کلاغ سه چشم: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۵
جز
 
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{اسپویلر|{{نقل قول|چهره‌ای در منقل شکل گرفت. [[استنیس براتیون|استنیس]]؟ لحظه‌ای درنگ کرد...اما نه، این‌ها خصوصیات او نبودند. '''صورتی چوبی، به سفیدی جنازه.''' آیا این [[آدر بزرگ|دشمن]] بود؟ هزاران چشم سرخ در شعله‌ها شناور بودند. '''اون منو می‌بینه.''' در کنار او [[برن استارک|پسری با صورت گرگ]] بود، سرش را به عقب برد و زوزه کشید.{{رف|ربا|31}}|[[ملیساندر]]، خیره به آتش در اتاقش در [[کسل بلک]]}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|چهره‌ای در منقل شکل گرفت. [[استنیس براتیون|استنیس]]؟ لحظه‌ای درنگ کرد...اما نه، این‌ها خصوصیات او نبودند. '''صورتی چوبی، به سفیدی جنازه.''' آیا این [[آدر بزرگ|دشمن]] بود؟ هزاران چشم سرخ در شعله‌ها شناور بودند. '''اون منو می‌بینه.''' در کنار او [[برن استارک|پسری با صورت گرگ]] بود، سرش را به عقب برد و زوزه کشید.{{رف|ربا|31}}|[[ملیساندر]]، خیره به آتش در اتاقش در [[کسل بلک]]}}


{{نقل قول|بیشتر وجودش به درون درخت رفته..او بیش از دوره فانی خود زندگی کرده، و هنوزم زنده است. برای ما، برای شما، برای مملکت انسان‌ها. نیروی کمی در جانش مانده. او هزار چشم و یک چشم دارد، اما چیزاهای زیادی برای دیدن وجود دارد. یک روز خواهی فهمد.{{رف|ربا|32}}|[[لیف]]، به [[برن استارک]]}}}}
{{نقل قول|بیشتر وجودش به درون درخت رفته..او بیش از دوره فانی خود زندگی کرده، و هنوز هم زنده است. برای ما، برای شما، برای مملکت انسان‌ها. نیروی کمی در جانش مانده. او هزار چشم و یک چشم دارد، اما چیزاهای زیادی برای دیدن وجود دارد. یک روز خواهی فهمید.{{رف|ربا|32}}|[[لیف]]، به [[برن استارک]]}}}}


== همچنین ببینید ==
== همچنین ببینید ==
۵٬۹۰۷

ویرایش