میر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۲۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۴
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۰: خط ۳۰:
| سازمانها =
| سازمانها =
}}
}}
'''میر''' (Myr) یکی از [[شهرهای آزاد]] است که به توری ها و شهد سبزش معروف است.{{رف|بتت|54}} میر در ساحل شرقی [[دریای میری]] (Sea of Myrth) و در کناره ی غربی [[ایسوس]] واقع است.{{رف|ربا||نقشه شهرهای آزاد}}
'''میر''' (Myr) یکی از [[شهرهای آزاد]] است که به توری ها و شهد سبزش معروف است.{{رف|بتت|54}} میر در ساحل شرقی [[دریای میری]] (Sea of Myrth) و در کناره ی غربی [[ایسوس]] واقع است.<ref>[[رقصی با اژدهایان]]، [[نقشه شهرهای آزاد (رقصی با اژدهایان)|نقشه شهرهای آزاد]]</ref>


== درباره شهر ==
== درباره شهر ==
خط ۴۳: خط ۴۳:


=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
زمانی که [[تایروش]] و [[لایس]] در آستانه جنگ بودند، هر دو تلاش می کردند تا میر را متحد خود سازند.{{رف|یش|19}}


=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
میر در آستانه جنگی با تایروش و لایس است. آن ها با گروهی مزدور موسوم به [[گروه طلایی]] پیمان بستند، هرچند مزدوران پیمانشان را شکستند.{{رف|ضبک|13}}


=== رقصی با اژدهایان ===
=== رقصی با اژدهایان ===
{{اسپویلر|تیریون دریافت که [[عمارت ایلیریو]] در انبارش [[شراب]] میری دارد.{{رف|ربا|1}}
[[داووس سی ورث]] در تالار لرد [[گودریک بورل]] در [[سوییت سیستر]] متوجه یک قالی نخ نمای میری بر روی زمین شد.{{رف|ربا|9}}
یکی از آموزش های نیمه حرفه ای [[هالدون]] به [[گریف جوان]] در [[شای مید]] زبان بود، که شامل گویش محلی میر می شد و تیریون متوجه شد که گریف جوان در آن روان است.
[[سلیسوری کوران]] 50 قالی میری در میان محموله اش داشت.{{رف|ربا|27}}
[[داووس سی ورث|داووس]] متوجه یک قالی میری کف اتاق سری [[وایمن مندرلی]] شد، اتاقی که او در آنجا با وایمن و [[رابرت گلاور]] ملاقات کرد.{{رف|ربا|29}}
یک قالی میری کف اتاق خواب فاحشه تیریون در [[سلهوریس]] بود. تیریون مست روی آن استفراغ کرد. قالی شگفت انگیز، ضخیم و آرامش بخش برای خواب بود.
در دیوار، [[جان اسنو]] متوجه شد که شیشه در آنجا مفید خواهد بود. [[کسل بلک]] به باغ شیشه ای خودش احتیاج دارد، شبیه آن چیزی که در [[وینترفل]] بود. او فکر کرد که آن ها می توانند حتی در اوج زمستان نیز سبزیجات پرورش دهند. او به خاطر آورد که بهترین شیشه ها از میر اند، اما یک تکه شیشه خوب و شفاف، معادل وزنش ادویه می ارزد و شیشه زرد و سبز نیز به آن خوبی نیستند. او متوجه شد آن چیزی که آنها بدان احتیاج دارند طلاست.  اگر آنها طلای کافی داشته باشند، نگهبانان می توانند شاگردهای شیشه گری بخرند، آن ها را به شمال بیاورند و در ازای آموزش هنرشان به تعدادی از اعضای [[نگهبانان شب]]، آزادیشان را پیشنهاد کنند.{{رف|ربا|35}}
[[ویکتاریون گریجوی]] یک کشتی میری به نام [[داو]] (Dove) را در مسیرش به [[یونکای]] از طریق [[گیس جدید]] گرفت که محموله اش قالی، [[شراب]] سبز شیرین و توری های میری بود. کاپیتان آن چشمانی میری داشت که ویکتاریون با خود فکر می کرد که اجسام دوردست را نزدیک نشان می دهد.{{رف|ربا|63}}}}


== منابع و یادداشت ها ==
== منابع و یادداشت ها ==
۵٬۹۰۷

ویرایش