رنلی براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| نشان  =
| نشان  =
| بازیگر      =[[لیست بازیگران سریال تلویزیونی#گتین آنتونی، رنلی براتیون|گتین آنتونی]]
| بازیگر      =[[لیست بازیگران سریال تلویزیونی#گتین آنتونی، رنلی براتیون|گتین آنتونی]]
| سریال      = [[بازی تاج و تخت (سریال) - فصل اول|فصل اول]] {{!}} [[بازی تاج و تخت (سریال) - فصل دم|فصل دوم]]
| سریال      = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]]
}}
}}
[[پرونده:Renly Baratheon by denkata5698.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|رنلی براتیون اثر [http://denkata5698.deviantart.com/ Denkata5698]]]
[[پرونده:Renly Baratheon by denkata5698.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|رنلی براتیون اثر [http://denkata5698.deviantart.com/ Denkata5698]]]
خط ۲۴: خط ۲۴:


== ظاهر و شخصیت ==
== ظاهر و شخصیت ==
رنلی مردی خوش قیافه و کاریزماتیک است و به راحتی دوست پیدا می کند، اما عده ای نیز او را سبکسر می دانند.{{رف|نش|22}} رنلی از تورنومنت ها و شکار کردن لذت می برد اما آن طور که رابرت اشتثاق شدیدی به غذا، نوشیدن، یا فاحشه بازی داشت، ندارد.
رنلی مردی خوش قیافه و کاریزماتیک است و به راحتی دوست پیدا می کند، اما عده ای نیز او را سبکسر می دانند.{{رف|نش|22}} رنلی از تورنومنت ها و شکار کردن لذت می برد اما آن طور که رابرت اشتیاق شدیدی به غذا، نوشیدن، یا فاحشه بازی داشت، ندارد.


او مردی بیست و یک ساله، بلندقد و خوش قیافه با موهایی سیاه است که بر شانه هایش می افتد.{{رف|بتت|15}} او به طرز هراس انگیزی شبیه رابرت براتیون جوان است. با وجود آنکه در [[بازی تاج و تخت]] گفته شد او سبز می پوشد تا با چشمانش سازگار باشد، اما بعدها با چشمانی آبی توصیف شد. او یک دست زره با لعاب سبز می پوشد و کلاه خودی که یک جفت شاخ گوزن طلایی دارد.{{رف|نش|22}} او بدنش را پیراسته و موی مشکی براق و پرپشتش را بلند اما همیشه مرتب و شانه شده، نگه می دارد. او ترجیح می دهد صورتش را تمیز اصلاح کند.{{رف|رنایا}} [[:رده:تصاویر رنلی براتیون|این مجموعه از تصاویر]] را نیز ببینید.
او مردی بیست و یک ساله، بلندقد و خوش قیافه با موهایی سیاه است که بر شانه هایش می افتد.{{رف|بتت|15}} او به طرز هراس انگیزی شبیه رابرت براتیون جوان است. با وجود آنکه در [[بازی تاج و تخت]] گفته شد او سبز می پوشد تا با چشمانش سازگار باشد، اما بعدها با چشمانی آبی توصیف شد. او یک دست زره با لعاب سبز می پوشد و کلاه خودی که یک جفت شاخ گوزن طلایی دارد.{{رف|نش|22}} او بدنش را پیراسته و موی مشکی براق و پرپشتش را بلند اما همیشه مرتب و شانه شده، نگه می دارد. او ترجیح می دهد صورتش را تمیز اصلاح کند.{{رف|رنایا}} [[:رده:تصاویر رنلی براتیون|این مجموعه از تصاویر]] را نیز ببینید.
خط ۵۴: خط ۵۴:


== نقل قول های رنلی ==
== نقل قول های رنلی ==
{{نقل قول|'''رنلی:''' هر لحظای که شما تععل می کنید، به [[سرسی لنیستر|سرسی]] فرصت بیشتری برای تدارک می دید. تا زمان مرگ [[رابرت براتیون|رابرت]]، شاید خیلی دیر شده باشه ... برای هر دوی ما.<br />'''ادارد:''' پس باید دعا کنیم رابرت نمیره.<br />'''رنلی:''' احتمالش خیلی کمه.<br />'''ادارد:''' گاهی خدایان ترحم می کنند.<br />'''رنلی:''' لنیسترها رحم نمی کنند.{{رف|بتت|47}}|رنلی به [[ادارد]]}}
{{نقل قول|'''رنلی:''' هر لحظای که شما تعلل می کنید، به [[سرسی لنیستر|سرسی]] فرصت بیشتری برای تدارک می دید. تا زمان مرگ [[رابرت براتیون|رابرت]]، شاید خیلی دیر شده باشه ... برای هر دوی ما.<br />'''ادارد:''' پس باید دعا کنیم رابرت نمیره.<br />'''رنلی:''' احتمالش خیلی کمه.<br />'''ادارد:''' گاهی خدایان ترحم می کنند.<br />'''رنلی:''' لنیسترها رحم نمی کنند.{{رف|بتت|47}}|رنلی به [[ادارد]]}}


{{نقل قول|'''رنلی:''' من پیشنهاد می کنم که از اسب پیاده بشی، زانو بزنی و به من سوگند وفاداری بخوری.<br />'''استنیس:''' محاله کسبش کنی.<br />'''رنلی:''' تو به رابرت خدمت کردی، چرا به من نه؟<br />'''استنیس:''' رابرت برادر بزرگترم بود. تو کوچکتری.<br />'''رنلی:''' کوچک تر، جسورتر و خیلی خوش قیافه تر ...<br />'''استنیس:''' ... و بعلاوه یه دزد و غاصب.<br />'''رنلی:''' تارگرین ها به رابرت غاصب می گفتند. ظاهرا با شرمش کنار اومد. منم همین طور.{{رف|نش|31}}|رنلی به [[استنیس براتیون|استنیس]]}}
{{نقل قول|'''رنلی:''' من پیشنهاد می کنم که از اسب پیاده بشی، زانو بزنی و به من سوگند وفاداری بخوری.<br />'''استنیس:''' محاله کسبش کنی.<br />'''رنلی:''' تو به رابرت خدمت کردی، چرا به من نه؟<br />'''استنیس:''' رابرت برادر بزرگترم بود. تو کوچکتری.<br />'''رنلی:''' کوچک تر، جسورتر و خیلی خوش قیافه تر ...<br />'''استنیس:''' ... و بعلاوه یه دزد و غاصب.<br />'''رنلی:''' تارگرین ها به رابرت غاصب می گفتند. ظاهرا با شرمش کنار اومد. منم همین طور.{{رف|نش|31}}|رنلی به [[استنیس براتیون|استنیس]]}}
خط ۶۵: خط ۶۵:
{{نقل قول|برادر من جوان و تندرسته، و یه قشون قوی دورش رو گرفته، به همراه این [[گارد رنگین کمان|شوالیه های رنگین کمان]]ش.{{رف|نش|مقدمه}}|[[استنیس براتیون|استنیس]]}}
{{نقل قول|برادر من جوان و تندرسته، و یه قشون قوی دورش رو گرفته، به همراه این [[گارد رنگین کمان|شوالیه های رنگین کمان]]ش.{{رف|نش|مقدمه}}|[[استنیس براتیون|استنیس]]}}


{{نقل قول|اون می دونست چطور لباس بپوشه و چطور لبخند بزنه و چطور حمام کنه، و یه جورایی باعث شده بود فکر کنه اینا اونو شایسته پادشاهی می کنن.{{رف|یش|6}}|[[اولنا رد واین]]}}
{{نقل قول|اون می دونست چطور لباس بپوشه و چطور لبخند بزنه و چطور حمام کنه، و یه جورایی باعث شده بود فکر کنه اینا اونو شایسته پادشاهی می کنن.{{رف|یش|6}}|[[اولنا ردواین]]}}


{{نقل قول|رابرت فولاد واقعی بود. استنیس آهن خالصه، سیاه و سخت و مستحکم، بله، اما شکننده مثل آهن. قبل از خم شدن می شکنه. و رنلی، اون یکی مسه، براق و درخشان، تماشاش خوشاینده، اما آخر روز معلوم میشه چندان ارزشی نداره.{{رف|نش|6}}|[[دونال نوی]]}}
{{نقل قول|رابرت فولاد واقعی بود. استنیس آهن خالصه، سیاه و سخت و مستحکم، بله، اما شکننده مثل آهن. قبل از خم شدن می شکنه. و رنلی، اون یکی مسه، براق و درخشان، تماشاش خوشاینده، اما آخر روز معلوم میشه چندان ارزشی نداره.{{رف|نش|6}}|[[دونال نوی]]}}
۵۳۷

ویرایش