۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در راه بازگشت به وینترفل، کتلین در مسافرخانه کراس رود را تیریون لنیستر دیده و از پرچمداران پدرش درخواست کرد که او را دستگیر کنند. علی رقم این که او قصد داشت تیریون را به وینترفل ببرد، به جایش او را برای محاکمه به نزد خواهرش در [[ایری]] برد. در ایری تیریون را در یکی از سلول های ماه انداختند، اما او توانست با متقاعد کردن یک مزدور برای مبارزه در جریان محاکمه، از مرگ بگریزد. در خلال این اتفاق، تایوین لنیستر به دلیل تلافی کار کتلین و پرچمداران تالی، به سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و دیگر سوارانش دستور داد که به سرزمین های رودخانه حمله کنند، این کار باعث به وجود آمدن [[جنگ پنج پادشاهی|جنگی]] بزرگ شد. | در راه بازگشت به وینترفل، کتلین در مسافرخانه کراس رود را تیریون لنیستر دیده و از پرچمداران پدرش درخواست کرد که او را دستگیر کنند. علی رقم این که او قصد داشت تیریون را به وینترفل ببرد، به جایش او را برای محاکمه به نزد خواهرش در [[ایری]] برد. در ایری تیریون را در یکی از سلول های ماه انداختند، اما او توانست با متقاعد کردن یک مزدور برای مبارزه در جریان محاکمه، از مرگ بگریزد. در خلال این اتفاق، تایوین لنیستر به دلیل تلافی کار کتلین و پرچمداران تالی، به سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و دیگر سوارانش دستور داد که به سرزمین های رودخانه حمله کنند، این کار باعث به وجود آمدن [[جنگ پنج پادشاهی|جنگی]] بزرگ شد. | ||
پسر بزرگ او راب، در واکنش به بازداشت ادرد در بارانداز پادشاه، پرچمدارانش را خبر کرد. کتلین در تنگه موت کیلین به سپاه شمال پیوست، او در آنجا با عموی خود سر [[بریندن تالی]] (Brynden Tully)، محافظ دروازه پادشاه در ایری، ملاقات کرد. بریندن از امتناع لیسا برای پیوستن به ارتش شمال مزجر شده بود و خودش در مقابل لنیستر ها به آنان پیوسته بود. |
ویرایش