درخت نیایش: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۴
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:


== درخت نیایش و خدایان کهن ==
== درخت نیایش و خدایان کهن ==
درختان نیایش برای پیروان [[خدایان کهن|مذهب کهن]] (Old Faith) مقدس به حساب می‌‌آیند. گفته می شود فرزندان جنگل پیش از آمدن [[نخستین انسانها]] از طریق [[دریای باریک]] (narrow sea) و در طی‌ [[سپیده قرون]] (dawn Age) چهره‌هایی‌ روی درختان نیایش حک کردند. گفته می شود [[خدایان کهن]] (old gods) از طریق چهره‌ها پیروانشان را می‌بینند و شاهد وقایع مهم هستند. [[غیبگوی سبز|غیبگویان سبز]] (Greenseers) فرزندان جنگل می توانند از طریق چشم‌های درختان نیایش ببینند و از آنجا که درختان حس زمانی‌ ندارند، غیبگویان سبز می توانند با دیدن از طریق چشم‌های یک درخت به گذشته یا حال نظر بیندازند.
درختان نیایش برای پیروان [[خدایان قدیم|مذهب کهن]] (Old Faith) مقدس به حساب می‌‌آیند. گفته می شود فرزندان جنگل پیش از آمدن [[نخستین انسانها]] از طریق [[دریای باریک]] (narrow sea) و در طی‌ [[سپیده قرون]] (dawn Age) چهره‌هایی‌ روی درختان نیایش حک کردند. گفته می شود [[خدایان قدیم]] (old gods) از طریق چهره‌ها پیروانشان را می‌بینند و شاهد وقایع مهم هستند. [[غیبگوی سبز|غیبگویان سبز]] (Greenseers) فرزندان جنگل می توانند از طریق چشم‌های درختان نیایش ببینند و از آنجا که درختان حس زمانی‌ ندارند، غیبگویان سبز می توانند با دیدن از طریق چشم‌های یک درخت به گذشته یا حال نظر بیندازند.


درختان نیایش در جنگل‌ها به صورت خودرو رشد می کنند. پس از اینکه نخستین انسان ها به مذهب کهن گرویدند، [[جنگل خدایان|جنگل‌های خدایان]] (godswood) را درون دیوارهای قلعه ها و دهکده‌هایشان ایجاد کردند طوری که یک درخت چهره ی واحد، معروف به درخت قلب، کاشته می شد تا از طریق آن خدایان عبادت شوند.
درختان نیایش در جنگل‌ها به صورت خودرو رشد می کنند. پس از اینکه نخستین انسان ها به مذهب کهن گرویدند، [[جنگل خدایان|جنگل‌های خدایان]] (godswood) را درون دیوارهای قلعه ها و دهکده‌هایشان ایجاد کردند طوری که یک درخت چهره ی واحد، معروف به درخت قلب، کاشته می شد تا از طریق آن خدایان عبادت شوند.
خط ۱۴: خط ۱۴:


== درخت نیایش و آندال ها ==
== درخت نیایش و آندال ها ==
با تهاجم [[آندال‌ها]] (Andals) [[مذهب هفت]] (Faith of the Seven) نیز آمد. درختان نیایش مذهب کهن را معرفی می کردند و بنابراین اغلب بریده یا سوزانده شدند.{{رف|بتت|2}} به استثنای تعداد کمی‌ درخت باقیمانده، تنها مکانی در جنوب [[نک]] (The Neck) که بیشه‌های درختان نیایش باقی‌ ماندند [[جزیره‌ چهره‌ها]] (Isle of Faces) بود که فرزندان جنگل و نخستین انسان ها توافق کردند در صلح بماند. به هر حال، آندال‌ها هیچگاه شمال را فتح نکردند، و مذهب کهن در آنجا مستحکم باقی‌ ماند. درختان نیایش هنوز در جنگل‌های [[شمال]] (the north) می رویند، و در آنسوی دیوار بسیار رایج هستند. اعضای [[نگهبانان شب]] (The Night`s Watch) بیشه‌ای متشکل از نه درخت چهره در [[جنگل اشباح]] (Haunted Forest) که نیم لیگ از [[کسل بلک]] (Castle Black) فاصله دارد را در زمان نیاز به عنوان جنگل خدایان استفاده می کنند.{{رف|بتت|48}}
با تهاجم [[اندال|آندال‌ها]] (Andals) [[مذهب هفت]] (Faith of the Seven) نیز آمد. درختان نیایش مذهب کهن را معرفی می کردند و بنابراین اغلب بریده یا سوزانده شدند.{{رف|بتت|2}} به استثنای تعداد کمی‌ درخت باقیمانده، تنها مکانی در جنوب [[نک]] (The Neck) که بیشه‌های درختان نیایش باقی‌ ماندند [[جزیره‌ چهره‌ها]] (Isle of Faces) بود که فرزندان جنگل و نخستین انسان ها توافق کردند در صلح بماند. به هر حال، آندال‌ها هیچگاه شمال را فتح نکردند، و مذهب کهن در آنجا مستحکم باقی‌ ماند. درختان نیایش هنوز در جنگل‌های [[شمال]] (the north) می رویند، و در آنسوی دیوار بسیار رایج هستند. اعضای [[نگهبانان شب]] (The Night`s Watch) بیشه‌ای متشکل از نه درخت چهره در [[جنگل اشباح]] (Haunted Forest) که نیم لیگ از [[کسل بلک]] (Castle Black) فاصله دارد را در زمان نیاز به عنوان جنگل خدایان استفاده می کنند.{{رف|بتت|48}}


== به عنوان ماده ==
== به عنوان ماده ==
خط ۲۲: خط ۲۲:


== دروازه ی سیاه نایت فورت ==
== دروازه ی سیاه نایت فورت ==
{{اسپویلر|[[سرد دست]] (Coldhands) [[سمول تارلی]] (Samwell Tarly) و [[گیلی]] (Gilly) را به دروازه سیاه راهنمایی‌ می‌کند تا کسی‌ را بازگرداند که سرد دست برای پیدا کردنش فرستاده شده بود. هنگامی که به دروازه می رسند سام و گیلی از چاهی بالا می روند که پله هایش به آشپزخانه می رسید. در آشپزخانه [[برن استارک|برن]] (Bran) و گروهش خوابیده بودند. ورود سم آنها را می‌‌ترساند، و قبل از اینکه آتش روشن شود تا موقعیت قابل تشخیص باشد سم در تور [[میرا رید|میرا]] (Meera) گرفتار می شود. پس از اینکه سم به آنها می گوید به دنبال هدایت شخصی‌ برای سرد دست از طریق دروازه است، برن تصمیم به رفتن می‌گیرد، بنابرین سم گیلی را آنجا باقی‌ می‌‌گذارد، و آنها را به سمت دروازه هدایت می‌کند. از آنجا که فقط یک نگهبان شب قسم خورده می تواند دروازه را باز کند، سام باید آنجا می‌بود تا آن را باز کند. هنگامی که آنها به دروازه می‌رسند قابل رؤیت بود که دروازه از چوب سفید درخت نیایشی با چهره‌ای چروکیده و منقبض و رنگ پریده که تابش خفیفی داشت، ساخته شده است. چهره چشم‌هایش را باز می‌کند و می‌پرسد، ''«چه کسی‌ هستی‌؟»''. سم پاسخ می دهد:
{{اسپویلر|[[دست سرد]] (Coldhands) [[سمول تارلی]] (Samwell Tarly) و [[گیلی]] (Gilly) را به دروازه سیاه راهنمایی‌ می‌کند تا کسی‌ را بازگرداند که دست سرد برای پیدا کردنش فرستاده شده بود. هنگامی که به دروازه می رسند سام و گیلی از چاهی بالا می روند که پله هایش به آشپزخانه می رسید. در آشپزخانه [[برن استارک|برن]] (Bran) و گروهش خوابیده بودند. ورود سم آنها را می‌‌ترساند، و قبل از اینکه آتش روشن شود تا موقعیت قابل تشخیص باشد سم در تور [[میرا رید|میرا]] (Meera) گرفتار می شود. پس از اینکه سم به آنها می گوید به دنبال هدایت شخصی‌ برای دست سرد از طریق دروازه است، برن تصمیم به رفتن می‌گیرد، بنابرین سم گیلی را آنجا باقی‌ می‌‌گذارد، و آنها را به سمت دروازه هدایت می‌کند. از آنجا که فقط یک نگهبان شب قسم خورده می تواند دروازه را باز کند، سام باید آنجا می‌بود تا آن را باز کند. هنگامی که آنها به دروازه می‌رسند قابل رؤیت بود که دروازه از چوب سفید درخت نیایشی با چهره‌ای چروکیده و منقبض و رنگ پریده که تابش خفیفی داشت، ساخته شده است. چهره چشم‌هایش را باز می‌کند و می‌پرسد، ''«چه کسی‌ هستی‌؟»''. سم پاسخ می دهد:
{{نقل قول|من شمشیر در تاریکی‌ هستم، من نگهبان روی دیوارها هستم، من آتشی هستم که در برابر سرما می سوزاند، نوری که سپیده را می‌‌آورد، شیپوری که خفتگان را بیدار می‌سازد، من سپری هستم که از قلمرو انسان‌ها محافظت می‌کند.}}
{{نقل قول|من شمشیر در تاریکی‌ هستم، من نگهبان روی دیوارها هستم، من آتشی هستم که در برابر سرما می سوزاند، نوری که سپیده را می‌‌آورد، شیپوری که خفتگان را بیدار می‌سازد، من سپری هستم که از قلمرو انسان‌ها محافظت می‌کند.}}
چهره پاسخ می دهد، ''«پس عبور کن»'' و در کاملا باز می شود. تنها چیزی که باقی‌ می ماند دهانی بزرگ و خمیازه کشان در حلقه‌ای از چروک‌ها است. هنگام عبور آنها [[هودور]] (Hodor) به اندازه کافی‌ سرش را پایین نمی‌‌آورد و قطره‌‌ای آب به شوری اشک روی برن می‌چکد.{{رف|یش|56}}}}
چهره پاسخ می دهد، ''«پس عبور کن»'' و در کاملاً باز می شود. تنها چیزی که باقی‌ می ماند دهانی بزرگ و خمیازه کشان در حلقه‌ای از چروک‌ها است. هنگام عبور آنها [[هودور]] (Hodor) به اندازه کافی‌ سرش را پایین نمی‌‌آورد و قطره‌‌ای آب به شوری اشک روی برن می‌چکد.{{رف|یش|56}}}}


== منابع و یادداشت ها ==
== منابع و یادداشت ها ==
۵۳۷

ویرایش