خانه > مقالات > معرفی خاندان دارکلین

معرفی خاندان دارکلین


خاندان دارکلین از داسکندیل، یکی از خاندان‌های اصیل کراون‌لندز است که حضوری مستمر در تاریخ وستروس داشته است. دارکلین‌ها از قلعه‌ای به نام دان‌فورت (Dun Fort) در شمال شرقی کینگزلندینگ، که شهر و بندر شلوغ داسکندیل را به صورت استراتژیک کنترل می‌کند، حکمرانی می‌کنند. نشان خاندان آن‌ها که با هفت سپر سفید بر روی یک زمینه قرمز تزئین شده، نماد هفت دارکلینی است که به عنوان گارد پادشاهی خدمت کرده‌اند و وفاداری دیرینه‌ی آن‌ها به تخت آهنین را نشان می‌دهد. البته باید به خاطر داشت که تغییرات پرچم در طول تاریخ ۳۰۰ ساله پس از فتح وستروس و با انتخاب اعضای این خاندان به عنوان گارد صورت گرفته است. اگرچه در سریال ما پرچمی با هفت سپر سفید میبینیم، اما احتمالا این نکته از چشم سازندگان سریال پنهان مانده که تا آن زمان، تنها ۳ دارکلین عضو گارد بوده‌اند.

تاریخ خاندان دارکلین به دوران قهرمانان (Age of heroes) برمی‌گردد، زمانی که پادشاهان کوچکی در میان مردمان اولیه بودند. تأثیر آن‌ها با شجاعت و حکمرانی در دوره‌های پر تلاطم حمله‌ی آندال‌ها و سلطنت‌های بعدی گسترش یافت. در دوران فتح اگان، این خاندان از حکمرانی یک قلمروی کوچک به اربابان وفادار تحت پرچم تارگرین‌ها تبدیل شد. نمونه‌ی این وفاداری توسط سر رابین دارکلین (دارک رابین) بود. دارک رابین یکی از اولین شوالیه‌های گارد پادشاهی، بود.

نگاه مختصری به پایتخت دارکلین‌ها داشته باشیم. موقعیت استراتژیک داسکندیل در سواحل شمال شرقی خلیج بلک‌واتر، آن را به یک مرکز حیاتی برای تجارت و قدرت دریایی تبدیل کرد. نزدیکی آن به پایتخت و کنترل دسترسی دریایی به Blackwater Rush، آن را در کمپین‌های نظامی مختلف، به‌ویژه در طول رقص، حیاتی کرد. در این جنگ، خاندان دارکلین با وفاداری به رینریا و جناح سیاه‌، نقش و سرنوشت خود را در این جنگ داخلی وحشیانه تعیین کردند.

اوایل جنگ، لرد گانثور دارکلین، یکی از حامیان قوی رینیرا، به عنوان یک شخصیت کلیدی در شورای سیاه او بود و وفاداری او بهای سنگینی داشت. از آنجایی که داسکندیل اولین مانع در مسیر سر کریستون کول بود، کول و حامیان اگان دوم به داسکندیل حمله کرده و بندر آن را سوزاندند و لرد گانثور را اسیر کردند. کول با زدن سر گانثور در برابر چشمان ارتش و مردم شهر، زهر چشم مهمی گرفت. این حمله نه تنها برای تضعیف یک بندر دریایی مهم، بلکه به عنوان هشداری جدی به دیگر متحدان رینیرا بود. از طرفی دیگر در سریال میبینیم که سر استفن، فرمانده گارد ملکه رینیرا، پسر لرد گانثور  است که خبر مرگ پدرش را پس از سفر مخفیانه به کینگزلندینگ می‌شنود.

در پی این حمله، لیدی مردیت دارکلین، بیوه‌ی گانثور که زمام امور را پس از همسرش به دست گرفت، با چالش‌های بزرگی روبرو شد. با اینکه لیدی از تخریب بیشتر شهر توسط ایموند و اژدهایش ویگار به شدت در هراس بود، اما تصمیم خطرناکی گرفت و ملکه رینیرا پس از  وقایع دراگون‌پیت و چوپان به طور موقت پناه داد. این وفاداری، نشان‌دهنده‌ی ریسک‌های شخصی بود که دارکلین‌ها برای پادشاه منتخب خود می‌پذیرفتند.

در طول ادامه‌ی جنگ، داسکندیل همچنان یک نقطه‌ی کانونی باقی ماند. پس از بازپس‌گیری تاج و تخت توسط Aegon II، خاندان دارکلین، مانند بسیاری از خاندان‌های نجیب، با فشارهای مالی سنگینی به دلیل جریمه‌های تحمیلی از سوی فاتحان جنگ مواجه شدند. این بار مالی، تأثیر اقتصادی وسیع‌تری را بر کسانی که از طرف بازنده حمایت کرده بودند، گذاشت. البته از دیدگاه بسیاری، رقص اژدهایان برنده واقعی نداشت.

علیرغم اینکه دوران رقص، دوره‌ای تعیین‌کننده برای خاندان دارکلین بود که وفاداری، استقامت و بقای خط نسل آن‌ها را آزمایش کرد، اما این خاندان و این بندر استراتژیک به داستان‌های دراماتیک خود پس از رقص نیز ادامه دادند.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*