در مقالات اخیر وارد ریورلندز شدهایم و با توجه به تحرکاتی که در سریال رخ میدهد در حال بررسی خاندانهای این منطقه بر اساس کتاب، هستیم. در این قسمت با خاندان فری بیشتر آشنا خواهیم شد. در قسمت پنجم فصل دوم، جیس به ملاقات فریها در تویینز میرود. اتفاقی که در کتاب رخ نمیدهد و کتاب داستان جذابتری دارد!
خاندان فری تاریخ طولانی ندارد و عمرش در زمان رقص از ۷۰۰ سال بیشتر نیست اما یک شاهراه مهم ارتباطی به نام تویینز(Twins /دوقلوها) در ریورلندز را در اختیار دارند که تمام اصل و نسب و ثروت این خاندان به آن وابسته است. تویینز نام دو قلعهای است که روی رود گرین فورک (یکی از شاخههای ترایدنت) ساخته شده است. اما چیزی که باعث میشود تویینز به جای این که یک اثری هنری باشد، یک قلعهی استراتژیک باشد، این است که، تنها محل گذر از رودخانه تا شعاع صد مایل است و وسط مسیر وینترفل به ریورران قرار دارد. تویینز باعث شده که فریها موقعیتی قدرتمند برای کنترل حرکت در سراسر ریورلندز داشته باشند.
البته که تویینز در نوع خود اثر هنری هم هست! دوقلعهی سنگی کاملا یکسان در دو سمت گرین فورک که با یک پل محکم به هم وصل شدند و در وسط پل برج بلندی به نام واتر تاور قرار دارد. تویینز یک دژ نظامی به تمام معناست. مثلا واتر تاور شکافهایی به اندازه پیکان دارد تا کمانداران را در موقعیت دفاعی مستحکمی قرار بدهد. فریها که خودشان سازندگان تویینز بودند، از عوارض و مالیاتی که از مسافران جمع میکردند، ثروتمند شدند. واقعیتی که خاندانهای بزرگ وستروس دائما به آنها گوشزد میکنند “شما از خفتگیری ثروتمند شدید!” کاملا قابل درک است که پرچم فریها تویینز باشد. نقشی از تویینز با رنگ آبی روی زمینهی نقرهای.
در زمان فتح وستروس توسط اگان، فریها به دلیل خصومتی که با هَرِن سیاه داشتند، به اگان ملحق شدند و بعد از فتح زمینهای زیادی از اگان به عنوان جایزه دریافت کردند. درسالهای حکومت تارگرینها تا پیش از رقص، تنها نکتهی قابل ذکر از فریها، حمایت از اگان بیتاج در برابر میگور ظالم بود. در دوران رقص تویینز در اختیار فارست فری (فری احمق) و همسرش سابیتا فری بود. لقب فارست، احمق، گولتان نزند، فارست جنگجوی ماهری بود که تنها یک حماقت بزرگ کرد که از رینریا خواستگاری کرد. آدم بولدی بود!
با شروع رقص فارست به سرعت و در حالی که بقیه خاندانهای ریورلندز اشتیاقی برای حمایت از هیچ جناحی از خود نشان نمیدادند، از رینریا حمایت کرد. او در کنار دیمون، شاهزاده یاغی، استونهج را تصرف کرد. فتح استونهج عملا ریورلندز را در تیم سیاه قرار داد. فارست در ادامهی پایبندی به تعهدش به جناح سیاه، در نبرد “کنار دریاچه” هم حضور داشت و همانجا توسط لنیسترها کشته شد. با مرگ فارست، سابیتا به فرماندهی فریها در جنگ ادامه داد و طبعا به حکمرانی تویینز همراه با پسر خردسالش رسید. سابیتا را در کتاب، زنی جنگجو،بیرحم، تشنهی قدرت و متعهد میبینیم که گرایشش بیشتر متمایل به زنهاست تا مردان.
در ادامهی رقص، سابیتا، هرنهال را سه روز بعد از اینکه کول و ایموند آن را ترک کردند به تصرف میکند ولی وقتی ایموند ناگهانی برمیگردد، به تویینز فرار میکند. در نبرد دوم تامبلتون، سابیتا به آدام ولاریون ملحق میشود و حتی در جنگ کینگزرود نیز حضور دارد. در این جنگ یک شب را با الیسِین بلکوود (بلک اَلی) در یک چادر میگذراند!
درنهایت زمانی که اگان سوم به حکومت رسید سابیتا به تویینز برمیگردد تا به قسمتهای شمالی ریورلندز سر و سامان بدهد. در همین ایام مهمانی بزرگی به نام جشن بیوهها را در تویینز میزبانی میکند که در آن مردان شمالی که دیگر نمیتوانند به شمال برگردند را با بیوههای جنگ به خانهی بخت میفرستد.
سابیتا و فارست اصلیترین بازیگران خاندان فری در دوران رقص هستند که از خوش شانسی رینریا خصلت وفاداری را دارند، خصوصیتی که فریها در آن زیاد خوشنام نیستند. در حالی که حدودا ۲۰۰ سال بعد و پس از مرگ رابرت باراتیون، سرنوشت راب و کتلین استارک به شکل تراژیکی در تویینز و توسط والدر فری رقم خورد. تغییر وفاداری ناگهانی والدر پیر، مرگ استارکها را به دنبال داشت.