جیمی لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


===گذشته===
===گذشته===
[[پرونده:John Picacio Jaime Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|سر جیمی لنیستر اثر John Picacio]]
[[پرونده:John Picacio Jaime Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|سر جیمی لنیستر اثر John Picacio]]
جیمی بزرگ ترین پسرِ لیدی [[جوانا لنیستر|جوانا]] (Joanna) و [[تایوین|لرد تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister)، حکمران [[خاندان لنیستر]] (House Lannister)، ثروتمندترین مرد [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) و لردِ بالا دست [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) است. جیمی و خواهر دوقلوی بزرگترش [[سرسی]] (Cersei) از همان ابتدای کودکیشان جدا نشدنی بودند، حتی تا آن جا پیش رفتند که در سنین جوانی، با هم رفتارهای جنسی را تجربه کردند. در یکی از همین دفعات، خدمتکاری مچ آن ها را گرفت و به مادرشان اطلاع داد. خوابگاه جیمی بلافاصله به سمت دیگرِ قلعه منتقل شد، و به هر دوی آن ها گفتند تا دیگر هیچ وقت چنین کاری نکنند.{{رف|یش|21}}{{رف|ضبک|3}}
جیمی بزرگ ترین پسرِ لیدی [[جوانا لنیستر|جوانا]] (Joanna) و [[تایوین|لرد تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister)، حکمران [[خاندان لنیستر]] (House Lannister)، ثروتمندترین مرد [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) و لردِ بالا دست [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) است. جیمی و خواهر دوقلوی بزرگترش [[سرسی]] (Cersei) از همان ابتدای کودکیشان جدا نشدنی بودند، حتی تا آن جا پیش رفتند که در سنین جوانی، با هم رفتارهای جنسی را تجربه کردند. در یکی از همین دفعات، خدمتکاری مچ آن ها را گرفت و به مادرشان اطلاع داد. خوابگاه جیمی بلافاصله به سمت دیگرِ قلعه منتقل شد، و به هر دوی آن ها گفتند تا دیگر هیچ وقت چنین کاری نکنند.{{رف|یش|21}}{{رف|ضبک|3}}
خط ۵۸: خط ۵۹:


===شاه کش ===
===شاه کش ===
[[پرونده:Maureval_Kingslayer.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شاه کش اثر Maureval]]
[[پرونده:Maureval_Kingslayer.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شاه کش اثر Maureval]]
پس از [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident)، سرانجام لرد [[تایوین]] (Tywin) در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) برانگیخت و پرچمدارانش را خبر کرد. نگرانی اصلی او این بود که پسرش در دست [[ایریس دوم|شاه ایریس]] (Aerys) بود و شاه که نزدیک به شکست بود، ممکن بود از سر لجبازی جیمی را بکشد، به علاوه این که جیمی ممکن بود کار عجولانه ای بکند. لشکریان لنیستر تا جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمدند و درخواستِ ورود کردند. با وجود اینکه [[واریس]] (Varys) لرد [[تایوین]] را خائن خطاب کرد، [[ایریس دوم|ایریس]] به حرف [[استاد بزرگ پایسل]] (Grand Maester Pycelle) گوش داد، کسی که به او گفت لرد [[تایوین]] برای دفاع از او آمده، و [[ایریس دوم|ایریس]] به نصیحت او گوش کرد و دروازه ها را به روی لرد [[تایوین]] و لشکریانش گشود. [[تایوین]] پس از ورودش، به [[ایریس دوم|ایریس]] خیانت کرد و شروع به [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) کرد.{{رف|یش|37}}
پس از [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident)، سرانجام لرد [[تایوین]] (Tywin) در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) برانگیخت و پرچمدارانش را خبر کرد. نگرانی اصلی او این بود که پسرش در دست [[ایریس دوم|شاه ایریس]] (Aerys) بود و شاه که نزدیک به شکست بود، ممکن بود از سر لجبازی جیمی را بکشد، به علاوه این که جیمی ممکن بود کار عجولانه ای بکند. لشکریان لنیستر تا جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمدند و درخواستِ ورود کردند. با وجود اینکه [[واریس]] (Varys) لرد [[تایوین]] را خائن خطاب کرد، [[ایریس دوم|ایریس]] به حرف [[استاد بزرگ پایسل]] (Grand Maester Pycelle) گوش داد، کسی که به او گفت لرد [[تایوین]] برای دفاع از او آمده، و [[ایریس دوم|ایریس]] به نصیحت او گوش کرد و دروازه ها را به روی لرد [[تایوین]] و لشکریانش گشود. [[تایوین]] پس از ورودش، به [[ایریس دوم|ایریس]] خیانت کرد و شروع به [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) کرد.{{رف|یش|37}}
خط ۷۱: خط ۷۳:
هر چند بیشترِ کشور برای خیانت جیمی به او ناسزا می گویند، خودش فکر می کند کشتنِ [[ایریس دوم|ایریس]] بهترین کارش بوده است. هر چند که انگیزه ی اصلی اش برای کشتنِ شاه [[ایریس دوم|ایریس]] برای عموم ناشناخته باقی مانده است.
هر چند بیشترِ کشور برای خیانت جیمی به او ناسزا می گویند، خودش فکر می کند کشتنِ [[ایریس دوم|ایریس]] بهترین کارش بوده است. هر چند که انگیزه ی اصلی اش برای کشتنِ شاه [[ایریس دوم|ایریس]] برای عموم ناشناخته باقی مانده است.


===در خدمت شاه رابرت ===


===در خدمت شاه رابرت ===
[[پرونده:424px-Lannister_twins_by_arkoniel.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دو قلو های لنیستر اثر Mathia Arkoniel]] اگر چه که [[سرسی]] (Cersei) خواهر جیمی با [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) ازدواج کرده و ملکه شده بود، او و جیمی هنوز رابطه ی نامشروع شان را حفظ کرده بودند و در زمان سلطنت [[رابرت براتیون|رابرت]] هم آن را ادامه می دادند. در طی سال ها، [[سرسی]] سه کودک به دنیا آورد: [[جافری براتیون|جافری]]، [[میرسلا براتیون|میرسلا]] و [[تامن براتیون|تامن]] (Joffrey, Myrcella, and Tommen). هر چند مردم کشور باور دارند که آن ها فرزندان [[رابرت براتیون|رابرت]] هستند، جیمی پدرِ هر سه ی آن هاست و هر سه به والدینِ واقعی شان شباهت دارند.
[[پرونده:424px-Lannister_twins_by_arkoniel.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دو قلو های لنیستر اثر Mathia Arkoniel]] اگر چه که [[سرسی]] (Cersei) خواهر جیمی با [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) ازدواج کرده و ملکه شده بود، او و جیمی هنوز رابطه ی نامشروع شان را حفظ کرده بودند و در زمان سلطنت [[رابرت براتیون|رابرت]] هم آن را ادامه می دادند. در طی سال ها، [[سرسی]] سه کودک به دنیا آورد: [[جافری براتیون|جافری]]، [[میرسلا براتیون|میرسلا]] و [[تامن براتیون|تامن]] (Joffrey, Myrcella, and Tommen). هر چند مردم کشور باور دارند که آن ها فرزندان [[رابرت براتیون|رابرت]] هستند، جیمی پدرِ هر سه ی آن هاست و هر سه به والدینِ واقعی شان شباهت دارند.


یک روز که جیمی و برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، که آن زمان سیزده سال داشت، شبانه در حال حرکت از [[لنیسپورت]] (Lannisport) به سمت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) بودند و در راه دختری چهارده ساله به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست یاغیان نجات دادند. در حالی که جیمی به دنبال آن مردان می رفت، [[تیریون]] دختر را به یک مهمان خانه می برد. سرانجام این اتفاق هم خوابه شدن آن دو می شود، که برای هر دو نفرشان اولین بار بود. [[تیریون]] که عاشق شده بود، پنهانی با او که دخترِ یتیمِ یک کشاورز بود ازدواج می کند. به هر حال، لرد [[تایوین]] (Tywin) از این اتفاق مطلع می شود و تصمیم می گیرد به ازدواجِ پسرش با دختری عامی را پایان دهد. او به جیمی دستور می دهد تا به دروغ به [[تیریون]] بگوید که او تمام این ماجرا را ساخته بوده، از جمله یاغی ها، چون فکر کرده بود که برادرش بالاخره به یک زن نیاز دارد. همچنین، به جیمی دستور می دهد تا به [[تیریون]] بگوید که [[تایشا]] در واقع یک فاحشه بوده، و جیمی برایش دو برابر پول پرداخته بود چون هنوز یک دوشیزه بوده. لرد [[تایوین]] به جیمی می گوید که تمام چیزی که [[تایشا]] می خواهد، طلای [[خاندان لنیستر|لنیسترهاست]]، که او را بهتر از یک فاحشه نمی کند و این طوری حرف او حتی دروغ هم محسوب نمی شود، و پیش بینی می کند که [[تیریون]] (Tyrion) در آینده از او تشکر خواهد کرد. جیمی همان کار را انجام می دهد. سپس، لرد [[تایوین]] برای این که درسی به پسرِ کوچک ترش بدهد، [[تایشا]] را می آورد و به اعضای گارد محافظینش اجازه می دهد تا در حضور [[تیریون]] از او استفاده کنند، و در ازای هر یک از آنان به [[تایشا]] یک سکه نقره می دهد، در آخر [[تیریون]] را نیز مجبور کرمی سازد نزد او برود و از او استفاده کند. این تجربه [[تیریون]] را دچار ناراحتی روحی می کند و بد گمانی نسبت به عشق در او به وجود می آید و همچنین او را با پدرش دشمن می کند.{{رف|بتت|42}}{{رف|یش|77}} جیمی هرگز حقیقت را به [[تیریون]] نمی گوید و بعد ها، نقشش را برای به هم زدنِ ازدواج برادرش، فقط به حساب لحظه ای از نامهربانی نسبت به [[تیریون]] می گذارد.{{رف|یش|62}}
یک روز که جیمی و برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، که آن زمان سیزده سال داشت، شبانه در حال حرکت از [[لنیسپورت]] (Lannisport) به سمت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) بودند و در راه دختری چهارده ساله به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست یاغیان نجات دادند. در حالی که جیمی به دنبال آن مردان می رفت، [[تیریون]] دختر را به یک مهمان خانه می برد. سرانجام این اتفاق هم خوابه شدن آن دو می شود، که برای هر دو نفرشان اولین بار بود. [[تیریون]] که عاشق شده بود، پنهانی با او که دخترِ یتیمِ یک کشاورز بود ازدواج می کند. به هر حال، لرد [[تایوین]] (Tywin) از این اتفاق مطلع می شود و تصمیم می گیرد به ازدواجِ پسرش با دختری عامی را پایان دهد. او به جیمی دستور می دهد تا به دروغ به [[تیریون]] بگوید که او تمام این ماجرا را ساخته بوده، از جمله یاغی ها، چون فکر کرده بود که برادرش بالاخره به یک زن نیاز دارد. همچنین، به جیمی دستور می دهد تا به [[تیریون]] بگوید که [[تایشا]] در واقع یک فاحشه بوده، و جیمی برایش دو برابر پول پرداخته بود چون هنوز یک دوشیزه بوده. لرد [[تایوین]] به جیمی می گوید که تمام چیزی که [[تایشا]] می خواهد، طلای [[خاندان لنیستر|لنیسترهاست]]، که او را بهتر از یک فاحشه نمی کند و این طوری حرف او حتی دروغ هم محسوب نمی شود، و پیش بینی می کند که [[تیریون]] (Tyrion) در آینده از او تشکر خواهد کرد. جیمی همان کار را انجام می دهد. سپس، لرد [[تایوین]] برای این که درسی به پسرِ کوچک ترش بدهد، [[تایشا]] را می آورد و به اعضای گارد محافظینش اجازه می دهد تا در حضور [[تیریون]] از او استفاده کنند، و در ازای هر یک از آنان به [[تایشا]] یک سکه نقره می دهد، در آخر [[تیریون]] را نیز مجبور کرمی سازد نزد او برود و از او استفاده کند. این تجربه [[تیریون]] را دچار ناراحتی روحی می کند و بد گمانی نسبت به عشق در او به وجود می آید و همچنین او را با پدرش دشمن می کند.{{رف|بتت|42}}{{رف|یش|77}} جیمی هرگز حقیقت را به [[تیریون]] نمی گوید و بعد ها، نقشش را برای به هم زدنِ ازدواج برادرش، فقط به حساب لحظه ای از نامهربانی نسبت به [[تیریون]] می گذارد.{{رف|یش|62}}
خط ۸۹: خط ۹۰:


در همان زمان، [[کتلین استارک]] (Catelyn Stark) بانوی [[وینترفل]]، برادر جیمی، [[تیریون]] (Tyrion) را به خاطر ظنش برای شرکت داشتن در اقدام به قتلی نا موفق علیه [[برن استارک]] اسیر می کند.{{رف|بتت|28}} جیمی به تلافی اسارت برادرش، ولی ظاهرا برای شروع کردن یک شورش، بی طرفیِ [[گارد پادشاه]]ی را می شکند و به همراه مردان لنیستر، در خیابان های [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) به [[ند استارک|ند]] و مردان شمالی اش حمله می کرد، که نتیجه آن برای هر دو طرف کشته های زیاد و مجروح شدن لرد [[ادارد استارک|استارک]] بود.{{رف|بتت|35}} پس از آن جیمی از [[[بارانداز پادشاه]] فرار می کند و به پدرش ملحق می شود، به همراه سپاهیانش زادگاه بانو [[کتلین استارک|کتلین]]، [[سرزمین های رودخانه]] (Riverlands) را تهدید می کند.{{رف|بتت|39}} لرد [[تایوین|لنیستر]]، جیمی را به فرماندهی نیمی از نیرو های [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) منصوب می کند.
در همان زمان، [[کتلین استارک]] (Catelyn Stark) بانوی [[وینترفل]]، برادر جیمی، [[تیریون]] (Tyrion) را به خاطر ظنش برای شرکت داشتن در اقدام به قتلی نا موفق علیه [[برن استارک]] اسیر می کند.{{رف|بتت|28}} جیمی به تلافی اسارت برادرش، ولی ظاهرا برای شروع کردن یک شورش، بی طرفیِ [[گارد پادشاه]]ی را می شکند و به همراه مردان لنیستر، در خیابان های [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) به [[ند استارک|ند]] و مردان شمالی اش حمله می کرد، که نتیجه آن برای هر دو طرف کشته های زیاد و مجروح شدن لرد [[ادارد استارک|استارک]] بود.{{رف|بتت|35}} پس از آن جیمی از [[[بارانداز پادشاه]] فرار می کند و به پدرش ملحق می شود، به همراه سپاهیانش زادگاه بانو [[کتلین استارک|کتلین]]، [[سرزمین های رودخانه]] (Riverlands) را تهدید می کند.{{رف|بتت|39}} لرد [[تایوین|لنیستر]]، جیمی را به فرماندهی نیمی از نیرو های [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) منصوب می کند.


سپاهیان جیمی، لردهای رودخانه را مورد تهاجم قرار می دهند و نیرویی کوچک را پشت [[گولدن توث]] (Golden Tooth) نابود می کنند، و پس از آن [[نبرد ریورران|یک پیروزی]] دیگر در برابر سر [[ادمور تالی]] (Edmure Tully) بدست می آورد که نتیجه ی آن اسارت وارث [[خاندان تالی|تالی]] و محاصره ی [[ریورران]] (Riverrun) می شود.{{رف|بتت|55}} با این حال، لشکر شمالیِ [[راب استارک]] (Robb Stark) به قصد کمک به [[ریورران]]، جیمی را غافلگیر می کنند. افراد [[راب استارک|راب]] با نشان [[خاندان تالی|تالی]]، در اطراف اردوگاه جیمی تحرکاتی را انجام می دهند تا او را بیرون بکشند. [[راب استارک|راب]] در [[نبرد ویسپرینگ وود]] (Battle of the Whispering Wood) لشکر لنیستر را غافلگیر می کند. جیمی که می دید نبرد را باخته است، شجاعانه می جنگد و سعیش را می کند تا [[راب استارک|راب]] را بکشد، و قبل از اسیر شدنش، [[دارین هورن وود]] (Daryn Hornwood) و پسرانِ لرد [[ریکارد کاراستارک]] (Rickard Karstark) را می کشد.{{رف|بتت|63}} پس از آن، نیروهای استارک_تالی موفق می شوند در [[نبرد اردوگاه ها]] (Battle of the Camps) نیروهای بی رهبر لنیستر را نابود کنند، در نتیجه جیمی در [[ریورران]] زندانی می شود. در همان حین، پس از آن که خواهرش سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) را از کار مرخص می کند، او را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاه]]ی (Lord Commander of the Kingsguard) منصوب می شود.{{رف|بتت|57}}
سپاهیان جیمی، لردهای رودخانه را مورد تهاجم قرار می دهند و نیرویی کوچک را پشت [[گولدن توث]] (Golden Tooth) نابود می کنند، و پس از آن [[نبرد ریورران|یک پیروزی]] دیگر در برابر سر [[ادمور تالی]] (Edmure Tully) بدست می آورد که نتیجه ی آن اسارت وارث [[خاندان تالی|تالی]] و محاصره ی [[ریورران]] (Riverrun) می شود.{{رف|بتت|55}} با این حال، لشکر شمالیِ [[راب استارک]] (Robb Stark) به قصد کمک به [[ریورران]]، جیمی را غافلگیر می کنند. افراد [[راب استارک|راب]] با نشان [[خاندان تالی|تالی]]، در اطراف اردوگاه جیمی تحرکاتی را انجام می دهند تا او را بیرون بکشند. [[راب استارک|راب]] در [[نبرد ویسپرینگ وود]] (Battle of the Whispering Wood) لشکر لنیستر را غافلگیر می کند. جیمی که می دید نبرد را باخته است، شجاعانه می جنگد و سعیش را می کند تا [[راب استارک|راب]] را بکشد، و قبل از اسیر شدنش، [[دارین هورن وود]] (Daryn Hornwood) و پسرانِ لرد [[ریکارد کاراستارک]] (Rickard Karstark) را می کشد.{{رف|بتت|63}} پس از آن، نیروهای استارک_تالی موفق می شوند در [[نبرد اردوگاه ها]] (Battle of the Camps) نیروهای بی رهبر لنیستر را نابود کنند، در نتیجه جیمی در [[ریورران]] زندانی می شود. در همان حین، پس از آن که خواهرش سر [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) را از کار مرخص می کند، او را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاه]]ی (Lord Commander of the Kingsguard) منصوب می شود.{{رف|بتت|57}}
خط ۹۸: خط ۹۸:


جیمی در زندان های [[ریورران]] باقی می ماند، در حالی که، [[جنگ پنج پادشاه]] (War of the Five Kings) اطرافش در جریان است. مذاکره برای آزاد کردن او به نتیجه ای نمی رسد. [[تیریون]] در حضور عموم قسم می خورد تا [[آریا]] و [[سنسا استارک]] (Arya and Sansa Stark) را در عوض برادرش تحویل بدهد. با این حال، [[راب استارک]] (Robb Stark) این مبادله را نمی پذیرد. [[کتلین]] (Catelyn) که از خبر مرگ پسرانش [[برن]] (Bran) و [[ریکان]] (Rickon) ناراحت است، از جیمی بازجویی می کند.{{رف|نش|45}}
جیمی در زندان های [[ریورران]] باقی می ماند، در حالی که، [[جنگ پنج پادشاه]] (War of the Five Kings) اطرافش در جریان است. مذاکره برای آزاد کردن او به نتیجه ای نمی رسد. [[تیریون]] در حضور عموم قسم می خورد تا [[آریا]] و [[سنسا استارک]] (Arya and Sansa Stark) را در عوض برادرش تحویل بدهد. با این حال، [[راب استارک]] (Robb Stark) این مبادله را نمی پذیرد. [[کتلین]] (Catelyn) که از خبر مرگ پسرانش [[برن]] (Bran) و [[ریکان]] (Rickon) ناراحت است، از جیمی بازجویی می کند.{{رف|نش|45}}


===یورش شمشیرها===
===یورش شمشیرها===
۱٬۰۶۹

ویرایش