آریا استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
== اتفاقات اخیر ==
== اتفاقات اخیر ==
===بازی تاج و تخت===
===بازی تاج و تخت===
[[پرونده:‏800px_arya_joffrey.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|در گیری آریا و جافری]]
[[پرونده:‏arya_joffrey.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|در گیری آریا و جافری]]


آریا به همراه پدرش [[ادارد استارک|ادارد]] به [[بارانداز پادشاه]] (Kings Landing)سفر می کند. قبل از سفر برادر ناتنی اش [[جان اسنو|جان]] به او شمشیری هدیه می دهد که [[نیدل]] نامیده می شود. جان به آریا می گوید که برای مهارت یافتن نیاز به تمرین دارد ولی  اولین درس این است که "با نوک تیزش بهشون حمله کن." در راه به سمت جنوب آریا با پسر قصاب به نام [[مایکاه]](Mycah) دوست می شود. این دو اغلب با هم تمرین شمشیر بازی می کردند.  
آریا به همراه پدرش [[ادارد استارک|ادارد]] به [[بارانداز پادشاه]] (Kings Landing)سفر می کند. قبل از سفر برادر ناتنی اش [[جان اسنو|جان]] به او شمشیری هدیه می دهد که [[نیدل]] نامیده می شود. جان به آریا می گوید که برای مهارت یافتن نیاز به تمرین دارد ولی  اولین درس این است که "با نوک تیزش بهشون حمله کن." در راه به سمت جنوب آریا با پسر قصاب به نام [[مایکاه]](Mycah) دوست می شود. این دو اغلب با هم تمرین شمشیر بازی می کردند.  


[[پرونده:Joffs_justice_Arya_POV_by_cabepfir.jpg‏|بندانگشتی|چپ|250px|آریا استارک، هنگام تماشای مراسم اعدام پدرش اثر Cabepfir]]
[[پرونده:Joffs_justice_Arya_POV_by_cabepfir.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریا استارک، هنگام تماشای مراسم اعدام پدرش اثر Cabepfir]]


[[جافری براتیون|پرنس جافری]] (Prince Joffery) و [[سانسا استارک|سانسا]] در حال قدم زدن با یکدیگر آریا و مایکاه را در حین مبارزه در بیشه می یابند. آریا از مایکاه در برابر شکنجه های جافری دفاع می کند و دایرولف او [[نایمریا]] به کمک آریا می آید و جافری را زخمی می کند. آریا و [[جوری کسل]] (Jory Cassel) برای نجات نایمریا او را فراری می دهند.{{رف|بتت|15}} آریا پیش شاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) برده می شود. رابرت به ادارد توصیه می کند که تنبیه آریا را خود بر عهده بگیرد. ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersei) راضی نمی شود و دستور می دهد که در ازای نایمریا دایرولف سانسا [[لیدی]] (Lady) کشته شود. مایکاه ، پسر روستایی فرار می کند ولی به دست سگ جافری ، [[تازی]] (The Hound) دستگیر و کشته می شود{{رف|بتت|16}} که باعث می شود آریا کینه ی [[سندور کلگان]] را به دل بگیرد.  
[[جافری براتیون|پرنس جافری]] (Prince Joffery) و [[سانسا استارک|سانسا]] در حال قدم زدن با یکدیگر آریا و مایکاه را در حین مبارزه در بیشه می یابند. آریا از مایکاه در برابر شکنجه های جافری دفاع می کند و دایرولف او [[نایمریا]] به کمک آریا می آید و جافری را زخمی می کند. آریا و [[جوری کسل]] (Jory Cassel) برای نجات نایمریا او را فراری می دهند.{{رف|بتت|15}} آریا پیش شاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) برده می شود. رابرت به ادارد توصیه می کند که تنبیه آریا را خود بر عهده بگیرد. ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersei) راضی نمی شود و دستور می دهد که در ازای نایمریا دایرولف سانسا [[لیدی]] (Lady) کشته شود. مایکاه ، پسر روستایی فرار می کند ولی به دست سگ جافری ، [[تازی]] (The Hound) دستگیر و کشته می شود{{رف|بتت|16}} که باعث می شود آریا کینه ی [[سندور کلگان]] را به دل بگیرد.  
خط ۴۱: خط ۴۱:
در بارانداز پادشاه پدرش نیدل را می یابد اما آریا از گفتن نام جان امتناع می کند. [[ادارد استارک |ادارد]] در می یابد که اگر آریا این قدر مشتاق شمشیربازی است باید آموزش ببیند. آریا زیر نظر [[سیریو فورل]] (Syrio Forel) شمشیرزن [[براووس|براووسی]] معروفی آموزش می بیند.{{رف|بتت|22}} زیر آموزش های سخت ولی خلاقانه سیریو آریا یاد می گیرد که به روش براووسی ها بجنگد. او اغلب زمان خود را به تمرینات شمشیر بازی و تعادلی که سیریو به او می آموزد سپری می کند. در هنگام یکی از این تمرینات آریا راهی مخفی را در قلعه می یابد. او دو مرد ناشناس را می بیند که احتمالا [[واریس]]  (Varys)و [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] (Illyrio)هستند و در مورد پدر آریا ، ملکه و جاسوس های واریس صحبت می کنند.{{رف|بتت|32}}
در بارانداز پادشاه پدرش نیدل را می یابد اما آریا از گفتن نام جان امتناع می کند. [[ادارد استارک |ادارد]] در می یابد که اگر آریا این قدر مشتاق شمشیربازی است باید آموزش ببیند. آریا زیر نظر [[سیریو فورل]] (Syrio Forel) شمشیرزن [[براووس|براووسی]] معروفی آموزش می بیند.{{رف|بتت|22}} زیر آموزش های سخت ولی خلاقانه سیریو آریا یاد می گیرد که به روش براووسی ها بجنگد. او اغلب زمان خود را به تمرینات شمشیر بازی و تعادلی که سیریو به او می آموزد سپری می کند. در هنگام یکی از این تمرینات آریا راهی مخفی را در قلعه می یابد. او دو مرد ناشناس را می بیند که احتمالا [[واریس]]  (Varys)و [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] (Illyrio)هستند و در مورد پدر آریا ، ملکه و جاسوس های واریس صحبت می کنند.{{رف|بتت|32}}


[[پرونده:Arya_stark_by_teiiku.jpg‏|بندانگشتی|چپ|250px|آریا استارک، زیرزمین بارنداز پادشاه اثر TeiIku]]
[[پرونده:Arya_stark_by_teiiku.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریا استارک، زیرزمین بارنداز پادشاه اثر TeiIku]]


در هنگام قلع و قمع [[خاندان استارک|استارک]] ها در [[رد کیپ]] (Red Keep) سیریو در می یابد که نگهبانان لنیستری آن طور که ادعا می کنند توسط پدر آریا فرستاده نشده اند. او جلوی مهاجمین آریا را با شمشیری چوبی می گیرد بنابراین آریا فرصت فرار پیدا می کند.{{رف|بتت|50}} آریا به وسیله راه مخفی ای که قبلا یافته بود از قصر خارج می شود اما نمی تواند از شهر خارج شود برای آن که دروازه ها به شدت تحت مراقبتند. او به خیابان های [[چاله ی کک]] (Flea Bottom) و آن جا با گرفتن کبوتر و موش و معاوضه ی آن ها با غذا امرار معاش می کند. تا روزی که او محاکمه ی عمومی پدرش را مشاهده می کند. او در میان جمعیت به دست [[یورن]] (Yoren) از برادران [[نگهبان شب]] (Night Watch) پیدا می شود. [[یورن]]  او را از محل محاکمه بیرون برده و سپس از شهر خارج می کند.{{رف|بتت|65}}
در هنگام قلع و قمع [[خاندان استارک|استارک]] ها در [[رد کیپ]] (Red Keep) سیریو در می یابد که نگهبانان لنیستری آن طور که ادعا می کنند توسط پدر آریا فرستاده نشده اند. او جلوی مهاجمین آریا را با شمشیری چوبی می گیرد بنابراین آریا فرصت فرار پیدا می کند.{{رف|بتت|50}} آریا به وسیله راه مخفی ای که قبلا یافته بود از قصر خارج می شود اما نمی تواند از شهر خارج شود برای آن که دروازه ها به شدت تحت مراقبتند. او به خیابان های [[چاله ی کک]] (Flea Bottom) و آن جا با گرفتن کبوتر و موش و معاوضه ی آن ها با غذا امرار معاش می کند. تا روزی که او محاکمه ی عمومی پدرش را مشاهده می کند. او در میان جمعیت به دست [[یورن]] (Yoren) از برادران [[نگهبان شب]] (Night Watch) پیدا می شود. [[یورن]]  او را از محل محاکمه بیرون برده و سپس از شهر خارج می کند.{{رف|بتت|65}}
۵٬۹۰۷

ویرایش