۱۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
===== ضیافتی برای کلاغ ها ===== | ===== ضیافتی برای کلاغ ها ===== | ||
{{اسپویلر|ويکتاريون به عنوان برادر بيلون و دومين فرمانده در جزاير، مدعی [[تخت دریاسنگ]](Seaston Chair) شد. او ادعای قوی ای داشت، اما جمعيت يورون را انتخاب کردند. ويکتاريون علی رقم کينه اش از يورون، به خاطر سرشت وظيفه شناسش، اطاعت امور يورون | {{اسپویلر|ويکتاريون به عنوان برادر بيلون و دومين فرمانده در جزاير، مدعی [[تخت دریاسنگ]](Seaston Chair) شد. او ادعای قوی ای داشت، اما جمعيت يورون را انتخاب کردند. ويکتاريون علی رقم کينه اش از يورون، به خاطر سرشت وظيفه شناسش، اطاعت امور يورون چرا کرد. او [[نبرد جزایر سپر|حمله]] ای به [[جزایر سپر]](Shield Islands) را فرماندهی کرد، ماهيگيرن بی سلاح را کشت و در نبردی تن به تن بر [[تالبرت سری]](Talbert serry)، پسر لرد [[اسبرت سری]](Osbert Serry) پيروز شد و دستش را قطع کرد. پس از اين پيروزی، ويکتاريون نااميدانه شاهد اين بود که يورون تعداد بسياری از مردان مورد اعتمادش را با بخشيدن عنوان و زمين در جزاير سپر، از او دزديد. او همچنين نسبت به عمل کشتن همسران لرد ها، که توسط يورون انجام می شد، متئاثر گشت.<br /> | ||
یورون، که ظاهرا متوجه تنفر برادرش نیست، درخواست ملاقات خصوصی می کند و از او می خواهد که [[دنریس تارگرین]](Daenerys Targaryen) را پیدا کرده و از طرف یورون او را خواستگاری کند. ویکتاریون قبول کرد، اما در خفا نقشه کشید تا دنریس را برای خودش بگیرد.}}<br /> | یورون، که ظاهرا متوجه تنفر برادرش نیست، درخواست ملاقات خصوصی می کند و از او می خواهد که [[دنریس تارگرین]](Daenerys Targaryen) را پیدا کرده و از طرف یورون او را خواستگاری کند. ویکتاریون قبول کرد، اما در خفا نقشه کشید تا دنریس را برای خودش بگیرد.}}<br /> | ||
===== رقصی با اژدهایان ===== | ===== رقصی با اژدهایان ===== | ||
{{اسپویلر|ناوگان ويکتاريون که شامل نود کشتی بود، به سه گروه تقسيم شده و راهی ميرين می شوند. به همراه ويکتاريون در پيروزی آهنين، زن مبهم هم، که هديه يورون به او بود، هضور داشت. او آرام و بی صدا است. در طول سفر، ويکتاريون نزديک به نيمی از کشتی هايش را از دست داد، هرچند او با تسخير چندين کشتی تجاری، در پی پوشش اين کمبود بر آمد. دست مجروح ويکتاريون مرتب برای او مشکل ايجاد ميکرد، به طوری که او مشکوک به اين شد که استاد کروين، استادی که يورون برای همراهی او فرستاده بود، او را مسموم کرده است. در طول سفر، يک کشيش سرخ رلور، با نام موکورو در حالی که به تکه چوبی چسبيده و در دريا سرگردان بود، پيدا شد. خدمه کشتی می خواستند که او را بکشند، اما موکورو توانست دست آسيب ديده ويکتاريون را با جادو شفاء بخشد. سپس موکورو از ويکتاريون خواست، استاد را بکشد تا باد پشت کشتيش بيفتد. موکورو همانند مليساندر، می تواند آينده را در ميان شعله ها ببيند، و از جادويش برای کمک به ويکتاريون استفاده کند. خدمه ويکتاريون ترس بزرگی از او دارند و او را "شعله سياه" خطب می کنند. اکنون ويکتاريون هدايايش را به خدای مغروق و رلور پيشکش می کند. موکورو همچنين به ويکتاريون هشدار داد که ازدواج دنريس را در ميان شعله ها ديده است، اما ويکتاريون با بيان اين جمله عدم نگرانی خود را نشان داد "او اولين زنی نخواهد بود که توسط من بيوه ميشه."<br /> | |||
نقشه بعدی شعله سياه، قابل کردن ويکتاريون در کنترل شيپور اژدها می باشد.}} | |||
== نقل قول == | |||
{{نقل قول|بيا! بيا و من رو بکش، اگر ميتونی.|ويکتاريون در حال ورود به کشتی سری}} | |||
{{نقل قول|سم برای ترسو ها، زن ها و دورنی ها است.|}} | |||
{{اسپویلر|{{نقل قول|اين دريای دوتراکی کجاست؟ من ناوگان آهنين را به آن جا می برم و ملکه را هرجايی که باشد پيدا می کنم.|}}}} | |||
{{اسپویلر|{{نقل قول|زيباترين زن در جهان، به تبر من نياز مبرم دارد.| ويکتاريون، در پی پيدا کردن دنريس که دشمنانش در ميرين دور او را گرفته اند}}}} |
ویرایش