]}} | |||
{{نقل قول|'''تیریون''': اعتراف میکنم، کمی درباره خدایان قدیم میدانم. شاید روزی به من چیز هایی یاد دادی. من حتی میتوانم همراه تو بیایم.<br> | |||
'''سانسا''': نه. شما ... شما پیشنهاد سخاوتمندانه ای میدهید، اما ... آداب خاصی ندارد، سرورم. نه راهبی، نه آوازی و نه شمعی. تنها درختان، و عبادت در سکوت.{{رف|یش|53}}| [[تیریون لنیستر]] و [[سانسا استارک]]}} | |||
{{نقل قول|[[استاد| استادان]] به تو میگویند که پادشاه [[جهریس تارگرین اول|جهریس]] [[حق شب زفاف]] را از لرد ها گرفت تا [[آلیسان تارگرین|ملکه پتیاره اش]] را راضی کند، اما جایی که خدایان قدیم هستند، رسوم قدیمی باقی میمانند.{{رف|ربا|20}} |[[روس بولتون]] به [[تئون گریجوی]]}} | |||
{{نقل قول|'''برن''': درختان چه چیزی را به یاد میآورند؟<br> | |||
'''جوجن''': راز های خدایان قدیم. حقیقتی که [[نخستین انسانها]] میدانستند، و حالا در [[وینترفل]] فراموش شده ... اما نه در باتلاق ها. ما در [[نک|باتلاق ها و زمین ها]]ی خود زندگی سبز تری داریم، و به یاد میآوریم. زمین و آب، خاک و سنگ، درخت های نارون بید و بلوط، آن ها قبل از ورود ما اینجا بودند و بعد از رفتنمان هم باقی میمانند.{{رف|ربا|34}}| [[برن استارک]] و [[جوجن رید]]}} | |||
{{نقل قول|"آنسوی ديوار، آن ها تنها خدايان هستند."{{رف|بتت|53}}|[[اشا]](Osha) به [[برن]]}} <br /> | {{نقل قول|"آنسوی ديوار، آن ها تنها خدايان هستند."{{رف|بتت|53}}|[[اشا]](Osha) به [[برن]]}} <br /> | ||
{{نقل قول|"[[نگهبانان شب]](Night's Watch) اکنون خاندان من است، هفت هرگز جواب دعا های مرا نداد. شايد خدايان قديم بدهند."{{رف|بتت|53}}| [[سمول تارلی]](Samwell Tarly)}} | {{نقل قول|"[[نگهبانان شب]](Night's Watch) اکنون خاندان من است، هفت هرگز جواب دعا های مرا نداد. شايد خدايان قديم بدهند."{{رف|بتت|53}}| [[سمول تارلی]](Samwell Tarly)}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} |
ویرایش