شوک آورترین مرگ های بازی تاج و تخت

فصلهای چهار و پنج

با توجه به روال همیشگی و کماکان شوک اور بازی تاج و تخت در هر فصل چندین نفر از شخصیتهای نسبتا مهم سریال از گردونه قدرت و کشمکشها خارج می شوند. با وجودی که از اولین مرگهای مهم داستان این مجموعه نمایشی چند سال گذشته است اما هنوز هم دراز دست دادن بعضی شخصیتها ماتم زده می شویم وبر مارتین ونویسندگان فیملنامه لعنت می فرستیم.

لیستی که درزیر آمده است مربوط به مرگهای شوک اور داستان مجموعه نمایشی است. مرگهای که انتظار آنها را نداشتیم یا تا آخرین لحظه انتظار تغییرش را می کشیدیم و در کمال ناباوری اتفاق افتادند. پیش ازاین لیستی ازمرگهای غافلگیر کننده سه فصل اول تهیه کرده بودیم و در این خبرامده بود.

اوبرین مارتل

شخصیتهای از دست رفته دردو فصل آخر خیلی بیشترازاین لیست هستند و قطعا برای بینندگان مختلف میزان شوک آور بودن مرگها متفاوت است. شاید در این لیست می شد میرسلا براتیون, استاد ایمون, منس ریدر, ژوژن رید, گرن و پیپ, سر باریستان سلمی و نفرات دیگری را نیز اضافه کرد اما مبنای انتخاب شوک اورترین ها بود.

نظر شما چیست؟ از کدام مرگ در سریال بیش از همه غافلگیر شدید؟

لایسا تالی

۱-      لایسا تالی ارن

چه کسی فکر می کرد لایسا, خواهر نا محبوب بانو کتلین استارک بیش از هر آدم زرنگ و سیاستمداری در چرخش حوادت کینگزلندینگ نقش داشته باشد؟ اصلا با اعترافات اخر لایسا متوجه شدیم که شروع همه حوادث پیچیده وستروس که با مرگ جان ارن, دست پادشاه رابرت براتیون شروع شده بود به دست کسی رقم خورد که کمتر شکی به او می رفت. بعد از آن اعتراف دیگر چه نیازی به حضور او بود؟ با مرگ او فقط یکی از شاهدهای مهم نقشه های لرد بیلیش از بین رفت و چه چیزی بهتر از این برای این بازیگردان اصلی پشت پرده.

ایگرت

۲-      ایگریت

ایگریت , دخترموقرمز وحشی, رابطه پرفراز و نشیبی با جان اسنو داشت اما مرگش در کشاکش نبرد وحشیها و نگهبانان شب وسوزاندن جسدش همراه با وداع غم انگیز جان با او, سرنوشت دردناکی برای او رقم زد. کشته شدن دختری وحشی و همیشه سلاح به دست در یک نبرد سنگین دور از انتظار نبود اما شاید فقط در دنیای بازی تاج و تخت است که این مرگ رمانتیک بین انبوه کشت و کشتارها گم می شود و کمتر خاطره ای از آن باقی می ماند. تنها یادگاری این عشق بکر و پرهیجان این جمله است: تو هیچ چی نمی دونی جان اسنو!

شی

۳-      شی

حوادث متوالی قسمت پایانی فصل ۴ غافلگیر کننده بود. در دنیای نغمه اگر هر کس دیگری جای تیریون بود چه واکنشی نشان میداد؟ آنهمه خیانت دیدن, خشم فرودادن, بیعدالتی چشیدن, بد شانسی اوردن منجر شد به قتل پدر و قتل فجیع محبوب سابق. شی با وجودیکه در طول سریال شخصیت مطمئن و قابل اعتمادی از خود نشان نداده بود اما اعترافات دروغینش در دادگاه تیریون تکان دهنده و غیر قابل هضم بود.اما وقتی که اخرین برگ خیانت را رو کرد جایی برای بخشش باقی نماند.

اوبرین مارتل

۴-      اوبرین مارتل

شاهزاده دورنی ورودی مطلوب به سریال داشت. روحیه سهل گیر همراه با خوشگذرانی و بی بندباری اش ( به زعم پایتخت نشینان) که بیش از هر چیز از مارتل بودن او سرچشمه می گرفت همراه با صراحت لهجه و شکایت مداومش از عدم دادرسی به مرگ خواهرش که نشان از کینه ای عمیق به لنیسترها داشت, همه وهمه او را به شخصیتی جذاب تبدیل کرده بود. حضور داوطلبانه اش برای نبرد تن به تن در حمایت از تیریون خیال همه را ازنجات تیریون راحت کرد. تمام توضیحات بالا شوک اور بودن مرگ اوبرین را توجیه می کند. شکست در لحظه  آخر و قتلی فجیع در نبردی که عملا به پیروزی به پایان رسانده بود کام تماشاگران را تلخ کرد. هر چند که روحیه پر خروش و گاهی کم سیاست اوبرین همراه با محبوبیتش نزد تماشاگران او را به خوراک مناسبی برای مارتین و دست اندرکاران سریال تبدیل کرده بود. خوراکی مناسب برای تلخ کردن کام تماشاگران. دیدن صحنه فجیع قتل اوبرین تلخ تر بود یا فریادهای ناباوارانه الاریا سند یا چهره حیرت زده تیریون؟

شیرین براتیون

۵-      شیرین براتیون

یکی از تلخترین و مظلومانه ترین مرگهای سریال. هنوز هم طرفداران وفادار استنیس براتیون که بیشتر از بین خوانندگان کتاب هستند نمی توانند این فاجعه را هضم کنند. تنها براتیون واقعی در میان فرزندان سه برادر خانواده سلطنتی براتیون,  پرنسس شیرین, تنها دختر پادشاه استنیس براتیون, به فرمان پدر و به طرز فجیعی در مقابل چشمان پدر و مادر خود در آتش سوزانده شد. شیرین با شخصیت مهربان و واقعا شیرینی که درطی چند فصل قبل ساخته شده بود کاراکتر دوست داشتنی بود اما قتل فجیعش او را تبدیل به نماد معصومیتی کرد که قربانی قدرت و تعصب می شود.

۶-      جافری براتیون

مرگی شوک اور اما شیرین! کسی با این موضوع مخالفتی دارد؟ جافری براتیون, پادشاه وستروس با وجودی که نقش کلیدی در وقایع سیاسی و معادلات قدرت وستروس نداشت اما شخصیت بی اخلاق و نا متعادل او اغلب مخاطبان کتاب و سریال را از او بیزار کرده بود. بگذریم که در جریان اعدام نداستارک عدم تعهد او به قول بخشش ادارد عامل اصلی قتل این شخصیت محبوب محسوب می شد. قتل جافری در جریان مراسم عروسی اش با مارجری تایرل یکی از شوک اورترین حوادث فصل چهارم بود. اما مهمتر از آن ابهامی بود که در شناسایی قاتل او وجود داشت. یک معمای پلیسی پرابهام به سبک مارتین که چندین سر نخ ضد و نقیض داشت و نهایتا منجر به سلسله حوادث پرهیجانی در کینگزلندینگ شد.

تایوین لنیستر

۷-      تایوین لنیستر

فصل ۴ با این قتل شوک اور وغیر منتظره به پایان رسید. قتل پدر به دست پسر, شکافی بزرگ در خاندان لنیستر. خاندانی که با وجود تمام اختلافات و نفرتهای داخلی بین خواهر و برادر وپدر و فرزند همچنان زیر سایه پدری مقتدر متحد مانده بود. مرگی نه در شان سیاستمدار بزرگی چون تایوین لنیستر. برای تیریون,این قتل عملا تلاشی بود در جهت تلافی همه حقارتهایی که در خانواده متحمل شده بود و گسستن رشته پیوندش با لنیسترها و گریز از سنگینی سایه خاندان , شاید که به دور از وستروس نقشی اساسی تر در دنیای یخ و آتش داشته باشد.

استنیس براتیون

۸-      استنیس براتیون

مرگ جان شوک اور تر بود یا استنیس براتیون؟ استنیس که با تکیه بر نیروی بانوی سرخ پوش و ادعای قانونی اش برای حکومت بر وستروس تا اواخر فصل ۵ پیش امده بود و حتی برادر و دخترش را نیز در این راه قربانی کرده بود گرفتار انتقامی سخت شد. هر چند که مبهم بودن صحنه قتل او امید ضعیفی در دل طرفداران برای زنده ماندنش باقی گذاشته اما سابقه مرگهای شوک آور سریال جای چندان خوش بینی باقی نمی گذارد. اغلب همین امید خام رو در زمان اعدام نداستارک در سر داشتند.

جان اسنو

۹-      جان اسنو

کشته شدن جان اسنو به دست گروهی از برادران شب بی شک شوک اورترین مرگ این دو قسمت سریال را رقم زد. جان با وجود همه فجایع و ناکامی هایی که برای استارکها پیش امده بود مقتدرتر از همه ظاهر شده بود و انتظارمی رفت که همچنان به نقش خود در شمال ادامه دهد اما به طرز غیرمنتظره ای قربانی توطئه برادران سیاهپوشش شد. هر چند که اخرین کتاب چاپ شده مجموعه با قتل جان به پایان رسید و این آمادگی در طرفداران این مجموعه وجود داشت اما این موضوع چیزی از شوک مرگ جان کم نمی کند. اغلب مرگ او را باور ندارند و به انتظار فصل ششم نشسته اند.