راب استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۲۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ اوت ۲۰۱۵
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{اطلاعات شاه| نام_شاه = راب استارک[[file:House_Stark.PNG|50px|left]][[File:MiniStark Robb.png|50px|right]]| تصویر = [[پرونده:Robb stark by riavel.jpg|300px]]| توضیح_تصویر = راب استارک اثر Riavel| دوران_حکومت = {{اسپویلر|298AL - 299AL}}| تاجگذاری = | القاب = گرگ جوان{{سخ}}{{اسپویلر|پادشاهی که شمال را از دست داد}}
{{اطلاعات شاه| نام_شاه = راب استارک[[file:House_Stark.PNG|50px|left]][[File:MiniStark Robb.png|50px|right]]| تصویر = [[پرونده:Robb stark by riavel.jpg|300px]]| توضیح_تصویر = راب استارک اثر [http://riavel.deviantart.com/ Riavel]| دوران_حکومت = 298AL - 299AL| تاجگذاری = | القاب = گرگ جوان{{سخ}} پادشاهی که شمال را از دست داد
| سایر_عناوین = [[شاه شمال]]{{سخ}}پادشاه ترایدنت {{سخ}} لرد وینترفل| نام_کامل = | شاه_قبلی = از زمان [[تورهن استارک]] ([[Torrhen Stark]]) هیچکس| شاه_بعدی =  
| سایر_عناوین = [[شاه شمال]]{{سخ}}پادشاه ترایدنت {{سخ}} لرد وینترفل| نام_کامل = | شاه_قبلی = از زمان [[تورهن استارک]] ([[Torrhen Stark]]) هیچکس| شاه_بعدی =  
| وارث = [[برن استارک]] (معتقدند که مرده)| ملکه = [[جین وسترلینگ]]| شوهر = | همسر =| فرزندان =| خاندان_سلطنتی = [[خاندان استارک]]| پدر = [[ادارد استارک]]| مادر = [[کتلین تالی]]| تاریخ_تولد = 283AL| محل_تولد = [[ریورران]]| تاریخ_مرگ =| محل_مرگ =| تاریخ_دفن =| محل_دفن =| فرهنگ =| نشان =| کتابها =| بازیگر = ریچارد مادن| سریال = فصل 1، فصل2، فصل3}}
| وارث = [[برن استارک]] (معتقدند که مرده)| ملکه = [[جین وسترلینگ]]| شوهر = | همسر =| فرزندان =| خاندان_سلطنتی = [[خاندان استارک]]| پدر = [[ادارد استارک]]| مادر = [[کتلین تالی]]| تاریخ_تولد = 283AL| محل_تولد = [[ریورران]]| تاریخ_مرگ =| محل_مرگ =| تاریخ_دفن =| محل_دفن =| فرهنگ =| نشان =| کتابها =| بازیگر = [[ریچارد مدن]]| سریال = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]}}


'''راب استارک''' بزرگترین پسر [[ادارد استارک]] و [[کتلین تالی]] و وارث [[وینترفل]] و [[شمال]] است. در پی زندانی شدن پدرش برای خیانت، او پرچمدارانش را فراخواند و با سپاهی به سمت جنوب پیش رفت تا هم پیمانانش در [[سرزمین های رودخانه]] (Riverlands) را کمک کند و پدرش را آزاد سازد. پس از اعدام پدرش، از سوی پیروانش [[پادشاه شمال]] (King in the North) نام گرفت. او از جانب پیروان و دشمنانش '''گرگ جوان''' نیز خطاب می شد. در [[بازی تاج و تخت (سریال)|سریال تلویزیونی]] (TV Series) این نقش را ریچارد مادن به عهده دارد.<ref>[http://www.hbo.com/game-of-thrones/index.html#/game-of-thrones/cast-and-crew.html/eNrjcmbOYC5kzlfPz0lxzEvMqSzJTA5ITE-1S8xN1SzLTEnNh4k65+eVpFaUsEknlpbkF+QkVtqWFJWmcjIysgEhAGCyFzg= هنرپیشگان و خدمه] در HBO
'''راب استارک''' بزرگترین پسر [[ادارد استارک]] و [[کتلین تالی]] و وارث [[وینترفل]] و [[شمال]] است. در پی زندانی شدن پدرش برای خیانت، او پرچمدارانش را فراخواند و با سپاهی به سمت جنوب پیش رفت تا هم پیمانانش در [[سرزمین های رودخانه]] (Riverlands) را کمک کند و پدرش را آزاد سازد. پس از اعدام پدرش، از سوی پیروانش [[پادشاه شمال]] (King in the North) نام گرفت. او از جانب پیروان و دشمنانش '''گرگ جوان''' نیز خطاب می شد. در [[بازی تاج و تخت (سریال)|سریال تلویزیونی]] (TV Series) این نقش را [[ریچارد مدن]] به عهده دارد.<ref>[http://www.hbo.com/game-of-thrones/index.html#/game-of-thrones/cast-and-crew.html/eNrjcmbOYC5kzlfPz0lxzEvMqSzJTA5ITE-1S8xN1SzLTEnNh4k65+eVpFaUsEknlpbkF+QkVtqWFJWmcjIysgEhAGCyFzg= هنرپیشگان و عوامل] در HBO
</ref>
</ref>
[[پرونده:Robb Stark by AniaEm.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|راب استارک اثر [http://aniamitura.deviantart.com/?rnrd=14535 Anja Delisa]]]
[[پرونده:The Red Wedding Fin.JPG|بندانگشتی|چپ|300px|عروسی سرخ اثر [https://www.facebook.com/ConorCampbellArtist?ref=hl/ Conor Campbell]]]


== ظاهر و شخصیت ==
== ظاهر و شخصیت ==
ظاهر راب با هیکلی کوتاه، چشمانی آبی و موی قرمز-قهوه ای پرپشت به نیمه ی [[خاندان تالی|تالی اش]] (Tully) کشیده است. او موقر و فرز است. در آغاز مجموعه او پسری چهارده ساله است.{{رف|بتت|1}} [[:رده:تصاویر راب استارک|این مجموعه از تصاویر]] را نیز ببینید.
ظاهر راب با هیکلی کوتاه، چشمانی آبی و موی قرمز-قهوه‌ای پرپشت به نیمه ی [[خاندان تالی|تالی اش]] (Tully) کشیده است. او موقر و فرز است. در آغاز مجموعه او پسری چهارده ساله است.{{رف|بتت|1}} [[:رده:تصاویر راب استارک|این مجموعه از تصاویر]] را نیز ببینید.


راب با احساسی شدید به شرافت و عدالت، پسر خلف [[ادارد استارک|پدرش]] است. او دلبستگی پدرش به شرافت را دارد و معمولا توسط [[دایرولف]]ش (Direwolf)، [[گری ویند]] (Grey Wind) همراهی می شود، کسی که او همیشه با خود به نبرد می برد.
راب با احساسی شدید به شرافت و عدالت، پسر خلف [[ادارد استارک|پدرش]] است. او دلبستگی پدرش به شرافت را دارد و معمولاً توسط [[دایرولف]]ش (Direwolf)، [[گری ویند]] (Grey Wind) همراهی می شود، کسی که او همیشه با خود به نبرد می برد.


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
راب در [[ریورران]] (Riverrun) به دنیا آمد، احتمالا حاصل شب ازدواج [[ادارد استارک|ادارد]] (Eddard) و [[کتلین تالی|کتلین]] (Catelyn)، زیرا ادارد فورا در پی کارهای مربوط به عروسی به جنگ رفت تا در [[قیام رابرت]] (Robert’s Rebellion) بجنگد.{{رف|بتت|63}} پس از بازگشت او از جنگ،  کتلین ند را با راب نوزاد خوشآمد گفت و سپس همگی به [[وینترفل]] (Winterfell) بازگشتند، جایی که ند به عنوان لرد حکمرانی می کرد و راب به عنوان وراث پرورش می یافت.
راب در [[ریورران]] (Riverrun) به دنیا آمد، احتمالاً حاصل شب ازدواج [[ادارد استارک|ادارد]] (Eddard) و [[کتلین تالی|کتلین]] (Catelyn)، زیرا ادارد فورا در پی کارهای مربوط به عروسی به جنگ رفت تا در [[قیام رابرت]] (Robert’s Rebellion) بجنگد.{{رف|بتت|63}} پس از بازگشت او از جنگ،  کتلین ند را با راب نوزاد خوشآمد گفت و سپس همگی به [[وینترفل]] (Winterfell) بازگشتند، جایی که ند به عنوان لرد حکمرانی می کرد و راب به عنوان وراث پرورش می یافت.


راب در حین بزرگ شدن در وینترفل روابط خوبی با خواهر و برادرهای جوانترش داشت و رقابتی دوستانه با برادر ناتنی و حرامزاده اش، [[جان اسنو]] (Jon Snow) شکل داد، کسی که از نظر ظاهری و شخصیتی متفاوت از راب بود.{{رف|بتت|1}} راب با ملازم پدرش، [[تیون گریجوی]] (Theon Greyjoy) نیز نزدیک بود، کسی که برای راب به عنوان چیزی چون برادری بزرگتر به حساب می آمد.{{رف|نش|11}}
راب در حین بزرگ شدن در وینترفل روابط خوبی با خواهر و برادرهای جوانترش داشت و رقابتی دوستانه با برادر ناتنی و حرامزاده‌اش، [[جان اسنو]] (Jon Snow) شکل داد، کسی که از نظر ظاهری و شخصیتی متفاوت از راب بود.{{رف|بتت|1}} راب با ملازم پدرش، [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) نیز نزدیک بود، کسی که برای راب به عنوان چیزی چون برادری بزرگتر به حساب می آمد.{{رف|نش|11}}


== حوادث اخیر ==
== حوادث اخیر ==
خط ۳۰: خط ۳۲:


=== نزاع شاهان ===
=== نزاع شاهان ===
پس از مدتی بیهوده ماندن در ریورران، راب [[تئون گریجوی|تئون]] (Theon) را که با او در [[نبرد ویسپرینگ وود|ویسپرینگ وود]] (Whispering Wood) جنگیده بود، با هدف تحکیم اتحاد با پدرش، لرد [[بیلون گریجوی|بیلون]] (Balon) علیه [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] (Lannisters) در عوض به رسمیت شناختن استقلال جزایر آهن، به [[پایک]] (Pyke) فرستاد.{{رف|نش|7}} او همچنین مادرش را به جنوب فرستاد تا با برادران جوانتر پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) مرحوم، [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) و [[رنلی براتیون|رنلی]] (Renly) که هر دو خود را پادشاه نامیده بودند، مذاکره کند.{{رف|نش|22}} هر دو سفیر در ماموریتشان شکست خوردند؛ کتلین نتوانست هیچ پیمان معناداری با هیچکدام از برادران [[خاندان براتیون|براتیون]] (Baratheon) تامین کند (در روند شاهد قتل رنلی بود)، درحالی که تئون بی درنگ از جانب بیلون رد شد، کسی که پیشنهاد صلح را با تهاجمی وسیع به [[شمال]] (North) پاسخ داد.{{رف|نش|33}}{{رف|نش|24}}
پس از مدتی بیهوده ماندن در ریورران، راب [[تیان گریجوی|تیان]] (Theon) را که با او در [[نبرد ویسپرینگ وود|ویسپرینگ وود]] (Whispering Wood) جنگیده بود، با هدف تحکیم اتحاد با پدرش، لرد [[بیلون گریجوی|بیلون]] (Balon) علیه [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] (Lannisters) در عوض به رسمیت شناختن استقلال جزایر آهن، به [[پایک]] (Pyke) فرستاد.{{رف|نش|7}} او همچنین مادرش را به جنوب فرستاد تا با برادران جوان‌تر پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) مرحوم، [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) و [[رنلی براتیون|رنلی]] (Renly) که هر دو خود را پادشاه نامیده بودند، مذاکره کند.{{رف|نش|22}} هر دو سفیر در مأموریتشان شکست خوردند؛ کتلین نتوانست هیچ پیمان معناداری با هیچکدام از برادران [[خاندان براتیون|براتیون]] (Baratheon) تامین کند (در روند شاهد قتل رنلی بود)، درحالی که تیان بی درنگ از جانب بیلون رد شد، کسی که پیشنهاد صلح را با تهاجمی وسیع به [[شمال]] (North) پاسخ داد.{{رف|نش|33}}{{رف|نش|24}}


در این حین راب نیروهایش را گردآورده و تهاجمی به [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) آغاز می کند و سپاه تازه شکل گرفته ی لنیستر در [[نبرد آکسکراس|آکسکراس}} (Oxcross) را در هم شکسته و نبردهای [[نبرد آشمارک|آشمارک]] (Ashemark) و [[نبرد پرتگاه|پرتگاه]] (the Crag) را پیروز می شود. در پرتگاه، راب زخمی می شود و [[جین وسترلینگ]] (Jeyne Westerling) از او مراقبت می کند. آنجا او مطلع می شود که سپاه کوچکی به فرماندهی دوست سابقش، تئون گریجوی [[نبرد وینترفل|وینترفل را گرفته]] و برادران جوانترش [[برن استارک|برن]] (Bran) و [[ریکان استارک|ریکان]] (Rickon) را به قتل رسانده است (اگرچه در واقع آنها زنده بودند). در پی شنیدن این اخبار، جین او را تسکین می دهد که این به گرفتن باکرگی اش منجر می شود. پس از آن راب در تلاش برای حفظ شرافت جین با او ازدواج می کند.{{رف|یش|14}} سپاه فری که راب را تا غرب همراهی کرده بودند، خشمگین شده و حمایتشان را باز پس می گیرند.{{رف|یش|14}}
در این حین راب نیروهایش را گردآورده و تهاجمی به [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) آغاز می کند و سپاه تازه شکل گرفته‌ی لنیستر در [[نبرد آکسکراس|آکسکراس]] (Oxcross) را در هم شکسته و نبردهای [[نبرد آشمارک|آشمارک]] (Ashemark) و [[نبرد پرتگاه|پرتگاه]] (the Crag) را پیروز می شود. در پرتگاه، راب زخمی می شود و [[جین وسترلینگ]] (Jeyne Westerling) از او مراقبت می کند. آنجا او مطلع می شود که سپاه کوچکی به فرماندهی دوست سابقش، تیان گریجوی [[نبرد وینترفل|وینترفل را گرفته]] و برادران جوانترش [[برن استارک|برن]] (Bran) و [[ریکان استارک|ریکان]] (Rickon) را به قتل رسانده است (اگرچه در واقع آنها زنده بودند). در پی شنیدن این اخبار، جین او را تسکین می دهد که این به گرفتن بکارتش توسط راب منجر می شود. پس از آن راب در تلاش برای حفظ شرافت جین با او ازدواج می کند.{{رف|یش|14}} سپاه فری که راب را تا غرب همراهی کرده بودند، خشمگین شده و حمایتشان را باز پس می گیرند.{{رف|یش|14}}


=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
خط ۳۹: خط ۴۱:
علاوه بر این، راب مطلع شد که کتلین در غم قتل فرضی پسرانش، [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) را از اسارت آزاد کرده و با ماموریت بازگرداندن دخترانش، [[سانسا]] (Sansa) و [[آریا]] (Arya)، در صورت امکان، به او اطمینان کرده است.{{رف|یش|14}} این برای کتلین خصومت لرد [[ریکارد کاراستارک]] (Rickard Karstark) به همراه داشت، زیرا جیمی دو تا از پسران کاراستارک را در [[نبرد ویسپرینگ وود|ویسپرینگ وود]] (Whispering Wood) کشته بود و کاراستارک برای مرگ آنان خواهان انتقام بود. در پاسخ به آزادی جیمی، کاراستارک مردانی را به سلول های ریورران هدایت کرده و [[تیون فری]] (Tion Frey) و [[ویلم لنیستر]] (Willem Lannister)، دو تن از زندانیان را به قتل رساند. راب به خاطر این جرم او را به مرگ محکوم کرد و لرد ریکارد را شخصا گردن زد. بلافاصله پس از آن، نیروهای کاراستارک ارتش راب را ترک کردند.{{رف|یش|20}}
علاوه بر این، راب مطلع شد که کتلین در غم قتل فرضی پسرانش، [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) را از اسارت آزاد کرده و با ماموریت بازگرداندن دخترانش، [[سانسا]] (Sansa) و [[آریا]] (Arya)، در صورت امکان، به او اطمینان کرده است.{{رف|یش|14}} این برای کتلین خصومت لرد [[ریکارد کاراستارک]] (Rickard Karstark) به همراه داشت، زیرا جیمی دو تا از پسران کاراستارک را در [[نبرد ویسپرینگ وود|ویسپرینگ وود]] (Whispering Wood) کشته بود و کاراستارک برای مرگ آنان خواهان انتقام بود. در پاسخ به آزادی جیمی، کاراستارک مردانی را به سلول های ریورران هدایت کرده و [[تیون فری]] (Tion Frey) و [[ویلم لنیستر]] (Willem Lannister)، دو تن از زندانیان را به قتل رساند. راب به خاطر این جرم او را به مرگ محکوم کرد و لرد ریکارد را شخصا گردن زد. بلافاصله پس از آن، نیروهای کاراستارک ارتش راب را ترک کردند.{{رف|یش|20}}


{{اسپویلر|پس از مرگ هاستر تالی، راب قصد داشت تا به شمال بازگشته و قلمرویش را که توسط [[آهن زادگان]] (Ironborn) تسخیر شده بود، پس گرفته و انتقام مرگ برادرانش را بگیرد. چون راب گمان می کرد برادرانش مرده اند و آریا گم شده و ترس از آنکه طبق قوانین وراثت، اگر او بدون فرزندی بمیرد، وینترفل و شمال به [[تیریون لنیستر]] (Tyrion Lannister) (شوهر فعلی سانسا) خواهد رسید، او موضوع وراثتش را با مادرش در میان گذاشت. با وجود آزردگی خاطر کتلین، راب پیشنهاد داد که اگر او بمیرد، [[جان اسنو]] (Jon Snow) باید جانشین او شود. مدت کوتاهی پس از آن، او [[مگی مورمونت]] (Maege Mormont) و [[گالبرت گلاور]] (Galbart Glover) را هر کدام با نامه ای با محتوای دروغین به شمال و به سمت [[گری واتر واچ]] (Greywater Watch) فرستاد تا در صورتی که اسیر شدند از مگی و گالبرت محافظت کند. آنها فرستاده شدند تا از [[هاولند رید]] (Howland Reed) راهنمایی هایی کسب کنند که راب را قادر خواهد کرد که به آهن زادگان بی اطلاع در موت کتلین حمله کند.
پس از مرگ هاستر تالی، راب قصد داشت تا به شمال بازگشته و قلمرویش را که توسط [[آهن زادگان]] (Ironborn) تسخیر شده بود، پس گرفته و انتقام مرگ برادرانش را بگیرد. چون راب گمان می کرد برادرانش مرده اند و آریا گم شده و ترس از آنکه طبق قوانین وراثت، اگر او بدون فرزندی بمیرد، وینترفل و شمال به [[تیریون لنیستر]] (Tyrion Lannister) (شوهر فعلی سانسا) خواهد رسید، او موضوع وراثتش را با مادرش در میان گذاشت. با وجود آزردگی خاطر کتلین، راب پیشنهاد داد که اگر او بمیرد، [[جان اسنو]] (Jon Snow) باید جانشین او شود. مدت کوتاهی پس از آن، او [[مگی مورمونت]] (Maege Mormont) و [[گالبرت گلاور]] (Galbart Glover) را هر کدام با نامه ای با محتوای دروغین به شمال و به سمت [[گری واتر واچ]] (Greywater Watch) فرستاد تا در صورتی که اسیر شدند از مگی و گالبرت محافظت کند. آنها فرستاده شدند تا از [[هاولند رید]] (Howland Reed) راهنمایی هایی کسب کنند که راب را قادر خواهد کرد که به آهن زادگان بی اطلاع در موت کتلین حمله کند.


راب به منظور کسب گذرگاه برای بازگشت ارتشش به سوی دیگر [[ترایدنت]] (Trident)، به سمت شمال و به [[دوقلوها]] (Twins) عقب نشینی کرد. او با اطلاع از آنکه با ازدواج با جین وسترلینگ والدر فری را تحقیر کرده، پیشنهاد کرد که ادمور تالی در عوض او با یکی از دختران والدر فری ازدواج کند، پیشنهادی که ادمور با بی میلی پذیرفت.{{رف|یش|35}} او با گذاشتن جین در ریورران، ارتشش را با خودش به دوقلوها برد، جایی که والدر فری پذیرفت تا دخترش [[رزلین فری|رزلین]] (Roslin) با ادمور ازدواج کند.{{رف|یش|45}}
راب به منظور کسب گذرگاه برای بازگشت ارتشش به سوی دیگر [[ترایدنت]] (Trident)، به سمت شمال و به [[دوقلوها]] (Twins) عقب نشینی کرد. او با اطلاع از آنکه با ازدواج با جین وسترلینگ والدر فری را تحقیر کرده، پیشنهاد کرد که ادمور تالی در عوض او با یکی از دختران والدر فری ازدواج کند، پیشنهادی که ادمور با بی میلی پذیرفت.{{رف|یش|35}} او با گذاشتن جین در ریورران، ارتشش را با خودش به دوقلوها برد، جایی که والدر فری پذیرفت تا دخترش [[رزلین فری|رزلین]] (Roslin) با ادمور ازدواج کند.{{رف|یش|45}}


با وجود آنکه [[گری ویند]] (Grey Wind) ظاهرا خیانت پیش رو را احساس می کرد، راب به دوقلوها و عروسی وارد شد که بعدها به [[عروسی سرخ]] (Red Wedding) معروف شد.{{رف|یش|49}} پس از جشن و [[همبستر شدن]] (Beding)، لرد والدر به راب خیانت کرد و [[مزدور]]ان (Sellswords) را با ظاهر نوازنده قاچاقی وارد ضیافت کرد و راب را به همراه همه ی همراهان و مردانش به قتل رساند. کتلین دید که [[روس بولتون]] (Roose Bolton) آخرین ضربه را به پسرش زد و به قلبش چاقو فرو کرد.{{رف|یش|51}} کتلین دیوانه شده و از سر ناامیدی، نوه ی شیرین عقل والدر، [[اگان فری (جینگل بل)|جینگل بل]] (Jinglebell) را کشت و مدت کوتاهی پس از آن خودش نیز کشته شد.{{رف|یش|53}} گری ویند نیز که برای آرام کردن فری ها به زنجیر کشیده شده بود، با تیرکمان کشته شد، سرش جدا شد و به عنوان آخرین توهین به پادشاه شمال به بدن راب دوخته شد.{{رف|یش|54}}}}
با وجود آنکه [[گری ویند]] (Grey Wind) ظاهرا خیانت پیش رو را احساس می کرد، راب به دوقلوها و عروسی وارد شد که بعدها به [[عروسی سرخ]] (Red Wedding) معروف شد.{{رف|یش|49}} پس از جشن و [[همبستر شدن]] (Beding)، لرد والدر به راب خیانت کرد و [[مزدور]]ان (Sellswords) را با ظاهر نوازنده قاچاقی وارد ضیافت کرد و راب را به همراه همه ی همراهان و مردانش به قتل رساند. کتلین دید که [[روس بولتون]] (Roose Bolton) آخرین ضربه را به پسرش زد و به قلبش چاقو فرو کرد.{{رف|یش|51}} کتلین دیوانه شده و از سر ناامیدی، نوه ی شیرین عقل والدر، [[اگان فری (جینگل بل)|جینگل بل]] (Jinglebell) را کشت و مدت کوتاهی پس از آن خودش نیز کشته شد.{{رف|یش|53}} گری ویند نیز که برای آرام کردن فری ها به زنجیر کشیده شده بود، با تیرکمان کشته شد، سرش جدا شد و به عنوان آخرین توهین به پادشاه شمال به بدن راب دوخته شد.{{رف|یش|54}}


== نقل قول های راب ==
== نقل قول های راب ==
{{نقل قول|'''راب''': من نمیتونم [[جیمی لنیستر|شاه کش]] رو آزاد کنم، حتی اگه دلم می خواست. لردهام محاله بهش رضایت بدن.<br />'''کتلین''': لردهات تو رو شاه خودشون کردن.<br />'''راب''': و به همون راحتی میتونن عزلم کنن.{{رف|نش|7}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین]]}}
{{نقل قول|من یادگرفتم که عشق همیشه معقول نیست. می تونه ما رو به حماقت سوق بده، اما ما از قلبمون پیروی می کنیم ... تا هرجا که می خواد ببرمون.{{رف|یش|14}}}}
{{نقل قول|من یادگرفتم که عشق همیشه معقول نیست. می تونه ما رو به حماقت سوق بده، اما ما از قلبمون پیروی می کنیم ... تا هرجا که می خواد ببرمون.{{رف|یش|14}}}}
{{نقل قول|من جز نبرد تو همه چیز خرابکاری کردم، مگه نه؟ من فکر می کردم نبردها سختترین قسمتش اند، اما ... اگه به تو گوش می کردم و تیون رو گروگان نگه می داشتم، هنوز به شمال حکومت می کردم و برن و ریکان هم زنده و سالم تو وینترفل بودن.{{رف|یش|14}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین استارک]]}}
{{نقل قول|من جز نبرد تو همه چیز خرابکاری کردم، مگه نه؟ من فکر می کردم نبردها سختترین قسمتش اند، اما ... اگه به تو گوش می کردم و تیون رو گروگان نگه می داشتم، هنوز به شمال حکومت می کردم و برن و ریکان هم زنده و سالم تو وینترفل بودن.{{رف|یش|14}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین استارک]]}}
{{نقل قول|'''راب''': جان گنده، تا وقتی برگردم لرد کاراستارک رو ایجا نگه دار، و هفت نفر دیگه رو دار بزن.<br />'''جان گنده''': حتی مرده ها رو؟<br />'''راب''': بله. من اجازه نمی دم چنین کثافاتی رودخونه های دایی والامقامم رو آلوده کنن. بذارین کلاغ ها بخورنشون.<br />'''یکی از اسرا''': امان بدین، سر. من کسی رو نکشتم، من فقط کنار در وایساده بودم تا مراقب نگهبانا باشم.<br />'''راب''': قصد لرد ریکارد رو می دونستی؟ بیرون کشیدن چاقوها رو دیدی؟ صدای فریادها رو شنیدی، جیغ ها، ضجه های بخشش رو؟<br />'''اسیر:''' آره، دیدم. ولی تو هیچ کدوم دست نداشتم. من فقط بیننده بودم، قسم می خوردم...<br />'''راب''': لرد آمبر، این کی فقط بیننده بوده. اون رو آخر از همه دار بزن، اینطوری می تونه مردن بقیه رو ببینه.{{رف|یش|20}}|راب به [[جان آمبر (جان گنده)|جان گنده]]}}
{{نقل قول|'''بلک فیش''': مطمئنی این کار [[هریون کاراستارک|کاراستارک جوان]] رو به دشمنت تبدیل نمی کنه؟<br />'''راب''': چه کار دیگه ای ممکنه بکنه؟ من می خوام پدرشو بکشم، گمون نکنم ازم تشکر کنه.<br />'''بلک فیش''': ممکنه بکنه. خیلی از پسرا از پدراشون متنفرن، و به عنوان دلجویی می تونی اونو لرد [[کارهولد]] کنی.<br />'''راب''': حتی اگه هریون این طوری باشه، هیچ وقت نمی تونه قاتل پدرشو ببخشه. مردانش بر علیه ش می شن. اینا شمالین عمو. شمال فراموش نمی کنه.{{رف|یش|20}}|راب به [[بریندن تالی|بلک فیش]]}}
{{نقل قول|خدایان رحم کنند، چرا باید کسی بخواد شاه بشه؟ وقتی همه فریاد می زدن پادشاه شمال، پادشاه شمال، من به خودم گفتم ... با خودم قسم خوردم ... که پادشاه خوبی باشم، به شرافتمندی پدر، قوی، عادل، وفادار به دوستان و شجاع در مقابل دشمنان ... حالا حتی نمی تونم بگم دوست و دشمن کدومه. چطور همه چیز انقدر گیج کننده شد؟ لرد ریکارد در نیم دوجین نبرد در کنار من جنگید. پسراش به خاطر من تو ویسپرینگ وود مردند. تیون فری و ویلم لنیستر دشمنام بودند. حالا من باید پدر دوستان کشته شدم رو به خاطر اونا بکشم.{{رف|یش|20}}}}
{{نقل قول|خدایان رحم کنند، چرا باید کسی بخواد شاه بشه؟ وقتی همه فریاد می زدن پادشاه شمال، پادشاه شمال، من به خودم گفتم ... با خودم قسم خوردم ... که پادشاه خوبی باشم، به شرافتمندی پدر، قوی، عادل، وفادار به دوستان و شجاع در مقابل دشمنان ... حالا حتی نمی تونم بگم دوست و دشمن کدومه. چطور همه چیز انقدر گیج کننده شد؟ لرد ریکارد در نیم دوجین نبرد در کنار من جنگید. پسراش به خاطر من تو ویسپرینگ وود مردند. تیون فری و ویلم لنیستر دشمنام بودند. حالا من باید پدر دوستان کشته شدم رو به خاطر اونا بکشم.{{رف|یش|20}}}}
{{نقل قول|من هر نبردی رو بردم، با این حال یه جوری جنگ رو باختم.{{رف|یش|35}}}}
{{نقل قول|من هر نبردی رو بردم، با این حال یه جوری جنگ رو باختم.{{رف|یش|35}}}}
{{نقل قول|'''کتلین''': تو اولین پادشاهی نخواهی شد که زانو زده، همون طور که [[تورهن استارک|اولین استارک]] نخواهی بود.<br />'''راب''': هرگز.<br />'''کتلین''': هیچ شرمی در این کار نیست. [[بیلون گریجوی]] وقتی شورشش شکست خورد، به [[رابرت براتیون|رابرت]] زانو زد. تورهن استارک پیش از اونکه ارتشش با آتیش مواجه بشه، مقابل [[اگان تارگرین اول|اگان فاتح]] زانو زد.<br />'''راب''': مگه اگان پدر تورهن استارک رو کشته بود؟{{رف|یش|35}}|راب به [[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|'''راب''': به خاطر همین [[جیمی لنیستر|شاه کش]] رو آزاد کردی؟ تا با لنیسترها صلح کنی؟<br />'''کتلین''': من جیمی رو به خاطر سانسا آزاد کردم... و آریا، اگه هنوز زنده باشه. خودت می دونی. اما اگه من به امید به ایجاد صلح هم کمک کرده باشم، انقدر کار بدیه؟<br />'''راب''': بله، لنیسترا پدرمو کشتن.<br />'''کتلین''': فکر می کنی فراموش کردم؟<br />'''راب''': نمی دونم. کردی؟{{رف|یش|35}}|راب به [[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|اگه همه ی گنج هاتو تو یه کیف نگه داری، فقط کارو برای کسایی که می خوان ازت دزدی کنن راحت کردی.{{رف|یش|45}}}}


== نقل قول ها درباره ی راب ==
== نقل قول ها درباره ی راب ==
{{نقل قول|هیچ شمشیری تا زمانی که سرد و گرم نچشیده باشه، برنده نیست. پسرک استارک یه بچه است. شکی نیست که از صدای شیپورهای جنگی و منظره ی پرچم هاش که تو باد تکون می خورن، لذت می بره، اما آخر کار نوبت به قصابی می رسه. شک دارم دلشو داشته باشه.{{رف|بتت|56}}|[[تایوین لنیستر]] پیش از [[نبرد ویسپرینگ وود]]}}
{{نقل قول|'''واریس:''' [[سرسی لنیستر|سرسی]] از شما میترسه، سرورم... اما دشمنان دیگه ای داره که از اونا حتی بیشتر می ترسه. جیمی عزیزش همین الان داره با لردهای رودخونه می جنگه. [[لایسا ارن]] در حلقه ای از سنگ و فولاد تو ایری نشسته و هیچ علاقه ای بین اون و ملکه نیست. در دورن، [[خاندان مارتل|مارتل ها]] هنوز از قتل پرنسس [[الیا مارتل|الیا]] و فرزندانش به تلخی یاد می کنند. و حالا، پسر شما با یک لشکر شمالی پشت سرش داره از نک عبور می کنه.<br />'''ادارد:''' راب فقط یه پسر بچه است.<br />'''واریس:''' پسری با یه ارتش.{{رف|بتت|58}}|[[واریس]] به [[ادارد]]}}
{{نقل قول|مردی عاقل ... و شرافتمند.{{رف|بتت|63}}|[[جیمی لنیستر]]}}
{{نقل قول|مردی عاقل ... و شرافتمند.{{رف|بتت|63}}|[[جیمی لنیستر]]}}
{{نقل قول|سروران من، اینجا تنها پادشاهی نشسته که من حاضرم جلوش زانو بزنم، [[پادشاه شمال]]{{رف|بتت|71}}|[[جان آمبر (جان گنده)|جان گنده]]}}
{{نقل قول|جنگ هایی که راب استارک در یک سال پیروز شده بود از تمام فتوحات لرد های گارن در بیست سال بیشتر بود.{{رف|یش|19}}|افکار [[تیریون لنیستر]] درباره ی عقاید [[میس تایرل]]}}
{{نقل قول|جنگ هایی که راب استارک در یک سال پیروز شده بود از تمام فتوحات لرد های گارن در بیست سال بیشتر بود.{{رف|یش|19}}|افکار [[تیریون لنیستر]] درباره ی عقاید [[میس تایرل]]}}
{{نقل قول|گرگ جوان تو میدون جنگ بدون شکست باقی مونده.{{رف|یش|19}}|[[پتایز بیلیش]]}}
 
{{نقل قول|'''برین:''' پادشاه راب هر نبردی رو برده.{{سخ}}'''روس:''' هر نبردی رو برده، در حالی که فری ها، کاراستارک ها، وینترفل و شمال رو از دست داده.{{رف|یش|37}}|[[روس بولتون به [[برین از تارث|برین]]]]}}
{{نقل قول|گرگ جوان تو میدون جنگ بدون شکست باقی مونده.{{رف|یش|19}}|[[پتایر بیلیش]]}}
 
{{نقل قول|بله، لرد آمبر، منو به پادشاه بسپر. می خواد قبل از بخشیدنم منو سرزنش کنه، پادشاه شمال ما با خیانت کاران این طور رفتار می کنه یا باید بگم پادشاهی که شمال رو از دست داد، اعلیحضرت؟{{رف|یش|20}}|[[ریکارد کاراستارک]]}}
 
{{نقل قول|پسرم، اگه قرار بود [[جین وسترلینگ|تو آغوش یه زن]] بیفتی، چرا نباید آغوش [[مارجری تایرل]] باشه؟{{رف|یش|14}}|افکار [[کتلین تالی|کتلین]]}}
 
{{نقل قول|اون شرافت [[جبن وسترلینگ|دختره]] رو به شرافت خودش ترجیح داد. وقتی بکارتشو ازش گرفت، دیگه چاره ای نداشت.{{رف|یش|19}}|[[کوان لنیستر]]}}
 
{{نقل قول|جین وسترلینگ دختر [[سیبل اسپایسر|مادرشه]] و راب استارک پسر [[ادارد|پدرش]].{{رف|یش|19}}|[[تایوین لنیستر]]}}
 
{{نقل قول|او در میدان نبرد جنگ را پیروز شد اما در اتاق خواب شکست خورد.{{رف|یش|37}}|افکار [[جیمی لنیستر]]}}
 
{{نقل قول|'''برین:''' پادشاه راب هر نبردی رو برده.{{سخ}}'''روس:''' هر نبردی رو برده، در حالی که فری ها، کاراستارک ها، وینترفل و شمال رو از دست داده.{{رف|یش|37}}|[[روس بولتون]] به [[برین از تارث|برین]]}}
 
 
{{نقل قول|'''جان''': برادرم [[پادشاه شمال]] بود ...<br />'''استنیس''': برادرت لرد به حق [[وینترفل]] بود. اگه به جای اینکه تاجگذاری کنه و شروع به فتح سرزمین های رودخونه کنه، خونه می موند و وظیفه ش رو انجام می داد، شاید امروز زنده بود. تو [[راب استارک|راب]] نیستی، همونطور که من [[رابرت براتیون|رابرت]] نیستم.{{رف|یش|76}}|[[استنیس براتیون|استنیس]] به [[جان اسنو]]}}
 
{{نقل قول|'''جان''': من برادرم رو دوست داشتم.<br />'''استنیس''': منم برادرمو دوست داشتم. اما اونا چیزی بودن که بودن و ما چیزی هستیم که هستیم. من پادشاه حقیقی وستروسم و تو حرومزاده ی ند استارک. [[تایوین لنیستر]] روس بولتون رو [[محافظ شمال]]ش کرد تا برای خیانت به برادرت بهش پاداش بده.{{رف|یش|76}}|[[استنیس براتیون|استنیس]] به [[جان اسنو]]}}
 
{{نقل قول|وقتی راب استارک علیه [[جافری براتیون|جافری به ظاهر براتیون]] حرومزاده طغیان کرد، [[وایت هاربر]] باهاش لشکرکشی کرد. لرد استارک سقوط کرد، اما جنگش ادامه داره.{{رف|ربا|19}}|[[داووس]]}}
 
{{نقل قول|اون پادشاه ما بود! اون شجاع و خوب بود.{{رف|ربا|19}}|[[وایلا مندرلی]]}}
 
== خانواده ==
{{شجره نامه استارک}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع|3}}
{{منابع|3}}
{{الگو:شاهان وستروس}}[[en:Robb Stark]]
{{الگو:شاهان وستروس}}
[[رده:خاندان استارک]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های شمال]]
[[رده:خاندان استارک]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های شمال]][[رده:حکام]][[رده:خویشاوند کش ها]]
[[en:Robb Stark]]
۵۶

ویرایش