۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| (۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اطلاعات شاه | {{اطلاعات شاه | ||
| نام_شاه = | | نام_شاه = رینیرا تارگرین | ||
| تصویر = [[پرونده:6-Rhaenyra.jpg|250px]] | | تصویر = [[پرونده:6-Rhaenyra.jpg|250px]] | ||
| توضیح_تصویر = رینیرا اثر | | توضیح_تصویر = رینیرا تارگرین، اثر [http://en.amokanet.ru/gallery/martin/ آمُک] © | ||
| دوران_حکومت = | | دوران_حکومت = {{تاریخ|۱۲۹}} – {{تاریخ|۱۳۰}} (مدعی تاج) | ||
| تاجگذاری = | | تاجگذاری = {{تاریخ|۱۲۹}}، در [[دراگون استون]] (Dragonstone){{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
| سایر_عناوین = | | سایر_عناوین = [[شاهدخت]] (Princess)<br>[[شاهدخت دراگون استون]] (Princess of Dragonstone){{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}<br>[[ملکه آندالها، روینار و نخستین انسانها]] (Queen of the Andals, the Rhoynar, and the First Men) <small>(مدعی)</small>{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
| القاب = | | القاب = دلشاد قلمرو (Realm’s Delight){{رف|شوم}}<br>روسپی دراگون استون (The whore of Dragonstone){{رف|شوم}}<br>مگار پستاندار (King Maegor with teats){{رف|شوم}}<br>ملکه نیمساله (The Half-Year Queen){{رف|شوم}}<br>رینیرا غاصب (Rhaenyra the Pretender){{رف|شوم}}<br>ملکه رینیرا (Queen Rhaenyra){{رف|شوم}}<br>ملکه اژدها (The dragon queen){{رف|شوم}}<br>ملکه روسپی (The bitch queen){{رف|شوم}} | ||
| نام_کامل = رینیرا از [[ | | نام_کامل = رینیرا از خاندان تارگرین، نخستین بانوی نامش | ||
| شاه_قبلی = [[ویسریس تارگرین اول]] (Viserys I Targaryen) | |||
| شاه_بعدی = | | شاه_بعدی = [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) | ||
| وارث = | | وارث = [[جیسریس ولاریون]] (Jacaerys Velaryon)<br>[[جافری ولاریون]] (Joffrey Velaryon)<br>[[اگان تارگرین سوم]] (Aegon III Targaryen) | ||
| ملکه = | | ملکه = — | ||
| شوهر = | | شوهر = سر [[لینور ولاریون]] (Laenor Velaryon) <small>(نخستین)</small><br>شاهزاده [[دیمون تارگرین]] (Daemon Targaryen) <small>(دومین)</small> | ||
| همسر = | | همسر = | ||
| فرزندان = با لینور:<br>[[جیسریس ولاریون]] (Jacaerys Velaryon)<br>[[لوسریس ولاریون]] (Lucerys Velaryon)<br>[[جافری ولاریون]] (Joffrey Velaryon)<br>----<br>با دیمون:<br>[[اگان تارگرین سوم]] (Aegon III Targaryen)<br>[[ویسریس تارگرین دوم]] (Viserys II Targaryen)<br>[[ویسنیا تارگرین (دختر دیمون)|ویسنیا تارگرین]] (مرده به دنیا آمد) | |||
| خاندان_سلطنتی = [[تارگرین]] | | خاندان_سلطنتی = [[خاندان تارگرین]] (House Targaryen) | ||
| پدر = [[ویسریس تارگرین اول]] | | پدر = [[ویسریس تارگرین اول]] (Viserys I Targaryen) | ||
| مادر = [[ | | مادر = [[ائما ارن]] (Aemma Arryn) | ||
| تاریخ_تولد ={{تاریخ| | | تاریخ_تولد = {{تاریخ|۹۷}} پس از فتح | ||
| محل_تولد = | | محل_تولد = [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) | ||
| تاریخ_مرگ ={{تاریخ| | | تاریخ_مرگ = روز بیست و دوم ماه دهم {{تاریخ|۱۳۰}} <small>(در ۳۳ سالگی)</small> | ||
| محل_مرگ = [[دراگون استون]] | | محل_مرگ = [[دراگون استون]] (Dragonstone) | ||
| تاریخ_دفن = | | تاریخ_دفن = — | ||
| محل_دفن = | | محل_دفن = — | ||
| فرهنگ = [[ | | فرهنگ = [[مردمان سرزمین تاج]] (Crownlander) | ||
| نشان = | | نشان = نشان سهسر اژدهای سرخ خاندان تارگرین روی زمینه سیاه، ربعبندیشده با نشان [[خاندان ارن]] (ماه و شاهین) و [[خاندان ولاریون]] (اسب دریایی نقرهای روی سبز دریایی) | ||
| کتابها = [[ | | کتابها = ''[[جهان یخ و آتش]]'' (The World of Ice & Fire) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[آتش و خون]]'' (Fire & Blood) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[ظهور اژدها]]'' (The Rise of the Dragon) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[شاهزاده سرکش]]'' (The Rogue Prince) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[شاهزاده و ملکه]]'' (The Princess and the Queen) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[شوالیه پرچمی]]'' (The Hedge Knight) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[توفانی از شمشیرها]]'' (A Storm of Swords) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[جشنی برای کلاغها]]'' (A Feast for Crows) <small>(ذکرشده)</small><br>''[[رقصی با اژدهایان]]'' (A Dance with Dragons) <small>(ذکرشده)</small> | ||
| بازیگر = | | بازیگر = [[اما دارسی]] (Emma D'Arcy)<br>[[میلی آلكوك]] (Milly Alcock) <small>(جوانی)</small> | ||
| سریال = | | سریال = ''[[خاندان اژدها]]'' (House of the Dragon) – فصل ۱ و ۲ | ||
}}'''[[رینیرا تارگرین]] (Rhaenyra Targaryen)''' که در جوانی با لقب '''لذت قلمرو''' شناخته میشد و بعدها به نام '''شهبانوی نیمساله''' نامیده شد،{{رف|شوم}} نخستین فرزند شاه [[ویسریس تارگرین اول]] (Viserys I Targaryen) بود. رینیرا تنها فرزند زنده شاه ویسریس تارگرین اول از همسر نخستش، ملکه [[اما ارن]] (Aemma Arryn) از [[خاندان ارن]] (House Arryn) بود. در هشت سالگی به عنوان وارث پدرش معرفی شد و در حالی بزرگ شد که انتظار داشت نخستین شهبانوی فرمانروای [[وستروس]] (Westeros) شود. رینیرا یک [[اژدهاسوار]] (dragonrider) بود که اژدهایش [[سیراکس]] (Syrax) نام داشت.{{رف|شوم}}{{رف|TRP}} | }} | ||
'''[[رینیرا تارگرین]] (Rhaenyra Targaryen)''' که در جوانی با لقب '''لذت قلمرو''' شناخته میشد و بعدها به نام '''شهبانوی نیمساله''' نامیده شد،{{رف|شوم}} نخستین فرزند شاه [[ویسریس تارگرین اول]] (Viserys I Targaryen) بود. رینیرا تنها فرزند زنده شاه ویسریس تارگرین اول از همسر نخستش، ملکه [[اما ارن]] (Aemma Arryn) از [[خاندان ارن]] (House Arryn) بود. در هشت سالگی به عنوان وارث پدرش معرفی شد و در حالی بزرگ شد که انتظار داشت نخستین شهبانوی فرمانروای [[وستروس]] (Westeros) شود. رینیرا یک [[اژدهاسوار]] (dragonrider) بود که اژدهایش [[سیراکس]] (Syrax) نام داشت.{{رف|شوم}}{{رف|TRP}} | |||
ادعای او بر [[تخت آهنین]] (Iron Throne) توسط برادر ناتنی کوچکترش [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) به چالش کشیده شد و همین موضوع موجب آغاز جنگ داخلی معروف به [[رقص اژدهایان]] (Dance of the Dragons) شد. او مادر دو پادشاه بود،{{رف|یش|36}} [[اگان تارگرین سوم]] (Aegon III Targaryen) و [[ویسریس تارگرین دوم]] (Viserys II Targaryen). | ادعای او بر [[تخت آهنین]] (Iron Throne) توسط برادر ناتنی کوچکترش [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) به چالش کشیده شد و همین موضوع موجب آغاز جنگ داخلی معروف به [[رقص اژدهایان]] (Dance of the Dragons) شد. او مادر دو پادشاه بود،{{رف|یش|36}} [[اگان تارگرین سوم]] (Aegon III Targaryen) و [[ویسریس تارگرین دوم]] (Viserys II Targaryen). | ||
| خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
== ظاهر و شخصیت == | == ظاهر و شخصیت == | ||
رینیرا تارگرین (Rhaenyra Targaryen) ظاهر والیریایی خاندانش را داشت و موهای نقرهای-طلایی خود را مانند ملکه [[ویسنیا تارگرین]] (Visenya Targaryen) به صورت بافتهای بلند میبست.<ref name="SSM12">[[So Spake Martin]]: [https://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/Good_Queen_Alysanne_and_Rhaenyra ملکه نیک آلیسان و رینیرا] (۱۸ ژوئن ۲۰۰۶)</ref> رینیرا کودکی زودرس، باهوش، جسور و زیبا بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}{{رف|جیوآ|شاهان تارگرین: ویسریس تارگرین اول}} در چهارده سالگی، توسط عمویش شاهزاده [[دایمون تارگرین]] (Daemon Targaryen)، زیباترین دوشیزه در تمام [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) اعلام شد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} رینیرا سینههای بزرگی داشت، | رینیرا تارگرین (Rhaenyra Targaryen) ظاهر والیریایی خاندانش را داشت و موهای نقرهای-طلایی خود را مانند ملکه [[ویسنیا تارگرین]] (Visenya Targaryen) به صورت بافتهای بلند میبست.<ref name="SSM12">[[So Spake Martin]]: [https://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/Good_Queen_Alysanne_and_Rhaenyra ملکه نیک آلیسان و رینیرا] (۱۸ ژوئن ۲۰۰۶)</ref> رینیرا کودکی زودرس، باهوش، جسور و زیبا بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}{{رف|جیوآ|شاهان تارگرین: ویسریس تارگرین اول}} در چهارده سالگی، توسط عمویش شاهزاده [[دایمون تارگرین]] (Daemon Targaryen)، زیباترین دوشیزه در تمام [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) اعلام شد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} رینیرا سینههای بزرگی داشت، اما هیچگاه وزن اضافهای را که از بارداریهایش به دست آورده بود از دست نداد و در بیست سالگی پس از سومین بارداریاش چاق و کلفتکمر شده بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
رینیرا مغرور و سرسخت بود و در دهان کوچک او نوعی لجبازی نمایان میشد. هرچند میتوانست دلنشین باشد، اما به سرعت خشمگین میشد و هیچ توهینی را فراموش نمیکرد. | رینیرا مغرور و سرسخت بود و در دهان کوچک او نوعی لجبازی نمایان میشد. هرچند میتوانست دلنشین باشد، اما به سرعت خشمگین میشد و هیچ توهینی را فراموش نمیکرد. او از نامادریاش، ملکه [[الیسنت های تاور]] (Alicent Hightower) کینه داشت،{{رف|شوم}} اما نسبت به بانوی [[لینا ولاریون]] (Laena Velaryon) «علاقهمند و بیش از آن» بود.{{رف|شش}} | ||
رینیرا همیشه لباسهای فاخر میپوشید و به مخملهای بنفش و شرابی و دانتل طلایی میریشی (Myrish) با نقشهای پیچیده علاقه داشت. بالاتنهاش اغلب با مرواریدها و الماسها میدرخشید و همیشه انگشترهایی بر دستانش داشت. هر زمان مضطرب میشد، انگشترها را بیوقفه دور انگشتانش میچرخاند. | رینیرا همیشه لباسهای فاخر میپوشید و به مخملهای بنفش و شرابی و دانتل طلایی میریشی (Myrish) با نقشهای پیچیده علاقه داشت. بالاتنهاش اغلب با مرواریدها و الماسها میدرخشید و همیشه انگشترهایی بر دستانش داشت. هر زمان مضطرب میشد، انگشترها را بیوقفه دور انگشتانش میچرخاند. در طول رقص اژدهایان، او [[تاج]] پدرش [[ویسریس تارگرین اول]] (Viserys I Targaryen) را بر سر داشت، تاجی که نخستین بار توسط شاه [[جیهریس تارگرین اول]] (Jaehaerys I Targaryen) استفاده شده بود.{{رف|شوم}} | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
رینیرا در سن هفت سالگی [[اژدهاسوار]] (dragonrider) شد، هنگامی که بر پشت یک اژدهای جوان به آسمان پرواز کرد و او را [[سیراکس]] نام نهاد. یک سال بعد، در هشت سالگی، رینیرا ساقی جام برای پدرش شد و او را بر سر میز، در میدانهای مسابقه و در دربار همراهی میکرد. از آن زمان به بعد، شاه ویسریس به ندرت بدون رینیرا دیده میشد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | رینیرا در سن هفت سالگی [[اژدهاسوار]] (dragonrider) شد، هنگامی که بر پشت یک اژدهای جوان به آسمان پرواز کرد و او را [[سیراکس]] نام نهاد. یک سال بعد، در هشت سالگی، رینیرا ساقی جام برای پدرش شد و او را بر سر میز، در میدانهای مسابقه و در دربار همراهی میکرد. از آن زمان به بعد، شاه ویسریس به ندرت بدون رینیرا دیده میشد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
در سنین جوانی، رینیرا شیفتهٔ عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] شد. آن شاهزاده ماجراجو اغلب از سفرهایش در آن سوی [[دریای باریک]] برای او هدایای عجیب میآورد. در طی [[ | در سنین جوانی، رینیرا شیفتهٔ عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] شد. آن شاهزاده ماجراجو اغلب از سفرهایش در آن سوی [[دریای باریک]] برای او هدایای عجیب میآورد. در طی [[جشن جلوس ویسریس تارگرین اول]]، سر [[کریستون کول]] با خلع سلاح کردن دیمون در نبرد نمایشی پیروز شد. آن شوالیه تاج افتخار را به رینیرا تقدیم کرد و از دختر هفت ساله درخواست لطف در میدان نبرد کرد. هنگامی که کریستون در {{تاریخ|۱۰۵}} به [[گارد پادشاهی]] پیوست، رینیرا شیفتهٔ او شد و او را «شوالیه سفیدش» نامید. ویسریس نیز اجازه داد آن شوالیه جذاب به عنوان سپر و محافظ شخصی رینیرا خدمت کند. از آن پس، کول همواره نشان رینیرا را در میدان به تن داشت و در رویدادهای عمومی از او پاسداری میکرد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
اواخر {{تاریخ|۱۰۵}}، مادر رینیرا، ائما، در هنگام زایش برادر دوم رینیرا، شاهزاده [[بایلون تارگرین (پسر ویسریس اول)|بایلون]] درگذشت، که او نیز یک روز بعد مرد. سپس شاه ویسریس، رینیرا را به عنوان وارث خود اعلام کرد و تمام لردهای هفت پادشاهی را واداشت تا به او سوگند وفاداری یاد کنند و قول دهند که از حقوق جانشینیاش پاسداری نمایند. افزون بر این، رینیرا به عنوان [[شاهزاده | اواخر {{تاریخ|۱۰۵}}، مادر رینیرا، ائما، در هنگام زایش برادر دوم رینیرا، شاهزاده [[بایلون تارگرین (پسر ویسریس اول)|بایلون]] درگذشت، که او نیز یک روز بعد مرد. سپس شاه ویسریس، رینیرا را به عنوان وارث خود اعلام کرد و تمام لردهای هفت پادشاهی را واداشت تا به او سوگند وفاداری یاد کنند و قول دهند که از حقوق جانشینیاش پاسداری نمایند. افزون بر این، رینیرا به عنوان [[شاهزاده دراگون استون|شاهزاده دراگون استون]] نامیده شد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
شاه ویسریس در {{تاریخ|۱۰۶}} با بانو [[آلیسنت های تاور]] ازدواج کرد و در آغاز، رابطهٔ نامادری و دخترخواندگی میان آنان نیکو بود. اما این امر دگرگون شد، زمانی که آلیسنت دو پسر برای شاه به دنیا آورد، [[اگان تارگرین دوم|اگان]] در {{تاریخ|۱۰۷}} و [[ایمند تارگرین|ایمند]] در {{تاریخ|۱۱۰}}، ولی ویسریس هیچیک از آنان را وارث خویش اعلام نکرد. مردم همچنان درباره جانشینی از ویسریس میپرسیدند، اما شاه از گفتوگو در این باره سر باز میزد. سر [[اتو های تاور]]، پدر آلیسنت و [[دست پادشاه]] ویسریس، به سبب اصرار بیش از حد بر این موضوع از دربار دور شد. اما حتی پس از رفتن او، آشکارا دو جناح در دربار شکل گرفت: جناح ملکه و جناح شاهدخت.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | شاه ویسریس در {{تاریخ|۱۰۶}} با بانو [[آلیسنت های تاور]] ازدواج کرد و در آغاز، رابطهٔ نامادری و دخترخواندگی میان آنان نیکو بود. اما این امر دگرگون شد، زمانی که آلیسنت دو پسر برای شاه به دنیا آورد، [[اگان تارگرین دوم|اگان]] در {{تاریخ|۱۰۷}} و [[ایمند تارگرین|ایمند]] در {{تاریخ|۱۱۰}}، ولی ویسریس هیچیک از آنان را وارث خویش اعلام نکرد. مردم همچنان درباره جانشینی از ویسریس میپرسیدند، اما شاه از گفتوگو در این باره سر باز میزد. سر [[اتو های تاور]]، پدر آلیسنت و [[دست پادشاه]] ویسریس، به سبب اصرار بیش از حد بر این موضوع از دربار دور شد. اما حتی پس از رفتن او، آشکارا دو جناح در دربار شکل گرفت: جناح ملکه و جناح شاهدخت.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
به روایت سپتون [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، پیش از رسیدن رینیرا به شانزده سالگی، او [[بکارت|بکارت]] خود را به عمویش، شاهزاده دیمون، از دست داد؛ پس از آنکه وی او را فریفت. اما روایت دلقک [[ماشروم]] رسواتر است، چرا که او ادعا میکند دیمون به رینیرا درسهایی درباره چگونگی اغوا و خشنود ساختن یک مرد داد، درسهایی که ماشروم اصرار دارد خودش نیز در آنها شرکت داشته است. ماشروم همچنین ادعا کرد که دیمون رینیرا را در هیئت یک پسرک خدمتکار، بهطور پنهانی از اتاقهایش بیرون میبرد و به [[فاحشهخانه]]های [[خیابان ابریشم]] میکشاند، تا او بتواند عمل عشقورزی را مشاهده کند و «هنرهای زنانه» را از [[روسپی]]ها بیاموزد. روایت ماشروم با روایت یوستاس تفاوت دارد، چرا که ماشروم مدعی است رینیرا طی این درسها همچنان باکره مانده بود. به گفتهٔ ماشروم، رینیرا این درسها را از دیمون دریافت کرد زیرا او دلبستهٔ کریستون کول بود و میخواست که وی او را به چشم یک زن بنگرد. هر کدام از این روایات که درست باشد، (استاد اعظم [[رانسیتر]] تنها ادعا میکند که آن دو برادر با یکدیگر مشاجره کردند)، شاه ویسریس برادرش را به تبعید فرستاد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | به روایت سپتون [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، پیش از رسیدن رینیرا به شانزده سالگی، او [[بکارت|بکارت]] خود را به عمویش، شاهزاده دیمون، از دست داد؛ پس از آنکه وی او را فریفت. اما روایت دلقک [[ماشروم]] رسواتر است، چرا که او ادعا میکند دیمون به رینیرا درسهایی درباره چگونگی اغوا و خشنود ساختن یک مرد داد، درسهایی که ماشروم اصرار دارد خودش نیز در آنها شرکت داشته است. ماشروم همچنین ادعا کرد که دیمون رینیرا را در هیئت یک پسرک خدمتکار، بهطور پنهانی از اتاقهایش بیرون میبرد و به [[فاحشهخانه]]های [[خیابان ابریشم]] میکشاند، تا او بتواند عمل عشقورزی را مشاهده کند و «هنرهای زنانه» را از [[روسپی]]ها بیاموزد. روایت ماشروم با روایت یوستاس تفاوت دارد، چرا که ماشروم مدعی است رینیرا طی این درسها همچنان باکره مانده بود. به گفتهٔ ماشروم، رینیرا این درسها را از دیمون دریافت کرد زیرا او دلبستهٔ کریستون کول بود و میخواست که وی او را به چشم یک زن بنگرد. هر کدام از این روایات که درست باشد، (استاد اعظم [[رانسیتر]] تنها ادعا میکند که آن دو برادر با یکدیگر مشاجره کردند)، شاه ویسریس برادرش را به تبعید فرستاد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
===شاهزاده خانم حاکم | ===شاهزاده خانم حاکم دراگون استون=== | ||
[[پرونده:Young rhaenyra targaryen.jpg|thumb|350px|شاهدخت رینیرا در شانزده سالگی، اثر ماگالی ویلنُو در ''[[جهان یخ و آتش]]'']] | [[پرونده:Young rhaenyra targaryen.jpg|thumb|350px|شاهدخت رینیرا در شانزده سالگی، اثر ماگالی ویلنُو در ''[[جهان یخ و آتش]]'']] | ||
رینیرا در سن شانزده سالگی، در {{تاریخ|۱۱۳}}، مالکیت [[ | رینیرا در سن شانزده سالگی، در {{تاریخ|۱۱۳}}، مالکیت [[دراگون استون]] را به دست گرفت. او مورد توجه بسیاری از لردها و نجیبزادگانی قرار گرفت که در پی ازدواج با وی و جلب نظرش بودند. پسران لردهای [[خاندان بلکوود]] و [[خاندان برکن]] بر سر [[شاهدخت دراگون استون]] با هم دوئل کردند، هنگامی که او در {{تاریخ|۱۱۲}} از [[تریدنت]] دیدار کرد، و آنکه «[[فارست فری|دلقک فری]]» نامیده میشد، خواستار ازدواج با او گردید. شوالیههای دوقلو [[جیسون لنیستر|جیسون]] و [[تایلند لنیستر|تایلند لنیستر]] در [[کاسترلی راک]] خواستگاریاش کردند و همچنین پسران لردهای [[خاندان اوکهارت]]، [[خاندان تارلی]]، [[خاندان تالی]] و [[خاندان تایرل]] نیز او را خواستگاری کردند. سر [[هاروین استرانگ]]، پسر لرد [[لیونل استرانگ]]، نیز شاهدخت را درباری کرد. شاه [[ویسریس تارگرین اول]] به ازدواج دخترش با [[شاهزاده دورن|شاهزاده]] [[کورِن مارتل]] میاندیشید تا [[دورن]] را به [[هفت پادشاهی]] بیاورد، در حالی که ملکه [[آلیسنت های تاور]] ازدواج میان رینیرا و پسر ارشدش، شاهزاده [[اگان تارگرین دوم|اگان تارگرین]] را در نظر داشت.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
اما رینیرا در {{تاریخ|۱۱۴}} با سر [[لینور ولاریون]] ازدواج کرد، هرچند این امر تنها با تهدید ویسریس به گرفتن جایگاه وارث [[تخت آهنین]] از او ممکن شد؛ چرا که رینیرا احساس نمیکرد نیازی به ازدواج با مردی همچون لینور داشته باشد. گفته شده شاهدخت به پدرش اظهار داشت: «برادران ناتنی من بیشتر به مذاق او خواهند خورد.» نزدیکترین دوست لینور، سر [[جافری لونموث]]، در جریان تورنی عروسی به دست سر [[کریستون کول]] کشته شد. لینور بیشتر وقت خود را در [[هایتاید]] میگذراند، در حالی که همسرش ترجیح میداد در دربار بماند. رینیرا دلبستگی بسیاری به خواهر لینور، بانو [[لینا ولاریون]] داشت که پس از مرگ همسر نخستش، بانو [[ریا رویس]]، با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | اما رینیرا در {{تاریخ|۱۱۴}} با سر [[لینور ولاریون]] ازدواج کرد، هرچند این امر تنها با تهدید ویسریس به گرفتن جایگاه وارث [[تخت آهنین]] از او ممکن شد؛ چرا که رینیرا احساس نمیکرد نیازی به ازدواج با مردی همچون لینور داشته باشد. گفته شده شاهدخت به پدرش اظهار داشت: «برادران ناتنی من بیشتر به مذاق او خواهند خورد.» نزدیکترین دوست لینور، سر [[جافری لونموث]]، در جریان تورنی عروسی به دست سر [[کریستون کول]] کشته شد. لینور بیشتر وقت خود را در [[هایتاید]] میگذراند، در حالی که همسرش ترجیح میداد در دربار بماند. رینیرا دلبستگی بسیاری به خواهر لینور، بانو [[لینا ولاریون]] داشت که پس از مرگ همسر نخستش، بانو [[ریا رویس]]، با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
[[پرونده:The Rogue Prince and the Realm's Delight by Fkaluis.jpg|thumb|350px|شاهزاده سرکش و دلشاد قلمرو، اثر افکالویس]] | [[پرونده:The Rogue Prince and the Realm's Delight by Fkaluis.jpg|thumb|350px|شاهزاده سرکش و دلشاد قلمرو، اثر افکالویس]] | ||
در {{تاریخ|۱۲۰}}، [[لینا ولاریون]]، همسر شاهزاده دیمون تارگرین، پس از زایمانی نافرجام درگذشت. در مراسم خاکسپاری او، نزاعی میان پسر آلیسنت، [[ایمند تارگرین]]، و پسران رینیرا درگرفت؛ چرا که ایمند آنان را [[حرامزاده]]های [[خاندان استرانگ]] خواند. در این نزاع کودکان، ایمند یک چشم خود را از دست داد، هنگامی که لوک برای دفاع از جیس با کارد ضربه زد. هرچند آلیسنت خواستار آن شد که چشم لوک در عوض درآورده شود، و رینیرا تقاضا داشت ایمند «به سختی» بازخواست شود تا منبع این شایعات فاش گردد، شاه ویسریس اعلام کرد که عذرخواهی کودکان برای صلح کافی است. شاه همچنین فرمانی صادر کرد که هر کس شایعهٔ استرانگ را منتشر کند، [[قطع زبان]] خواهد شد، و دستور داد هاروین استرانگ از | در {{تاریخ|۱۲۰}}، [[لینا ولاریون]]، همسر شاهزاده دیمون تارگرین، پس از زایمانی نافرجام درگذشت. در مراسم خاکسپاری او، نزاعی میان پسر آلیسنت، [[ایمند تارگرین]]، و پسران رینیرا درگرفت؛ چرا که ایمند آنان را [[حرامزاده]]های [[خاندان استرانگ]] خواند. در این نزاع کودکان، ایمند یک چشم خود را از دست داد، هنگامی که لوک برای دفاع از جیس با کارد ضربه زد. هرچند آلیسنت خواستار آن شد که چشم لوک در عوض درآورده شود، و رینیرا تقاضا داشت ایمند «به سختی» بازخواست شود تا منبع این شایعات فاش گردد، شاه ویسریس اعلام کرد که عذرخواهی کودکان برای صلح کافی است. شاه همچنین فرمانی صادر کرد که هر کس شایعهٔ استرانگ را منتشر کند، [[قطع زبان]] خواهد شد، و دستور داد هاروین استرانگ از دراگون استون به [[هرنهال]] برود. پس از آن، آتشی عظیم در هرنهال، هاروین و پدرش لیونل، [[دست پادشاه]]، را کشت. در حالی که برخی این آتش را ناشی از [[نفرین هرنهال]] میدانستند، شایعات دیگر دیمون، لرد [[کورلیس ولاریون]]، برادر کوچکتر هاروین، [[لریس استرانگ]]، یا حتی ویسریس را مسئول میدانستند. در همان سال، همسر رینیرا، سر لینور ولاریون، نیز در نزاعی با همراه و معشوق شایعهشدهاش، سر [[کارل کوری]]، کشته شد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
کمتر از شش ماه پس از مرگهای لینا، لینور و هاروین، رینیرا بهطور پنهانی با عمویش، شاهزاده دیمون، که کارکشتهترین جنگاور زمان خود بود، در | کمتر از شش ماه پس از مرگهای لینا، لینور و هاروین، رینیرا بهطور پنهانی با عمویش، شاهزاده دیمون، که کارکشتهترین جنگاور زمان خود بود، در دراگون استون ازدواج کرد. سپتون یوستاس ادعا کرده که آن دو بهطور پنهانی پیمان زناشویی بستند تا ویسریس نتواند ازدواج را ممنوع کند، در حالی که ماشروم گفته است دیمون، در سی و نه سالگی، پیش از ازدواج، شاهدخت بیست و سه ساله را بارور کرده بود. خبر ازدواجشان رسوایی بزرگی در دربار [[بارانداز پادشاه]] برانگیخت و پدر رینیرا را به خشم آورد. شاه ویسریس با خشم اعلام کرد که چنین ازدواجی، به این زودی پس از مرگ همسر دیمون و شوهر رینیرا، توهینی به یاد و خاطره آنان است، و مدتی زمان برد تا ویسریس و دیمون آشتی کنند. سال با تولد نخستین پسر رینیرا و دیمون پایان یافت، شاهزاده [[اگان تارگرین سوم|اگان جوانتر]]، که با چشمان بنفش و موهای نقرهای کمرنگ دیده به جهان گشود. پسر دیگری نیز در {{تاریخ|۱۲۲}} زاده شد که به نام [[ویسریس تارگرین دوم|ویسریس]]، به یاد پدر رینیرا، نام گرفت.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
در {{تاریخ|۱۲۶}}، رینیرا استدلال کرد که پسر دومش، لوکرس، باید رسماً وارث [[دریفتمارک]] نامیده شود. با این حال، چندین عموزادهٔ کوچکتر [[خاندان ولاریون]] بیثمر به تخت آهنین شکایت بردند که پسران او در حقیقت حرامزادههایی از هاروین استرانگاند و هیچ ادعایی بر دریفتمارک ندارند. شاه ویسریس سخنان آنان را در سکوت سنگین شنید، و پس از صدور فرمان برای بریدن زبانشان، لغزید و دستش تا [[استخوان]] بر تخت آهنین بریده شد. | در {{تاریخ|۱۲۶}}، رینیرا استدلال کرد که پسر دومش، لوکرس، باید رسماً وارث [[دریفتمارک]] نامیده شود. با این حال، چندین عموزادهٔ کوچکتر [[خاندان ولاریون]] بیثمر به تخت آهنین شکایت بردند که پسران او در حقیقت حرامزادههایی از هاروین استرانگاند و هیچ ادعایی بر دریفتمارک ندارند. شاه ویسریس سخنان آنان را در سکوت سنگین شنید، و پس از صدور فرمان برای بریدن زبانشان، لغزید و دستش تا [[استخوان]] بر تخت آهنین بریده شد. استاد اعظم [[ملوس]] در درمان شاه ناتوان بود، و او از تب ناشی از عفونت رنج کشید و بیم آن میرفت که بمیرد. ویسریس تنها زمانی بهبود یافت که رینیرا استاد خاص خود، [[جراردیس]]، را فرستاد تا زخمهای پدرش را درمان کند.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}{{رف|جیوآ|پادشاهان تارگرین: ویسریس اول}} | ||
=== رقص اژدهایان=== | === رقص اژدهایان=== | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۳: | ||
[[پرونده:The Blacks by naomimakesart.jpg|thumb|400px|[[سیاهان]]، اثر Naomimakesart ©]] | [[پرونده:The Blacks by naomimakesart.jpg|thumb|400px|[[سیاهان]]، اثر Naomimakesart ©]] | ||
رینیرا وارث برگزیدهٔ پدرش، شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، بود که میخواست او جانشینش شود. مقصود ویسریس با اعلامیهای از وصیت او تأیید شده بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} اما هنگامی که ویسریس در {{تاریخ|۱۲۹}} درگذشت، سر [[اتو | رینیرا وارث برگزیدهٔ پدرش، شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، بود که میخواست او جانشینش شود. مقصود ویسریس با اعلامیهای از وصیت او تأیید شده بود.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} اما هنگامی که ویسریس در {{تاریخ|۱۲۹}} درگذشت، سر [[اتو های تاور]]، [[دست پادشاه]]، و سر [[کریستون کول]]، [[لرد فرمانده گارد پادشاهی]] و شاید معشوق پیشین رینیرا، از وصیت شاه سر باز زدند و به جای او ناپسری رینیرا، پسر ملکه [[آلیسنت های تاور]]، [[اگان تارگرین دوم|اگان دوم]] را که ده سال از او جوانتر بود، تاجگذاری کردند.{{رف|شوم}} این امر جنگ داخلی تارگرین، موسوم به [[رقص اژدهایان]] را برانگیخت، جنگی که در آن [[اژدهاسواران]] (dragonriders) به نبرد با یکدیگر برخاستند.{{رف|ضبک|۱۳}} در طول جنگ، رینیرا بر پشت [[اژدها]]ی خویش، [[سیراکس]]، میجنگید.{{رف|ربا|۸}}{{رف|شوم}} | ||
در هنگام مرگ پدرش، رینیرا در [[ | در هنگام مرگ پدرش، رینیرا در [[دراگون استون]] به انتظار زایش ششمین فرزندش بود. [[سبزها]] در [[بارانداز پادشاه]] اطمینان یافتند که خبر مرگ ویسریس به او نرسد تا زمانی که هوادارانش در [[قلعه سرخ]] کشته یا زندانی شده و [[تاجگذاری اگان تارگرین دوم|تاجگذاری اگان دوم]] انجام گرفته بود. هنگامی که خبر به رینیرا رسید، او خشمگین شد و به درد زایمان زودرس افتاد و دختری ناقص و مرده، [[ویسنیا تارگرین (دختر دیمون)|ویسنیا]]، به دنیا آورد. رینیرا این فاجعه را به دشمنانی نسبت داد که تاجش را ربوده بودند. او به شتاب مراسم [[تاجگذاری رینیرا تارگرین]] را برگزار کرد. ورود سر [[استفان دارکلین]] از [[گارد پادشاهی]] به دراگون استون، به همراه شماری دیگر از هواداران، جشن گرفته شد، زیرا تاج شاه [[جهیریس تارگرین اول|جهیریس اول]] و ویسریس را با خود آوردند. رینیرا به دست شوهر و عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، با تاج پدرش تاجگذاری شد. هنگامی که خبر تاجگذاری او به بارانداز پادشاه رسید، به او شرایطی پیشنهاد شد که اگر ادعایش را رها کند، رینیرا و فرزندانش همچنان بر دراگون استون حکم خواهند راند، اما او نپذیرفت، زیرا میدانست جنگ ناگزیر است.{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
برای بهدست آوردن پشتیبانی بیشتر جهت ستاندن [[تخت آهنین]] (Iron Throne) از برادرش، رینیرا پسرش جیس را بر پشت اژدها برای مذاکره با [[خاندان ارن]]، [[خاندان ماندرلی]] و [[خاندان استارک]] فرستاد، و پسرش لوک را برای گفتگو با لرد [[بروس براتیون]] در [[استورمز اند]]. سفر لوک امنتر انگاشته میشد، اما او به استورمز اند رسید و دریافت که [[ایمند تارگرین]]، پسر کوچکتر آلیسنت، پیش از او آنجاست. ایمند، بر پشت [[ویگار]]، لوک را بر فراز [[خلیج شکننده کشتی]] کشت، هنگامی که او پس از ناکامی در جلب وفاداری لرد بروس قصد ترک داشت. خبر مرگ لوک مادرش را سخت درهم شکست.{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - پسری در برابر پسری}} | برای بهدست آوردن پشتیبانی بیشتر جهت ستاندن [[تخت آهنین]] (Iron Throne) از برادرش، رینیرا پسرش جیس را بر پشت اژدها برای مذاکره با [[خاندان ارن]]، [[خاندان ماندرلی]] و [[خاندان استارک]] فرستاد، و پسرش لوک را برای گفتگو با لرد [[بروس براتیون]] در [[استورمز اند]]. سفر لوک امنتر انگاشته میشد، اما او به استورمز اند رسید و دریافت که [[ایمند تارگرین]]، پسر کوچکتر آلیسنت، پیش از او آنجاست. ایمند، بر پشت [[ویگار]]، لوک را بر فراز [[خلیج شکننده کشتی]] کشت، هنگامی که او پس از ناکامی در جلب وفاداری لرد بروس قصد ترک داشت. خبر مرگ لوک مادرش را سخت درهم شکست.{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - پسری در برابر پسری}} | ||
| خط ۱۰۰: | خط ۱۰۱: | ||
بهزودی یک [[شورش بارانداز پادشاه (رقص اژدهایان)]] (Riot of King's Landing (Dance of the Dragons)) در بارانداز پادشاه برخاست، پس از خودکشی [[هلاِنا تارگرین]] (Helaena Targaryen) که نزد [[مردم فرودست]] (smallfolk) محبوب بود. بسیاری گفتند که او به فرمان رینیرا کشته شد. اینکه چنین داستانی بهآسانی باور شد، نشان میداد شهر چه اندازه از رینیرا رویگردان شده است. شورشها بهسرعت به [[یورش به اژدهاچال]] (storming of the Dragonpit) و مرگ پسرش [[جاف ولاریون]] (Joffrey Velaryon) انجامید.{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سرنگونی رینیرا}} | بهزودی یک [[شورش بارانداز پادشاه (رقص اژدهایان)]] (Riot of King's Landing (Dance of the Dragons)) در بارانداز پادشاه برخاست، پس از خودکشی [[هلاِنا تارگرین]] (Helaena Targaryen) که نزد [[مردم فرودست]] (smallfolk) محبوب بود. بسیاری گفتند که او به فرمان رینیرا کشته شد. اینکه چنین داستانی بهآسانی باور شد، نشان میداد شهر چه اندازه از رینیرا رویگردان شده است. شورشها بهسرعت به [[یورش به اژدهاچال]] (storming of the Dragonpit) و مرگ پسرش [[جاف ولاریون]] (Joffrey Velaryon) انجامید.{{رف|شوم|مرگ اژدهایان - سرنگونی رینیرا}} | ||
پس از این رخداد، رینیرا [[گریز به | پس از این رخداد، رینیرا [[گریز به دراگون استون]] (Flight to Dragonstone) از بارانداز پادشاه گریخت، و پس از مرگ همهٔ فرزندان دیگرش، اجازه نمیداد [[اگان تارگرین سوم|اگان]] (Aegon III Targaryen) از نظرش دور شود. وحشتزده و ناامید، او در گذر از [[روسبی]] (Rosby)، [[استوکورث]] (Stokeworth) و [[داسکندیل]] (Duskendale) پیر و رنگپریده به نظر میرسید. رینیرا ناگزیر شد [[تاج]] (crown) خود را بفروشد تا سکهای فراهم کند و کرایهٔ سفر بر عرشهٔ یک کشتی بازرگانی [[براووسی]] (Braavosi) به نام ''[[ویولاند]]'' (Violande) را بپردازد. هنگامی که به دراگون استون رسید، رینیرا به دست سر [[آلفرد بروم]] (Alfred Broome) خیانت شد؛ مردان او باقیماندهٔ [[گارد ملکه]] (Queensguard) را کشتند. سپس ناپسریاش، [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen)، او را در دراگون استون به اژدهای خود، [[سانفایر]] (Sunfyre)، خوراک داد.{{رف|شوم}}<ref group="N">بر اساس ''[[شاهزاده و ملکه]]'' (The Princess and the Queen)، شاه اگان دوم فرمان داد که رینیرا هرگز ملکه نبوده و در همهٔ تواریخ و اسناد درباری تنها با عنوان «شاهدخت» یاد شود. با این حال، در ''[[آتش و خون]]'' (Fire & Blood) هیچ اشارهای به چنین فرمانی نشده است.</ref> | ||
== میراث == | == میراث == | ||
| خط ۱۱۰: | خط ۱۱۱: | ||
== رویدادهای اخیر == | == رویدادهای اخیر == | ||
==='' | ===''طوفان شمشیرها'' (A Storm of Swords)=== | ||
[[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) هنگام برشمردن شخصیتهای تاریخی که به جرم خیانت کشته شدند، رینیرا را نزد [[داوس سیورث]] (Davos Seaworth) یاد میکند.{{رف|یش|۳۶}} | [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) هنگام برشمردن شخصیتهای تاریخی که به جرم خیانت کشته شدند، رینیرا را نزد [[داوس سیورث]] (Davos Seaworth) یاد میکند.{{رف|یش|۳۶}} | ||
==='' | ===''جشن کلاغها'' (A Feast for Crows)=== | ||
[[آریان مارتل]] (Arianne Martell) رینیرا را بهعنوان توجیهی برای نقشهاش جهت تاجگذاری [[میرسلا براتیون]] (Myrcella Baratheon) یاد میکند.{{رف|ضبک|۱۳}} | [[آریان مارتل]] (Arianne Martell) رینیرا را بهعنوان توجیهی برای نقشهاش جهت تاجگذاری [[میرسلا براتیون]] (Myrcella Baratheon) یاد میکند.{{رف|ضبک|۱۳}} | ||
| خط ۱۲۶: | خط ۱۲۷: | ||
{{نقل قول|من صلحی شرافتمندانه به او پیشنهاد دادم، و آن روسپی به صورتم تف انداخت. [[رقص اژدهایان|آنچه اکنون رخ میدهد]] بر گردن خودش است.{{رف|شوم}}|[[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) در نوشتههای [[گیلدین]] (Gyldayn)}} | {{نقل قول|من صلحی شرافتمندانه به او پیشنهاد دادم، و آن روسپی به صورتم تف انداخت. [[رقص اژدهایان|آنچه اکنون رخ میدهد]] بر گردن خودش است.{{رف|شوم}}|[[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) در نوشتههای [[گیلدین]] (Gyldayn)}} | ||
{{نقل قول|[[دیمون بلکفایر]] (Daemon Blackfyre)، برادران [[خاندان توین]] (House Toyne)، [[پادشاه کرکس]] (Vulture King)، [[ | {{نقل قول|[[دیمون بلکفایر]] (Daemon Blackfyre)، برادران [[خاندان توین]] (House Toyne)، [[پادشاه کرکس]] (Vulture King)، [[استاد اعظم]] [[هارت]] (Grand Maester Hareth)... خائنان همیشه با جانشان تاوان دادهاند... حتی رینیرا تارگرین. او دختر [[ویسریس تارگرین اول|یک پادشاه]] (Viserys I Targaryen) و مادر [[اگان تارگرین سوم|دو]] (Aegon III Targaryen) [[ویسریس تارگرین دوم|دیگر]] (Viserys II Targaryen) بود، اما به سبب کوششی که برای غصب [[اگان تارگرین دوم|تاج برادرش]] (Aegon II Targaryen) کرد، به مرگ یک خائن کشته شد.{{رف|یش|۳۶}}|[[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) به [[داوس سیورث]] (Davos Seaworth)}} | ||
{{نقل قول|[[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] (Viserys I Targaryen) قصد داشت دخترش رینیرا پس از او فرمان براند، انکار میکنی؟ اما همانگاه که شاه در حال مرگ بود، [[کریستون کول|لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Criston Cole) تصمیم گرفت که باید جز این باشد.{{رف|ضبک|۱۳}}|[[آریان مارتل]] (Arianne Martell) به [[آریس اوکهارت]] (Arys Oakheart)}} | {{نقل قول|[[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] (Viserys I Targaryen) قصد داشت دخترش رینیرا پس از او فرمان براند، انکار میکنی؟ اما همانگاه که شاه در حال مرگ بود، [[کریستون کول|لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Criston Cole) تصمیم گرفت که باید جز این باشد.{{رف|ضبک|۱۳}}|[[آریان مارتل]] (Arianne Martell) به [[آریس اوکهارت]] (Arys Oakheart)}} | ||
| خط ۱۳۸: | خط ۱۳۹: | ||
Comment by Ran regarding the canonicity of the Green Ronin RPG (November 23, 2019)]</ref> در پیشنویس نهایی، همانگونه که در ''[[شاهزاده سرکش]]'' (The Rogue Prince)، ''[[جهان یخ و آتش]]'' (The World of Ice & Fire) و ''[[آتش و خون]]'' (Fire & Blood) آمده است، رینیرا نخست با [[لینور ولاریون]] (Laenor Velaryon) ازدواج کرده بود که از او سه پسر داشت: ([[جیس ولاریون|جیسریس]] (Jacaerys Velaryon)، [[لوک ولاریون|لوسریس]] (Lucerys Velaryon) و [[جاف ولاریون|جافری]] (Joffrey Velaryon)) که همگی شایعه میشد در حقیقت فرزندان سر [[هاروین استرانگ]] (Harwin Strong)، پسر لرد لیونل استرانگ، بودند.{{رف|شش}}{{رف|جیوآ|پادشاهان تارگرین: ویسریس اول}}{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | Comment by Ran regarding the canonicity of the Green Ronin RPG (November 23, 2019)]</ref> در پیشنویس نهایی، همانگونه که در ''[[شاهزاده سرکش]]'' (The Rogue Prince)، ''[[جهان یخ و آتش]]'' (The World of Ice & Fire) و ''[[آتش و خون]]'' (Fire & Blood) آمده است، رینیرا نخست با [[لینور ولاریون]] (Laenor Velaryon) ازدواج کرده بود که از او سه پسر داشت: ([[جیس ولاریون|جیسریس]] (Jacaerys Velaryon)، [[لوک ولاریون|لوسریس]] (Lucerys Velaryon) و [[جاف ولاریون|جافری]] (Joffrey Velaryon)) که همگی شایعه میشد در حقیقت فرزندان سر [[هاروین استرانگ]] (Harwin Strong)، پسر لرد لیونل استرانگ، بودند.{{رف|شش}}{{رف|جیوآ|پادشاهان تارگرین: ویسریس اول}}{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
نسخهٔ اولیهٔ [[پیوست بازی تاج و تخت]] (A Game of Thrones-Appendix) از ''[[بازی تاج و تخت]]'' (A Game of Thrones) رینیرا را یک سال بزرگتر از [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) معرفی میکرد. تا سال ۲۰۰۶، [[جورج آر. آر. مارتین]] نظر خود را تغییر داد و فاصلهٔ سنی میان آن دو را ده سال قرار داد، زیرا این بهترین تناسب برای داستانی بود که قصد داشت روایت کند. افزون بر این، رینیرا و اگان همیشه قرار بود ناتنی باشند، با مادری از [[خاندان ارن]] (House Arryn) و [[خاندان | نسخهٔ اولیهٔ [[پیوست بازی تاج و تخت]] (A Game of Thrones-Appendix) از ''[[بازی تاج و تخت]]'' (A Game of Thrones) رینیرا را یک سال بزرگتر از [[اگان تارگرین دوم]] (Aegon II Targaryen) معرفی میکرد. تا سال ۲۰۰۶، [[جورج آر. آر. مارتین]] نظر خود را تغییر داد و فاصلهٔ سنی میان آن دو را ده سال قرار داد، زیرا این بهترین تناسب برای داستانی بود که قصد داشت روایت کند. افزون بر این، رینیرا و اگان همیشه قرار بود ناتنی باشند، با مادری از [[خاندان ارن]] (House Arryn) و [[خاندان های تاور]] (House Hightower) به ترتیب. <ref>Westeros.org: [https://www.youtube.com/watch?v=a46ISMKyMLQ | ||
Odds and Ends 01] (4 July, 2024)</ref> | Odds and Ends 01] (4 July, 2024)</ref> | ||
== نکات == | |||
<references group="N" responsive="0" /> | |||
==منابع و یادداشت ها== | ==منابع و یادداشت ها== | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} | ||