جافری براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۴: خط ۶۴:


=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
پس از آنکه [[خاندان تایرل]] با جافری متحد شد، او سانسا رو دور انداخت و با [[مارجری تایرل]] نامزد کرد. او گستاخانه اعلام کرد که پس از مراسم ازدواج با سانسا کار خواهد داشت، هرچند که او با تیریون ازدواج کرده است.
{{اسپویلر|[[File:The Purple Wedding Fin.JPG|thumb|چپ|400px|توصیفی از عروسی کبود اثر [https://www.facebook.com/ConorCampbellArtist?ref=hl/ Conor Campbell©]]]
{{اسپویلر|[[File:The Purple Wedding Fin.JPG|thumb|چپ|400px|توصیفی از عروسی کبود اثر [https://www.facebook.com/ConorCampbellArtist?ref=hl/ Conor Campbell©]]]


پس از آنکه [[خاندان تایرل]] با جافری متحد شد، او سانسا رو دور انداخت و با [[مارجری تایرل]] نامزد کرد. او گستاخانه اعلام کرد که پس از مراسم ازدواج با سانسا کار خواهد داشت، هرچند که او با تیریون ازدواج کرده است. وقتی خبر [[عروسی سرخ]] به بارانداز پادشاه رسید، جافری به همراه [[سرسی]]، [[کوان لنیستر]]، [[پایسل]]، [[تیریون]] و [[تایوین]] حضور دارند. جافری از شنیدن مرگ [[راب استارک]] خوشحال شد و سرش را خواست تا بتواند در عروسی خود با آن از سانسا پذیرایی کند، به علاوه خواهان آن شد که به شمالی ها و لردهای رودخانه ای که پس از مرگ راب استارک تسلیم شدند، هیچ رحمی نشود. این سخنان کوان را به وحشت انداخت و تیریون را عصبانی کرد طوری که خواهرزاده اش را تهدید کرد و گفت که سانسا مال او نیست که بخواهد شکنجه اش کند. تایوین اجازه انجام درخواست جافری را نداد و این باعث شد جافری پدربزرگش را تحقیر کند و او را ترسویی بخواند که پشت دیوارهای [[کسترلی راک]] پنهان شده بود در حالی که پدر او، [[رابرت]] جنگ را در [[ترایدنت]] برد. ین تحقیر تایوین را عصبانی کرد زیرا در خفا اظهار کرده بود که جافری به یک درس حسابی نیاز دارد. تیریون، با وجود به خاطر آوردن «[[تایشا|درس حسابی]]» خودش، به طرز شگفت آوری با این حرف موافق بود، هرچند که فکر می کرد خواهرزاده اش رابرت دوم نیست، بلکه ایریس سوم است.{{رف|یش|53}}
وقتی خبر [[عروسی سرخ]] به بارانداز پادشاه رسید، جافری به همراه [[سرسی]]، [[کوان لنیستر]]، [[پایسل]]، [[تیریون]] و [[تایوین]] حضور داشت. جافری از شنیدن مرگ [[راب استارک]] خوشحال شد و سرش را خواست تا بتواند در عروسی خود با آن از سانسا پذیرایی کند، به علاوه خواهان آن شد که به شمالی ها و لردهای رودخانه ای که پس از مرگ راب استارک تسلیم شدند، هیچ رحمی نشود. این سخنان کوان را به وحشت انداخت و تیریون را عصبانی کرد طوری که خواهرزاده اش را تهدید کرد و گفت که سانسا مال او نیست که بخواهد شکنجه اش کند. تایوین اجازه انجام درخواست جافری را نداد و این باعث شد جافری پدربزرگش را تحقیر کند و او را ترسویی بخواند که پشت دیوارهای [[کسترلی راک]] پنهان شده بود در حالی که پدر او، [[رابرت]] جنگ را در [[ترایدنت]] برد. ین تحقیر تایوین را عصبانی کرد زیرا در خفا اظهار کرده بود که جافری به یک درس حسابی نیاز دارد. تیریون، با وجود به خاطر آوردن «[[تایشا|درس حسابی]]» خودش، به طرز شگفت آوری با این حرف موافق بود، هرچند که فکر می کرد خواهرزاده اش رابرت دوم نیست، بلکه ایریس سوم است.{{رف|یش|53}}
}}
}}


۵٬۹۰۷

ویرایش