۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ویسریس مردی جاه طلب بود، همچنین او توهم می دید و نسبت به واقعیات کور بود. او خود را به عنوان پادشاه قانونی وستروس، با عزت و احترام بسیار می دید که ناشی از این بود که او هیچوقت چیزی بیشتر از توهین را نگرفته بود. او از پذیرفتن وضعیت حقیقی خاندان تارگرین پس از شورش رابرت و گرفتن [[تخت آهنین]] امتناع میکرد. ویسریس اعتقاد داشت که خاندان هایی از جمله [[خاندان مارتل|مارتل]] (House Martell)، [[خاندان تایرل|تایرل]] (House Tyrell)، [[خاندان گریجوی|گریجوی]] (House Greyjoy)، [[خاندان ردواین|ردواین]] (House Redwyne) و [[خاندان داری|داری]] (House Darry) برای او قیام می کنند و به او در فتح [[بارانداز پادشاه]] کمک می کنند. | ویسریس مردی جاه طلب بود، همچنین او توهم می دید و نسبت به واقعیات کور بود. او خود را به عنوان پادشاه قانونی وستروس، با عزت و احترام بسیار می دید که ناشی از این بود که او هیچوقت چیزی بیشتر از توهین را نگرفته بود. او از پذیرفتن وضعیت حقیقی خاندان تارگرین پس از شورش رابرت و گرفتن [[تخت آهنین]] امتناع میکرد. ویسریس اعتقاد داشت که خاندان هایی از جمله [[خاندان مارتل|مارتل]] (House Martell)، [[خاندان تایرل|تایرل]] (House Tyrell)، [[خاندان گریجوی|گریجوی]] (House Greyjoy)، [[خاندان ردواین|ردواین]] (House Redwyne) و [[خاندان داری|داری]] (House Darry) برای او قیام می کنند و به او در فتح [[بارانداز پادشاه]] کمک می کنند. | ||
هیچ شکی نبود که ویسریس از دیدن وضع | هیچ شکی نبود که ویسریس از دیدن وضع واقعی اش ناامید بود و نمی خواست آن را ببیند، او می گفت که داری ها حتی پس از پانزده سال بعد از شورش رابرت، هنوز پرچم های تارگرینی را برای روز موعود نگه داشته اند و مردم هم درباره روزهای خوش گذشته، زمانی که ایریس هنوز پادشاه بود. |
ویرایش