تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
===رقصی با اژدهایان ===
===رقصی با اژدهایان ===
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگارین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.


سپس او تیریون را همراه با همراهانی : [[گریف]] (Griff) ، [[گریف جوان]] (Young Griff) ، سر [[رولی داکفیلد]] (Ser Rolly Duckfield) ، [[سپتا لمور]] (Septa Lemore) ، و [[هالدون]] (Haldon) ، که او را [[هالدون|نصف استاد]](Halfmaester) صدا میکردند ، سوار بر کشتی [[دوشیزه خجالتی]] (Shy Maid) به [[والانتیس]] (Volantis) فرستاد. در طول سفر او با نام های یولو (Yollo) و هیوگور هیل (Hugor Hill) شناخته میشد.{{رف|ربا|5}} در [[والانتیس]] ، آنها تصمیم گرفتند تا برای تقویت جنبش [[دنریس]] با او ملاقات کنند . در مسیر ، تیریون متوجه میشود که [[گریف]] در حقیقت همان لرد [[جان کانینگتون]] (Lord Jon Connington) تبعیدی و [[گریف جوان]] همان [[اگان تارگارین]] (Aegon Targaryen) است که از [[غارت بارانداز پادشاه]] (The Sack of King’s Landing) نجات یافته بوده. در طول سفر ، قایق آنها توسط [[مردان سنگی]] (Stone men) مورد حمله قرار گرفت و تیریون از روی کشتی در دریا افتاد ، او در آستانه غرق شدن قرار داشت که [[جان کانینگتون]] در آب شیرجه زد و او را نجات داد. {{رف|ربا|18}}
سپس او تیریون را همراه با همراهانی : [[گریف]] (Griff) ، [[گریف جوان]] (Young Griff) ، سر [[رولی داکفیلد]] (Ser Rolly Duckfield) ، [[سپتا لمور]] (Septa Lemore) ، و [[هالدون]] (Haldon) ، که او را [[هالدون|نصف استاد]](Halfmaester) صدا میکردند ، سوار بر کشتی [[دوشیزه خجالتی]] (Shy Maid) به [[والانتیس]] (Volantis) فرستاد. در طول سفر او با نام های یولو (Yollo) و هیوگور هیل (Hugor Hill) شناخته میشد.{{رف|ربا|5}} در [[والانتیس]] ، آنها تصمیم گرفتند تا برای تقویت جنبش [[دنریس]] با او ملاقات کنند . در مسیر ، تیریون متوجه میشود که [[گریف]] در حقیقت همان لرد [[جان کانینگتون]] (Lord Jon Connington) تبعیدی و [[گریف جوان]] همان [[اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) است که از [[غارت بارانداز پادشاه]] (The Sack of King’s Landing) نجات یافته بوده. در طول سفر ، قایق آنها توسط [[مردان سنگی]] (Stone men) مورد حمله قرار گرفت و تیریون از روی کشتی در دریا افتاد ، او در آستانه غرق شدن قرار داشت که [[جان کانینگتون]] در آب شیرجه زد و او را نجات داد. {{رف|ربا|18}}


زمانی که در [[سلهوریس]] (Selhorys) بودند ، تیریون (تحت پوشش [[هالدون]]) با [[کاوو نوگاریس]] (Qavo Nogarys) بازی [[کیواس]] (Cyvasse) را انجام داد ، بازی مرسومی که به منظور کسب اطلاعات انجام میشود. تیریون سپس از یک فاحشه خانه دیدن کرد ، که نسبت به جاهایی که او در [[بارانداز پادشاه]] و [[لنیستپورت]] (Lannisport) به آن عادت داشت بسیار محقر بود ، در آنجا او توسط سر [[جوراه مورمنت]] (Ser Jorah Mormont) شناسایی و اسیر شد.{{رف|ربا|22}} [[جوراه مورمنت|جوراه]] قصد داشت با تسلیم کردن تیریون به [[دنریس]] محبت او را دوباره بدست آورد . [[جوراه مورمنت|جوراه]] او را نزد [[بیوه اسکله]] (Widow of the Waterfront) میبرد تا ترتیب عبورشان از [[والانتیس]] را بدهد. در آنجا تیریون با یک زن کوتوله بازیگر به نام [[پنی]] (Penny) ملاقات میکند کسی که پس از اینکه متوجه شد تیریون به طور غیر مستقیم مسئول مرگ برادرش [[اوپو]] (Oppo) بوده ، سعی میکند او را بکشد.{{رف|ربا|27}} در طول سفرشان برای رسیدن به [[دنریس]] ، [[پنی]] به عنوان زوج به او میپیوندد و از طریق دریا به وسیله [[سالاسوری کوران]] (The Selaesori Qhoran) ، که در آن خدمه به تیریون '''بی بینی''' (No-Nose) میگفتند ، به [[میرین]] (Meereen) میروند . در نهایت در طول سفر [[پنی]] و تیریون با یکدیگر دوست میشوند.{{رف|ربا|33}}
زمانی که در [[سلهوریس]] (Selhorys) بودند ، تیریون (تحت پوشش [[هالدون]]) با [[کاوو نوگاریس]] (Qavo Nogarys) بازی [[کیواس]] (Cyvasse) را انجام داد ، بازی مرسومی که به منظور کسب اطلاعات انجام میشود. تیریون سپس از یک فاحشه خانه دیدن کرد ، که نسبت به جاهایی که او در [[بارانداز پادشاه]] و [[لنیستپورت]] (Lannisport) به آن عادت داشت بسیار محقر بود ، در آنجا او توسط سر [[جوراه مورمنت]] (Ser Jorah Mormont) شناسایی و اسیر شد.{{رف|ربا|22}} [[جوراه مورمنت|جوراه]] قصد داشت با تسلیم کردن تیریون به [[دنریس]] محبت او را دوباره بدست آورد . [[جوراه مورمنت|جوراه]] او را نزد [[بیوه اسکله]] (Widow of the Waterfront) میبرد تا ترتیب عبورشان از [[والانتیس]] را بدهد. در آنجا تیریون با یک زن کوتوله بازیگر به نام [[پنی]] (Penny) ملاقات میکند کسی که پس از اینکه متوجه شد تیریون به طور غیر مستقیم مسئول مرگ برادرش [[اوپو]] (Oppo) بوده ، سعی میکند او را بکشد.{{رف|ربا|27}} در طول سفرشان برای رسیدن به [[دنریس]] ، [[پنی]] به عنوان زوج به او میپیوندد و از طریق دریا به وسیله [[سالاسوری کوران]] (The Selaesori Qhoran) ، که در آن خدمه به تیریون '''بی بینی''' (No-Nose) میگفتند ، به [[میرین]] (Meereen) میروند . در نهایت در طول سفر [[پنی]] و تیریون با یکدیگر دوست میشوند.{{رف|ربا|33}}
خط ۹۴: خط ۹۴:


تیریون شگفت زده شد که ممکن است او [[پنی]] را در شعله های آتش دیده باشد چرا که آنها یک اندازه هستند، اما [[ماکارو]] گفت که نه.
تیریون شگفت زده شد که ممکن است او [[پنی]] را در شعله های آتش دیده باشد چرا که آنها یک اندازه هستند، اما [[ماکارو]] گفت که نه.
به هر حال ، خیلی زود ، تیریون ، [[پنی]] و [[جوراه مورمنت|مورمونت]] توسط یک کشتی برده داری از [[یونکای]] (Yunkai) اسیر شدند و توسط [[یزان زو کاگاز]](Yezzan zo Qaggaz) خریداری شدند. آنها توسط یک پرستار آموزش دیدند که چگونه با ارباب جدیدشان رفتار کنند . {{رف|ربا|47}} تیریون و [[پنی مجبور]] به انجام مبارزه ای نمایشی در گودال مبارزه شدند بدون آن که بدانند قرار است در پایان نمایش توسط شیرها خورده شوند. [[دنریس تارگارین]] (Daenerys Targaryen) ، که نمایش برای او برگزار میشد ، از پایان نمایش مطلع میشود و از آزاد کردن شیرها جلوگیری میکند.{{رف|ربا|52}}
به هر حال ، خیلی زود ، تیریون ، [[پنی]] و [[جوراه مورمنت|مورمونت]] توسط یک کشتی برده داری از [[یونکای]] (Yunkai) اسیر شدند و توسط [[یزان زو کاگاز]](Yezzan zo Qaggaz) خریداری شدند. آنها توسط یک پرستار آموزش دیدند که چگونه با ارباب جدیدشان رفتار کنند . {{رف|ربا|47}} تیریون و [[پنی مجبور]] به انجام مبارزه ای نمایشی در گودال مبارزه شدند بدون آن که بدانند قرار است در پایان نمایش توسط شیرها خورده شوند. [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) ، که نمایش برای او برگزار میشد ، از پایان نمایش مطلع میشود و از آزاد کردن شیرها جلوگیری میکند.{{رف|ربا|52}}


پس از آنکه ارباب جدیدشان از خونریزی (bloody flux) مرد هر سه آنها فرار کردند . تیریون با وعده ثروت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) ترتیبی داد تا هرسه آنها به یک گروه مزدور به نام [[پسران دوم]] (Second Sons) تحت فرماندهی [[براون بن پلام]] (Brown Ben Plumm) بپیوندن .{{رف|ربا|57}} {{رف|ربا|66}} با وجود این که پسران قراردادی جهت مقابله با [[دنریس]] بسته اند ، تیریون امیدوار است بتواند کاری کند که آنها به [[دنریس بپیوندن]] .}}
پس از آنکه ارباب جدیدشان از خونریزی (bloody flux) مرد هر سه آنها فرار کردند . تیریون با وعده ثروت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) ترتیبی داد تا هرسه آنها به یک گروه مزدور به نام [[پسران دوم]] (Second Sons) تحت فرماندهی [[براون بن پلام]] (Brown Ben Plumm) بپیوندن .{{رف|ربا|57}} {{رف|ربا|66}} با وجود این که پسران قراردادی جهت مقابله با [[دنریس]] بسته اند ، تیریون امیدوار است بتواند کاری کند که آنها به [[دنریس بپیوندن]] .}}
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
زمانی که تیریون فرار کرد و [[تایوین]] را کشت ، [[سرسی]] حضور او را در هر سایه ای تصور میکرد . او اعلام کرد به هر کسی که تیریون را نزد او بازگرداند مقام لردی اعطا خواهد کرد ، حاصل این پیشنهاد قتل تعدادی کوتوله و بچه ی بی گناه بود . جالب توجه است ، که سرسی افرادی را که کوتوله های بی گناه را می کشتند مجازات نمی کرد زیرا که بر این باور بود با مجازات این نفرات ممکن است افراد دیگر را برای انجام این کار دو دل کند .
زمانی که تیریون فرار کرد و [[تایوین]] را کشت ، [[سرسی]] حضور او را در هر سایه ای تصور میکرد . او اعلام کرد به هر کسی که تیریون را نزد او بازگرداند مقام لردی اعطا خواهد کرد ، حاصل این پیشنهاد قتل تعدادی کوتوله و بچه ی بی گناه بود . جالب توجه است ، که سرسی افرادی را که کوتوله های بی گناه را می کشتند مجازات نمی کرد زیرا که بر این باور بود با مجازات این نفرات ممکن است افراد دیگر را برای انجام این کار دو دل کند .


[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[شاهزاده مارسلا|مارسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne) ، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[مارسلا]] را قطع کند ، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد . با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان صلیبی(The crossbow) ([[سرسی]] نمیداند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است) ، [[سرسی]] بیشتر ضنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش میدید . تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگارین]] میتواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[شاهزاده مارسلا|مارسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne) ، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[مارسلا]] را قطع کند ، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد . با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان صلیبی(The crossbow) ([[سرسی]] نمیداند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است) ، [[سرسی]] بیشتر ضنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش میدید . تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگرین]] میتواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
}}
}}
===جیمی لنیستر ===
===جیمی لنیستر ===
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمه|تیریون به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمه|تیریون به [[جان اسنو]]}}


{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من ، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]]) ، نه به نا پدریتان([[گریف]]) ، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی ، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند ، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]]) ، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگارین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید . تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد . این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من ، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]]) ، نه به نا پدریتان([[گریف]]) ، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی ، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند ، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]]) ، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگرین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید . تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد . این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}


{{نقل قول|توی بدبخت احمق کور فلج نادون . باید من هر چیز کوچکی رو برای تو توضیح بدم ؟ بسیار خوب ، [[سرسی]] یک فاحشه دروغگو است ،تا جایی که من میدونم او با [[لنسل لنیستر|لنسل]] ، [[اوسموند کتل بلک]] و احتمالاً [[مون بوی]] همخوابه بوده . و من همون هیولایی هستم که همه میگویند . بله من پسر شرم آور تو را کشتم|تیریون به [[جیمی]]{{رف|یش|77}}
{{نقل قول|توی بدبخت احمق کور فلج نادون . باید من هر چیز کوچکی رو برای تو توضیح بدم ؟ بسیار خوب ، [[سرسی]] یک فاحشه دروغگو است ،تا جایی که من میدونم او با [[لنسل لنیستر|لنسل]] ، [[اوسموند کتل بلک]] و احتمالاً [[مون بوی]] همخوابه بوده . و من همون هیولایی هستم که همه میگویند . بله من پسر شرم آور تو را کشتم|تیریون به [[جیمی]]{{رف|یش|77}}
۳۳۱

ویرایش