جافری براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳
خط ۴۹: خط ۴۹:


در راه بازگشت از وینترفل به [[بارانداز پادشاه]]، جافری یک روز تمام را با سانسا به سواری می پردازد.  سانسا بسیار لذت می برد درحالی که او شراب تابستانی می نوشد. آنها اتفاقی به [[آریا استارک]] و دوستش [[مایکاه]]، پسر قصاب بر می خورند که مشغول تمرین شمشیربازی اند. جافری که مست است و از مایکاه می خواهد که با او تمرین کند؛ مایکاه مبارزه را شروع نمی کند و جافری نیز بی توجه به خواهش های سانسا و آریا، او را با شمشیرش می خراشد. سپس آریا او را با تکه چوبی می زند و به مایکاه فرصت فرار می دهد. جافری که از آریا خشمگین شده، قصد حمله به او را دارد که توسط [[نایمریا (دایرولف)|نایمریا]] که از آریا محافظت می کند، زخمی می شود.{{رف|بتت|15}} جافری بعدا در دادگاه رابرت مدعی می شود که از سوی مایکاه و [[نایمریا (دایرولف)|نایمریا]] مورد حمله قرار گرفته است. این ماجرا منجر به مرگ مایکاه و [[لیدی (دایرولف)|لیدی]] شده و آریا را از جافری متنفر می سازد. در همین موقع است که جافری [[دندان شیر]] را از دست می دهد، زیرا آریا آن را از او گرفته و به [[ترایدنت]] پرتاب می کند. اتفاقی که جافری را تحقیر می کند، بخصوص وقتی که عمویش [[رنلی براتیون|رنلی]] به خاطر شکست خوردن و خلع سلاح شدن به دست دختری کوچکتر از خودش، آشکارا به برادرزاده اش می خندد.{{رف|بتت|16}}
در راه بازگشت از وینترفل به [[بارانداز پادشاه]]، جافری یک روز تمام را با سانسا به سواری می پردازد.  سانسا بسیار لذت می برد درحالی که او شراب تابستانی می نوشد. آنها اتفاقی به [[آریا استارک]] و دوستش [[مایکاه]]، پسر قصاب بر می خورند که مشغول تمرین شمشیربازی اند. جافری که مست است و از مایکاه می خواهد که با او تمرین کند؛ مایکاه مبارزه را شروع نمی کند و جافری نیز بی توجه به خواهش های سانسا و آریا، او را با شمشیرش می خراشد. سپس آریا او را با تکه چوبی می زند و به مایکاه فرصت فرار می دهد. جافری که از آریا خشمگین شده، قصد حمله به او را دارد که توسط [[نایمریا (دایرولف)|نایمریا]] که از آریا محافظت می کند، زخمی می شود.{{رف|بتت|15}} جافری بعدا در دادگاه رابرت مدعی می شود که از سوی مایکاه و [[نایمریا (دایرولف)|نایمریا]] مورد حمله قرار گرفته است. این ماجرا منجر به مرگ مایکاه و [[لیدی (دایرولف)|لیدی]] شده و آریا را از جافری متنفر می سازد. در همین موقع است که جافری [[دندان شیر]] را از دست می دهد، زیرا آریا آن را از او گرفته و به [[ترایدنت]] پرتاب می کند. اتفاقی که جافری را تحقیر می کند، بخصوص وقتی که عمویش [[رنلی براتیون|رنلی]] به خاطر شکست خوردن و خلع سلاح شدن به دست دختری کوچکتر از خودش، آشکارا به برادرزاده اش می خندد.{{رف|بتت|16}}
پادشاه رابرت در طی نوشیدن با ادارد استارک در تورنومنت دست، آشکارا از پسر و وارثش دلسرد شده و برای دوست قدیمی اش فاش می کند که بارها به کناره گیری فکر کرده است؛ اما تنها چیزی که او را از این کار باز داشته، فکر نشستن جافری بر تخت آهنین و نجواهای مادرش در گوش اوست.{{رف|بتت|30}}
ادارد استارک در جایگاه [[دست پادشاه|دست جدید پادشاه]] کشف می کند که جافری به همراه خواهر و برادرهایش، در واقع حرامزادگان حاصل از زنای با محارم [[سرسی]] و [[جیمی]] اند.{{رف|بتت|44}}{{رف|بتت|45}} سرسی راز فرزندانش را با برنامه ریزی برای مرگ پادشاه رابرت، حفظ می کند. در پی مرگ رابرت، جافری [[شورای کوچک]] را فرامی خواند و دستور می دهد تا تاجگذاری اش را ترتیب دهند. وقتی ند خواست رابرت را بیرون می آورد و خود را نایب السلطنه و پسر ''واقعی'' اش را وارث [[تخت آهنین]] اعلام می کند، سرسی آن را پاره کرده و به ند توصیه می کند که به پسرش سوگند وفاداری بخورد. در عوض ند فاش می کند که جافری او هیچ ادعایی نسبت به تخت ندارد و حاصل زنای با محارم است، اما فورا به جرم خیانت بازداشت می شود.{{رف|بتت|49}}
جافری پس از تصاحب تخت به عنوان وارث رابرت، نخستین جلسه ی شورای خود را آغاز می کند؛ او لرد [[تایوین لنیستر]] را دست جدید پادشاه می نامد، مادرش را به عضویت شورای کوچک در آورده و برخلاف تمام سنت ها با برکناری شوالیه ی افسانه ای [[باریستان سلمی]] از خدمتش، [[جیمی لنیستر]] را به سمت [[لرد فرمانده گارد پادشاه|لرد فرمانده]] ی [[گارد پادشاه]] منصوب می کند. وقتی سلمی از شدت انزجار خشمگین شده و یادآور می شود که [[استنیس براتیون]] به چه سادگی تخت را از او خواهد گرفت، جافری دستور بازداشت و پرسش از او را می دهد، اگرچه دیگر شوالیه ی پیر فرار کرده است.
وقتی سانسا در مقابل او زانو زده و التماس می کند تا جان پدرش را ببخشد و از او می خواهد تا این کار را به خاطر عشق او انجام دهد، جافری نهایتا به سانسا قول می دهد که بخشنده خواهد بود، اما پس از آنکه ادارد استارک به «جرایم» خود اعتراف کرده و اعلام می کند که جافری براتیون وارث حقیقی تخت آهنین است، مشخص می شود بخشش او سر زدن عمومی و سریع ادارد استارک در مقابل چشمان سانساست.{{رف|بتت|65}} این اقدام نسنجیده خلاف میل خانواده ی او بود که می خواستند از خونریزی بیشتر جلوگیری کرده و صلح پادشاه را بازگردانند. همچنین [[جنگ پنج پادشاه|خصومت ها]] را تشدید کرد به طوری که پسرش [[راب استارک]] خود را [[پادشاه شمال]] اعلام کرده و قسم خورد تا با کشتن جافری انتقام بگیرد، و وستروس را به یک جنگ داخلی ویرانگر سوق داد.
جافری به بدرفتاری و سو استفاده از سانسا استارک ادامه داد، مجازاتی برای هر یک از پیروزی های راب. مجبور کردن او به نگاه کردن به سر بریده ی پدرش آغازی بر رشته کتک هایی بود که او برای سو استفاده از سانسا به گارد پادشاهش دستور می داد.


=== نزاع شاهان ===
=== نزاع شاهان ===
۵٬۹۰۷

ویرایش