خاندان استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اوت ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| تاریخ_انقراض =
| تاریخ_انقراض =
}}
}}
'''خاندان استارک''' (House Stark) یکی از بزرگترین خاندان‌های [[وستروس]] (Westeros) و مهمترین خاندان [[شمال]] (North) است؛ و بسیاری از خاندان‌های کوچک تر به این خاندان سوگند وفاداری خورده‌اند. در روزگار قدیم آن‌ها به عنوان [[شاه شمال|شاهان زمستان]] (Kings of Winter) حکمرانی می کردند؛ از دوران [[نبرد فتح|فتوحات تارگرین ها]] (Targaryen Conquest) آن‌ها [[محافظ شمال|محافظین شمال]] (Wardens of the North) شده‌اند. جایگاه آن‌ها، [[وینترفل]] (Winterfell)، دژی کهن است که به استحکامش مشهور است. نشان خاندان [[دایرولف]]ی (Direwolf) خاکستری در زمینه‌ی سفید است، و شعار خاندان "زمستان در راه است" (Winter is coming) از معدود شعارهایی است که هشدار است و نه خودستایی. اعضای خاندان غالباً اندامی لاغر و صورتی کشیده دارند، با موهای قهوه‌ای تیره و چشمان خاکستری. تعداد زیادی شخصیت های اصلی و راوی داستان از این خاندان هستند.
'''خاندان استارک''' (House Stark) یکی از بزرگترین خاندان‌های [[وستروس]] (Westeros) و مهمترین خاندان [[شمال]] (North) است؛ و بسیاری از خاندان‌های کوچک تر به این خاندان سوگند وفاداری خورده‌اند. در روزگار قدیم آن‌ها به عنوان [[شاه شمال|شاهان زمستان]] (Kings of Winter) حکمرانی می کردند؛ اما از زمان [[جنگ فتح|فتوحات تارگرین‌ها]] (Targaryen Conquest) آن‌ها [[محافظ شمال|محافظین شمال]] (Wardens of the North) شده‌اند. جایگاه آن‌ها، [[وینترفل]] (Winterfell)، دژی کهن است که به استحکامش مشهور است. نشان خاندان [[دایرولف]]ی (Direwolf) خاکستری در زمینه‌ی سفید است، و شعار خاندان "زمستان در راه است" (Winter is coming) از معدود شعارهایی است که هشدار است و نه خودستایی.{{رف|بتت|1}} اعضای خاندان غالباً اندامی لاغر و صورتی کشیده دارند، با موهای قهوه‌ای تیره و چشمان خاکستری. تعداد زیادی از شخصیت‌های اصلی و راوی داستان از این خاندان هستند. به جز [[خاندان کاراستارک|کاراستارک‌های]] [[کارهولد]]، استارک‌ها اقوام دوری در نقاط مختلف شمال، بخصوص در [[وایت هاربر]] و [[بارو تاون]] دارند.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1239/ چنین گفت مارتین]: خاندان استارک، 10 ژوئن 2003</ref>


==تاریخ==
== تاریخ ==


استارک ها خاندان باستانی هستند و ریشه‌یشان به [[برندون معمار]] (Brandon the Builder)، قهرمانی اساطیری از [[عصر قهرمانان]] (Age of Heros)، که وینترفل و [[دیوار]] (wall) را هزاران سال پیش بنا کرد، می رسد. ریشه‌ی استارک ها به [[نخستین انسان ها]] (First Men) می رسد و هنوز بسیاری از رسومات آن‌ها را رعایت می کنند و همین طور [[خدایان قدیم]] (Old Gods) جنگل را می پرستند. استارک ها چندین هزار سال احتمالاً از دوران برندون معمار [[شاه شمال|شاهان زمستان]] بوده‌اند. از آن جا که برندون دیوار را تأسیس کرد، استارک ها همواره دوست [[نگهبانان شب]] (Night's Watch) بوده‌اند و هزاران سال دیوار را اداره کرده‌اند. گفته می شود [[شاه شب]] (Night King)، سیزدهمین [[لرد فرمانده ی نگهبانان شب]] (Lord Commander of the Night's Watch) در کنار اصالت های احتمالی بسیاری که در موردش حدس زده می شود، یک استارک بوده است. استارک ها همچنین کمک کردند تا جلوی چندین یورش مهم [[وحشی ها]] (Wildings) گرفته شود، از جمله زمانی که آن‌ها و پرچمدارانشان [[خاندان آمبر|آمبر ها]] (Umber) [[شاه آن سوی دیوار]] (Kings-Beyond-the-Wall) را شکست دادند، زمانی که بر دو برادر به نام‌های [[گندل]] (Gendel) و [[گورن]] (Gorne) چیره شدند و همین طور زمانی که [[بائل|بائل آوازه خوان]] (Bael the Bard)، شخصیتی بیشتر افسانه‌ای تا تاریخی را که طبق افسانه های شمال دیوار هم پدر یک استارک شده و هم با همان استارک جنگیده مغلوب کردند.
استارک ها خاندان باستانی هستند و ریشه‌یشان به [[برندون معمار]] (Brandon the Builder)، قهرمانی اساطیری از [[عصر قهرمانان]] (Age of Heros)، که وینترفل و [[دیوار]] (wall) را هزاران سال پیش بنا کرد، می رسد. ریشه‌ی استارک ها به [[نخستین انسان ها]] (First Men) می رسد و هنوز بسیاری از رسومات آن‌ها را رعایت می کنند و همین طور [[خدایان قدیم]] (Old Gods) جنگل را می پرستند. استارک ها چندین هزار سال احتمالاً از دوران برندون معمار [[شاه شمال|شاهان زمستان]] بوده‌اند. از آن جا که برندون دیوار را تأسیس کرد، استارک ها همواره دوست [[نگهبانان شب]] (Night's Watch) بوده‌اند و هزاران سال دیوار را اداره کرده‌اند. گفته می شود [[شاه شب]] (Night King)، سیزدهمین [[لرد فرمانده ی نگهبانان شب]] (Lord Commander of the Night's Watch) در کنار اصالت های احتمالی بسیاری که در موردش حدس زده می شود، یک استارک بوده است. استارک ها همچنین کمک کردند تا جلوی چندین یورش مهم [[وحشی ها]] (Wildings) گرفته شود، از جمله زمانی که آن‌ها و پرچمدارانشان [[خاندان آمبر|آمبر ها]] (Umber) [[شاه آن سوی دیوار]] (Kings-Beyond-the-Wall) را شکست دادند، زمانی که بر دو برادر به نام‌های [[گندل]] (Gendel) و [[گورن]] (Gorne) چیره شدند و همین طور زمانی که [[بائل|بائل آوازه خوان]] (Bael the Bard)، شخصیتی بیشتر افسانه‌ای تا تاریخی را که طبق افسانه های شمال دیوار هم پدر یک استارک شده و هم با همان استارک جنگیده مغلوب کردند.
خط ۳۲: خط ۳۲:
در حدود سال 213AL خاندان استارک با مشکل در وراثت رو به رو شد. چندین لرد وینترفل در جنگ هایی علیه شورشی های [[اسکاگوس]]ی (Skagosi)، [[ریمون رد بیرد]] (Raymon Redbeard) شاه وحشی‌ها و خطرات دیگر کشته شدند، از این رو [[برون استارک]] (Beron Stark) لرد وینترفل شد. بعد از زخمی مهلک که او در مبارزه علیه [[دیگان گریجوی]] (Dagon Greyjoy) و [[آهن زاده|آهن زادگانش]] برداشت، همسر او و چهار زن تازه بیوه شده‌ی دیگر خاندان بر سر آن که فرزندشان به حکومت برسد به نزاع پرداختند. از میان ده فرزند استارک موجود در آن زمان، چندین وارث احتمالی وجود داشت.
در حدود سال 213AL خاندان استارک با مشکل در وراثت رو به رو شد. چندین لرد وینترفل در جنگ هایی علیه شورشی های [[اسکاگوس]]ی (Skagosi)، [[ریمون رد بیرد]] (Raymon Redbeard) شاه وحشی‌ها و خطرات دیگر کشته شدند، از این رو [[برون استارک]] (Beron Stark) لرد وینترفل شد. بعد از زخمی مهلک که او در مبارزه علیه [[دیگان گریجوی]] (Dagon Greyjoy) و [[آهن زاده|آهن زادگانش]] برداشت، همسر او و چهار زن تازه بیوه شده‌ی دیگر خاندان بر سر آن که فرزندشان به حکومت برسد به نزاع پرداختند. از میان ده فرزند استارک موجود در آن زمان، چندین وارث احتمالی وجود داشت.


===دوره ی اخیر===
=== پیشینه‌ی اخیر ===


لرد [[ریکارد استارک]] (Rickard Stark) و استادش، والیس فلوورز (Walys Flowers) به منظور افزایش متحدانشان در جنوب وارث لرد ریکارد، [[برندون استارک]] (Brandon Stark) را با [[کتلین تالی]] (Catelyn Tully) از [[ریورران]] (Riverrun) نامزد کردند. [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) ملقب به "لیتل فینگر" (Littlefinger) پسری تحت قیومیت [[هاستر تالی|پدر کتلین]] عاشق کتلین بود و به خاطر او برندون را به دوئل دعوت کرد. برندون مبارزه را برد اما برای رضایت کتلین از کشتن او صرف نظر کرد. در همین زمان، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) نامز لرد [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) شد، که از دور شیفته‌ی او بود. با این وجود لیانا چندان عشق پر حرارتی به رابرت نداشت و از شیوه‌ی زندگی عیاشانه‌‌ی او آگاه بود. پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) بعد از پیروزی در تورنومنت [[هارن هال]] (Harrenhall) با بی توجه به همسرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) پرنسس [[دورن]]ی (Dornish)، لیانا را ملکه‌ی عشق و زیبایی نام گذاری کرد. طبیعت دقیق رابطه‌ی ریگار و لیانا کاملاً مشخص نیست ولی کمی بعد او به همراه ریگار ناپدید شد و رابرت و برندون معتقد بودند که لیانا برخلاف میلش ربوده شده است. برندون در راه رفتن به ریورران برای ازدواج با کتلین بود که این خبر را شنید. او و چهار همراهش به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) رفتند و خواستار بازگشت خواهرشان شدند، اما هم او و هم پدرش لرد ریکارد به دستور شاه دیوانه، [[ایریس تارگرین دوم]] (Aerys II Targaryen) کشته شدند. ایریس سپس از [[جان ارن]] (Jon Arryn) [[لرد ایری]] (Eyrie) خواست که [[ادارد استارک]] (Eddard Stark)، پسر دوم لرد ریکارد و [[رابرت براتیون]] (Robert Barartheon) را که هر دو تحت قیومیتش بودند را سر ببرد. جان ارن امتناع کرد و این امر موجب آغاز [[قیام رابرت|جنگی بزرگ]] شد.
لرد [[ریکارد استارک]] (Rickard Stark) و استادش، والیس فلوورز (Walys Flowers) به منظور افزایش متحدانشان در جنوب وارث لرد ریکارد، [[برندون استارک]] (Brandon Stark) را با [[کتلین تالی]] (Catelyn Tully) از [[ریورران]] (Riverrun) نامزد کردند. [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) ملقب به "لیتل فینگر" (Littlefinger) پسری تحت قیومیت [[هاستر تالی|پدر کتلین]] عاشق کتلین بود و به خاطر او برندون را به دوئل دعوت کرد. برندون مبارزه را برد اما برای رضایت کتلین از کشتن او صرف نظر کرد. در همین زمان، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) نامز لرد [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) شد، که از دور شیفته‌ی او بود. با این وجود لیانا چندان عشق پر حرارتی به رابرت نداشت و از شیوه‌ی زندگی عیاشانه‌‌ی او آگاه بود. پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) بعد از پیروزی در تورنومنت [[هارن هال]] (Harrenhall) با بی توجه به همسرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) پرنسس [[دورن]]ی (Dornish)، لیانا را ملکه‌ی عشق و زیبایی نام گذاری کرد. طبیعت دقیق رابطه‌ی ریگار و لیانا کاملاً مشخص نیست ولی کمی بعد او به همراه ریگار ناپدید شد و رابرت و برندون معتقد بودند که لیانا برخلاف میلش ربوده شده است. برندون در راه رفتن به ریورران برای ازدواج با کتلین بود که این خبر را شنید. او و چهار همراهش به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) رفتند و خواستار بازگشت خواهرشان شدند، اما هم او و هم پدرش لرد ریکارد به دستور شاه دیوانه، [[ایریس تارگرین دوم]] (Aerys II Targaryen) کشته شدند. ایریس سپس از [[جان ارن]] (Jon Arryn) [[لرد ایری]] (Eyrie) خواست که [[ادارد استارک]] (Eddard Stark)، پسر دوم لرد ریکارد و [[رابرت براتیون]] (Robert Barartheon) را که هر دو تحت قیومیتش بودند را سر ببرد. جان ارن امتناع کرد و این امر موجب آغاز [[قیام رابرت|جنگی بزرگ]] شد.
خط ۴۰: خط ۴۰:
ند و رابرت به هنگام غم مشترکشان آشتی کردند ولی ند از دربار رابرت، شاه جدید به علت ازدواجش با [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) و اجازه دادن به [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) برای ماندن در مقام گارد پادشاه، آن هم بعد از کشتن اربابش ایریس دوری گزید. ند در موقع برگشتش از جنگ پسر قانونی و وارث تازه به دنیا آمده‌اش [[راب استارک|راب]] (Rob) را دید، اما او به همراه خود نوزادی به نام [[جان اسنو]] (Jon Snow) را داشت که آن را پسر حرام زاده‌ی خود معرفی کرد. شش سال بعد ند به برادر خوانده‌اش، رابرت کمک می کند تا [[قیام گریجوی|قیام]][[ بیلون گریجوی]] (Balom Greyjoy) را در هم بشکند. ند [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) پسر بیلون را به عنوان گروگان به وینترفل می برد. پسر جوان‌تر لرد ریکارد، [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) به نگهبانان شب می پیوندد و تبدیل به گشتی ارشد می شود. ند بر شمال تحت نام رابرت حکومت می کند و از دربار آلوده به دسیسه‌ی لنیستری فاصله می گیرد.
ند و رابرت به هنگام غم مشترکشان آشتی کردند ولی ند از دربار رابرت، شاه جدید به علت ازدواجش با [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) و اجازه دادن به [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) برای ماندن در مقام گارد پادشاه، آن هم بعد از کشتن اربابش ایریس دوری گزید. ند در موقع برگشتش از جنگ پسر قانونی و وارث تازه به دنیا آمده‌اش [[راب استارک|راب]] (Rob) را دید، اما او به همراه خود نوزادی به نام [[جان اسنو]] (Jon Snow) را داشت که آن را پسر حرام زاده‌ی خود معرفی کرد. شش سال بعد ند به برادر خوانده‌اش، رابرت کمک می کند تا [[قیام گریجوی|قیام]][[ بیلون گریجوی]] (Balom Greyjoy) را در هم بشکند. ند [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) پسر بیلون را به عنوان گروگان به وینترفل می برد. پسر جوان‌تر لرد ریکارد، [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) به نگهبانان شب می پیوندد و تبدیل به گشتی ارشد می شود. ند بر شمال تحت نام رابرت حکومت می کند و از دربار آلوده به دسیسه‌ی لنیستری فاصله می گیرد.


==اتفاقات اخیر==
== حوادث اخیر ==


===بازی تاج و تخت===
=== بازی تاج و تخت ===


پادشاه رابرت براتیون از وینترفل دیدن می کند تا به لرد ادارد استارک مقام [[دست پادشاه]] (Hand of the King) را که به تازگی با مرگ پدر خوانده شان لرد جان ارن خالی شده است، پیشنهاد دهد. یک نامه از طرف [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn)، بیوه ی جان و خواهر [[کتلین]] زن ادارد به آن ها می رسد که در آن ادعا شده [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] پشت مرگ ناگهانی جان ارن بوده اند. با اصرار کتلین، ند با اکراه مقام دست پادشاه و نامزدی دخترش [[سانسا استارک|سانسا]] (Sansa) و پرنس [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) را می پذیرد. در طی اقامت سلطنتی در وینترفل پسر دوم ند، [[برن]] (Bran) ملکه سرسی لنیستر را در حین رابطه ی جنسی با برادرش سر [[جیمی]] (Jaime) می بیند. جیمی او را از برج می اندازد به امید آن که افتادنش باعث مرگش شود، اما او زنده می ماند هر چند به اغما می رود و فلج می شود. ند به همراه دخترانش سانسا و [[آریا]] (Arya) به بارانداز پادشاه می رود، و کتلین به همراه پسرانشان در وینترفل می ماند. در همین حال پسر حرام زاده ی ند، جان اسنو به همراه عمویش [[بنجن استارک|بنجن]] به نگهبانان شب می پیوندد. کتلین تسلی ناپذیر از غمش برای برن به وظایفش در مقام کارگزار وینترفل بی اعتنایی می کند. اقدامی برای قتل برن صورت می گیرد که [[سامر]] (Saummer) [[دایرولف]] (Direwolf) برن آن را خنثی می کند. این اتفاق کتلین را به واقعیت باز می گرداند. برن در اغما خواب هایی از [[کلاغ سه چشم]] (three-eyed crow) می بیند.
پادشاه رابرت براتیون از وینترفل دیدن می کند تا به لرد ادارد استارک مقام [[دست پادشاه]] (Hand of the King) را که به تازگی با مرگ پدر خوانده شان لرد جان ارن خالی شده است، پیشنهاد دهد. یک نامه از طرف [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn)، بیوه ی جان و خواهر [[کتلین]] زن ادارد به آن ها می رسد که در آن ادعا شده [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] پشت مرگ ناگهانی جان ارن بوده اند. با اصرار کتلین، ند با اکراه مقام دست پادشاه و نامزدی دخترش [[سانسا استارک|سانسا]] (Sansa) و پرنس [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) را می پذیرد. در طی اقامت سلطنتی در وینترفل پسر دوم ند، [[برن]] (Bran) ملکه سرسی لنیستر را در حین رابطه ی جنسی با برادرش سر [[جیمی]] (Jaime) می بیند. جیمی او را از برج می اندازد به امید آن که افتادنش باعث مرگش شود، اما او زنده می ماند هر چند به اغما می رود و فلج می شود. ند به همراه دخترانش سانسا و [[آریا]] (Arya) به بارانداز پادشاه می رود، و کتلین به همراه پسرانشان در وینترفل می ماند. در همین حال پسر حرام زاده ی ند، جان اسنو به همراه عمویش [[بنجن استارک|بنجن]] به نگهبانان شب می پیوندد. کتلین تسلی ناپذیر از غمش برای برن به وظایفش در مقام کارگزار وینترفل بی اعتنایی می کند. اقدامی برای قتل برن صورت می گیرد که [[سامر]] (Saummer) [[دایرولف]] (Direwolf) برن آن را خنثی می کند. این اتفاق کتلین را به واقعیت باز می گرداند. برن در اغما خواب هایی از [[کلاغ سه چشم]] (three-eyed crow) می بیند.
خط ۵۱: خط ۵۱:


ند در حین بررسی مرگ جان ارن پی می برد که او به دنبال فرزندان حرام زاده ی شاه بوده است. زمانی که رابرت [[شورای کوچک]] (Small Cunsil) را برای ترتیب دادن مرگ [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) که به همسری [[دروگو|یک کال دوتراکی قدرتمند]] در آمده است تشکیل می دهد، ند حاضر نمی شود از قتل چشم پوشی کند و استعفا می دهد. در خیابان های پایتخت مردان لنیستری به خاطر دستگیری تیریون به او حمله می کنند. پای ند می شکند و بهترین افرادش کشته می شوند، اما ند زنده می ماند و رابرت او را دوباره به مقام دست پادشاه بر می گرداند، سپس به شکار رفته و ند را بر روی تخت آهنین ترک می کند. ند مردانی را به سراغ [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) می فرستد تا او را کشته و حملاتش را در سرزمین های رودخانه متوقف کنند. حملات گرگور به فرمان لرد تایوین انجام می گیرد، از آن جا که ادارد زخمی شده نمی تواند در میدان حاضر شود، پس آن ها نمی توانند او را دستگیر کرده و با [[تیریون]] مبادله کنند.
ند در حین بررسی مرگ جان ارن پی می برد که او به دنبال فرزندان حرام زاده ی شاه بوده است. زمانی که رابرت [[شورای کوچک]] (Small Cunsil) را برای ترتیب دادن مرگ [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) که به همسری [[دروگو|یک کال دوتراکی قدرتمند]] در آمده است تشکیل می دهد، ند حاضر نمی شود از قتل چشم پوشی کند و استعفا می دهد. در خیابان های پایتخت مردان لنیستری به خاطر دستگیری تیریون به او حمله می کنند. پای ند می شکند و بهترین افرادش کشته می شوند، اما ند زنده می ماند و رابرت او را دوباره به مقام دست پادشاه بر می گرداند، سپس به شکار رفته و ند را بر روی تخت آهنین ترک می کند. ند مردانی را به سراغ [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) می فرستد تا او را کشته و حملاتش را در سرزمین های رودخانه متوقف کنند. حملات گرگور به فرمان لرد تایوین انجام می گیرد، از آن جا که ادارد زخمی شده نمی تواند در میدان حاضر شود، پس آن ها نمی توانند او را دستگیر کرده و با [[تیریون]] مبادله کنند.
=== نزاع شاهان ===
=== یورش شمشیرها ===
=== ضیافتی برای کلاغ‌ها ===
=== رقصی با اژدهایان ===
== خاندان استارک در انتهای سده‌ی سوم ==
{{شجره نامه استارک}}
=== اهالی خانه ===
== اعضای تاریخی خاندان ==
== خاندان‌های سوگند خورده ==
== نقل‌قول‌ها ==
== منابع و یادداشت‌ها ==
{{منابع|2}}
[[رده:خاندان استارک]][[رده:خاندان های شمال]][[رده:خاندان های اشرافی]][[رده:مقالات با گفته های بدون منبع]]


[[en:House Stark]]
[[en:House Stark]]
۵٬۹۰۷

ویرایش