پرش به محتوا

تایوین لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۴
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
'''جافری''':چرا باید اینکار رو بکنم!؟ همه میدونن که این حقیقته. [[رابرت براتیون|پدرم]] توی تمام جنگ ها پیروز شد. اون [[ریگار|شاهزاده ریگار]] رو کشت و تاج رو بدست آورد، همون زمانی که پدرت زیر [[کسترلی راک]] غایم شده بود.{{رف|یش|53}}|[[جافری براتیون|جافری]]}}
'''جافری''':چرا باید اینکار رو بکنم!؟ همه میدونن که این حقیقته. [[رابرت براتیون|پدرم]] توی تمام جنگ ها پیروز شد. اون [[ریگار|شاهزاده ریگار]] رو کشت و تاج رو بدست آورد، همون زمانی که پدرت زیر [[کسترلی راک]] غایم شده بود.{{رف|یش|53}}|[[جافری براتیون|جافری]]}}


{{اسپویلر|{{نقل قول|مردم میگن که تایوین هیچ گاه لبخند نمی زد، اما اون زمان ازدواج با [[جوانا لنیستر|مادرت]] لبخند می زد، همینطور زمانی که [[ایریس دوم|ایریس]] اون رو به عنوان [[دست پادشاه|دست]] انتخاب کرد. [[تایگت لنیستر|تایگ]] مدعی بود زمانی که [[تاربک هال]] بر روی سر [[الین تاربک|بانو الین]]، اون هرزه حقه باز، خراب شد، او لبخند زده بود. همچنین اون هنگام تولد تو [[جیمی]] لبخند زد، من با چشمای خودم دیدم.{{رف|ضبک|33}}|[[جنا لنیستر]] به [[جیمی]]}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|مردم میگن که تایوین هیچ گاه لبخند نمی زد، اما اون زمان ازدواج با [[جوانا لنیستر|مادرت]] لبخند می زد، همینطور زمانی که [[ایریس دوم|ایریس]] اون رو به عنوان [[دست پادشاه|دست]] انتخاب کرد. [[تایگت لنیستر|تایگ]] مدعی بود زمانی که [[تاربک هال]] بر روی سر [[الین تاربک|بانو الین]]، اون هرزه‌ی حقه باز، خراب شد، او لبخند زده بود. همچنین اون هنگام تولد تو [[جیمی]] لبخند زد، من با چشمای خودم دیدم.{{رف|ضبک|33}}|[[جنا لنیستر]] به [[جیمی]]}}


{{نقل قول|تایوین در نظر تو مردی قویه. ولی اون قوی تر چیزی که میبایست باشه نیست.[[تایتوس لنیستر|پدر ما]] فردی آرام و مهربان بود، اما مرد ضعیفی بود پرچمدارانش در محافلشون اون رو به تمسخر می گرفتن. برخی به طور علنی از او سرپیچی می کردن. دیگر لرد ها از او وام میگرفتن و هیچ عجله ای برای باز پرداخت آن نداشتن. در دربار به تمسخر به او می گفتند شیر بی دندان. حتی معشوقه اش هم ازش دزدی می کرد. زنی که مقامش کمی از یک فاحشه بالاتر بود، جواهرات مادرم را برای خودش برداشته بود، این برای تایوین مقدر بود که [[خاندان لنیستر]] رو به جایگاه مناسبش برگردونه. همانطور که مقدر بود او مملکت رو اداره کنه، در زمانی که بیشتر از بیست سال نداشت. اون این بار سنگین رو به مدت بیست سال حمل کرد و تمام دست آورد های او باعث حسادت [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]] شد. به جای افتخاری که اون سزاوارش بود، تحقیر های بیشماری را از جانب [[ایریس دوم|ایریس]] دریافت می کرد، با این حال اون صلح، فراوانی و عدالت رو به هفت پادشاهی تقدیم کرد. اون تنها یه مرد عادیه.{{رف|یش|66}}|[[کوان لنیستر]]}}
{{نقل قول|تایوین در نظر تو مردی قویه. ولی اون قوی تر از چیزی که می‌بایست باشه نیست. [[تایتوس لنیستر|پدر ما]] فردی آرام و مهربان بود، اما مرد ضعیفی بود پرچمدارانش در محافلشون اون رو به تمسخر می گرفتن. برخی به طور علنی از او سرپیچی می کردن. دیگر لردها از او وام میگرفتن و هیچ عجله‌ای برای باز پرداخت آن نداشتن. در دربار به تمسخر به او می گفتند شیر بی دندان. حتی معشوقه‌اش هم ازش دزدی می کرد. زنی که مقامش کمی از یک فاحشه بالاتر بود، جواهرات مادرم را برای خودش برداشته بود، این برای تایوین مقدر بود که [[خاندان لنیستر]] رو به جایگاه مناسبش برگردونه. همانطور که مقدر بود او مملکت رو اداره کنه، در زمانی که بیشتر از بیست سال نداشت. اون این بار سنگین رو به مدت بیست سال حمل کرد و تمام دست آوردهای او باعث حسادت [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]] شد. به جای افتخاری که اون سزاوارش بود، تحقیر های بیشماری را از جانب [[ایریس دوم|ایریس]] دریافت می کرد، با این حال اون صلح، فراوانی و عدالت رو به هفت پادشاهی تقدیم کرد. اون تنها یه مرد عادیه.{{رف|یش|66}}|[[کوان لنیستر]]}}


{{نقل قول|من به شش پادشاه خدمت کردم. اما اینجا در برابر ما بزرگترین مردی قرار گرفته که تا حالا توی زندگیم دیدم. لرد تایوین تاج نداشت، با این حال تمام قابلیت هایی که یک پادشاه باید داشته باشه رو داشت.{{رف|ضبک|8}}|[[استاد اعظم پایسل]]}}  
{{نقل قول|من به شش پادشاه خدمت کردم. اما اینجا در برابر ما بزرگترین مردی قرار گرفته که تا حالا توی زندگیم دیدم. لرد تایوین تاج نداشت، با این حال تمام قابلیت هایی که یک پادشاه باید داشته باشه رو داشت.{{رف|ضبک|8}}|[[استاد اعظم پایسل]]}}  


{{نقل قول|من هفت سالم بود، زمانی که [[والدر فری]] من رو از [[تایتوس لنیستر|پدرم]] برای [[امون فری|ام]] خواستگاری کرد. پسر دوم اون، حتی وارژض هم نبود. پدرم خودش پسر سوم و فرزندان کوچک تلاش می کنند تا تایید بزرگتر هایشان را بدست بیآورند. فری به ضعف درونی او پی برده بود، و پدرم این پیشنهاد رو پذیرفت تنها به این دلیل که اون لطف کرده باشه. نامزدی من در ضیافتی بزرگ با حضور نیمی از بزرگان [[سرزمین های غربی|غرب]]، اعلام شد. [[الین تاربک]] می خندید و [[شیر سرخ]] با خشم از سالن خارج شد، دیگران هم ساکت سر جایشان نشستند. تنها تایوین جرات کرد که نصبت به این وصلت اعتراض کنه. یه پسر ده ساله. پدرم رنگش مانند شیر مادیان سفید شده بود و [[والدر فری]] در جای خودش می لرزید . . . چگونه می تونم بعد از اینکار اون رو دوست نداشته باشم؟ این لازم به گفتن نیست که من تمام کارهایی که اون انجام داده رو تایید می کنم، و از همراهی مردی که اون بهش تبدیل شد لذت می بردم . . . اما هر دختر بچه ای به یک برادر بزرگتر برای حفاظت احتیاج داره. تایوین بزرگ بود حتی زمانی که بچه ای بیش نبود.{{رف|ضبک|33}}|[[جنات لنیستر]] در حال یادآوری برادر بزرگترش}}
{{نقل قول|من هفت سالم بود، زمانی که [[والدر فری]] من رو از [[تایتوس لنیستر|پدرم]] برای [[امون فری|ام]] خواستگاری کرد. پسر دوم اون، حتی وارثش هم نبود. پدرم خودش پسر سوم و فرزندان کوچک تلاش می کنند تا تأیید بزرگتر هایشان را بدست بیاورند. فری به ضعف درونی او پی برده بود، و پدرم این پیشنهاد رو پذیرفت تنها به این دلیل که اون لطف کرده باشه. نامزدی من در ضیافتی بزرگ با حضور نیمی از بزرگان [[سرزمین های غربی|غرب]]، اعلام شد. [[الین تاربک]] می خندید و [[شیر سرخ]] با خشم از سالن خارج شد، دیگران هم ساکت سر جایشان نشستند. تنها تایوین جرأت کرد که نسبت به این وصلت اعتراض کنه. یه پسر ده ساله. پدرم رنگش مانند شیر مادیان سفید شده بود و [[والدر فری]] در جای خودش می لرزید . . . چگونه می تونم بعد از این کار اون رو دوست نداشته باشم؟ این لازم به گفتن نیست که من تمام کارهایی که اون انجام داده رو تأیید می کنم، و از همراهی مردی که اون بهش تبدیل شد لذت می بردم . . . اما هر دختر بچه‌ای به یک برادر بزرگتر برای حفاظت احتیاج داره. تایوین بزرگ بود حتی زمانی که بچه‌ای بیش نبود.{{رف|ضبک|33}}|[[جنات لنیستر]] در حال یادآوری برادر بزرگترش}}


{{نقل قول|پدر، آیا الان در جهنمی؟ در جهنمی سرد و خوب که بتونی از اونجا منو ببینی که دارم به دختر [[ایریس دوم|ایریس دیوانه]] کمک می کنم که [[تخت آهنین]] پس بگیره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون]]}}
{{نقل قول|پدر، آیا الان در جهنمی؟ در جهنمی سرد و خوب که بتونی از اونجا منو ببینی که دارم به دختر [[ایریس دوم|ایریس دیوانه]] کمک می کنم که [[تخت آهنین]] پس بگیره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون]]}}
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
'''تیریون''':شما همیشه موقعیت ها رو سریع درک می کردین، سرورم، شاید این دلیل اینه که چرا شما [[دست پادشاه]] هستین.{{سخ}}
'''تیریون''':شما همیشه موقعیت ها رو سریع درک می کردین، سرورم، شاید این دلیل اینه که چرا شما [[دست پادشاه]] هستین.{{سخ}}
'''تایوین''':تو . . . تو نیستی . . . تو پسر من نیستی.{{سخ}}
'''تایوین''':تو . . . تو نیستی . . . تو پسر من نیستی.{{سخ}}
'''تیریون''':اینجا همون نقطه ایه که داری اشتباه می کنی پدر، چرا، چون من باور دارم که نمونه ای کوچک از تو ام. حالا در حق من یه لطفی بکن و سریع بمیر، من یه کشتی برای سوار شدن دارم.{{رف|یش|77}}|[[تیریون]] قبل از مرگ تایوین}}
'''تیریون''':اینجا همون نقطه ایه که داری اشتباه می کنی پدر، چرا، چون من باور دارم که نمونه‌ای کوچک از توهستم. حالا در حق من یه لطفی بکن و سریع بمیر، من یه کشتی برای سوار شدن دارم.{{رف|یش|77}}|[[تیریون]] قبل از مرگ تایوین}}
}}
}}


۵۳۷

ویرایش