خانه > مقالات > جاده‌ی پادشاه و اهمیت آن در وستروس و رقص اژدهایان

جاده‌ی پادشاه و اهمیت آن در وستروس و رقص اژدهایان

در دنیای «نغمه‌ی یخ و آتش» جورج آر.آر. مارتین، جاده‌ی پادشاه (کینگز رُود) به عنوان یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های قاره‌ی خیالی وستروس شناخته می‌شود. این سیستم بزرگ‌راهی عظیم که تقریباً ۲۰۰۰ مایل طول دارد؛ به عنوان یک مسیر فیزیکی و نمادی از اتحاد هفت پادشاهی تحت سلطنت آهنین عمل می‌کند.

در اولین قسمت از سریال «بازی تاج و تخت» دیدیم که پادشاه رابرت براثیون از طریق جاده‌ی پادشاه به وینترفل سفر کرد. در قسمت دوم آن که عنوانش هم «جاده‌ی پادشاه» بود، ند استارک و دخترانش همراه با شاه و همراهانش به سمت جنوب سفر کردند؛ در حالی که تیریون لنیستر و جان اسنو به سمت شمال رفتند تا به نگهبانان شب برسند. جاده‌ی پادشاه بخشی ضروری از وستروس است و این مقاله به بررسی منشاء، اهمیت اقتصادی و معناشناسی آن به عنوان یک ابزار داستان‌گویی خواهد پرداخت.

شروع ساخت جاده‌ی پادشاه

اگان فاتح، نخستین پادشاه تارگرین، نیاز به سفر و ارتباطات کارآمد در قلمرو تازه متحد شده‌ی خود را درک نموده و ساخت جاده‌ی پادشاه را در بخش‌های کوچک آغاز کرد؛ اما این جهریس تارگرین اول، معروف به آشتی‌دهنده، بود که واقعاً این پروژه‌ی عظیم را گسترش داده و تکمیل کرد. جهریس در دوران طولانی سلطنتش ساخت و نگهداری از جاده‌ی پادشاه را یکی از اولویت‌های اصلی خود قرار داد؛ زیرا می‌دانست که یک سیستم جاده‌ای خوب برای تجارت، حکومت‌داری و حرکت نظامی حیاتی خواهد بود. ساخت جاده‌ی پادشاه یک پروژه‌ی بزرگ و نیازمند منابع و نیروی کار قابل توجهی بود. کارگران جنگل‌ها را پاک‌سازی کردند، تپه‌ها را هموار کردند و پل‌هایی بر روی رودخانه‌ها و جوی‌ها ساختند. این جاده با سطحی از سنگ‌ریزه فشرده طراحی شده بود که اجازه می‌داد آب در زمان بارندگی تخلیه شود و آن را در بیشتر مکان‌ها در تمام طول سال قابل عبور می‌ساخت. با توجه به فناوری محدود قرون وسطایی موجود در آن زمان، این یک دستاورد مهندسی قابل توجه بود.

ویژگی‌های فیزیکی جاده‌ی پادشاه و اهمیت آن برای پادشاهی

جاده‌ی پادشاه طولانی‌ترین جاده در وستروس است و ببشتر از هر جاده‌ی دیگری از آن نگهداری می‌شود. عرض آن به قدری هست که چندین کالسکه بتوانند در کنار هم حرکت کنند که تجارت و حرکت نیروها را تسهیل می‌کند. این جاده با نشانه‌های مکرر مشخص شده و در بعضی مکان‌ها پاسگاه‌های نگهبانی و مهمان‌سراهایی برای خدمت به مسافران وجود دارند. جاده‌ی پادشاه از قلعه‌ی سیاه در دیوار آغاز شده و در استورمزاند به پایان می‌رسد. برخی از نقاط عطف مهم آن شامل وینترفل، موت کیلین، دوقلوها، مهمانسرای کراس‌رُود (که با جاده‌ی رودخانه (ریور رُود) و جاده‌ی بلند (های‌رُود) تقاطع دارد)، هرن‌هال و کینگزلندینگ است و بعد به مقصد نهایی خود یعنی استورمزاند می‌رسد. جاده‌ی پادشاهان همچنین با جاده‌ی طلا (گُلد رُود) که به کسترلی راک می‌رود و جاده‌ی رز (رز رُود) که به های‌گاردن و اولدتاون می‌رسد تقاطع دارد.

از نظر اقتصادی، جاده‌ی پادشاهان به عنوان شریان اصلی تجارت در وستروس عمل می‌کند. بازرگانان از آن برای حمل کالا بین شهرها و سکونت‌گاه‌های بزرگ استفاده می‌کنند و کشاورزان برای رساندن محصولات خود را به بازار به آن اتکا دارند. این جاده باعث رشد شهرها و مهمان‌سراهای زیادی در مسیر خود شده و فرصت‌های اقتصادی برای مردم عادی که خدماتی به مسافران ارائه می‌دهند ایجاد کرده است. فراتر از کاربردهای عملی آن، جاده‌ی پادشاهان اهمیت فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی در جامعه‌ی وستروسی دارد. این جاده نمادی از اتحاد و اقتدار مرکزی است و ارتباط بین مناطق مختلف تحت سلطه‌ی تخت آهنین را نشان می‌دهد. نام این جاده نیز این موضوع را منعکس می‌کند و بر نقش آن به عنوان یک بزرگراه سلطنتی که زیردستان پادشاه را به هم متصل می‌کند تأکید دارد.
با وجود اهمیت و نگهداری منظم، سفر در جاده‌ی پادشاهان بدون خطر نیست. راهزنان اغلب و به ویژه در مناطق کم‌جمعیت یا در زمان بی‌ثباتی سیاسی به مسافران حمله می‌کنند. کارایی این جاده به عنوان یک مسیر راحت سفر باعث پیش‌بینی‌پذیری آن می‌شود و به مجرمان اجازه می‌دهد تا حرکت اهداف بالقوه را پیش‌بینی کنند. همچنین آب‌وهوا به ویژه در شمال با برف سنگینش، چالش‌هایی برای عبور از جاده‌ پیش می‌آورد و بخش‌هایی از آن را غیرقابل‌عبور می‌کند. عبور از گردن (نِک) هم خیلی خطرناک است، زیرا جاده باریک می‌شود و مسافران باید با زمین‌های سخت و تهدید بالقوه‌ی کرانوگمن‌ها که در اطراف باتلاق‌ زندگی می‌کنند، روبرو شوند.

اهمیت جاده‌ی پادشاه به عنوان یک ابراز داستان‌گویی

چندین شخصیت در سریال بازی تاج و تخت در جاده‌ی پادشاه سفر می‌کنند. جاده‌ی پادشاه در بسیاری از لحظات کلیدی در سراسر بازی تاج و تخت به‌طور برجسته‌ای نمایش داده شده است. آریا استارک در طول سریال بیشترین زمان را در این جاده صرف کرد. سفر او در این جاده پر از تراژدی‌ها و تغییر مسیرهای متعددی است که خطراتی را که در هر گوشه کمین کرده‌اند، برجسته می‌کند. آریا ابتدا پس از کشته شدن پدرش ند استارک، با کمک یک مرد از نگهبان شب از کینگزلندینگ فرار کرد. مرد شمالی او را در پوشش یک پسر، در کنار گروهی از مردان که به سمت دیوار می‌رفتند، مخفیانه از کینگزلندینگ خارج کرد. در این بخش از سفرش، او با جکن هگار، یک خارجی مرموز و زندانی ملاقات کرد که برای آینده‌اش به‌عنوان یک قاتل آموزش‌دیده ضروری بود. کمی بعد، افراد لنیسترها آریا، گندری و هات پای را به اسارت گرفته و آن‌ها را به هرن‌هال بردند. آریا مدتی در آنجا ماند و مجبور شد به تایوین لنیستر که از هویت او خبر نداشت خدمت کند. آریا می‌خواست که تایوین کشته شود، اما جکن هگار که به او سه مرگ وعده داده بود، تایوین را نکشت و در عوض راه فرار او، گندری و هات پای از هرنهال را  هموار کرد. بعداً، آن‌ها توسط برادران بدون پرچم دستگیر شدند.
وقتی آریا از کمپ برادران فرار کرد، سندور کلیگین  (سگ شکاری) او را پیدا کرد و قصد داشت او را به دوقلوها ببرد تا از خانواده‌اش پاداش بگیرد. اما وقتی آن‌ها به آن‌جا رسیدند، شاهد وقایع عروسی وحشتناک سرخ شدند. سپس آریا و سندور به سمت شمال شرق در مسیر ایری سفر کردند. در فصل ۷، آریا پس از اینکه هات پای به او گفت که جان اسنو اکنون پادشاه شمال است، به سوی وینترفل بازگشت. او در جاده‌ی پادشاه با یک دوست گمشده ملاقات کرد: گرگ وحشی‌اش نایمریا، که اکنون به یک گرگ بزرگ تبدیل شده و رهبری یک دسته را بر عهده دارد. پس از یک دیدار کوتاه، گرگ می‌رود و آریا متوجه شد که مسیرهای آن‌ها دیگر به هم گره نخورده است. در فصل ۸، آریا و سندور دوباره در جاده‌ی پادشاه هستند و به سمت کینگزلندینگ حرکت می‌کنند. آریا می‌خواهد یکی دیگر از نام‌ها را از لیستش خط بزند: سرسی لنیستر.

تیریون پس از بازدید از دیوار با جان اسنو، از طریق جاده‌ی پادشاه به سمت جنوب سفر کرد. او در مهمان‌خانه‌ی کراس‌رودز پناه گرفته و با کتلین استارک روبرو شد که پس از ملاقات با ند در کینگزلندینگ به سمت وینترفل در حال حرکت بود. او دستور دستگیری تیریون را صادر کرده و او را به سمت خانه‌ی خواهرش، ایری برد. آن‌ها در مسیر با کمینی از یک گروه قبیله‌ای مواجه شدند که به لطف بران، تیریون و سر رودریک، راهزنان  موفق نشدند.

جیمی و برین نیز در طول جاده‌ی پادشاه سفر کردند. پس از این‌که کتلین به‌طور مخفیانه جیمی را آزاد کرده و از برین خواست تا او را به سمت کینگزلندینگ ببرد تا او را با دو دخترش عوض کند، این دو با موقعیت‌های خطرناک مواجه شدند.  نیروهای بولتون آن‌ها به اسارت گرفتند. جیمی هنگام تلاش برای محافظت از برین در برابر حمله‌ی متجاوزان، دست شمشیرزنش را از دست می‌دهد.

این وقایع تأکید بر این دارند که در طول داستان این جاده و خطرات آن برای مسافران، یک مسیر واقعی و استعاری برای سفرها و تغییرات شخصیت‌هاست.

نقش جاده‌ی پادشاه در جنگ‌ها

در مورد ارزش استراتژیک جاده‌ی پادشاه نمی‌توان اغراق کرد. در زمان‌های جنگ، این جاده به عنوان مسیر اصلی برای حرکت ارتش‌ها در سراسر قاره عمل می‌کند. این موضوع بارها در سراسر بازی تاج و تخت نشان داده شده است. در طول جنگ پنج پادشاه، راب استارک از جاده‌ی پادشاه برای رهبری ارتشش به سوی نبرد علیه نیروهای لنیستر استفاده کرده و نهایتاً جیمی لنیستر را دستگیر و زندانی کرد. کیفیت و عرض جاده اجازه‌ی استقرار سریع نیروها و تدارکات را فراهم می‌آورد و آن را به یک دارایی نظامی حیاتی تبدیل می‌کند.

جاده‌ی پادشاه و رقص اژدهایان

این بخش، وقایع بسیار مهمی از فصل‌های آینده‌ی سریال خاندان اژدها را اسپویل می‌کند.

جاده‌ی پادشاه در فصل‌های آینده‌ی سریال «خاندان اژدها» نقش بسیار پررنگ‌تری خواهد داشت. در قسمت پایانی فصل دوم، تماشاگران شاهد حرکت چندین ارتش بودند. های‌تاورها از سمت جنوب غربی و لنیسترها از سمت غرب در حال حرکت بودند؛ هر دو ارتش به سمت شمال و به سوی هرن‌هال، که در اختیار سیاه‌ها بود، می‌رفتند و دیمون تارگرین در هرن‌هال رهبری نیروهای لردهای ریورلندز را بر عهده داشت. ریش‌سفیدهای کریگان استارک هم به سمت جنوب در حال حرکت بودند و از دوقلوهای فری عبور می‌کردند. همه‌ی این ارتش‌ها در نهایت در جاده‌ی پادشاه با یکدیگر روبرو خواهند شد.

طبق کتاب «آتش و خون»، نیروهای سبز به سمت شمال حرکت می‌کنند تا به هرن‌هال برسند و تحت رهبری کریستون کول و ایموند تارگرینِ سوار بر ویگار، به دیمون و ارتش او حمله کنند. اما وقتی به هرن‌هال می‌رسند، متوجه می‌شوند که قلعه خالی است؛ زیرا دیمون که از حرکات آن‌ها خبر داشت، قلعه را تخلیه کرده و دور از تمام مسیرهای اصلی به سمت کینگزلندینگ رفته بود با هیچ‌کدام از نیروهای دشمن روبه‌رو نشود.

در حالی که به نظر می‌رسد احتمال یک نبرد بین سیاه‌ها سبزها وجود دارد، کُندال ممکن است ترتیب وقایع یا برخی جزئیات را تغییر دهد . در کتاب، گرگ‌های زمستانی شمال در نبرد علیه سبزها در ریورلندز شرکت کردند، اما بعداً در نبرد اول تامبلتون کشته شدند. کریگان استارک با یک گروه دیگر از شمالی‌ها به سمت جنوب حرکت کرد، اما این اتفاق پس از فرار رینیرا از کینگزلندینگ و بازپس‌گیری تاج توسط اگان دوم رخ داد. پس از مرگ رینیرا، نبرد دیگری در جاده‌ی پادشاه بین ریورلندزی‌ها و بروس براثیون رخ داد که براثیون در آن شکست خورد. به نظر نمی‌رسد که «خاندان اژدها» این رویداد را نمایش دهد، زیرا این رویداد بخشی از خط زمانی پس از مبارزه بر سر تاج و تخت بین سبزها و سیاه‌ها محسوب می‌شود. با این حال، طرفداران می‌توانند در فصل‌های آینده‌ی «خاندان اژدها» انتظار نبردهای هیجان‌انگیز بیشتری در جاده‌ی پادشاه داشته باشند. جاده‌ی پادشاه در سریال «شوالیه‌ای از هفت پادشاهی» نیز به تصویر کشیده خواهد شد.

#مقاله
#وستروس
@Westerosir

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*