۵۳۷
ویرایش
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
قیام معتقدان جنگ (۴۸-۳۷): | قیام معتقدان جنگ (۴۸-۳۷): | ||
پس از مرگ اگان پسرش اینیس اول که حاصل ازدواج اگان با خواهرش بود، بر تخت پادشاهی نشست. اما از آنجایی که طبق عقاید مذهب هفت، زنا با محارم گناه بزرگی محسوب میشود، معتقدین به هفت پیکر، مشروعیت حکومت اینیس تارگرین را رد کردند و رهبری مردم را در قیام برعلیه اینیس بر عهده گرفتند. اینیس در مدیریت بحران و مقابله با قیام ناکارامد بود، از این رو برادر ناتنی خود میگور را به عنوان دست پادشاه انتخاب کرد تا با شورش و قیام مذهبیون مقابله کند. در همین راستا اینیس تمام اختیارات جنگی خود را به میگور واگذار کرد. میگور فردی قدرتمند، خشن و بیرحم بود و توانست قیام را با کشتار هزاران نفر فرونشاند. | پس از مرگ اگان پسرش اینیس اول که حاصل ازدواج اگان با خواهرش بود، بر تخت پادشاهی نشست. اما از آنجایی که طبق عقاید مذهب هفت، زنا با محارم گناه بزرگی محسوب میشود، معتقدین به هفت پیکر، مشروعیت حکومت اینیس تارگرین را رد کردند و رهبری مردم را در قیام برعلیه اینیس بر عهده گرفتند. اینیس در مدیریت بحران و مقابله با قیام ناکارامد بود، از این رو برادر ناتنی خود میگور را به عنوان دست پادشاه انتخاب کرد تا با شورش و قیام مذهبیون مقابله کند. در همین راستا اینیس تمام اختیارات جنگی خود را به میگور واگذار کرد. میگور فردی قدرتمند، خشن و بیرحم بود و توانست قیام را با کشتار هزاران نفر فرونشاند. | ||
“جیهریس آشتی دهنده (۴۸): | |||
جیهریس در برقراری صلح و آرامش موفق تر از میگور بود. او خواستار این بود که کشمکشها از بین برود، از این رو جیهریس آشتی دهنده لقب گرفت. سالهای حکومت او سالهایی همراه با صلح و رفاه برای مردم بود. | جیهریس در برقراری صلح و آرامش موفق تر از میگور بود. او خواستار این بود که کشمکشها از بین برود، از این رو جیهریس آشتی دهنده لقب گرفت. سالهای حکومت او سالهایی همراه با صلح و رفاه برای مردم بود. | ||
رقص اژدهایان: | رقص اژدهایان: | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
ایگن نالایق بدترین پادشاه در تاریخ وستروس شناخته میشود. او در بستر مرگ به دیمون بلک فایر، اگان ریور، بریندن ریور و شیرا سی استار فرزندان نا مشروع خود، مشروعیت میبخشد. بعد از او پسرش دیرون دوم به سلطنت میرسد ولی مشروعیت او به علت ارتباط نزدیک مادرش با شوالیه اژدها مورد تردید قرار میگیرد. | ایگن نالایق بدترین پادشاه در تاریخ وستروس شناخته میشود. او در بستر مرگ به دیمون بلک فایر، اگان ریور، بریندن ریور و شیرا سی استار فرزندان نا مشروع خود، مشروعیت میبخشد. بعد از او پسرش دیرون دوم به سلطنت میرسد ولی مشروعیت او به علت ارتباط نزدیک مادرش با شوالیه اژدها مورد تردید قرار میگیرد. | ||
آنسوی دیوار (۱۸۴): | آنسوی دیوار (۱۸۴): | ||
مردم آزاد زیر پرچم | مردم آزاد زیر پرچم ریمون ریش قرمز، پادشاه آنسوی دیوار گرد میآیند و با استفاده از غفلت نگهبانان شب از دیوار عبور میکنند و به شمال هجوم میبرند اما عاقبت در نزدیکی دریاچه لانگ لیک توسط لشکر استارک ها که توسط ویلیام استارک فرماندهی میشد شکست خوردند | ||
دوران سلطنت دیرون دوم (۲۰۹-۱۸۴) | دوران سلطنت دیرون دوم (۲۰۹-۱۸۴) | ||
شورش بلک فایر (۱۹۶-۱۹۵): | شورش بلک فایر (۱۹۶-۱۹۵): | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
خود میگور در نبرد با یک شاه شورشی کشته شد و ایمون نیز برای نپذیرفتن مقام پادشاهی خودش را به دیوار منتقل کرد وبدین ترتیب ایگون فرزند چهارم میگور پادشاه وستروس شد و در اولین اقدام بلادریون را به دیوار تبعید کرد. بعدها بلادریون فرمانده نگهبانان شب شد. | خود میگور در نبرد با یک شاه شورشی کشته شد و ایمون نیز برای نپذیرفتن مقام پادشاهی خودش را به دیوار منتقل کرد وبدین ترتیب ایگون فرزند چهارم میگور پادشاه وستروس شد و در اولین اقدام بلادریون را به دیوار تبعید کرد. بعدها بلادریون فرمانده نگهبانان شب شد. | ||
دوران سلطنت فرزند دوم ایگن جیهیریس (۲۶۲-۲۵۹) | دوران سلطنت فرزند دوم ایگن جیهیریس (۲۶۲-۲۵۹) | ||
دوران سلطنت | دوران سلطنت ایریس دوم (۲۸۳-۲۶۲): | ||
ایریس دوم ملقب به شاه دیوانه در اولین گام تایوین لنیستر، که فردی بی رحم بود، را به مقام دست منصوب کرد. | |||
۲۷۰: | ۲۷۰: | ||
شاه | شاه ایریس پیشنهاد تایوین لنیستر برای ازدواج دخترش سرسی با شاهزاده ریگار را رد کرد و در عوض ریگار با شاهزاده الیا اهل دورن ازدواج کرد. | ||
شورش داسکن دیل (۲۷۰): | شورش داسکن دیل (۲۷۰): | ||
این واقعه در زمانی روی داد که خاندان دارکلین تصمیم گرفت تا از پرداخت مالیات به تخت آهنین خودداری کند. آیریس که تمایل داشت خودش این مسئله را حل و فصل کند به داسکن دیل رفت ولی در آن جا اسیر شد. داسکن دیل بعد از این اتقاق به مدت ۶ ماه تا زمانی که پادشاه به دست سر باریستان سلمی آزاد گشت، توسط سربازان پادشاهی محاصره شد. خاندان دارکلین نابود شد و خاندان ریکار جای آنها را گرفت. گفته شده است پس از این حادثه بود که آیریس به ورطه دیوانگی سقوط کرد. | این واقعه در زمانی روی داد که خاندان دارکلین تصمیم گرفت تا از پرداخت مالیات به تخت آهنین خودداری کند. آیریس که تمایل داشت خودش این مسئله را حل و فصل کند به داسکن دیل رفت ولی در آن جا اسیر شد. داسکن دیل بعد از این اتقاق به مدت ۶ ماه تا زمانی که پادشاه به دست سر باریستان سلمی آزاد گشت، توسط سربازان پادشاهی محاصره شد. خاندان دارکلین نابود شد و خاندان ریکار جای آنها را گرفت. گفته شده است پس از این حادثه بود که آیریس به ورطه دیوانگی سقوط کرد. |
ویرایش