۱۲۴
ویرایش
| خط ۳۷۸: | خط ۳۷۸: | ||
{{نقل قول|'''آریس''': [[هفت پادشاهی]] هرگز ملکهای بر تخت نداشتهاند.<br> '''آریان''': [[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] میخواست دخترش [[رینيرا تارگرین|رینيرا]] پس از او جانشین شود. این را انکار میکنی؟ اما هنگامی که شاه در بستر مرگ بود، [[لرد فرمانده محافظان شاه]] تصمیم گرفت که چنین نباشد.<br> ''آریس''': [[کریستون کول|شاهساز]] زیانی بزرگ بر جای گذاشت و در [[کشتار قصاب|همانقدر سنگین تاوانش را داد]]، اما …{{رف|ضبک|13}}||گفتوگوی [[آریس اوکهارت]] و [[آریان مارتل]]}} | {{نقل قول|'''آریس''': [[هفت پادشاهی]] هرگز ملکهای بر تخت نداشتهاند.<br> '''آریان''': [[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] میخواست دخترش [[رینيرا تارگرین|رینيرا]] پس از او جانشین شود. این را انکار میکنی؟ اما هنگامی که شاه در بستر مرگ بود، [[لرد فرمانده محافظان شاه]] تصمیم گرفت که چنین نباشد.<br> ''آریس''': [[کریستون کول|شاهساز]] زیانی بزرگ بر جای گذاشت و در [[کشتار قصاب|همانقدر سنگین تاوانش را داد]]، اما …{{رف|ضبک|13}}||گفتوگوی [[آریس اوکهارت]] و [[آریان مارتل]]}} | ||
{{نقل قول|من مردی بیرحم نیستم، سر داووس. تو مرا میشناسی. سالهاست میشناسی. این فرمان من نیست. همیشه چنین بوده، از زمان [[اگان تارگرین اول|اگان]] و پیش از او. [[دیمون بلکفایر]]، [[برادران توین]]، [[شاه کرکس]]، استاد اعظم [[هارت]] … خائنان همیشه با جانشان تاوان دادهاند … حتی [[رینيرا تارگرین]]. او دختر [[ویسریس تارگرین اول|یک شاه]] بود و مادر [[اگان تارگرین سوم|دو]] [[ویسریس تارگرین دوم|دیگر]]، اما بهخاطر تلاش برای ربودن تاج [[اگان دوم تارگرین|برادرش]]، مرگی درخور خائنان یافت. این قانون است. قانون، داووس. نه بیرحمی.{{رف|یش|36}|[[استنیس باراثیون]] خطاب به [[داووس سیورث]]}} | {{نقل قول|من مردی بیرحم نیستم، سر داووس. تو مرا میشناسی. سالهاست میشناسی. این فرمان من نیست. همیشه چنین بوده، از زمان [[اگان تارگرین اول|اگان]] و پیش از او. [[دیمون بلکفایر]]، [[برادران توین]]، [[شاه کرکس]]، استاد اعظم [[هارت]] … خائنان همیشه با جانشان تاوان دادهاند … حتی [[رینيرا تارگرین]]. او دختر [[ویسریس تارگرین اول|یک شاه]] بود و مادر [[اگان تارگرین سوم|دو]] [[ویسریس تارگرین دوم|دیگر]]، اما بهخاطر تلاش برای ربودن تاج [[اگان دوم تارگرین|برادرش]]، مرگی درخور خائنان یافت. این قانون است. قانون، داووس. نه بیرحمی.{{رف|یش|36}|[[استنیس باراثیون]] خطاب به [[داووس سیورث]]}} | ||
ویرایش