دینا تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ترجمه|استاد آمون}}
{{درخواست تغییر نام|دینا تارگرین|[[کاربر:تالیسا|تالیسا]] ([[بحث کاربر:تالیسا|بحث]]) ‏۱۵ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۹ (IRDT)}}
{{درخواست تغییر نام|دینا تارگرین|[[کاربر:تالیسا|تالیسا]] ([[بحث کاربر:تالیسا|بحث]]) ‏۱۵ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۹ (IRDT)}}
[[en:Daena Targaryen]]
[[en:Daena Targaryen]]
خط ۳۰: خط ۲۹:
هنگامی که او جوان بود طبق رسوم تارگرین ها با برادرش بیلور ازدواج کرد. داینا و بیلور از ازدواجشان ناراحت بودند زیرا بیلور بسیار دین دار و غرق در [[مذهب هفت]] بود. بیلور از تمام کردن ازدواجشان امتناع کرد و آن را منحل ساخت سپس بعد از مرگ برادر بزرگ ترش دایرون در [[دورن]] بر روی [[تخت آهنین]] نشست. پس از این که بیلور بر تخت نشست، داینا و دو خواهر دیگرش را در اتاق هایشان در [[قلعه سرخ]] زندانی کرد ( بعده ها به عنوان سردابه دوشیزه شناخته شد) تا دیدن آن ها باعث نشود که او و دیگران به وسوسه نابودگر شهوت دچار شوند. داینا در زمان زندانی شدنش شانزده سال داشت.
هنگامی که او جوان بود طبق رسوم تارگرین ها با برادرش بیلور ازدواج کرد. داینا و بیلور از ازدواجشان ناراحت بودند زیرا بیلور بسیار دین دار و غرق در [[مذهب هفت]] بود. بیلور از تمام کردن ازدواجشان امتناع کرد و آن را منحل ساخت سپس بعد از مرگ برادر بزرگ ترش دایرون در [[دورن]] بر روی [[تخت آهنین]] نشست. پس از این که بیلور بر تخت نشست، داینا و دو خواهر دیگرش را در اتاق هایشان در [[قلعه سرخ]] زندانی کرد ( بعده ها به عنوان سردابه دوشیزه شناخته شد) تا دیدن آن ها باعث نشود که او و دیگران به وسوسه نابودگر شهوت دچار شوند. داینا در زمان زندانی شدنش شانزده سال داشت.


براساس منابع نیمه معتبر، در طی زندانی بودن داینا در سردابه دوشیزه، او با وجود اینکه پسر عمویش شاهزاده اگان با خواهر-همسرش [[نایریس تارگرین|نیریس]] (Naerys)، ازدواج کرده بود، بسیاری از زمانش را با او می گذراند. هنگامی که او باردار شد از نام خانوادگی اش امتناع کرد و به "داینای جسور" معروف شد. پسر او قوی و سالم به دنیا آمد، با چشمانی بنفش و موهای طلایی-نقره ای تارگرین ها. داینا نام پسرش را دیمون گذاشت و او را به تنهایی بزرگ کرد.<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>
براساس منابع نیمه معتبر، در طی زندانی بودن داینا در سردابه دوشیزه، او با وجود اینکه پسر عمویش شاهزاده اگان با خواهر-همسرش [[نایریس تارگرین|نیریس]] (Naerys)، ازدواج کرده بود، بسیاری از زمانش را با او می گذراند. هنگامی که او باردار شد از نام خانوادگی اش امتناع کرد و به "داینای جسور" معروف شد. پسر او قوی و سالم به دنیا آمد، با چشمانی بنفش و موهای طلایی-نقره ای تارگرین ها. داینا نام پسرش را دیمون گذاشت و او را به تنهایی بزرگ کرد.<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>پدرش اگان پنجم ( کسی که در آن زمان پادشاه شده بود ) سال ها بعد خود را به او نشان داد، هنگامی که او شمشیر معروف تارگرین ها [[بلک فایر]] را به دیمون داد، اعتراف کرد که دیمون یکی از [[حرامزاده های بزرگ|حرامزاده های]] او است و به او مشروعیت بخشید.
پدرش اگان پنجم ( کسی که در آن زمان پادشاه شده بود ) سال ها بعد خود را به او نشان داد، هنگامی که او شمشیر معروف تارگرین ها [[بلک فایر]] را به دیمون داد، اعتراف کرد که دیمون یکی از [[حرامزاده های بزرگ|حرامزاده های]] او است و به او مشروعیت بخشید.


== خانواده ==
== خانواده ==
خط ۳۹: خط ۳۷:
== نقل قول ==
== نقل قول ==


{{نقل قول|من به دنیا آمدم تا اژدها سوار شوم|}}<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>
{{نقل قول|من به دنیا آمدم تا اژدها سوار شوم<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>
|}}


== نقل قول هایی درباره داینا ==
== نقل قول هایی درباره داینا ==


{{نقل قول|داینا تارگرینی بود که از استخوان ساخته شده بود، زیبا، قوی و سرکش.|}}<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>
{{نقل قول|داینا تارگرینی بود که از استخوان ساخته شده بود، زیبا، قوی و سرکش.<ref>سه دوشیزه در برج (27 ژوئن،2006)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Category/C91/ و چنین گفت مارتین]</ref>
 
|}}


== منابع ==
== منابع ==
۱٬۹۴۶

ویرایش