۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
پس از مرگ سر ویلم خدمتکاران او آن ها را بیرون کردند و آن ها به اجبار در [[شهر های آزاد]] سرگردان شدند. اوایل شهروندان قدرتمند شهر ها از آخرین بازماندگان [[خاندان تارگرین]] در خانه ها و سر میز هایشان پذیرایی میکردند، اما با گذشت زمان، در ها به رویشان بسته شد و زندگی شان روز به روز معمولی تر شد، آن ها به اجبار تمام دارایی هایشان و حتی تاج مادرشان را نیز فروختند. هنگامی که ویسریس تاج مادرش را فروخت، آخرین شادی نیز از وجود او رخت بست و تنها خشم برایش باقی ماند، در این زمان مردم نیز او را پادشاه گدا صدا می زدند. رابطه ی او با خواهرش غیر معمول بود، مادر او ملکه ریلا، هنگام زایمان دنریس از دنیا رفته بود و به همین دلیل ویسریس هرگز خواهرش را برای مرگ مادرشان نبخشیده بود و از دست او عصبانی بود. او مدام به دنریس هشدار می داد که "اژدها را بیدار نکند" و عصبانیت او را تحریک نکند. | پس از مرگ سر ویلم خدمتکاران او آن ها را بیرون کردند و آن ها به اجبار در [[شهر های آزاد]] سرگردان شدند. اوایل شهروندان قدرتمند شهر ها از آخرین بازماندگان [[خاندان تارگرین]] در خانه ها و سر میز هایشان پذیرایی میکردند، اما با گذشت زمان، در ها به رویشان بسته شد و زندگی شان روز به روز معمولی تر شد، آن ها به اجبار تمام دارایی هایشان و حتی تاج مادرشان را نیز فروختند. هنگامی که ویسریس تاج مادرش را فروخت، آخرین شادی نیز از وجود او رخت بست و تنها خشم برایش باقی ماند، در این زمان مردم نیز او را پادشاه گدا صدا می زدند. رابطه ی او با خواهرش غیر معمول بود، مادر او ملکه ریلا، هنگام زایمان دنریس از دنیا رفته بود و به همین دلیل ویسریس هرگز خواهرش را برای مرگ مادرشان نبخشیده بود و از دست او عصبانی بود. او مدام به دنریس هشدار می داد که "اژدها را بیدار نکند" و عصبانیت او را تحریک نکند. | ||
ویسریس مردی جاه طلب بود، همچنین او توهم می دید و نسبت به واقعیات کور بود. او خود را به عنوان پادشاه قانونی وستروس، با عزت و احترام بسیار می دید که ناشی از این بود که او هیچوقت چیزی بیشتر از توهین را نگرفته بود. او از پذیرفتن وضعیت حقیقی خاندان تارگرین پس از شورش رابرت و گرفتن [[تخت آهنین]] امتناع میکرد. ویسریس اعتقاد داشت که خاندان هایی از جمله [[خاندان مارتل|مارتل]] (House Martell)، [[خاندان تایرل|تایرل]] (House Tyrell)، [[خاندان گریجوی|گریجوی]] (House Greyjoy)، [[خاندان ردواین|ردواین]] (House Redwyne) و [[خاندان داری|داری]] (House Darry) برای او قیام می کنند و به او در فتح [[بارانداز پادشاه]] کمک می کنند. | |||
هیچ شکی نبود که ویسریس از دیدن وضع واقعیش نا امید بود و نمی خواست آن را ببیند، او می گفت که داری ها حتی پس از پانزده سال بعد از شورش رابرت، هنوز پرچم های تارگرینی را برای روز موعود نگه داشته اند و مردم هم درباره روزهای خوش گذشته، زمانی که ایریس هنوز پادشاه بود. |
ویرایش