استنیس براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۳۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
[[آرنولف کاراستارک]] به استنیس پیش نهاد می دهد تا با به هم پیوستن قوایشان به [[درد فورت]] (Dreadfort)، قلعه ی [[محافظ شمال|محافظ جدید شمال]] (Warden of The North)، روس بولتون حمله کنند. استنیس موافقت می کند و برنامه می ریزد، زمانی که [[رمسی بولتون]] (Ramsay Bolton) با قوایش به جانب [[موت کیلین]] (Moat Cailin) که در اختیار [[آیرن بورن|آیرن بورن ها]] (Ironborn) حرکت می کنند، حمله را شروع کند. استنیس نمی داند که آرنولف کاراستارک در حقیقت تحت اختیار [[روس بولتون]] است، و خواهان به تله انداختن اوست. با این وجود زمانی که لرد فرمانده [[جان اسنو]] ار نقشه خبر دار می شود، به استنیس توصیه می کند که برنامه اش را متوقف کند، زیرا می داند [[درد فورت]] حتی با یک ساخلوی کوچک چقدر مستحکم است.
[[آرنولف کاراستارک]] به استنیس پیش نهاد می دهد تا با به هم پیوستن قوایشان به [[درد فورت]] (Dreadfort)، قلعه ی [[محافظ شمال|محافظ جدید شمال]] (Warden of The North)، روس بولتون حمله کنند. استنیس موافقت می کند و برنامه می ریزد، زمانی که [[رمسی بولتون]] (Ramsay Bolton) با قوایش به جانب [[موت کیلین]] (Moat Cailin) که در اختیار [[آیرن بورن|آیرن بورن ها]] (Ironborn) حرکت می کنند، حمله را شروع کند. استنیس نمی داند که آرنولف کاراستارک در حقیقت تحت اختیار [[روس بولتون]] است، و خواهان به تله انداختن اوست. با این وجود زمانی که لرد فرمانده [[جان اسنو]] ار نقشه خبر دار می شود، به استنیس توصیه می کند که برنامه اش را متوقف کند، زیرا می داند [[درد فورت]] حتی با یک ساخلوی کوچک چقدر مستحکم است.


در عوض، استنیس به غرب حرکت می کند تا [[دیپ وود موت]] را از چنگال [[آیرن بورن]] هایی که آن را درتصرف دارند، در آورد. جان اسنو به او پیش نهاد می دهد از دل کوهستان بگذرد تا حمایت [[قبایل کوهستان شمال|قبایل کوهستان]] (Mountain Clans) از جمله [[خاندان فلینت از کوهستان|فلینت ها]] (Flints)، [[خاندان وول|وول ها]] (Wulls)، [[خاندان نوری|نوری ها]] (Norreys) و [[خاندان لیدل|لیدل ها]] (Liddles) را به دست آورد. قبایل کوهستان عمیقا به [[ادارد استارک]] وفادارند و از دیدار یک شاه خشنود و مغرور خواهند شد. استنیس حمایت بسیاری از روسای قبایل از جمله [[تورگن فلینت|تورگن فلینت پیر]] (Old Torghen Flint) و [[هوگو وول|هوگو وول "گنده جعبه"]] (Hugo "Big Bucket" Wull) را جلب کند. با سه هزار نفر جدیدی که به استنیس می پیوندند، او می تواند [[دیپ وود موت]] را [[باز پس گرفتن دیپ وود موت|باز پس]] بگیرد. استنیس چندین نفر از آیرن بورن ها، از جمله [[آشا گریجوی]] (Asha Greyjoy) را اسیر می گیرد و [[دیپ وود موت]] را به [[خاندان گلاور]] (House Glover) باز می گرداند. اقدامی که موجب محبوبیت او در شمال می شود و حمایت [[خاندان گلاور|گلاور ها]] و [[خاندان مورمونت]] (House Mormont) را برایش به ارمغان می آورد. همچنین تعدادی از بازماندگان [[غارت وینترفل]] (Sack of Winterfell)، که در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood) پنهان شده اند به استنیس می پیوندند. او به سمت وینترفل لشکر می کشد و قوای [[مورس آمبر]] و [[آرنولف کاراستارک]] نیز به او می پیوندد. طوفان شدید سرعت حرکت آن ها را کند می کند. جان که به وسیله [[آلیس کاراستارک]] (Alys Karstark) از خیانت [[آرنولف کاراستارک|آرنولف]] مطلع می شود، پیکی را به جانب استنیس گسیل می کند.
در عوض، استنیس به غرب حرکت می کند تا [[دیپ وود موت]] را از چنگال [[آیرن بورن]] هایی که آن را درتصرف دارند، در آورد. جان اسنو به او پیش نهاد می دهد از دل کوهستان بگذرد تا حمایت [[قبایل کوهستان شمال|قبایل کوهستان]] (Mountain Clans) از جمله [[خاندان فلینت از کوهستان|فلینت ها]] (Flints)، [[خاندان وول|وول ها]] (Wulls)، [[خاندان نوری|نوری ها]] (Norreys) و [[خاندان لیدل|لیدل ها]] (Liddles) را به دست آورد. قبایل کوهستان عمیقا به [[ادارد استارک]] وفادارند و از دیدار یک شاه خشنود و مغرور خواهند شد. استنیس حمایت بسیاری از روسای قبایل از جمله [[تورگن فلینت|تورگن فلینت پیر]] (Old Torghen Flint) و [[هوگو وول|هوگو وول "گنده جعبه"]] (Hugo "Big Bucket" Wull) را جلب کند. با سه هزار نفر جدیدی که به استنیس می پیوندند، او می تواند [[دیپ وود موت]] را [[باز پس گرفتن دیپ وود موت|باز پس]] بگیرد. استنیس چندین نفر از آیرن بورن ها، از جمله [[آشا گریجوی]] (Asha Greyjoy) را اسیر می گیرد و [[دیپ وود موت]] را به [[خاندان گلاور]] (House Glover) باز می گرداند. اقدامی که موجب محبوبیت او در شمال می شود و حمایت [[خاندان گلاور|گلاور ها]] و [[خاندان مورمونت]] (House Mormont) را برایش به ارمغان می آورد. همچنین تعدادی از بازماندگان [[غارت وینترفل]] (Sack of Winterfell)، که در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood) پنهان شده اند به استنیس می پیوندند. او به سمت [[وینترفل]]  لشکر می کشد و قوای [[مورس آمبر]] و [[آرنولف کاراستارک]] نیز به او می پیوندد. طوفان شدید سرعت حرکت آن ها را کند می کند. جان که به وسیله [[آلیس کاراستارک]] (Alys Karstark) از خیانت [[آرنولف کاراستارک|آرنولف]] مطلع می شود، پیکی را به جانب استنیس گسیل می کند. در نزدیکی وینترفل، [[مورس آمبر]] [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) و "[[جین پول|آریا استارک]]" ("Arya Stark") را که از [[وینترفل]] فرار کرده اند، پیدا کرده به همراه یک بانکدار [[براووس|براووسی]] (Braavosi) که از دیوار به ملاقات استنیس آمده، به جانب او می فرستد.


طبق [[نامه ی حرام زاده|نامه ی توهین آمیزی]] که رمسی بولتون به جان می فرستد، استنیس و اکثر قوایش در جریان محاصره ی وینترفل (Winterfell) کشته شده اند. آخرین موقعیت استنیس روستایی پر از برف، در فاصله ی سه روزی غرب [[وینترفل]] است. مشخص نیست که استنیس واقعا مرده، یا آن که نامه تنها دروغی از جانب رمسی بوده است.}}
طبق [[نامه ی حرام زاده|نامه ی توهین آمیزی]] که رمسی بولتون به جان می فرستد، استنیس و اکثر قوایش در جریان [[محاصره ی وینترفل]] (Winterfell) کشته شده اند. آخرین موقعیت استنیس روستایی پر از برف، در فاصله ی سه روزی غرب [[وینترفل]] است. مشخص نیست که استنیس واقعا مرده، یا آن که نامه تنها دروغی از جانب رمسی بوده است.}}
 
===بادهای زمستان===
 
{{اسپویلر|اگر چه لشکر استنیس در دل برف و کولاک منزوی شده، اما او خودش را برای نبرد پیش رو با [[خاندان بولتون|بولتون ها]] آماده می کند. [[تایکو نستوریس]] (Tycho Nestoris)، نماینده ی بانک [[آهنین براووس|بانک آهنین]] (Iron Bank) از [[براووس]]  با استنیس دیدار کرده ، و این دو قراردادی را امضا می کنند. استنیس تصمیم دارد، او را به دیوار بفرستد، تا احیانا در موقع نبرد دستگیر نشود.
 
[[تایکو نستوریس|تایکو]] پیغام جان اسنو را که حاکی از خیانت [[آرنولف کاراستارک]] است، به استنیس می رساند. استنیس آرنولف، پسرش [[آرتور کاراستارک|آرتور]] (Arthor) و سه نوه ی او را دستگیر می کند. او تصمیم دارد آن ها را اعدام کند، ولی به آن ها حق انتخاب می دهد. اعتراف و همکاری کرده تا با قطع سرشان مرگی سریع به دست آورند، یا با عدم همکاری در آتش بسوزند.
 
استنیس موقعیت خود را برای مقابله با پیش قراول [[روس بولتون]]، به فرماندهی سر [[هوستین فری]] (Hosteen Frey) آماده می کند. استنیس سر [[جاستین مسی]] (Justin Massey) را به عنوان اسکورت "[[جین پول|آریا استارک]]" به دیوار می فرستد، تا او را به برادرش [[جان اسنو]] برساند، تا از جان برای راهنماییش که [[قبایل کوهستان شمال]] را برای استنیس به ارمغان آورده بود، قدردانی کند.
 
استنیس به [[جاستین مسی]] دستور می دهد تا به همراه تایکو نستوریس به براووس برود. در آن جا او باید با پولی که از [[بانک آهنین براووس|بانک آهنین]] می گیرد، حداقل بیست هزار سرباز مزدور اجیر کند و به [[وستروس]] برگردد. استنیس همچنین جاستین را موظف می کند در صورتی که خودش در نبرد پیش رو کشته شد، از این ارتش را در جهت به تخت رساندن دخترش، [[شیرین براتیون]] استفاده کند.
 
 
استنیس همچنین برنامه دارد تیان گریجوی را اعدام کند، تا بدین وسیله حمایت لرد های شمالی را با کشتن قاتل [[برن استارک|برن]] (Bran) و [[ریکان استارک]] (Rickon Stark) به دست آورد.}}
 
==نقل قول های استنیس==
 
{{نقل قول|
'''کرسن''': پس [[رنلی براتیون|رنلی]] نه، بقیه ممکنه به کمکت بیان. [[راب استارک|پسر ادارد استارک]] ادعای [[پادشاه شمال|پادشاهی شمال]] رو کرده، با حمایت تمام قوای [[وینترفل]] و [[ریورران]] (Riverrun)
 
'''استنیس''': یک پسر خام و یک شاه دروغین دیگر، آیا باید یه مملکت تکه تکه رو بپذیرم.
 
'''کرسن''': مطمئنا یه مملکت نصفه بهتر از هیچه. و اگر به پسره کمک کنی تا انتقام پدرش رو بگیره-
 
'''استنیس''': چرا باید انتقام [[ادارد استارک]] رو بگیرم؟ اون مرد برای من اهمیتی نداشت. اوه، رابرت مطمئنا عاشقش بود. مثل یک برادر دوستش داشت، چقدر این رو شنیدم؟ من برادرش بودم، نه ادارد استارک، اما با رفتاری که با من می کرد نمی تونستی متوجه بشی. من [[استورمز اند]] رو براش حفظ کردم. گرسنگی کشیدن مردان خوب رو می دیدم، در حالی که [[میس تایرل]] و [[پاکستر ردواین]] (Poxter Redwyne) جلوی دید دیوار ها جشن می گرفتند. رابرت ازم تشکر کرد؟ نه. از ادارد استارک تشکر کرد که محاصره رو رفع کرد، اون هم در حالی که ما دیگه مجبور به خوردن موش و تربچه شده بودیم. به دستور رابرت یه ناوگان ساختم، و [[دراگون استون]] رو براش گرفتم. دستم رو گرفت بگه آفرین برادر، بدون تو چه کار می کردم؟ نه، من رو به خاطر این که گذاشتم [[ویلم دری]] (Willem Darry) [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys) و [[دنریس تارگرین|بچه]] رو ببره سرزنش کرد، انگار می تونستم جلوش رو بگیرم. پانزده سال توی [[ارباب کشتی ها|شوراش]] نشستم، به جان ارن کمک کردم مملکت رو اداره کنه زمانی که رابرت کارش زن و شراب بود، اما زمانی که جان مرد، برادرم من رو دست کرد؟ نه، چهار نعل رفت پیش دوست عزیزش ند استارک و دست پادشاه|افتخار رو بهش پیش نهاد داد. بگذریم که چقدر هم به نفع هر دوشون شد.|استنیس به استاد [[کرسن]]}}
 
{{نقل قول|[[خاندان استارک|استارک ها]] می خوان نصف مملکت من رو بدزدند، مثل [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] که [[تخت آهنین|تختم]] رو دزدیدند و برادر عزیز خودم که سرباز ها، پرچمداران و قلعه هایی که قانونا حقه منه رو دزدیده. اون ها همشون غاصبند. همشون دشمن منند.}}
 
{{نقل قول|مردان خوب و شریفی برای [[جافری براتیون|جافری]] می جنگند، با این اعتقاد غلط که اون پادشاه به حقه. یک شمالی ممکنه همین رو در مورد [[راب استارک]] بگه. ولی این لرد هایی که دور [[رنلی براتیون|برادر من]] جمع شدن می دونستند که او غاصبه. دلیلشون برا پشت کردن به پادشاه حقیقیشون چیزی بهتر از رویایی قدرت و افتخار نبوده، و برای من مشخص شده که چی هستند. عفوشون کردم، بله بخشیده شدند ولی فراموش نشدند.|استنیس به [[داووس سی ورث]]}}
 
 
==منابع==
{{منابع|2}}
 
{{الگو:شاهان وستروس}}
[[en:Stannis Bratheon]]
]] است. مشخص نیست که استنیس واقعا مرده، یا آن که نامه تنها دروغی از جانب رمسی بوده است.}}
۸۳۱

ویرایش