خانه > مقالات > امپراتوری طلایی یی‌تی

امپراتوری طلایی یی‌تی

امپراتوری طلایی یی‌تی در سرزمین یی‌تی، شرق دور ایسوس واقع شده بود. این امپراتوری جانشین امپراتوری کبیر سحر بود که طبق افسانه‌ها در شب طولانی سقوط کرد و از بین رفت. امپراتوری یی‌تی توسط امپراتور خدا فرمانروایی می‌شد و همچنان این امپراتور چون خدایی پرستش می‌شود. هرچند امروزه قدرت او در خارج از پایتخت یی‌تی همانند سابق نیست.

طی گذشت قرن‌ها پایتخت این امپراتوری بخاطر قدرت گرفتن و نابود شدن سلسله‌ها بارها تغییر کرده است. گِرِی، ایندیگو و و امپراتوری مروارید سفید از شهر یین، بزرگترین شهر یی‌تی، تا سواحل دریای جید حکومت می‌کردند. درحالیکه امپراتوری اسکارلت بر شهر سی‌کو که اکنون به ویرانه تبدیل شده، حکومت می‌کرد و اراضی‌‌اش تا جنگل ادامه داشت. از طرفی امپراتوری بنفش شهر تیکوای را انتخاب کرد و امپراتوری مارون در بارگاه جینکی سکنا گزیدند تا در برابر غارتگران سرزمین‌های سایه از مرزهایشان دفاع کنند.

مرزهای امپراتوری طلایی یی‌تی:
شمال: دشت‌های جاگوس نای
شمال شرقی: دریای خونین و پنج قلعه که امپراتوری را از سرزمین‌های شرایکز جدا می‌کند.
شرق: کوه‌های مورن
جنوب شرق: سرزمین‌های سایه
جنوب: دریای جید
غرب: کوهستان استخوان و دریای بزرگ سند

از آغاز شکل گیری این امپراتوری یعنی پس از پایان شب طولانی تا به امروز یازده سلسله بر آن حکومت کردند. برخی از آنها نیم قرن هم دوام نیاوردند و برخی هفتصد سال حکومت کردند. برخی به صلح با دیگری کنار آمدند و برخی نیز به جنگ با دیگری پرداختند. و پایان سلسله‌ای در هرج و‌ مرج و بی قانونی اتفاق افتاد که جنگاوران و پادشاهان بیچاره برای برتری جنگیدند و در چهار دوره رخ داد و طولانی‌ترینشان بیش از یک قرن طول کشید.
یکی از این دوره‌ها مربوط به جنگ تمام نشدنی و همیشگی امپراتوری با جاگوس نای‌ها بود، اقوامی از ایسوس که در شرق کوهستان استخوان و در دشت‌های آنجا زندگی‌ می‌کردند و زندگی عشایری داشتند. امپراتوری قصد داشت تا آنها را مجبور به هم پیمان شدن کند و مرزهای خود را گسترش دهد اما این تلاش‌ها به ندرت نتیجه می‌داد و جنگ دوباره آغاز می‌شد. چرا که جاگوس نای‌ها فرار را به قرار ترجیح می دادند.
چهل و دومین امپراتور اسکارلت، امپراتور لو‌ هان، در طول سلطنت طولانی‌اش سه بار به دشت‌ها تازید.

هرچند در هنگام مرگ لو هان جاگوس نای حملات جسورانه‌تر و مهلک‌تری به نسبت اوایل دوره سلطنت وی داشت. اما جانشین لو هان، یعنی لو بو مصمم‌تر بود و تصمیم گرفت که شر عشایر را یکبار برای همیشه کم کند. بنابراین با ارتشی سه هزار نفره که هدفی جز سلاخی کردن نداشتند، به دشت حمله کرد و هر پیشنهاد صلح، باج و … کارساز نبود. او به همراه ارتش عظیمش عشایر را قلع و قمع کرد و چیزی جز بیابان‌های در حال سوختن پشتشان باقی نماند.

زمانیکه جاگوس نای‌های باقی مانده به روش سنتی خود راه فرار در پیش گرفتند، لو بو ارتش خود را به سیزده گروه تقسیم کرد و به دنبال آنان فرستاد. در تاریخ اینطور آمده که یک میلیون جاگوس نای به دست آنها کشته شدند.

قبایل دیگر که سرنوشت جاگوس نای را دیدند، به رهبری جاتار ژی باهم متحد شدند. او کسی بود که سیزده ارتش لو بو را در مدت زمان دو سال سلاخی کرد. در ابتدا آذوقه و‌ آب آنها را از بین برد و به آنها گشنگی و تشنگی داد و وقتی آنها به سمت سرزمین‌های آب رفتند، برایشان تله گذاشت و بدین ترتیب همه آنها را از بین برد. سرانجام سواران ژی به ارتش امپراتور جوان نیز رسیدند که خودش نیز در آنجا بود و آنها را سلاخی کردند. هنگامی که سر لو بو را به جاتار ژی تقدیم کردند، دستور داد تا گوشت‌ها را از جمجمه او‌ جدا کنند و سپس جمجمه رو با طلا بپوشانند و آنرا به جامی تبدیل کنند. از آن پس تمام نوشیدنی‌های جاتار ژی درون جمجمه‌ لو بو ریخته می‌شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*