۱٬۰۶۹
ویرایش
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
{{نقل قول|کلمات مثل پیکان می مونن، زمانی که رهاشون کنی دیگه نمیتونی پسشون بگیری.{{رف|ضبک|40}}}} | {{نقل قول|کلمات مثل پیکان می مونن، زمانی که رهاشون کنی دیگه نمیتونی پسشون بگیری.{{رف|ضبک|40}}}} | ||
{{نقل قول|من کور و کر نیستم. میدونم که همه شما باور دارید من فردی ضعیف، وحشت زده و ناتوانم. پدرتون منو بهتر می شناخت. [[ | {{نقل قول|من کور و کر نیستم. میدونم که همه شما باور دارید من فردی ضعیف، وحشت زده و ناتوانم. پدرتون منو بهتر می شناخت. [[اوبراین مارتل|اوبراین]] همیشه یک افعی بود. کشنده، خطرناک و غیر قابل پیشبینی. هیچ مردی جرات نداشت بهش خیانت کنه. من علف بودم. دلپذیر، با ادب، خوشبو و با هر نسیمی نوسان پیدا می کردم. کی از راه رفتن بر روی علف می ترسه؟ اما این علفِ که افعی رو از دشمنانش پنهان می کنه و تا زمان حمله اون رو پنهان می کنه.{{رف|ربا|38}}|دوران به [[مار های شنزار]]}}}} | ||
==نقل قول ها در مورد شاهزاده دوران== | ==نقل قول ها در مورد شاهزاده دوران== |
ویرایش