ارسالی از تالیسا |
تا چند روز دیگر فصل پنجم سریال بازی تاج و تخت شروع می شود و برای اینکه مروری بر اتفاقات فصل گدشته داشته باشیم و بدانیم که در کجای داستان قرار داریم خلاصه ای از فصل چهارم سریال را برای شما ارائه می کنیم.
در بارانداز پادشاه:
پرنس ابرین به نمایندگی از دورن در عروسی سلطنتی جافری براتیون و مارجری تایرل شرکت میکند. در جریان عروسی، جافری با نمایش تعدادی کوتوله، تیریون و مدعیان تخت آهنین[۱] را به تمسخر میگیرد و تیریون را پیالهدار خود میکند. جافری پس از نوشیدن شراب از جامی که تیریون پر کرده بود، مسموم شده و خفه میشود. سرسی تیریون و همسرش سانسا را مسئول قتل پسرش معرفی میکند. تیریون دستگیر شده و سانسا به کمک سر دانتوس از بارانداز پادشاه میگریزد و به کشتی پتایر بیلیش میرود.
محاکمه چندان به نفع تیریون پیش نمیرود؛ همه حتی شی نیز علیه او شهادت میدهند، از این رو محاکمه با مبارزه برایش در نظر گرفته میشود. سرسی گرگور کلگان (کوه) را مبارز خود معرفی میکند. این موضوع انگیزهای برای ابرین میشود تا از جانب تیریون مبارزه کرده و انتقام خواهرش (الیا مارتل) را از گرگور بگیرد که گفته میشد به الیا تجاوز کرده و او را کشته است.
در جریان نبرد ابرین به خوبی پیش میرود و با تکیه بر سرعت، گرگور را نقش بر زمین میکند اما هنگامی که سعی دارد از او اعتراف بگیرد، گرگور در یک حرکت غافلگیرانه ابرین را میکشد.
جیمی به کمک واریس، تیریون را از طریق تونلهای مخفی «قلعهی سرخ[۲]» آزاد میکند اما تیریون در راه خروج به اتاق پدرش رفته و شی را در تخت او مییابد. تیریون که به شدت عصبانیست شی را خفه کرده و پدرش را با تیر و کمان از پای درمیآورد و سپس به همراه واریس به ایسوس میگریزد.
در دره:
پتایر به همراه سانسا به ایری میرسند، جایی که لایسا تالی منتظر ازدواج با عشق قدیمی خود، پتایر بیلیش است. پتایر پس از ازدواج با لایسا، او را از دروازه ماه بیرون انداخته و به این ترتیب به عنوان همسر لایسا، قیم رابرت ارن جوان و جانشین لرد دره میشود. سانسا نیز در این راه به او کمک میکند.
در همین حال برین به همراه ملازم تیریون، برای یافتن آریا و سانسا عازم سفر میشود. او در راه ایری با آریا و سندور کلگان مواجه میشود. برین و سندور درگیر شده و سندور به شدت زخمی میشود. آریا نیز با دزدین سکههای سندور فرار کرده و سوار کشتی به مقصد براووس میشود تا به مردان بیچهره بپیوندد.
در دراگون استون:
تخت آهنین برای پرداخت مخارج جنگ، مبلغ زیادی وام از بانک آهنین براووس دریافت کرده که قادر به بازپرداخت آن نیست. استنیس و داووس از این موضوع استفاده کرده و از بانک آهنین تقاضای وام میکنند.[۳] آنها با وام دریافتی نیروهای مزدور و کشتی اجاره میکنند و عازم دیوار میشوند.
در دیوار و شمال آن:
برن و همراهانش موفق میشوند به غار کلاغ سه چشم برسند اما در راه جوجن را از دست میدهند. کلاغ سه چسم به برن میگوید که هیچوقت نمیتواند دوباره راه برود، اما به او پرواز کردن را خواهد آموخت.
وحشیها به دیوار حمله میکنند اما نگهبانان به سختی یک شب را دوام میآورند. جان که میداند که نگهبانان تاب ضدحملهی دیگری را ندارند، به قصد کشتن منس ریدر عازم شمال دیوار میشود، اما نیروهای استنیس سر میرسند و وحشیها را شکست میدهند.
در شمال:
رمسی اسنو به کمک تیان گریجوی «موت کیلین[۴]» را بازپس میگیرد و روس بولتون نیز به عنوان پاداش رمسی را پسر مشروع و وارث خود معرفی میکند.
در ایسوس:
دنریس به سمت میرین (مادر تمامی شهرهای بردهداران) حرکت میکند و با تحریک بردگان به شورش موفق میشود شهر را به تصرف خود درآورد. از طرفی خبرها مبنی بر آن است که شهرهای تصرف شدهی بردهداران، پس از ترک دنریس، مجددا به دست بردهداران افتادهاند. این دنریس را بر آن میدارد تا در میرین بماند و با حکومت بر آن، آداب مملکتداری را بیاموزد.
در همین حال، دنریس مطلع میشود که سر جورا مورمونت به امید بخشش تخت آهنین، مدتی جاسوسی او را میکرده است و به همین دلیل، او را از خدمت خود معاف کرده و از خلیج بردهداران تبعید میکند.
از سوی دیگر، دنریس دیگر قادر به کنترل اژدهایان خود نیست. از این رو دو اژدهای خود را در یکی از اهرام میرین به زنجیر میبندد. هرچند دروگون (اژدهای سیاه) بازنمیگردد و همچنان آزادانه در ایسوس پرواز میکند.
[۱] استنیس براتیون، راب استارک، بیلون گریجوی، رنلی براتیون
[۲] Red Keep
[۳] یکی از استراتژیهای بانک آهنین پرداخت وام به دشمنان و رقبای مشتریانی است که وام خود را پرداخت نمیکنند.
[۴] قلعهای استراتژیک در مرز شمال و سرزمینهای رودخانه
من انگلیسیم عالی نیست ولی وقتایی که بازی تاج و تخت میاد همون موقع نگاه میکنم با ساب انگلیسی و واقعا نمیتونم صبرکنم برای زیرنویس!
میتونه انگیزه بشه انگلیسی رو تقویت کنیم، به هر حال زبان رو وقتی یاد میگیریم که کاربرد داشته باشه