تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
==گذشته ==
==گذشته ==


تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش ، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.
تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش ، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهرش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.


زمانی که تیریون 13 سال داشت ، او و برادرش [[جیمی]] یک دختر عامی به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست راهزنان نجات دادند . زمانی که جیمی به تعقیب راهزنان پرداخت تیریون از [[تایشا]] مراقبت کرد و در عین نا باوری [[تایشا]] از او خوشش آمد ، در نهایت آنها عاشق یکدیگر شدند . تیریون بسیار شیفته او شده بود به همین خاطر به یک [[سپتون]] (septon) رشوه داد تا آنها را مخفیانه به عقد یکدیگر در آورد. شادی آنها تنها دو هفته به طول انجامید ، تا زمانی که پدر تیریون از ازدواج او با خبر شد. لرد [[تایوین]] به [[جیمی]] دستور میدهد که بگوید [[تایشا]] یک روسپی بوده و کسی است که او برای بهرهمندی تیریون استخدام کرده بوده . از آنجا که یک "فاحشه" به خود اجازه داده بود تا با یک لنیستر ازدواج کند ، [[تایوین]] دستور داد تا تمامی افراد گارد محافظینش به [[تایشا]] تجاوز کنند و برای هر کدام به او یک سکه نقره داد و در آخر تیریون را نزد او فرستاد و در ازایش به او یک سکه طلا داد ، چرا که ارزش یک لنیستر بیش از دیگران است.{{رف|بتت|42}}
زمانی که تیریون 13 سال داشت ، او و برادرش [[جیمی]] یک دختر عامی به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست راهزنان نجات دادند . زمانی که جیمی به تعقیب راهزنان پرداخت تیریون از [[تایشا]] مراقبت کرد و در عین نا باوری [[تایشا]] از او خوشش آمد ، در نهایت آنها عاشق یکدیگر شدند . تیریون بسیار شیفته او شده بود به همین خاطر به یک [[سپتون]] (septon) رشوه داد تا آنها را مخفیانه به عقد یکدیگر در آورد. شادی آنها تنها دو هفته به طول انجامید ، تا زمانی که پدر تیریون از ازدواج او با خبر شد. لرد [[تایوین]] به [[جیمی]] دستور میدهد که بگوید [[تایشا]] یک روسپی بوده و کسی است که او برای بهرهمندی تیریون استخدام کرده بوده . از آنجا که یک "فاحشه" به خود اجازه داده بود تا با یک لنیستر ازدواج کند ، [[تایوین]] دستور داد تا تمامی افراد گارد محافظینش به [[تایشا]] تجاوز کنند و برای هر کدام به او یک سکه نقره داد و در آخر تیریون را نزد او فرستاد و در ازایش به او یک سکه طلا داد ، چرا که ارزش یک لنیستر بیش از دیگران است.{{رف|بتت|42}}
۵۳۷

ویرایش