میلاد بابانژاد که چندی پیش اولین قسمت از کتاب اول مجموعه یخ و آتش را روانه کتاب فروشی ها کرده بود به دلیل عدم همکاری انتشارات آذرباد در خرید حق تکثیر کتاب از مالک اثر، به همکاری خود با این انتشارات پایان داد.
در ادامه مطلب میتوانید بخشی از صحبت های ایشان را درمورد جزئیات این قطع همکاری مطالعه کنید.
میلاد بابانژاد: «همکاری من با انتشارات آذرباد از اواسط سال گذشته آغاز شد و بنا بر ترجمه کتاب بازی تاج و تخت یعنی کتاب اول از فعلاً هفتگانه سری کتاب های نغمه ای از آتش و یخ بود و دلیل همکاری من نه چشم داشت مالی بلکه کمک به پخش شدن این کتاب ارزشمند بین همه مردم بود در همین راستا تصمیم بر این شد که کتاب اول به سه جلد تقسیم بشه و من در ترجمه جلد اول از دوست عزیزم مهرزاد جعفری کمک گرفتم و جلد دوم رو هم با کمک دوست خیلی خیلی خوب و با دانشم محمد مافی های عزیز ترجمه کردیم و در طول این مدت من به شخصه با مشورت محمد مافی ها و تایید دوستان تازه وارد به این فضا مکاتبات خودم رو با نویسنده این کتاب جرج آر آر مارتین شروع کردم و شرایط رو براش توضیح دادم ایشون هم نهایت لطف رو داشتن و من رو به ایجنسی خودشون معرفی کردن و من و آقای کریس لاتس مذاکراتی در زمینه حق رایت این کتاب به زبان فارسی رو باهم داشتیم که با مساعدت ایشون من و منشی ایشون خانم لارا الن به توافقات فوق العاده ای رسیدیم و اونها حاضر شدن تنها با ۵% رویالتی فی بدین معنا که به ازای چاپ هر کتاب ۵% از مبلغ اون به حساب نویسنده میره حق رایت کتاب رو به زبان فارسی به اضافه دست نوشته ای از آقای مارتین و ثبت اسم انتشارات در وب سایت رسمی نغمه و شخص خود آقای مارتین به ما بدن کل این مبلغ برای جلد اول کتاب میشد چیزی در حدود ۷۲۰ دلار که واقعاً در مقایسه با سایر توافقات انتشارات مختلف با نویسنده هایی به مراتب کمتر شناخته شده رقم نازلتریه و در طول تمام این مدت این دوستانی که تازه سر از انتشارات کتب دانشگاهی دراورده بودن و می خواستن سرکی هم به انتشار رمان بزنن مارو تشویق به این کار کردن اما در لحظه ی آخر و درست زمانی که بنده به واسطه دوستان خارج نشینم و خواهش این دوستان مبلغ قرارداد رو به حساب ایجنسی واریز کردم و خود جرج آر آر مارتین در وبلاگش خبرش رو منتشر کرد این دوستان تازه وارد به عالم نشر رمان تصمیمشون رو عوض کردند کردن و گفتن ما این توافقات رو قبول نداریم و نمی خوایم حالا بماند که ما با چه مذاکراتی تونستیم بخشی از این مبلغ رو از ایجنسی برگردونیم و اون بندگان خدا رو قانع کنیم که اینجا ایرانه و همه حرفهاشون با عملشون زمین تا آسمون فرق می کنه و بدتر از همه ما با چه سختی تونستیم مبلغی از مبلغی که برای فسخ قرارداد داده بودیم رو از این عزیزان انتشاراتی با هزار جور امضا گرفتن بگیریم هم بماند. در هر حال بعد از این اتفاق هم من هم محمد مافی ها از این اتفاقات کمی دل چرکین شدیم و بعد از انجام تعهدات باقی مانده تصمیم به قطع همکاری هامون با انتشارات گرفتیم. این جدایی از جانب من و محمد به صورت کاملاً دوستانه ای انجام شد و من تمام تعهدات خودم رو در زمینه ترجمه به این دوستان تحویل دادم و تمام تلاشم رو کردم که کتاب های خوبی در اختیار شما عزیزان قرار بگیره اما این دوستان بعد از جدایی بنده اقداماتی انجام دادن که متاسفانه خلاف توافقات کتبی و شفاهی ما بوده و قابل پیگرد هست و انشالله بعد از انجام اقدامات مقدماتی شما رو بیشتر در جریان قرار می دم. من سه جلد کتاب برای این دوستان ترجمه کردم:
- جلد اول کتاب بازی تاج و تخت (با همکاری مهرزاد جعفری)
- جلد دوم کتاب بازی تاج و تاخت (با همکاری محمد مافی ها)
- جلد سوم کتاب بازی تاج و تخت (با همکاری همسرم)
برای اطلاعات بهتر شما توافقنامه فسخ با ایجنسی جرج آر آر مارتین و ایجنت ایشون کریس لاتس به همراه اعلام خود آقای مارتین در وبلاگش رو میذارم.»
چقدر ضایع شد
نه خیلیم ما جلوی خارجیا چهرهی خوبی داریم دیگه….
چی بگم والا فقط میتونم بگم متاسفم….حرکت شما بسیار زیبا بود امیدوارم موفق باشید
من ازشون به خاطر زحمتشون متشکرم
انتشارات اذرباد دیگه به غیر از این ۲ جلد اول بازی تاج و تخت بقیش رو مهرزاد جعفری و رقیب زیرنویسیش با هم انجام میدن
من که با این که کتاب خونم کلا این کتابو نمی خونم و سریالو میبینم ولی دردناکه ابروی ما ایرانی این طوری تو جهان بره
من خیلی از این موضوع ناراحت شدم…
من واقعا از آقای بابانژاد بخاطر پرستیژشون تشکر میکنم. از جهتی بخاطر کار آذرباد احساس شرمندگی میکنم و از طرفی بخاطر شخصیتی که بابانژاد نشون داده و خواسته با شرف کارش رو انجام بده، احساس غرور میکنم.
کلی انتشارات با کلاس دیگه وجود دارند … چرا سراغ آنها نمی روید؟؟؟ تندیس؟؟؟ روزنه؟؟ قدیانی؟؟؟
انتشارات آذرباد دیگه کجای بازار نشره که رفتید سراغش؟؟؟
آبروی کشور رفته … الان نمایشگاه کتابه … خوب می تونید ناشر با شرف پیدا کنید
فکر میکنید من و میلاد سراغ انتشارات دیگهای نرفتیم؟ هم من و هم میلاد با انتشاراتیهای دیگهای صحبت کردیم. از جمله با قدیانی، ویدا و تندیس. اما هرکدوم به دلایلی از پذیرش اون سر باز زدند. یا گفتن خودمون مترجم داریم، یاگفتن امتیاز تو ایران کشکه یا گفتن که از این کتاب و دردسرهای ممیزی اون خوششون نمیاد. شاید جای تأسف باشه که بدونید من خودم از چند ناشر شنیدم که اونها هم با نظر انتشارات آذرباد در مورد خرید حق نشر موافق بودند و گفتند که هزینه کردن برای امتیاز کتاب اونم تو ایران ارزش نداره!!!
واقعاً اتفاق بدیه. ناشران خودشون به امتیاز همدیگه اهمیت نمیدن و در عین حال از رعایت نشدن حق امتیاز مینالند!! همین کارها من و میلاد رو از ادامه کار منصرف کرد. ما هر دومون حاضر شدیم آبروریزی این انصراف از ادامه کار رو بپذیریم اما با یه همچین وضعی کار نکنیم. این قضیه به وجهه هردوی ما صدمه زد.
واقعاً غمانگیزه که انتشاراتیهای دیگه هم تو این موضوع چندان بهتر از آذرباد نیستن
انتشارات باژ که تازه تاسیس شده خیلی به کپی رایت اهمیت میده یه سر اونا هم بزنید
واقعا کار اقای بابانژاد زیبا و حرفه ای بوده ولی امان از این افراد بی ذوق و غیرحرفه ای…خودمون با دست خودمون چهرمونو تو جهان خراب و خرابتر میکنیم الان مارتین با خودش چی میگه در مورد ایران؟؟!! من خواهش میکنم از آقای بابانژاد کار رو با انتشاراتی مثل تندیس ادامه بدن فرقی نمیکنه هر جایی که ازش حمایت کنن ….. پای حیثیتمون وسطه!
ویوا میلاد
با روزنه صحبت کنید . طرفداران تالکین مشتری آثار مارتین میشن . من با رابط های روزنه توی آردا حرف میزنم، هر چند تصور دیدن بازی تاج و تخت در قطع پالتویی یکم واسم خنده داره!
متاسفانه هر بار بخاطر شرایط ویژه و احمقانه!!! در مملکت خودمون باید شاهد این مسایل درداور باشیم… که بزرگترینش همین سانسور و ممیزی… انگار نسل ما و جوانان ایران تا ابد گرفتار و اسیر این حقارت ها و بی فرهنگی ها و دردهایی که نسل پدرانمون برامون به میراث گذاشتند! از ما که گذشت برای نسل اینده ایران متاسفم که حتی لحظه ای به تغییر و بهتر شدن برای اونها هم تنها توهمی بیش نیست…..
آقای بابا نژاد شما باید یه سری هم به انتشارات افق میزدید چون این انتشارات تنها انتشاراتی ایرانه که همه کتاب هاشون حق نشر رو داره
من مطمئنم انتشارات بهداد میتونه با حق نشر کتابارو چاپ کنه چون من تاحالا همه ی کتابایی که ازشون خوندم با حق نشر بوده و برگه های کتاب نیز سبک بوده و بدون استفاده از درخت درست شده بود من خودم خیلی خیلی از کتاب های با کفیت و حق نشر و حتی جنس برگه های این انتشارات راضی بودم