۵۰
ویرایش
Howland Reed (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Bran stark dreams by teiiku.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[برن استارک]] اسکین چنجر است. © Art by TeiIku]] | [[پرونده:Bran stark dreams by teiiku.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[برن استارک]] اسکین چنجر است. © Art by TeiIku]] | ||
'''اسکین چنجر''' (skinchanger) به شخصی گفته می شود که توانایی وارد شدن به ذهن یک حیوان و کنترل اعمال | '''اسکین چنجر''' (skinchanger) به شخصی گفته می شود که توانایی وارد شدن به ذهن یک حیوان و کنترل اعمال آن را دارد. اگر پیوندی بین دو طرف وجود داشته باشد؛ انجام این کار توسط اسکین چنجر بسیار آسان تر است. اسکین چنجری که قادر باشد وارد ذهن گرگ یا سگ شود، '''وارگ''' شناخته می شود.<ref>World Fantasy Con (Saratoga, NY; November 1-4, 2007)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/World_Fantasy_Con_Saratoga_NY_November_1_4_2007 مارتین اینچنین گفت ]</ref> اثر متقابل بین اسکین چنجر و ذهن حیوان بر شخصیت هر دو تاثیر خواهد گذاشت؛ با اثری زیان آور بر انسان اگر احساس حیوانی به حاشیه رانده شود. تاکنون تنها یک اسکین چنجر شناخته شده وجود دارد که وارد ذهن انسانی دیگر شده است، البته ذهن انسانی عقب افتاده. این رویداد برای فرد درگیر بسیار آسیب زا و برای اسکین چنجر دشوار است. چنین اتفاقی یک معضل اخلاقی و معنوی را خاطر نشان می کند. | ||
اسکین چنجر تعلیم ندیده ممکن است ناخواسته وارد ذهن یک حیوان شود؛ بهویژه در خواب، مخصوصا اگر پیوندی( دو طرفه) وجود داشته باشد. اگر یک حیوان در حالی که ذهنش تصرفش شده است کشته شود، بسیار زیانآفرین است. اگر اسکین چنجری که ساکن در ( ذهن ) موجود است، کشته شود بعضی از آگاهی و هوشیاری او در موجود باقی می ماند. ترس و خرافه های زیادی پیرامون اسکین چنجر ها وجود دارد؛ به همراه اعتقادهایی اشتباه که آنان تغییر شکلدهنده (shape shifters) هستند. گفته شده بزرگت رین اسکین چنجر ها [[پیشگوی سبز|پیشگو های سبز]] بودند؛ که در میان بسیاری از چیز های دیگر وارگ نیز بودند. بزرگ ترین آن ها می توانست به جلد هر جانوری برود. از هر هزار نفر یک نفر اسکین چنجر متولد می شود و از هر هزار اسکین چنجر یک نفر می تواند پیشگوی سبز شود. | اسکین چنجر تعلیم ندیده ممکن است ناخواسته وارد ذهن یک حیوان شود؛ بهویژه در خواب، مخصوصا اگر پیوندی( دو طرفه) وجود داشته باشد. اگر یک حیوان در حالی که ذهنش تصرفش شده است کشته شود، بسیار زیانآفرین است. اگر اسکین چنجری که ساکن در ( ذهن ) موجود است، کشته شود بعضی از آگاهی و هوشیاری او در موجود باقی می ماند. ترس و خرافه های زیادی پیرامون اسکین چنجر ها وجود دارد؛ به همراه اعتقادهایی اشتباه که آنان تغییر شکلدهنده (shape shifters) هستند. گفته شده بزرگت رین اسکین چنجر ها [[پیشگوی سبز|پیشگو های سبز]] بودند؛ که در میان بسیاری از چیز های دیگر وارگ نیز بودند. بزرگ ترین آن ها می توانست به جلد هر جانوری برود. از هر هزار نفر یک نفر اسکین چنجر متولد می شود و از هر هزار اسکین چنجر یک نفر می تواند پیشگوی سبز شود. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
* [[برن استارک]]: به رغم سن کم، او از همه ی برادر ها و خواهر هایش اسکین چنجر ماهرتری است. این احتمالا به علت تجربه کردن حالت افزایش یافته ای از خودآگاهی در زمانی است که به علت سقوطش ( از برجی در وینترفل ) در کما بود. در ابتدا او فقط وارد ذهن دایرولفش [[سامر]] در طول خواب و در حالتی که اعتقاد داشت رویای واقعی دارد، می شد. وقتیکه [[جوجن رید]] به [[وینترفل]] رسید و فهمید چه چیزی در حال رخ دادن است، شروع به راهنمایی برن برای کنترل توانایی هایش کرد. پس از این زمان، برن قادر شد در زمان بیداری به جلد گرگش برود و بدنش را بهجای خود گرگ کنترل کند و تجربه ی ساده ای داشته باشد از چیز هایی که یک دایرول انجام می دهد. در طول سفرش برای یافتن [[فرزندان جنگل]] برن و همراهانش توسط تعدادی [[وایت ها|وایت]] (wight) مورد حمله واقع شدند. برای نجات جان خود و همراهانش برن وارد ذهن همراهش [[هودور]] که برای نبرد با وایت ها مناسب تر بود، شد. {{اسپویلر|برن تحت آموزش [[کلاغ سه چشم]] یاد گرفت به جلد یک زاغ و سپس [[درخت نیایش]] وینترفل برود.}} | * [[برن استارک]]: به رغم سن کم، او از همه ی برادر ها و خواهر هایش اسکین چنجر ماهرتری است. این احتمالا به علت تجربه کردن حالت افزایش یافته ای از خودآگاهی در زمانی است که به علت سقوطش ( از برجی در وینترفل ) در کما بود. در ابتدا او فقط وارد ذهن دایرولفش [[سامر]] در طول خواب و در حالتی که اعتقاد داشت رویای واقعی دارد، می شد. وقتیکه [[جوجن رید]] به [[وینترفل]] رسید و فهمید چه چیزی در حال رخ دادن است، شروع به راهنمایی برن برای کنترل توانایی هایش کرد. پس از این زمان، برن قادر شد در زمان بیداری به جلد گرگش برود و بدنش را بهجای خود گرگ کنترل کند و تجربه ی ساده ای داشته باشد از چیز هایی که یک دایرول انجام می دهد. در طول سفرش برای یافتن [[فرزندان جنگل]] برن و همراهانش توسط تعدادی [[وایت ها|وایت]] (wight) مورد حمله واقع شدند. برای نجات جان خود و همراهانش برن وارد ذهن همراهش [[هودور]] که برای نبرد با وایت ها مناسب تر بود، شد. {{اسپویلر|برن تحت آموزش [[کلاغ سه چشم]] یاد گرفت به جلد یک زاغ و سپس [[درخت نیایش]] وینترفل برود.}} | ||
* [[آریا استارک]]: در طی سفر، آریا رویا های دایرولفش، [[نایمریا]]، را تجربه کرد که در آن گروهی از گرگ ها را رهبری کرده و به بعضی از انسان ها حمله میکند.این رویدادها با مکانی که گمان میرود نایمریا در آنجا با گروهی گرگ _که روز به روز بزرگ تر و جسور تر میشوند_ حضور دارد، مطابقت دارد. {{اسپویلر|همچنین در هنگامی که در [[براووس]] است وارد ذهن گربه ها میشود.}} | * [[آریا استارک]]: در طی سفر، آریا رویا های دایرولفش، [[نایمریا]]، را تجربه کرد که در آن گروهی از گرگ ها را رهبری کرده و به بعضی از انسان ها حمله میکند.این رویدادها با مکانی که گمان میرود نایمریا در آنجا با گروهی گرگ _که روز به روز بزرگ تر و جسور تر میشوند_ حضور دارد، مطابقت دارد. {{اسپویلر|همچنین در هنگامی که در [[براووس]] است وارد ذهن گربه ها میشود.}} | ||
* [[جان اسنو]]: [[وارامیر|وارامیر شش پوسته]] توضیح می دهد که جان اسکین چنجری قدرتمند ولی تعلیم ندیده و بدون آگاهی از توانایی های حقیقی خود است. وارامیر به محض دیدن جان با یک دایرولف بیصدا که در کنار او میخرامید، فهمید که او چه چیزی است. توانایی جان چند بار هنگامی که او برای جاسوسی وحشی ها همراه [[کورین | * [[جان اسنو]]: [[وارامیر|وارامیر شش پوسته]] توضیح می دهد که جان اسکین چنجری قدرتمند ولی تعلیم ندیده و بدون آگاهی از توانایی های حقیقی خود است. وارامیر به محض دیدن جان با یک دایرولف بیصدا که در کنار او میخرامید، فهمید که او چه چیزی است. توانایی جان چند بار هنگامی که او برای جاسوسی وحشی ها همراه [[کورین نصفه دست]] بود آشکار شد. از میان چشم های [[گوست]]، او از گروه وحشی ها جاسوسی کرد. وقتی که یک عقاب به گوست حمله کرد جان در حالی که جیغ و داد می کرد از خواب بیدار شد. {{اسپویلر|در [[رقصی با اژدهایان]]، جان اغلب رویای گرگی داشت. [[ملیساندر]] برای (کنترل) توانایی هایش پیشنهاد کمک کرد ولی جان تاکنون دستش را رد کرده است.}} | ||
====وحشی ها==== | ====وحشی ها==== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==نقل قول ها== | ==نقل قول ها== | ||
{{نقل قول|[[مردمان آزاد]] از اسکین چنجر ها می ترسن، ولی در عین حال به ما احترام می ذارن. در [[هفت پادشاهی|جنوب دیوار]]، [[ | {{نقل قول|[[مردمان آزاد]] از اسکین چنجر ها می ترسن، ولی در عین حال به ما احترام می ذارن. در [[هفت پادشاهی|جنوب دیوار]]، [[زانوزده ها]] ما رو شکار می کنن و مثه خوک سلاخی می کنن.{{رف|ربا|مقدمه}}|[[هاگون]]}} | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش