رابرت براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:
رابرت به خواسته ی جان ارن با [[سرسی لنیستر]] ،ازدواج کرد. یک ازدواج سیاسی که هدف آن ایجاد ثبات در مملکت بود. این ازدواج اما با شادی همراه نبود. رابرت مست اتقاقی نام "لیانا" را در گوش سرسی نجوا کرد، که باعث نفرت عروس جوان شد. ملکه رابرت را فریب داد، او تخم ها و امید رابرت برای داشتن وارث را می کشت. سرسی همچنین با برادرش [[جیمی لنیستر]] (Jaimie Lannister) رابطه ای مخفیانه داشت و از او سه فرزند به نام های [[جافری باراتیون|جافری]] (Joffrey)، [[تامن باراتیون|تامن]] (Tommen) و [[میرسلا باراتیون|میرسلا]] (Myrsella) به دنیا آورد و آن ها را به رابرت منتسب کرد. رابرت نیز به نوبه ی خود با زنان زیادی رابطه داشت و حرمزاده های بی شماری به دنیا آورد.  
رابرت به خواسته ی جان ارن با [[سرسی لنیستر]] ،ازدواج کرد. یک ازدواج سیاسی که هدف آن ایجاد ثبات در مملکت بود. این ازدواج اما با شادی همراه نبود. رابرت مست اتقاقی نام "لیانا" را در گوش سرسی نجوا کرد، که باعث نفرت عروس جوان شد. ملکه رابرت را فریب داد، او تخم ها و امید رابرت برای داشتن وارث را می کشت. سرسی همچنین با برادرش [[جیمی لنیستر]] (Jaimie Lannister) رابطه ای مخفیانه داشت و از او سه فرزند به نام های [[جافری باراتیون|جافری]] (Joffrey)، [[تامن باراتیون|تامن]] (Tommen) و [[میرسلا باراتیون|میرسلا]] (Myrsella) به دنیا آورد و آن ها را به رابرت منتسب کرد. رابرت نیز به نوبه ی خود با زنان زیادی رابطه داشت و حرمزاده های بی شماری به دنیا آورد.  


شش سال بعد از به تخت نشستن رابرت [[خاندان گریجوی|گریجوی]] () [[قیام گریجوی|شورش]] کردند. رابرت و ادارد قوایشان را گرد آوردند و شورش را سرکوب کردند. این پیروزی موجب تثبیت قدرت رابرت شد. در ادامه رابرت با تورنومنت ها و جشن های بی پایانش مملکت را به گدایی کشاند. در پایان سلطنت رابرت تخت آهنین شش میلیون اژدهای طلایی بدهکار بود. نیمی به [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] (Lanniters)، و بقیه به [[خاندان تایرل|تایرل ها]] (Tyrells)، [[مذهب هفت|مذهب]] (Faith) و [[بانک آهنین براووس]] (Iron Bank of Braavos).
شش سال بعد از به تخت نشستن رابرت [[خاندان گریجوی|گریجوی ها ]] (Greyjoy) [[قیام گریجوی|شورش]] کردند. رابرت و ادارد قوایشان را گرد آوردند و شورش را سرکوب کردند. این پیروزی موجب تثبیت قدرت رابرت شد. در ادامه رابرت با تورنومنت ها و جشن های بی پایانش مملکت را به گدایی کشاند. در پایان سلطنت رابرت تخت آهنین شش میلیون اژدهای طلایی بدهکار بود. نیمی به [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] (Lanniters)، و بقیه به [[خاندان تایرل|تایرل ها]] (Tyrells)، [[مذهب هفت|مذهب]] (Faith) و [[بانک آهنین براووس]] (Iron Bank of Braavos).


رابرت همچنی پدر حرامزاده های بسیاری شد. طبق نظر [[دونال نوی]] (Donal Noye)، رابرت بعد از سلطنت تغییر بسیاری کرد، اما تغییرات در راستای بهتر شدنش نبود.  
رابرت همچنی پدر حرامزاده های بسیاری شد. طبق نظر [[دونال نوی]] (Donal Noye)، رابرت بعد از سلطنت تغییر بسیاری کرد، اما تغییرات در راستای بهتر شدنش نبود.  
==اتفاقات اخیر==
بعد از مرگ ناگهانی [[جان ارن]] رابرت به [[وینترفل]] سفر می کند تا بعد از یک جدایی طولانی مدت تنها فرد مورد اعتمادش، ادارد استارک را ملاقات کند. ادارد رابرت را شکسته، ناشاد و ناخوش می یابد. رابرت به [[ادارد استارک|ند]] مقام دست پادشاه  و همچنین نامزدی پسر بزرگ و وارثش  جافری را با سانسا (Sansa)، دختر ادارد به او می دهد. ادارد ا اکراه این دو پیشنهاد را می پذیرد.
در طی سفر به جنوب رابرت پیش ند اعتراف می کند که آرزو دارد، تاج و تخت را کنار بگذارد و به [[شهر های آزاد]] (Free Cities) سفر کند، در آن جا چون [[مزدور]] ها (Selswords) بجنگد و عیاشی کند، همان کار هایی که رابرت برایشان ساخته شده است. اما تنها چیزی که رویایش را خدشه دار می کند، تجسم [[جافری باراتیون]] بر [[تخت آهنین]] است، در حالی که [[سرسی لنیستر|مادرش]] در گوشش نجوا می کند.
در بار انداز پادشاه وظایف اداره ی مملکت بر دوش ادارد می افتد و رابرت به خوش گذرانی های سابق خود ادامه می دهد. او در آن جا [[تورنومنت دست پادشاه|تورنومنت بزرگی]] را به افتخار ادارد برگزار می کند.
زمانی که رابرت جلسه ای ترتیب می دهد و خواهان مرگ [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) می شود، ادارد حاضر نمی شود جزیی از این نقشه باشد و از عنوانش کناره گیری می کند. بعد از آن که [[جیمی لنیستر]] ادارد را غافلگیر و زخمی می کند، رابرت به ملاقات دوستش می رود و نشان دست را به او باز می گرداند. رابرت مدعی می شود که اگر ند از پذیرفتن آن خودداری کند، آن را به جیمی لنیستر خواهد داد. رابرت سپس پایتخت را ترک کرده و به شکار می رود.
در طی این شکار ادارد پی می برد، که فرزندان رابرت در حقیقت حرامزاده هایی هستند که سرسی از زنا با برادرش جیمی به دنیا آورده است. او به سرسی فرصتی برای فرار کدن می دهد. سرسی از ملازم رابرت، [[لنسل لنیستر]] (Lancel Lannister) می خواهد تا به رابرت شرابی سه برابر قوی تر از معمول بدهد، او را کاملا مست کند. وقتی که گروه شکار یک گراز وحشی را گیر می اندازند، رابرت مست تر از آن است که ضربه ی دقیقی به گراز بزند. گراز به سمتش یورش برده و ضربه ی مرگباری به او می زند. طبق نظر [[واریس]] (Varys) اگر هم گراز ضربه ی کاری را نمی زد، افتادن از اسب یا یک تیر سرگردان کار رابرت را می ساخت. چرا که سرسی خواستار مرگ رابرت پیش از بازگشت از سفر بود.
وقتی رابرت زخمی و در حال مرگ به پایتخت برگردانده می شود، از رابرت می خواهد نایب السلطنه و محافظ مملکت بماند تا آن که جافری به سن قانونی برسد. ادارد که شاهد درد کشیدن رابرت است، راز تولد جافری را از او مخفی نگه می دارد تا از درد کشیدن بیشتر دوستش جلوگیری کند. در عوض، در حین نوشتن درخواست رابرت عبارت "فرزندم جافری" را با عبارت "وارث قانونی ام" عوض می کند. رابرت یک روز بعد می میرد. مرگ او موجب یک سلسله از اتفاقات می شود که به [[جنگ پنج پادشاه]] (War of Five Kings) ختم می شود.


== منابع==
== منابع==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
۸۳۱

ویرایش