تیان گریجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۸۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۴
خط ۵۴: خط ۵۴:


=== رقصی با اژدهایان ===
=== رقصی با اژدهایان ===
[[File:NotanerArt Metamorphosis.jpg|تیان قبل و بعد از شکنجه شدن به دست [[رمسی اسنو]] - © Sardag|thumb|400px|right]]
{{اسپویلر|[[File:NotanerArt Metamorphosis.jpg|تیان قبل و بعد از شکنجه شدن به دست [[رمسی اسنو]] - © Sardag|thumb|400px|چپ]]
تیان به دست رمسی که اکنون پسر شرعی روس بولتون، [[رمسی بولتون]] است، بطور مستمر شکنجه شده است. رمسی پوست چندین انگشت دست و پای تیان را می کند و او را بدون بریدن مفاصل برای روزها با درد رها می کند و تنها وقتی تیان برای بریدن آنها التماس می کند این کار را انجام می دهد. وی چند دندان تیان را بخاطر اینکه از لبخند او تنفر داشت شکست. همچنین اشاره شده که رمسی تیان را عقیم می کند ولی این این موضوع  تائید نشده است.{{رف|ربا|37}} تیان مجبور است که ماسک ریک، خدمتکار سابق رمسی را بپذیرد. او از استحمام منع شده و سراپا پوشیده از کثافات است.
 
ظاهر تیان به سبب شکنجه هایی که به دست رمسی متحمل شده، به طرز چشمگیری تغییر کرده است. وی طوری به نظر می رسد که گویی 40 سال عمر کرده و چندین دندانش را از دست داده و تعداد بیشتری از دندانهایش نیز شل شده اند، بدین معنی که تیان بدون تحمل درد و رنج قادر به غذا خوردن نیست. 3 استون از وزنش را از دست داده، پوستش بی رنگ و موهایش سفید و شکننده شده اند. او به علت از دست دادن چندین انگشت دست دیگر قادر به استفاده از کمان نیست و بخاطر فقدان برخی از انگشتان پایش مانند پیرمردی می لنگد.{{رف|ربا|12}}
[[File:Marc Fishman TheonReek.jpg|300px|thumb|راست|ریک – اثر Marc Fishman ©]]
 
تیان قبل از تحمل کردن بدترین شکنجه های رمسی یک بار به همراه [[کایرا]]، معشوقه سابقش در وینترفل، می گریزد. گرچه مشخص می شود که آنها توسط رمسی اجازه فرار می یابند. نگهبان او (رمسی) قبل از شروع شکارشان با [[تازی های شکاری رمسی بولتون|تازی هایش]]، یک روز به آنها فرصت می دهد. تیان به سیاهچال [[دردفورت]] باز گردانده می شود و کایرا با مرگی وحشتناک و ظالمانه توسط رمسی و سگ هایش مواجه می شود. تیان به دست رمسی از لحاظ روحی و جسمی خرد شده است و با ترسی عمیق از وی زندگی می کند.{{رف|ربا|12}}
 
پس از اینکه لرد [[روس بولتون]]، پدر رمسی، بازگشتش به شمال را اعلام می کند، رمسی تیان را شسته و با لباسی مناسب برای ابلاغ شرایط صلح به [[آهن زاده]] های مستقر در [[موت کیلین]] راهی می کند و به آنها غذا و سفری امن را در صورت تسلیم قول می دهد. وقتی آنها تسلیم می شوند، رمسی پوستشان را زنده زنده کنده و بدنهای بی پوستشان را در طول راه قلعه ویران به نمایش می گذارد. تیان هنگام معرفی رمسی به عروسش «[[آریا استارک]]»، که تیان بلافاصله او را به عنوان [[جین پول]] می شناسد، حاضر است.{{رف|ربا|20}}
 
تیان به سبب اینکه 10 سال در وینترفل تحت قیمومت بوده و نزدیک ترین خویشاوند به «آریا» محسوب می گردد عروس را در وینترقل همراهی می کند. جین چندین بار قبل از عروسی به تیان برای نجاتش التماس می کند ولی وی امتناع می کند.
 
طی ضیافت عروسی در تالار وینترفل، تیان توسط حضار به باد ناسزا گرفته می شود. او با خود می اندیشد:
{{نقل قول|بذار بخندن. غرور وی در [[وینترفل]] از بین رفته است، در سیاهچال های [[دردفورت]] جایی برای چنین چیزهایی نیست. وقتی با بوسه چاقوی سلاخی/پوست کندن آشنا شده باشی، خنده تمام قدرت جریحه دار کردنش رو از دست می ده.{{رف|ربا|37}}}}
 
در طی مراسم زفاف رمسی تیان را مجبور می کند، عروسش را برای او برهنه کرده و خفت و تحقیر وی را ببیند.{{رف|ربا|37}}} تیان در سکوت آرزو می کند که وقتی [[استنیس براتیون]] می آید رمسی را بکشد.
[[File:Mustamirri AshaTheon meeting.jpg|thumb|400px|چپ|تجدید دیدار تیان و آشا – اثر mustamirri ©]]
 
وقتی چند تن از افراد [[خاندان بولتون|بولتون]] در وینترفل به قتل می رسند، تیان به عنوان مظنون مطرح می گردد. این ایده به سرعت توسط روس که تیان را خرد شده و ضعیف تر از انجام این قتل ها می داند رد می شود. این قتل ها باعث بوجود آمدن تنش میان [[خاندان فری|فری ها]]، بولتون ها، [[خاندان مندرلی|مندرلی ها]] و دیگر خاندان های شمال در قلعه می گردد که سرانجام منجر به نزاع و جدل می شود.{{رف|ربا|51}}
 
تیان به جنگل خدایان فرار می کند و ایمایی از چهره [[برن استارک]] را در [[ویروود|درخت رودبند]] می بیند. او بطور موقت سلامت عقلانی اش را با شنیدن زمزمه اسمش توسط درخت باز می یابد.{{رف|ربا|46}}
 
«[[منس رایدر|آبل]]» خواننده مقیم وینترفل و 6 عروس های نیزه که در قالب خدمتکار مسئول برخی قتل های کذایی هستند تا از سردرگمی بوجود آمده برای آزاد کرد «آریا استارک» استفاده کنند. آنها تیان را مخفی کرده و با وجود بی میلی تیان، از او تقاضای کمک می کنند. در آخر تیان و جین موفق به فرار می شوند و توسط [[مورس آمبر]] دستگیر می شوند. او نیز آنها را به قرارگاه ارتش استنیس که چند روز با آنجا فاصله دارد، می فرستد.{{رف|ربا|51}} [[آشا گریجوی|آشا]] که اسیر استنیس است بخاطر شکنجه های رمسی به سختی تیان را می شناسد.{{رف|ربا|62}}}}


=== بادهای زمستان ===
=== بادهای زمستان ===
۵٬۹۰۷

ویرایش