این پست حاوی اسپویل قسمت ششم فصل دوم است.
سکانسی از قسمت ششم خاندان اژدها، صحبتهای لریس بالای سر اگانِ نیمه سوخته است. صحبتهایی از زبان کسی که سالها با معلولیت زندگی کرده به کسی که به تازگی نصف بدنش سوخته است. در این سکانس لریس از چگونگی تولدش و از برخورد خانوادهاش با معلولیتش میگوید.
بعد از افشاگریهای این قسمت، میدان بازی برای بسیاری از شخصیتهای درگیر در رقص اژدهایان تغییر میکند. لریس استرانگ (کلابفوت) و اگان دوم، از افرادی بودند که خود را در گرداب این تغییرات میبینند. اگان که نیمهی اول فصل را با سازگار شدن با این ایده که اکنون پادشاه وستروس است، سپری کرده بود، اکنون خودش را روی تخت میبیند که نصف بدنش سوخته است. شرایطی که مسبب آن برادرش ایموند بود که با سوزاندن اگان خودش نایبالسلطنه شد. در همین حال، لریس بیشتر فصل را به نزدیک شدن به اگان گذرانده بود و حتی از اگان مقام استاد زمزمههای کینگزلندینگ(مقامی که در دوران رابرت در اختیار وریس بود) را گرفته بود.
اما با حضور ایموند در مقام جانشینی اگان، ایموند صراحتا به لریس میگوید که از مدار قدرت خارج است و به لریس دستور میدهد تا اُتو هایتاور را پیدا کند تا مجددا او را در جایگاه دست پادشاه (نایبالسلطنه) بنشاند. اینکه هدف ایموند از بازگرداندن اتو چیست و اینکه آیا به اتو اعتماد دارد یا فقط میخواهد به بهانهای اتو را به کینگزلندینگ بکشاند، در آینده مشخص خواهد شد.
در این نقطه لریس در موقعیت ترسناکی قرار میگیرد و مجبور به انتخاب میشود. لریس به جای راضی نگه داشتن ایموند، به ملاقات اگان که در بستر (و در حال پیچیدن از درد به خود) است میرود. لریس با صداقت بیرحمانهای، از زندگی در عین معلولیت در وستروس میگوید تا اگان را (که به تازگی به گروه ناتوانها پیوسته) برای رویایی با مشکلات آیندهاش آماده کند. لریس در این گفتگو از چگونگی آسیب پایش و برخورد خانوادهاش با این مساله پرده برمیدارد.
من با جیغ به دنیا آمدم، در دل یکی از برجهای بزرگ هَرن. ریههام قوی بودند، اما پایم آنقدر بد شکل بود که پدرم آن را جادوگری نامید و یک عضو خانوادهمان را متهم به جادوهای سیاه کرد.
جادو و هرنهال به سرعت فکرها را به سمت یک شخصیت میبرد و آن هم کسی نیست به جز آلیس ریورز.
آیا آلیس ریورز مسئول پای ناتوان لاریس “Clubfoot” استرانگ است؟
آلیس ریورز، با ورود دیمون به هرنهال در سریال دیده شد و در طول این فصل و در مدت اقامت دیمون در هرنهال، مشغول دیمون (و احتمالا توهمات او) بوده است. اولین سوالی که بعد از دیالوگ اگان و لریس شکل گرفت این بود که آیا ممکن است آلیس همان کسی باشد که پدر لریس، لایونل استرانگ، او را مسئول پای شَل پسرش میدانست؟
سریال پاسخ مستقیمی به این سوال نداده اما شواهد زیادی مبنی بر اینکه این فرد میتواند آلیس بوده باشد، وجود دارد. به عنوان اولین دلیل میتوان به سنِ نامشخص آلیس اشاره کرد. نه فیلم و نه کتاب در مورد سن آلیس و اینکه چه مدت است که در هرنهال به استرانگها خدمت میکند، صحبتی نمیکنند. بازیگر نقش آلیس، گیل رَنکین، در جایی اشاره کرده بود که آلیس ممکن است تا ۴۰۰ سال سن داشته باشد! در کتاب، محتمل است که آلیس دایهی لریس و برادر بزرگترش هاروین (استخوان شکن) بوده باشد یا حتی دایهی نسل قبل یعنی خود لایونل هم بوده باشد. کتاب عنوان میکند که آلیس در دوران رقص حداقل ۴۰ ساله است، اما سن واقعی او مشخص نیست.
با توجه به سایر حدسیات و رمزهایی که در مورد آلیس وجود دارد، اینکه او ممکن است در تولد لاریس نقش داشته باشد، چندان دور از ذهن نیست. سوال بزرگ این است که اگر او به علت نافرم بودن پای لاریس، متهم به جادوی سیاه شد، چرا هنوز در هرنهال است؟ شاید نشاندهندهی این باشد که درآن مکان نفرین شده یعنی هرنهال، قدرت کنترل بالایی بر خاندان استرانگ دارد.
البته احتمال دیگری هم وجود دارد که باید نظر گرفت. این احتمال که شخصی که متهم به جادوگری سیاه علیه لریس کودک و خاندان استرانگ شد، در واقع گرند مَستری بود که قبل از آلیس در هرنهال حضور داشت. در قسمت چهارم همین فصل آلیس به دیمون میگوید که گرند مستر قبلی نتوانست در هرنهال جاگیر بشود. شاید آلیس به شکل ظریفی میگوید که گرند مستر با اتهام جادوگری ازهرنهال اخراج شده است.
اینکه آیا واقعا جادویی در کار بوده یا نه، هنوز یک سوال بزرگ است. آیا کسی واقعاً مقصر بوده، یا فقط دست طبیعت باعث ناتوانی لریس است؟ یا شاید خرابههای نفرین شده هرنهال نقش داشتند. چگونگی پیدایش پای لنگش همچنان یک راز باقی میماند مگر اینکه سریال بیشتر به آن بپردازد. اما به هرشکل، در این لحظه اطلاعات بیشتری از گذشتهی لریس داریم.